(And when it is said to them: "Do not make mischief on the earth,''), means, "Do not commit acts of disobedience on the earth. Their mischief is disobeying Allah, because whoever disobeys Allah on the earth, or commands that Allah be disobeyed, he has committed mischief on the earth. Peace on both the earth and in the heavens is ensured (and earned) through obedience (to Allah).'' Ar-Rabi` bin Anas and Qatadah said similarly.
[ نظرات / امتیازها ]
1 - منافقان، عناصرى فسادگر و تباه کننده جامعه
و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض
کلمه «فى الأرض» نشانگر این است که فسادگرى منافقان محدود به خود و اطرافیانشان نبوده، بلکه فسادى است فراگیر و سرایت کننده به جامعه اى که در آن به سر مى برند.
2 - اعمال ناپسند و مفسدانه منافقان عصرِ بعثت، مورد اعتراض مسلمانان آن عصر
و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض
3 - منافقان فسادپیشه، حتى کمترین فسادگرى را درباره خویش، پذیرا نیستند.
قالوا إنّما نحن مصلحون
کلمه «إنما» دلالت بر حصر دارد و حصر در جمله مذکور به اصطلاح «حصر موصوف در صفت» است. بنابراین جمله «إنما نحن مصلحون»; یعنى: از ما جز کارهاى صواب سر نمى زند و همه کارهاى ما موجب اصلاح جامعه است.
4 - منافقان، خویشتن را مردمى اصلاح طلب مى شمرند.
قالوا إنما نحن مصلحون
5 - منافقان بر اثر بیمارىِ دل و اندیشه، فسادگریهاى خویش را اصلاح طلبى قلمداد مى کنند.
فى قلوبهم مرض ... قالوا إنما نحن مصلحون
6 - منافقان، مردمانى نصیحت ناپذیر
و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض قالوا إنما نحن مصلحون
7 - فسادگرى و نصیحت ناپذیرى منافقان، برخاسته از بیمار دلى آنان است.
فى قلوبهم مرض ... و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض
8 - فسادگرى و نصیحت ناپذیرى، از نشانه هاى بیمارىِ دل و اندیشه است.
فى قلوبهم مرض ... و إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض قالوا إنما نحن مصلحون
9 - فسادگرى و اصلاح ناپذیرى منافقان، موجب گرفتار آمدن آنان به عذابى دردناک خواهد شد.*
و لهم عذاب الیم بما کانوا ... إذا قیل لهم لاتفسدوا فى الأرض
برداشت فوق مبتنى بر این است که: «إذا قیل» عطف بر «یکذبون» در آیه قبل باشد. بر این مبنا، مفاد جمله «إذا قیل ...» نیز همانند «یکذبون» بیانگر سبب گرفتارى منافقان به عذاب الیم است.
10 - فسادگرى منافقان، زمینه ساز افزایش بیمارىِ دل و اندیشه آنان
فزادهم اللّه مرضاً ... بما کانوا یکذبون. و إذا قیل لهم لاتفسدوا
برداشت فوق مبتنى بر دو امر است: 1ـ «إذا قیل ...» عطف بر «یکذبون» باشد. 2ـ «بما کانوا یکذبون» - علاوه بر تعلقش به «و لهم عذاب ألیم» - متعلق به «فزادهم اللّه» نیز باشد. بر
بر این مبنا جمله چنین مى شود: «فزادهم اللّه مرضاً ... بما کانوا اذا قیل لهم ... ».
[ نظرات / امتیازها ]
هنگامى که به منافقان گفته شود «با دست یازیدن به گناه و زشتى یا بازداشتن مردم از ایمان و تقوا، یا یارى رساندن به کفر گرایان و یا تعریف کتاب و دگرگون ساختن دین خدا، در روى زمین دست به تبهکارى نزنید»، مى گویند: «تنها ماییم که اصلاحگر امور و شئون مردم هستیم؛ و اصلاحات در ابعاد گوناگون به دست ما انجام مى پذیرد، نه دیگران.
در اینکه اینان با آن شیوه ناپسند، چگونه خود را اصلاحگر امور جامعه جا مى زدند، دو دیدگاه مطرح است:
1. نفاق پیشگى و رفتار زشت آنان که از دید مردم باایمان مردود و زشت شمرده مى شد، ازنظر خودشان جالب بود؛ چرا که این، شیوه و شگرد آنان بود و آنها مى خواستند با این سبک، در میان هر دسته و گروهى جا باز کنند.
2. اینان زشتکاریهاى خود را انکار مى کردند و مى گفتند: «ما نه تنها چنین کارهاى زشتى را مرتکب نمى شویم، بلکه اصلاحگر امور و شئون هستیم»؛ و این ادّعایشان، نفاق دیگرى بود که قرآن مى فرماید: «الا انّهم هم المفسدون» (بهوش باشید! اینان - که تباهکارى خویش را اصلاحگرى مى نامند و کردار زشت خود را انکار مى کنند - همان تبهکارانند).
[ نظرات / امتیازها ]