از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  صفا و مروه
صفا و مروه نام دو نقطه از شهر مکه است که حاجیان بین آن دو نقطه سعی می کنند و آن دو نقطه عبارت است از دو کوه که فاصله میان آن دو به طوریکه گفته ‏اند هفتصد و شصت ذراع و نیم است (و هر ذرع پنجاه تا هفتاد سانتیمتر است). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 578 قالب : تاریخی موضوع اصلی : حج گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «صفا»
اصل کلمه «صفا» در لغت به معنای سنگ سخت و صاف است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 578 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «مروه»
کلمه «مروه» در اصل لغت به معنای سنگ سخت است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 578 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «شعائر»
کلمه «شعائر» جمع شعیره است که به معنای علامت است و مشعر را هم به همین جهت مشعر گفته ‏اند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 578 و 579 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «حج»
کلمه «حج» در لغت به معنای قصد بعد از قصد است. یعنی قصد مکرر و در اصطلاح شرع به معنای عملی است که معهود در بین مسلمانان است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 579 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «اعتمار»
کلمه «اعتمار» به معنای زیارت است که اصلش از عمارت گرفته شده است و عمره رفتن و اعتمار را به این جهت اعتمار گفته ‏اند که هر محلی وقتی زیارتگاه مردم شد، آباد می ‏گردد. در اصطلاح شرع به معنای زیارت خانه کعبه است، البته به نحوی که در بین مسلمانان معهود و معروف است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 579 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «جناح»
کلمه «جناح» به معنای انحراف از حق و حدّ وسط است و منظور از آن گناه است. در نتیجه معنای جناح نداشتن این است که عمل نامبرده جائز است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 579 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «یطوف»
کلمه (یطوف در اصل یتطوف بود) و تطوف که مصدر آن است به معنای طواف کردن یعنی دور چیزی گردش کردن است که از یک نقطه آن چیز شروع شود و به همان نقطه برگردد.، از اینجا معلوم می شود که لازمه معنای طواف این نیست که حتما دور زدن اطراف چیزی باشد تا شامل سعی نشود بلکه یکی از مصادیق آن دور زدن پیرامون کعبه است و به همین جهت در آیه شریفه کلمه (یطوف) مطلق آمده است چون مراد به آن پیمودن مسافت میانه صفا و مروه هفت بار پشت سر هم بوده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 579 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «تطوع»
کلمه «تطوع» از ماده طوع به معنای اطاعت است. اصل باب تفعّل که کلمه مورد بحث ما از آن باب است این معنا را می دهد که انسان صفتی را در نفس خود جای دهد، مانند تخلق به فلان خلق. مثلا می ‏گوییم: «تمیز و تعلم و تطوع یعنی شروع کرد به تمیز دادن و آموختن و به طوع و رغبت خود عمل خیر کردن». پس از نظر لغت هیچ دلیلی نیست که بگوئیم تطوّع مختص به امثال دستورات مستحبی است مگر آنکه همان عنایت عرفی این اختصاص را ایجاب کند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 579 و 580 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  صفا و مروه از شعائر الهى اند
این آیه اشاره دارد به اینکه صفا و مروه دو محل است که به علامت الهی نشاندار شده است و آن علامت، بندگان خدای را به سوی خدا دلالت می ‏کنند و خدا را به یادشان می ‏آورد. از اینکه صفا و مروه را در مقابل همه موجودات اختصاص داده است به اینکه از شعائرند با اینکه تمامی موجودات آدمی را به سوی آفریدگارش دلالت می ‏کند، فهمیده می شود که مراد از شعائر، شعائر و آیت ‏ها و نشانه ‏های تکوینی نیست که تمامی موجودات آن را دارند بلکه خدایتعالی آن دو را از شعائر قرار داده و معبد خود کرده است تا بندگانش در آن موضع وی را عبادت کنند. در نتیجه دو موضع نامبرده علاوه بر آن دلالتی که همه کائنات دارند به دلالت خاصی بندگان را به یاد خدا می ‏اندازد. پس شعیره بودن صفا و مروه خود دلالت دارد بر اینکه خدا برای این دو موضع عبادت خاصی مقرر کرده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 580 قالب : تفسیری موضوع اصلی : حج گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  وجوب سعی صفا و مروه در حج
جمله «فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ ...» به خاطر فائی که بر سر آن است نتیجه شعیره بودن این دو مکان قرار داده شده است. برای همین است که اصل تشریع سعی میانه آن دو را برساند نه اینکه بخواهد بفرماید: «سعی بین صفا و مروه مستحب است» چون اگر مراد این بود که بفرماید سعی مستحب است نه واجب جا داشت بفرماید: «سعی میانه صفا و مروه کار خوبی است» و خلاصه خوبی های آن را بشمارد نه اینکه بفرماید سعی میانه آن دو جائز است و مذمتی ندارد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 580 قالب : تفسیری موضوع اصلی : حج گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سعی بین صفا و مروه
اگر جمله «و من تطوع خیرا فان الله شاکر علیم» را عطف بر مدخول (فاء تفریع) یعنی کلمه «من حج» بگیریم، تعلیل دیگری می شود برای اینکه چرا سعی بین صفا و مروه را تشریع کرد، چیزی که هست تعلیل اولی (یعنی صفا و مروه از شعیره ‏ها و معابد خدا هستند) تعلیلی بود خاص عبادت در صفا و مروه و این تعلیل، تعلیلی می شود عام، هم برای سعی و هم برای هر عبادت دیگر و نیز در اینصورت مراد به تطوع مطلق اطاعت خواهد بود نه اطاعت مستحبی.

اما اگر واو بر سر جمله مورد بحث واو عاطفه نباشد بلکه استینافی باشد و خلاصه مطلبی از نو عطف بر اول آیه شده باشد، در اینصورت در این مقام خواهد بود که محبوبیت تطوف (سعی) را فی نفسه افاده کند- البته در صورتی که مراد به تطوع خیر همان تطوف باشد و یا در این مقام خواهد بود که محبوبیت حج و عمره را برساند- در صورتی که مراد به تطوع خیر حج و عمره باشد. دقت فرمائید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 581 قالب : تفسیری موضوع اصلی : حج گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای شکر
شکر به این معنا است که شخصی که مورد احسان کسی قرار گرفته است، احسان او را تلافی کند یا صرفا احسانش را با زبان اظهار کند که تو چنین و چنان کردی و یا با عمل آن را تلافی کند. مثلا اگر منعمی به من با مال خود انعام کرده است یا با ثنای جمیل انعامش را تلافی کنم و یا آن قدر مال در راه رضای او خرج کنم تا او از من راضی شود و عمل من از احسان او حکایت کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 581 قالب : لغوی موضوع اصلی : شکر- سپاس گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای شاکر بودن خداوند
اطلاق شکرگزاری بر خدای تعالی، اطلاقی است حقیقی نه مجازی.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 581 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اسم‌های خداوند گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سعی صفا و مروه
امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به سوالی درباره واجب یا مستحب بودن سعی میان صفا و مروه فرمودند: «واجب است». سوال شد: «آخر خدای تعالی می ‏فرماید: «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما»». حضرت فرمودند: «این در عمره قضا است، چون رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) با مشرکین شرط کرده بود که بت ها را از میانه صفا و مروه بردارند تا وی و اصحابش سعی کنند. مردی از اصحابش هنوز سعیش تمام نشده بود که مشرکین دوباره بت ‏ها را به جای خود عودت دادند در نتیجه این مسئله پیش آمد که آیا سعی آن مرد صحیح است و یا به خاطر حضور بت ‏ها باطل می باشد؟ لذا این آیه شریفه در پاسخ این سؤال نازل شد که اگر سعی کرده ‏اید میانه صفا و مروه درحالیکه بت ‏ها هم بوده ‏اند عیبی ندارد و جناحی بر شما نیست».

علامه طباطبایی: از فروع کافی (ج 4 ص 435 حدیث 8) هم قریب به این معنا روایت شده است. میان این روایت و روایت دیگر در شان نزول آیه منافاتی نیست که خود خواننده هم به آن توجه دارد و اگر در این روایت فرمود: «به آنچه خدا آغاز کرده باید آغاز کرد» منظور ملاک تشریع است و در داستان هاجر مادر حضرت اسماعیل (علیه السلام) و آمد و شد هفت نوبتش میانه صفا و مروه گذشت که گفتیم: «همین عمل هاجر سنت شد».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 581 و 582 قالب : شأن نزول موضوع اصلی : حج گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سعی صفا و مروه
امام صادق (علیه السلام) در ضمن حدیثی که داستان حج رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را حکایت می ‏کند، بعد از طواف پیرامون خانه کعبه و دو رکعت نماز طوافش فرمودند: «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ». لذا باید از همانجا آغاز کرد که خدا آغاز کرده است. چون خدای عزوجل اول نام صفا را برده است، باید سعی میانه صفا و مروه از همان صفا شروع شود. آن گاه امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مسلمانان خیال می کردند سعی میانه صفا و مروه از بدعت ‏هایی است که مشرکین آن را درست کرده ‏اند ولی خدای عزوجل این آیه را نازل کرد «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما».

علامه طباطبایی: میان این روایت و روایت دیگر در شان نزول آیه منافاتی نیست که خود خواننده هم به آن توجه دارد و اگر در این روایت فرمود: «به آنچه خدا آغاز کرده باید آغاز کرد» منظور ملاک تشریع است و در داستان هاجر مادر حضرت اسماعیل (علیه السلام) و آمد و شد هفت نوبتش میانه صفا و مروه گذشت که گفتیم: «همین عمل هاجر سنت شد».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 582 قالب : شأن نزول موضوع اصلی : حج گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سعی صفا و مروه
در صفا بتی نصب شده بود به نام (اساف) و در مروه هم بتی به نام (نائله). مردم دوران جاهلیت وقتی پیرامون کعبه طواف می ‏کردند، می ‏آمدند بین این دو بت و سعی می ‏کردند و دست به آن ها می کشیدند. همین که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) وارد مکه شد مردم عرضه داشتند: «یا رسول اللَّه، مشرکین که بین صفا و مروه سعی می ‏کنند، به خاطر اساف و نائله ‏شان است نه اینکه سعی میانه صفا و مروه خود از شعائر باشد». در پاسخ این حرف آیه «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ» نازل شد و فهماند که خدای تعالی به رغم انف مشرکین این دو مکان را که محل دو بت آنان بود شعائر خود قرار داد.

علامه طباطبایی: شیعه و سنی در مطالب گذشته روایات بسیاری نقل کرده ‏اند و مقتضای جمع میان این روایات این است که بگوئیم آیه شریفه در تشریع سعی در عبادت حج نازل شد در آن سالی که مسلمین حج کردند و سوره بقره اولین سوره ‏ای است که در مدینه نازل شده است. از اینجا نتیجه می ‏گیریم که آیه شریفه سیاقش با سیاق آیات قبله متحد نیست. چون در سابق گفتیم که آیات قبله در سال دوم از هجرت در مدینه نازل شد و از سوی دیگر گفتیم که آیات اول سوره بقره در سال اول از هجرت نازل شده است پس معلوم می شود سوره بقره سیاق های متعددی دارد نه یک سیاق.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 582 و 583 قالب : شأن نزول موضوع اصلی : حج گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  صفا و مروه - سيد علي بهبهاني
صفا و مروه نام دو کوه در کنار مسجدالحرام است که با فاصله تقریبى 428 متر، روبروى یکدیگر قرار دارند و امروزه به صورت خیابانى سرپوشیده در آمده است. زائران خانه خدا، وظیفه دارند هفت مرتبه فاصله میان این دو کوه را طى کنند. این کار یادآور خاطره‏ى هاجر، همسر فداکار حضرت ابراهیم است که براى پیدا کردن جرعه آبى براى کودک خود اسماعیل، هفت بار فاصله این دو کوه را با اضطراب و نگرانى و بدون داشتن هیچگونه یاور و همدمى طى کرد. امام صادق علیه السلام فرمود: در روى زمین، مکانى بهتر از میان این دو کوه وجود ندارد، زیرا هر متکبّرى در آنجا سر برهنه و پابرهنه و کفن پوشیده بدون هیچ امتیاز و نشانه‏اى باید مسافت بین دو کوه را طى کند، گاهى با دویدن و گاهى با راه رفتن. کوه صفا علاوه بر اینها خاطره‏هایى از دعوت پیامبر اسلام دارد که چگونه کفّار مکّه را به توحید فرامى‏خواند و آنها گوش نمى‏دادند.
در عصر جاهلیّت، مشرکان در بالاى کوه صفا، بتى بنام «اُساف» و بر کوه مروه، بت دیگرى بنام «نائله» نصب کرده بودند و به هنگام سعى، آن دو بت را به عنوان تبرّک، با دست مسح مى‏کردند. مسلمانان به همین جهت از سعى میان صفا ومروه کراهت داشته وفکر مى‏کردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالاى دو کوه، نباید سعى کنند. آیه فوق نازل شد که صفا و مروه از شعائر الهى است و اگر مردم نادان آنها را آلوده کرده‏اند، دلیل بر این نیست که مسلمانان آن را رها کنند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : احکام موضوع اصلی : حج گوینده : حجت الاسلام قرائتی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  -نکتهخداوند شاکر (سپاسگزار) و علیم (دانا) است. - حاجيه تقي زاده فانيد

1 - کوه صفا و مروه، دو علامتى که خداوند آنها را نشانه جایگاه عبادت قرار داده است.

إن الصفا و المروة من شعائر اللّه

«شعائر» (جمع شعیرة) به علامتها و نشانه هایى که براى اعمال خاصى قرار مى دهند، گفته مى شود و «شعائر اللّه» علامتهایى است که خداوند آنها را براى عبادت قرار داده است. (اقتباس از مجمع البیان)

بنابراین توصیف «صفا و مروة» به «شعائر اللّه» مى رساند که: خداوند آن دو مکان را علامتى قرار داده تا بندگانش در آن جا، او را عبادت کنند.

2 - طواف صفا و مروه (سعى میان آن دو) عبادت و از مناسک حج و عمره است.

إن الصفا و المروة ... فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما

«اعتمار» (مصدر اعتمر) به معناى: زیارت کردن و نیز انجام دادن عمره است. تفریع «من حج البیت ...» بر معرفى صفا و مروه به عنوان علامتى بر جایگاه عبادت، گویاى این است که: اولا، طواف صفا و مروه - که از آن به سعى میان صفا و مروه تعبیر مى کنند - عبادت خداست و ثانیاً، این عبادت از اعمال و مناسک حج و عمره مى باشد.

3 - خداوند سپاسگزار کسانى است که اعمال خیر را با میل و رغبت انجام مى دهند.

و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم

چون فعل «تطوع» در جمله فوق متعدّى استعمال شده، متضمن معناى «أتى» مى باشد. بنابراین «من تطوع خیراً»; یعنى، هر کسى که عمل خیرى را از روى اطاعت انجام دهد.

4 - خداوند شاکر (سپاسگزار) و علیم (دانا) است.

فإن اللّه شاکر علیم

5 - سعى میان صفا و مروه، از اعمال نیک حج و عمره است.

فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما و من تطوع خیراً

مصداق مورد نظر براى «خیراً»، به قرینه جمله قبل، سعى میان صفا و مروه است.

6 - برخى از مسلمانان صدر اسلام، از انجام سعى میان صفا و مروه، اکراه داشته و آن را از مناسک حج نمى پنداشتند.

فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما

نفى اشکال از سعى میان صفا و مروه با جمله «فلا جناح ...» گویاى این است که: مسلمانان از انجام آن عمل اکراه داشته و منشأ آن - چنانچه در شأن نزول آمده - وجود بتهایى بود که مشرکان در صفا و مروه بین آن دو نصب کرده بودند.

7 - خداوند به اعمال زائران خانه خدا (به جا آوردن حج و عمره و سعى میان صفا و مروه) آگاه است.

فمن حج البیت أو اعتمر ... و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم

8 - کسانى که اعمال نیک (سعى میان صفا و مروه و .... ) انجام دهند، از پاداشهاى الهى برخوردار خواهند شد.

و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم

سپاسگزارى خداوند از بندگان، کنایه از پاداش دهى به آنان مى باشد.

9 - علم و آگاهى خداوند به اعمال خیر بندگان، ضامن ضایع نشدن پاداش آنهاست.

و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم

10 - امام باقر(ع) فرمود: «... قال اللّه عز و جل: «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه ان یطوف بهما» الا ترون ان الطواف بهما واجب مفروض لان اللّه عز و جل ذکره فى کتابه و صنعه نبیه (ع) ...;(1)

... خداوند عز و جل فرمود: «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت او اعتمر فلاجناح علیه ان یطوف بهما» آیا نمى بینید که طواف (سعى) در صفا و مروه واجب است; چون خداى عز و جل آن را در کتابش [تشریع] فرموده و این سعى را رسول خدا نیز انجام داده است ... ».

11 - عبید بن زراره گفت، از امام صادق(ع) سؤال کردم: ... حضرت فرمودند: «... السعى سنة من رسول اللّه قلت ألیس اللّه یقول: ان الصفا و المروة من شعائراللّه قال: بلى و لکن قد قال فیهما «و من تطوع خیراً فان اللّه شاکر علیم» فلو کان السعى فریضة لم یقل و من تطوع خیراً;(2)

... سعى [بین صفا و مروه] سنّتى از رسول خداست [راوى گوید] گفتم: آیا خداوند نفرموده: «ان الصفا و المروة من شعائراللّه»؟ فرمودند: بله و لکن فرموده: «و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم» پس اگر سعى بین صفا و مروه فریضه بود، نمى فرمود: «و من تطوع خیراً» (آن را داوطلبانه انجام دهد)».

12 - بعضى از اصحاب گویند: از امام صادق(ع) از سعى بین صفا و مروه سؤال شد، حضرت فرمود: «... کان ذلک فى عمرة القضاء ان رسول اللّه (ص) شرط علیهم أن یرفعوا الاصنام من الصفاء و المروة ... فقالوا یا رسول اللّه ان فلاناً لم یسع بین الصفاء و المروة و قد اعیدت الاصنام فأنزل اللّه عز و جل «فلاجناح علیه ان یطوف بهما» اى و علیهما الأصنام ;(3)

..... [شأن نزول (لاجناح ...)] در عمرة القضا بود که رسول خدا - صلى اللّه علیه و آله - با مشرکان شرط کرد که بتها را از صفا و مروه بردارند ... و گفتند: اى رسول خدا! فلان کس سعى بین صفا و مروه را انجام نداده است و الان بتها را به آن جا آورده اند; پس خداوند عز و جل فرمود: «فلاجناح علیه ان یطوف بهما»; یعنى، مانعى نیست در حالى که بتها در [مطاف سعى ]هستند، سعى بین صفا و مروه را انجام دهند».

13 - از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «ان الصفا و المروة من شعائر اللّه» فأبدء بما بدء اللّه تعالى به و ان المسلمین کانوا یظنون ان السعى بین الصفا و المروة شىء صنعه المشرکون فأنزل اللّه عز و جل «ان الصفا و المروة من شعائر اللّه ...».(4)

صفا و مروه از شعائر الهى است پس [سعى] را شروع نما از جایى که خداوند [در آیه شریفه] در بیانش شروع نموده و مسلمانان گمان مى کردند که سعى بین صفا و مروه چیزى است که مشرکان آن را بنا نهاده اند; پس خداوند عز و جل آیه فوق را نازل کرد: «ان الصفا و المروة من شعائر اللّه ...».

14 - رسول خدا(ص) فرمود: «انما جعل ... السعى بین الصفا و المروة ... اقامة لذکر اللّه لا لغیره;(5)

همانا ... سعى بین صفا و مروه ... براى بر پا داشتن ذکر و یاد خداست، نه غیر آن».

15 - از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: «جعل السعى بین الصفا و المروة مذلة للجبارین;(6)

خداوند، سعى صفا و مروه را براى مذلت و خوارى گردنکشان قرار داده است».

16 - از امام صادق(ع) [درباره فلسفه هروله بین صفا و مروه] روایت شده که فرمود: «صار السعى بین الصفا و المروة لان ابراهیم(ع) عرض له ابلیس فأمره جبرئیل فشد علیه فهرب منه فجرت به السنة (یعنى بالهرولة);(7)

ابلیس بر ابراهیم(ع) نمایان شد، جبرئیل به ابراهیم (ع) دستور داد که بر او حمله کند و او حمله کرد و ابلیس فرار نمود [و ابراهیم (ع) در پى او دوید] پس سنّت [هروله بین صفا و مروه] قرار داده شد».

17 - «عن الحلبى قال: سألت اباعبداللّه(ع) عن المرأة تطوف بین الصفا و المروة و هى حائض قال: لا لان اللّه تعالى یقول «ان الصفا و المروة من شعائراللّه»;(8)

حلبى گوید از امام صادق(ع) سؤال کردم: آیا زن حائض مى تواند سعى بین صفا و مروه را انجام دهد؟ امام فرمود: نه، خداوند فرموده: صفا و مروه از شعائر خداست».

18 - از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «ان ابراهیم(ع) لما خلف اسماعیل بمکة عطش الصبى ... فخرجت امه حتى قامت على الصفا ... فمضت حتى انتهت الى المروة ... ثم رجعت الى الصفا ... حتى صنعت ذالک سبعاً فاجرى اللّه ذالک سنة ...;(9)

زمانى که ابراهیم(ع)، اسماعیل را در مکّه باقى گذاشت، اسماعیل بشدت تشنه شد ... پس مادرش [هاجر در طلب آب] بیرون رفت تا بر کوه صفا قرار گرفت ... و سپس به کوه مروه رفت ... و دوباره به کوه صفا برگشت ... تا اینکه این عمل (رفت و برگشت) را هفت بار انجام داد; پس خدا این عمل را (سعى بین صفا و مروه) به عنوان سنّت قرار داد ... ». [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : سنت‌های خداوند گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شان نزول - مسعود ورزيده

پیش از ظهور اسلام و همچنین مقارن آن مشرکان و بت پرستان براى انجام مناسک حج به مکه مى آمدند، و مراسم حج را که اصل آن از ابراهیم (علیه السلام ) بود ولى با مقدار زیادى از خرافات و شرک آمیخته بودند انجام مى دادند که از جمله وقوف به عرفات ، قربانى طواف ، سعى صفا و مروه بود، البته این اعمال با وضع خاصى صورت مى گرفت .
اسلام با اصلاح و تصفیهاى که در این برنامه به عمل آورد اصل این عبادت بزرگ و مراسم صحیح و خالص از شرک آن را امضا نمود و بر روى خرافات خط بطلان کشید.
از جمله اعمال و مناسکى که انجام مى شد، سعى یعنى حرکت میان دو کوه معروف صفا و مروه بود.
در بسیارى از روایات که از طرق شیعه و اهل تسنن آمده ، چنین مى خوانیم که در عصر جاهلیت مشرکان در بالاى کوه صفا بتى نصب کرده بودند بنام اساف و بر کوه مروه بت دیگر بنام نائله و به هنگام سعى از این دو کوه بالا مى رفتند و آن دو بت را به عنوان تبرک با دست خود مسح مى کردند، مسلمانان به خاطر این موضوع از سعى میان صفا و مروه کراهت داشتند و فکر مى کردند در این شرائط سعى صفا و مروه کار صحیحى نیست .
آیه فوق نازل شد و به آنها اعلام داشت که صفا و مروه از شعائر خداوند است اگر مردم نادان آنها را آلوده کرده اند دلیل بر این نیست که مسلمانان فریضه سعى را ترک کنند.
ضمنا در اینکه آیه شریفه در چه موقع نازل شد، گفتگو است ، طبق پاره اى از روایات به هنگام عمرة القضا (در سال هفتم هجرى ) بوده است و یکى از شرائط پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) با مشرکان در این سفر این بود که آن دو بت را از صفا و مروه بردارند، آنها نیز به این شرط عمل کردند ولى بعد آنها را به جاى خود باز گرداندند! همین عمل سبب شد که بعضى از مسلمانان از سعى صفا و مروه خوددارى کنند که آیه شریفه آنها را نهى کرد.
بعضى احتمال داده اند که آیه در حجة الوداع (آخرین حج پیامبر در سال دهم هجرى ) نازل شده است ، اگر این احتمال را قبول کنیم مسلما در آن زمان نه تنها در صفا و مروه بتى وجود نداشت ، بلکه در محیط مکه نیز از بت اثرى نبود، بنا بر این باید قبول کنیم این ناراحتى مسلمانان از سعى میان صفا و مروه به خاطر همان سابقه تاریخى و وضع گذشته آنها بوده که بت اساف و نائله بر آنها قرار داشت

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : شأن نزول موضوع اصلی : آیات خاص گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  صفا و مروه - مسعود ورزيده
صفا و مروه نام دو کوه کوچک در مکه است که امروز بر اثر توسعه مسجد الحرام در ضلع شرقى مسجد در سمتى که حجر الاسود و مقام حضرت ابراهیم قرار دارد، مى باشد.
این دو کوه کوچک به فاصله تقریبا 420 متر در برابر یکدیگر قرار دارد و اکنون این فاصله به صورت سالن عظیم سرپوشیده اى درآمده که حجاج در زیر
سقف آن به سعى مى پردازند، ارتفاع کوه صفا پانزده متر و مروه هشت متر است .
دو لفظ صفا و مروه گرچه فعلا نام این دو کوه است (و به اصطلاح علم مى باشد) اما در لغت صفا به معنى سنگ محکم و صافى است که با خاک و شن آمیخته نباشد و مروه به معنى سنگ محکم و خشن است .
شعائر جمع شعیره به معنى علامت است و شعائر الله علامتهائى است که انسان را به یاد خدا مى اندازد و خاطره اى از خاطرات مقدس را در نظرها تجدید مى کند.
اعتمر از ماده عمره در اصل به معنى قسمتهاى اضافى است که به ساختمان ملحق مى کنند و باعث تکامل آن مى شود اما در اصطلاح شرع به اعمال مخصوصى گفته مى شود که بر مراسم حج افزوده مى گردد (و گاهى نیز به طور جداگانه تحت نام عمره مفرده انجام مى گیرد) البته عمره از جهات زیادى با حج شباهت دارد، و تفاوت آن نیز کم نیست .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تاریخی موضوع اصلی : آیات خاص گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  قسمتى از اسرار سعى صفا و مروه - مسعود ورزيده
درست است که خواندن و شنیدن تاریخ زندگى مردان بزرگ انسان را به سوى خط آنها سوق مى دهد، ولى راه صحیحتر و عمیقترى نیز وجود دارد، و آن مشاهده صحنه هائى است که مردان خدا در آنجا به مبارزه برخاسته اند و دیدن مراکزى است که وقایع اصلى در آنجا اتفاق افتاده است .
این در واقع تاریخ زنده و جاندار محسوب مى گردد، نه مانند کتب تاریخ که خاموش و بیجان است ، در این گونه مراکز، انسان با برداشتن فاصله هاى زمانى و با توجه به حضور در مکان اصلى ، خود را در متن حادثه احساس مى کند و گویا با چشم خود همه چیز را مى بیند.
اثر تربیتى این موضوع هرگز قابل مقایسه با اثرات تربیتى سخنرانى
و مطالعه کتب و مانند اینها نیست ، اینجا سخن از احساس است نه ادراک ، تصدیق است نه تصور، و عینیت است نه ذهنیت .
از طرفى مى دانیم در میان پیامبران بزرگ کمتر کسى همچون ابراهیم (علیه السلام ) در صحنه هاى گوناگون مبارزه و در برابر آزمایش سخت قرار گرفته است تا آنجا که قرآن درباره او مى گوید:
ان هذا لهو البلاء المبین : این آزمایشهاى آشکارو بزرگى است (منافات 106).
و همین مجاهده ها، مبارزه ها و آزمایشهاى سخت و سنگین بود که ابراهیم را آنچنان پرورش داد که تاج افتخار امامت بر سر او گذاردند.
مراسم حج در حقیقت یک دوره کامل از صحنه هاى مبارزات ابراهیم و منزلگاه هاى توحید و بندگى و فداکارى اخلاص را در خاطره ها مجسم مى سازد.
اگر مسلمانان به هنگام انجام این مناسک به روح و اسرار آن واقف باشند و به جنبه هاى مختلف سمبولیک آن بیندیشند یک کلاس بزرگ تربیتى و یک دوره کامل خداشناسى و پیامبرشناسى و انسانشناسى است .
با توجه به این مقدمه به جریان ابراهیم و جنبه هاى تاریخى صفا و مروه باز مى گردیم : با اینکه ابراهیم (علیه السلام ) به سن پیرى رسیده بود ولى فرزندى نداشت از خدا درخواست اولاد نمود، در همان سن پیرى از کنیزش هاجر فرزندى به او عطا شد که نام وى را اسماعیل گذارد.
همسر اول او ساره نتوانست تحمل کند که ابراهیم از غیر او فرزند داشته باشد خداوند به ابراهیم دستور داد تا مادر و فرزند را به مکه که در آن زمان بیابانى بى آب و علف بود ببرد و سکنى دهد
ابراهیم فرمان خدا را امتثال کرد و آنها را به سرزمین مکه که در آن روز سرزمین خشک ، و بى آب و علفى بود و حتى پرندهاى در آنجا پر نمى زد برد همین
که خواست تنها از آنجا برگردد همسرش شروع به گریه کرد که یک زن و یک کودک شیرخوار در این بیابان بى آب و گیاه چه کند؟
اشکهاى سوزان او که با اشک کودک شیرخوار آمیخته مى شد قلب ابراهیم را تکان داد، دست به دعا برداشت و گفت : خداوندا! من بخاطر فرمان تو همسر و کودکم را در این بیابان سوزان و بدون آب و گیاه تنها مى گذارم ، تا نام تو بلند و خانه هاى تو آباد گردد این را گفت و با آنها در میان اندوه و عشقى عمیق وداع گفت .
طولى نکشید غذا و آب ذخیره مادر تمام شد و شیر در پستان او خشکید، بیتابى کودک شیرخوار و نگاه هاى تضرع آمیز او مادر را آنچنان مضطرب ساخت که تشنگى خود را فراموش کرد و براى بدست آوردن آب به تلاش و کوشش برخاست ، نخست به کنار کوه صفا آمد، اثرى از آب در آنجا ندید، برق سرابى از طرف کوه مروه نظر او را جلب کرد و به گمان آب به سوى آن شتافت و در آنجا نیز خبرى از آب نبود، از آنجا همین برق را بر کوه صفا دید و به سوى آن باز گشت و هفت بار این تلاش و کوشش براى ادامه ى حیات و مبارزه با مرگ تکرار شد در آخرین لحظات که طفل شیر خوار شاید آخرین دقائق عمرش را طى مى کرد از نزدیک پاى او با نهایت تعجب چشمه زمزم جوشیدن گرفت ! مادر و کودک از آن نوشیدند و از مرگ حتمى نجات یافتند.
از آنجا که آب رمز حیات است ، پرندگان از هر سو به سمت چشمه آمدند و قافله ها با مشاهده پرواز پرندگان مسیر خود را به سوى آن نقطه تغییر دادند و سرانجام از برکت فداکارى یک خانواده به ظاهر کوچک ، مرکزى بزرگ و با عظمت به وجود آمد.
امروز در کنار خانه خدا حریمى براى هاجر و فرزندش اسماعیل باز شده (به نام حجر اسماعیل ) که هر سال صدها هزار نفر از اطراف عالم به سراغ
آن آمده و موظفند در طواف خانه خدا آن حریم را که مدفن آن زن و فرزند است همچون جزئى از کعبه قرار دهند.
کوه صفا و مروه به ما درسى مى دهد که : براى احیاى نام حق و به دست آوردن عظمت آئین او همه حتى کودک شیرخوار باید تا پاى جان بایستند.
سعى صفا و مروه به ما مى آموزد در نومیدیها بسى امیدها است ، هاجر مادر اسماعیل در جائى که آبى به چشم نمى خورد تلاش کرد خدا هم از راهیکه تصور نمى کرد او را سیراب نمود.
سعى صفا و مروه به ما مى گوید: روزگارى بر سر آنها بتهائى نصب بود اما امروز در اثر فعالیتهاى پیگیر پیغمبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) شب و روز در دامنهاش بانگ لا اله الا الله طنین انداز است .
کوه صفا حق دارد بخود ببالد و به گوید من اولین پایگاه تبلیغات پیغمبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) بودم ، هنگامى که شهر مکه در ظلمت شرک فرو رفته بود آفتاب هدایت از من طلوع کرد شما که امروز سعى صفا و مروه مى کنید بخاطر داشته باشید که اگر امروز هزاران نفر در کنار این کوه دعوت پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را اجابت کرده اند روزگارى بود که پیغمبر در بالاى این کوه مردم را به خدا دعوت مى کرد کسى او را اجابت نمى نمود، شما نیز در راه حق گامى بردارید و اگر از کسانى که امید استقبال دارید جوابى نیافتید مایوس نشوید و به کار خود همچنان ادامه دهید.
سعى صفا و مروه بما مى گوید: قدر این آئین و مرکز توحید را بدانید افرادى خود را تا لب پرتگاه مرگ رساندند تا این مرکز توحید را امروز براى شما حفظ کردند.
به همین دلیل خداوند بر هر فردى از زائران خانهاش واجب کرده با لباس و وضع مخصوص و عارى از هر گونه امتیاز و تشخص 7 مرتبه براى تجدید آن
خاطره ها بین این دو کوه را به پیماید.
کسانى که در اثر کبر و غرور حاضر نبودند حتى در معابر عمومى قدم بر دارند و ممکن نبود در خیابانها به سرعت راه بروند در آنجا باید بخاطر امتثال فرمان خدا گاهى آهسته و زمانى هروله کنان با سرعت پیش بروند و بنا به روایات متعدد، اینجا مکانى است که دستوراتش براى بیدار کردن متکبران است !.
به هر حال بعد از آنکه فرمود صفا و مروه دو نشانه بزرگ و مرکز بندگى مردم و از شعائر الهى است ، اضافه مى کند هر کس حج خانه خدا مى کند یا عمره انجام دهد باکى بر او نیست بین این دو کوه طواف کند، منظور از کلمه طواف در اینجا سعى است و این با معنى لغوى طواف مخالفتى ندارد زیرا هر حرکتى که انسان در پایان بجاى اول باز گردد به آن طواف گفته مى شود خواه حرکت دورانى باشد یا نه .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تاریخی موضوع اصلی : کعبه گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  پاسخ به یک سؤ ال - مسعود ورزيده
در اینجا سؤ الى پیش مى آید: و آن اینکه از نظر فقه اسلام سعى میان دو کوه صفا و مروه واجب است خواه در اعمال حج باشد یا عمره ، در صورتى که ظاهر از لفظ (لا جناح ) آن است که سعى بین صفا و مروه بیمانع است ، اما دلالت بر وجوب ندارد.
پاسخ این سؤ ال را از روایاتى که در شاءن نزول بیان شد به روشنى در مى یابیم چه اینکه مسلمانان گمان مى کردند که با آن سابقه اى که این دو کوه داشته و زمانى جایگاه بت اساف و نائله بوده و کفار در سعى خود آنها را مسح مى کردند دیگر سزاوار نیست که مسلمانان میان آن دو سعى کنند.
این آیه به آنها مى فرماید باکى نیست که شما سعى کنید چون این دو کوه
از شعائر خدا است و به عبارت روشنتر تعبیر به لا جناح براى بر طرف کردن آن کراهت بکار برده شده است .
علاوه بر این در قرآن کریم دستورات واجب دیگرى با این تعبیر و مانند آن بیان شده است مثلا درباره نماز مسافر مى خوانیم : و اذا ضربتم فى الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة : (اگر مسافر بودید مانعى ندارد که نماز را شکسته بجا آورید).
سوره نساء آیه 101 با اینکه مى دانیم نماز قصر بر مسافر واجب است نه اینکه فقط بى مانع باشد، بطور کلى کلمه لا جناح در مواردى گفته مى شود که سابقه ذهنى شنونده نسبت به آن چیز آمیخته با احساس نگرانى و منفى است .
امام باقر (علیه السلام ) نیز در حدیثى که در کتاب من لا یحضر از آن حضرت نقل شده بهمین روش اشاره مى فرماید.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تاریخی موضوع اصلی : حج گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : قالب احکام است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.