ابن عباس و مجاهد و حسن و قتاده و اغلب دانشمندان مىگویند: مراد از این آیه یهود و نصارى مانند کعب بن اشرف و کعب بن اسد و ابن صوریا و زید بن تابوه و غیر آنها از علماء نصارى است که امر پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و نبوّت آن حضرترا با اینکه در تورات و انجیل وارد گردیده بود کتمان کردند. ولى بعضى میگویند آیه شامل کلیّه کسانى است که کتمان مىکنند آنچه را از خداوند متعال نازل گردیده است. بلخى این قول را اختیار کرده است و اقوى هم همین است بدلیل اینکه عمومیّت دارد یهود و نصارى و غیر آنها را نیز شامل است.
تفسیر:
سپس خداوند متعال مردم را بر اظهار حق ترغیب نمود و از پنهان داشتن و کتمان آن جدّا نهى کرده و فرمود:
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ...- کسانى که پنهان میدارند.
ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ ...- دلائلى را که در کتب آسمانى نازل کردهایم.
وَ الْهُدى ...- و براهین را مراد از اول علوم شرعى و منظور از دوّم براهین عقلى است کتمان هر دو را مورد تهدید و نهى قرار داد.
بعضى گفتهاند: مراد از «البیّنات» دلائل نبوت پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و منظور از «الهدى» احکامى است که آن حضرت بمردم میرسانید».
برخى مىگویند: «البیّنات و الهدى» هر دو بمعناى ادلّه است و تکرار فقط بجهت اختلاف در لفظ است».
مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ ...- یعنى اوصاف پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و احکام الهى که در تورات و انجیل بیان گردیده است.
بعضى میگویند: مراد کلیّه مطالبى است که در کتب آسمانى از جانب خداوند نازل شده است».
برخى میگویند: «منظور از «ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ» کتبى که قبل از قرآن نازل گردیده است و مقصود از: «الکتاب «قرآن مجید است.
أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ ...- آنان را خداوند از رحمت خود بواسطه ایجاب عذاب دور میکند چون لعن کسى که مستحق عذاب نیست جائز نیست.
وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ...- در معناى آن چند قول است:
1- قتاده و ربیع میگویند «مراد از «لاعنون» ملائکه و مردم است» صحیح هم همین است بدلیل عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ «1» که در این آیه ملائکه و مردم عطف بخداوند گردیده است.2- مجاهد و عکرمه میگویند: «مراد از آن جنبدگان روى زمین و حشرات است که مىگویند: ما بواسطه گناهان فرزندان آدم از باران محروم گردیدهایم».
3- ابن عباس میگوید: «مراد از آن تمام موجودات غیر از جنّ و انس است».
4- ابن مسعود گفته است: «چنانچه دو نفر بیکدیگر لعنت کنند، لعنت بر آن کسى که از آن دو مستحق لعن است برمیگردد و در صورتى که هیچیک مستحق آن نباشند بطائفه یهود که آنچه خداوند نازل کرده بود کتمان نمودند برمیگردد».
سؤال اگر گفته شود چگونه ممکن است مراد از «لاعنون» حیوانات باشد در حالى که این جمع (جمع با واو و نون و با یاء و نون) اختصاص بعقلاء دارد؟
جواب چون فعل عقلاء که لعن کردن است بآنها نسبت داده شده لذا با آنها مانند عقلاء رفتار شده است مانند وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی ساجِدِینَ «1» چون سجده که از افعال عاقلان است «به شمس و قمر» نسبت داده شده است لذا با آنها مانند عقلا رفتار شده است یعنى جمع بیاء و نون که مخصوص عقلاء است درباره آنها بکار رفته است.
و لعن کردن غیر عقلاء باین صورت میگیرد که خداوند بآنها لعن کردن را الهام مىکند و علّت لعن کردن آنها این است که این موضوع تأثیر بیشترى در جلوگیرى از گناهان دارد زیرا مردم وقتى بدانند که بواسطه ارتکاب معاصى مستحق لعن گردیدهاند و حتى حیوانات روى زمین و حشرات آنها را لعن مىکنند انزجارى بیشترى از معاصى حاصل مىنمایند و از ارتکاب آنها خوددارى مىکنند. بعضى میگویند: «لعن کردن حیوانات در آخرت پس از اینکه خداوند بآنها عقل خواهد بخشید صورت خواهد گرفت».
یکى از بزرگترین گناهان کتمان حقیقت است
[ نظرات / امتیازها ]
یکى از بزرگترین گناهان کتمان حقیقت است
این آیه دلالت دارد بر اینکه کتمان حق در صورتى که مردم باظهار آن احتیاج داشته باشند از بزرگترین گناهان است و اینکه کسى که چیزى از علوم دین را مانندیهود و نصارى کتمان کند، مانند آنها مرتکب گناه بسیار بزرگى گردیده و مثل آنها مورد تهدید و عذاب الهى است.
از پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود:
«من سئل عن علم یعلمه فکتمه الجم یوم القیامة بلجام من نار
یعنى هر گاه از کسى درباره علومى که میداند چیزى بپرسند و او کتمان کند و جواب نگوید روز قیامت بدهان او لجام آتشین زده خواهد شد».
آیه نیز دلالت بر وجوب دعوت مردم بتوحید و عدل دارد زیرا بر این دو موضوع علاوه بر اینکه برهان عقلى قائم است قرآن مجید نیز دلالت کامل دارد و آنچه در قرآن است طبق همین آیه اظهار و تبلیغ آن لازم و کتمان آن حرام است.
[ نظرات / امتیازها ]