Who has made the earth a resting place for you, and the sky as a canopy, and sent down water (rain) from the sky and brought forth therewith fruits as a provision for you. Then do not set up rivals unto Allah (in worship) while you know (that He alone has the right to be worshipped).
(And the sky as a canopy) meaning, `a ceiling'. Similarly, Allah said in another Ayah,
(And sends down for you water (rain) from the sky) meaning, through the clouds, when they need the rain. Hence, Allah caused the various types of vegetation and fruits to grow as a means of sustenance for people and their cattle. Allah reiterated this bounty in various parts of the Qur'an.(It is He Who has made for you the earth as a dwelling place and the sky as a canopy, and has given you shape and made your shapes good (looking) and has provided you with good things. That is Allah, your Lord, so Blessed be Allah, the Lord of all that exists) (40:64).
The meaning that is reiterated here is that Allah is the Creator, the Sustainer, the Owner and Provider of this life, all that is in and on it. Hence, He alone deserves to be worshipped, and no one and nothing is to be associated with Him. This is why Allah said next,
(Then do not set up rivals unto Allah (in worship) while you know (that He alone has the right to be worshipped)) (2:22).
[ نظرات / امتیازها ]
1 - زمین همانند بسترى گسترده، شایسته براى زندگانى انسانهاست.
جعل لکم الأرض فرشاً
کلمه «جعل» مى تواند به معناى «صیر» (تبدیل کرد) باشد و مى تواند به معناى «خلق» (آفرید) هم باشد. کلمه «فراشاً» به معناى بستر گسترده است و اطلاق آن بر زمین از باب تشبیه مى باشد; یعنى: جعل الأرض کالفراش.
2 - آفرینش زمین به گونه اى مناسب براى زندگانى، پرتوى از ربوبیت خداوند است.
اعبدوا ربکم ... الذى جعل لکم الأرض فرشاً
«الذى جعل ...» صفت دوم براى «ربکم» در آیه قبل است.
3 - زمین در ابتداى پیدایشش قابل سکونت و زندگانى انسان نبوده است.
الذى جعل لکم الأرض فرشاً
برداشت فوق بر این اساس است که: «جعل» به معناى «صیر» باشد; یعنى، خدا زمین را به گونه اى که قابل زندگانى باشد مبدل ساخت. این معنا حکایت از آن دارد که زمین در بدو پیدایش، چنین وضعیتى را دارا نبود.
4 - همه انسانها داراى حق بهره گیرى از مواهب طبیعى و نعمتهاى الهى هستند.
فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم
5 - همه انسانها، داراى حق تصرف در گستره زمین هستند.
الذى جعل لکم الأرض فرشاً
6 - خداوند، آسمان را در جهت منافع انسانها برافراشته ساخت.
الذى جعل لکم ... السماء بناء
کلمه «بناء» در لغت عرب معنایى دارد که شامل: ساختمان، خیمه، چادر و مانند اینها مى شود. اطلاق «بناء» بر آسمان از باب تشبیه است; یعنى: جعل لکم السماء کالبناء.
7 - خداوند، نازل کننده باران از ابرها
و أنزل من السماء ماء
«سماء» به هر چیزى که در جهت بالا قرار گرفته باشد گفته مى شود. تکرار کلمه «السماء» در آیه، حکایت از آن دارد که مراد از آن در هر فراز، مصداقى خاص از معناى ذکر شده است; در جمله نخست چون در مقابل «الأرض» قرار گرفته به معناى آسمان است و در جمله دوم به قرینه «ماء» مى توان گفت که مقصود از آن «ابر» مى باشد.
8 - خداوند، به وجود آورنده روزى و فراهم آورنده اسباب معیشت براى انسانهاست.
فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم
9 - آبهاى نازل شده از ابرها، سببى اساسى براى پیدایش روزى انسانها
فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم
10 - خداوند، به وسیله آبهاى نازل شده از آسمان، درختان رابه ثمر مى رساند.
و أنزل من السماء ماء فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم
«ثمرة» - که مفرد «ثمرات» است - به میوه درختان گفته مى شود. «من» در «من الثمرات» مى تواند به معناى بعض باشد، در این صورت «من الثمرات» مفعول براى «اخرج» است; یعنى: فأخرج به بعض الثمرات لیکون رزقاً لکم. همچنین مى تواند «من» بیانیه باشد دراین صورت «رزقاً» مفعول براى «اخرج» خواهد بود; یعنى: اخرج به رزقاً لکم و هى الثمرات.
11 - میوه درختان از مواهب الهى و رزق و روزى انسانهاست.
فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم
12 - آفرینش آسمان، نزول باران، به ثمر رسیدن میوه ها و پیدایش روزى براى انسانها، جلوه هایى از ربوبیت خداوند است.
اعبدوا ربکم ... الذى جعل لکم ... رزقاً لکم
13 ـ توجّه و باور به خدادادى بودن نعمتها، بر انگیزنده انسانها به پرستش خداوند است.
اعبدوا ربکم الذى ... أنزل من السماء ماء فأخرج به من الثمرت
از اینکه خداوند براى ایجاد روحیه پرستش در بندگان، آنان را متوجّه نعمتهاى الهى مى کند، برداشت فوق بدست مى آید.
14 ـ تحقق افعال الهى در طبیعت از طریق اسباب و علل طبیعى
فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم
15 ـ حاکمیت خداوند بر اسباب و علل طبیعى
أنزل من السماء ماء فأخرج به
16 ـ همتا و همسانى براى خداوند نیست.
فلا تجعلوا للّه أنداداً
«ند» (مفرد أنداد) به معناى مثل و نظیر است.
17 ـ ضرورت پرهیز از توهّم بودن همتا و همانند براى خداوند
فلا تجعلوا للّه أنداداً
18 ـ اندیشه در آفریدگارى خداوند و ایجاد مواهب طبیعى، عقیده توحیدى را در پى دارد.
الذى خلقکم ... الذى جعل لکم الأرض ... فلا تجعلوا للّه أنداداً
تفریع جمله «لا تجعلوا ...» به وسیله «فاء» بر حقایق بیان شده در این آیه و آیه قبل، بیانگر این است که: توجّه به آنها، گرایش دهنده آدمى به توحید ربوبى است; یعنى، حال که معلوم شد خداوند خالق شماست و همو آفریننده زمین و ... است معقول نیست مثل و مانندى براى او فرض کنید.
19 ـ آفرینش جهان برنامه ریزى شده و هدف دار
الذى جعل ... فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم
آیه شریفه، زمین، باران و عوامل دیگر را براى تأمین هدفى خاص معرفى مى کند. وقتى سلسله امورى براى تأمین هدفى به کار گرفته مى شوند، در اصطلاح به آن، برنامه گفته مى شود که الزاماً با هدف دارى عجین است.
20 ـ برانگیختن مردم به مطالعه در طبیعت و آفرینش آن، راهى براى گرایش دادن آنان به توحید
الذى جعل لکم الأرض فرشاً ... فلا تجعلوا للّه أنداداً
21 ـ براى خدا شریک و همتا پنداشتن، با علم و اندیشه صحیح ناسازگار است.
فلا تجعلوا للّه أنداداً و أنتم تعلمون
22 ـ پندار وجود همانند براى خدا، برخاسته از جهل و نادانى است.
فلا تجعلوا للّه أنداداً و أنتم تعلمون
[ نظرات / امتیازها ]
«الَّذى جعل لکم من الارض فراشاً ...»
خدایى که زمین را براى شما بسان فرش گسترانید تا بتوانید از آن بهره ور شوید و در آن سکنى گزینید؛ و آسمان را همانند سقف برافراشته اى بر بالاى سرتان قرار داد، و باران رحمت خویش را از آسمان فرو فرستاد تا بدینوسیله گیاه و نبات و انواع میوه ها را براى استفاده شما برویاند.
با این بیان، آفریدگار و روزى دهنده، خداى یکتاست؛ پس، نباید شرک بورزید و براى او همتا بگیرید.
«و انتم تعلمون»
این فراز از آیه شریفه را به صورتهاى مختلف تفسیر کرده اند؛ ازجمله:
1. با اینکه نیک مى دانید معبودانى که مى پرستید، نه تنها توانایى ارزانى داشتن این نعمتهاى بیشمار و گران را بر انسانها ندارند، که از رساندن کمترین سود یا زیانى نیز ناتوانند.
2. شما خرد و قدرت شناخت درست و باطل را دارید؛ از این رو، ما باران دلایل را بر شما بارانیدیم تا حق را برگزینید و به توحیدگرایى رو آورید.
3. دسته اى معتقدند که روى سخن این آیه شریفه، یهود و نصارا است و یادآور مى شود که شما در کتابهاى آسمانى خویش با این حقایق آشنا هستید و آنها را خوب مى دانید.
سیّد مرتضى مى گوید: برخى از این آیه شریفه چنین دریافته بودند که زمین کروى شکل نیست، چرا که به «فراش» تعبیر شده است؛ امّا به نظر ما این نکته با کروى بودن زمین، ارتباطى ندارد؛ زیرا زمین در همانحال که کروى شکل است، براثر وسعت و بزرگى، بخشهاى گسترده اى دارد که انسان در آن بساط زندگى گشوده است.
[ نظرات / امتیازها ]