از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
شماره صفحه : 319 حزب : 64 جزء : شانزدهم سوره : طه
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ویسئلونک عن الجبال فقل ینسفها ربی نسفا) (از تو درباره کوههامی پرسند بگو، پروردگارم آن را پراکنده کند، پراکنده کردنی .) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
جریان حضرت آدم، جریان حضرت نوح اینها را در قرآن کریم با حسّ حِسّه‌ها بیان کرده معاد هم بشرح ایضاً در جریان جبال این طور نیست که اول بفرماید ما این را می‌کوبیم و ذرّاتش را پراکنده می‌کنیم اودیه، وادیها، درّه‌ها را با این ذرّات پُر می‌کنیم و مانند آن، فرمود این جبالی که شما می‌بینید دوره‌ای می‌رسد که این کَثیب مَهیل می‌شود، کَثیب مَهیل مثل این بیابانهای کویری که گردباد می‌آید این شِنها را روی هم می‌گذارد یک تپّهٴ شنی درست می‌کند قدری باران می‌آید رویش این می‌شود یک تپّه ماهوری شِنی این تپّه هرگز درونش معدن نیست این دیگر گوهرپرور نیست این چون ریشه ندارد گردبادی آمده این شنها را جمع کرده روی هم جمع کرده قدری باران آمده این شده یک تپّه که اگر دست به آن بزنی همه‌اش می‌ریزد این را می‌گویند کَثیب مهیل، فرمود این کوههای ستبری که شما می‌بینید کم کم به صورت کثیب مَهیل در می‌آید این یک مرحله این یک سلسله آیات است که آیندهٴ کوه را ترسیم می‌کند. از این آیات که گذشتیم می‌فرماید اینها دربارهٴ کوهها سؤال می‌کنند که کوهها در جریان اشراط الساعه و صحنهٴ قیامت چه می‌شود، می‌فرماید: ﴿کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ﴾[13] مثل پنبهٴ ندّافی شده این پنبه‌ای که لحاف‌دوزان ندّافی می‌کنند می‌زنند این بالا می‌آید اما ریشه‌ای ندارد یک، درون‌تهی است دو، خیلی سبک هم هست سه، آن جبال راسی که عهده‌دار آرامش زمین بود که ﴿وَجَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ﴾[14] در بیانات نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) دارد که «وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَیَدَانَ أرْضِهِ»[15] مَیدان یعنی اضطرار، خدای سبحان با تودید یعنی با میخ‌کاری با وَتَدکاری کوهها جلوی مَیدان و اضطراب زمین را گرفته این را میخکوب کرده خب این کوههایی که خودش نمی‌لرزد و جلوی لرزش و مَیدان و اضطراب زمین را می‌گیرد این کوههای ستبر شده کَثیب مهیل اولاً، ﴿کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ﴾ ثانیاً، بعد ﴿یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفاً﴾ نَسف می‌کند به باد می‌دهد ثالثاً، اینها تدریجاً این‌چنین می‌شود این طور نیست که حالا دفعتاً به این صورت در بیاید این سراسر جبال است. بعضی از آیات است که انسان واقعاً حریم می‌گیرد اصلاً قدرت ورود ندارد اینکه بحث را عمداً آدم کنار می‌برد برای اینکه می‌بیند اینجا نمی‌دانم شما با دریا مأنوس بودید در دریا شنا کردید یا نه، آنهایی که آشنا هستند می‌دانند این دریا خب نظیر دامنه‌های سرزمین بعضی از جاهایش کوه است بعضیهایش درّه است روشن نیست آنها که با دریا آشنا هستند می‌دانند که این مقداری که رفتند بقیّه رفتنی است یا نه، گاهی جایی است که انسان که هست لبهٴ کوه است از آن به بعد یعنی یک متر به بعد دیگر جا برای پا گذاشتن نیست صد متر یا دویست متر عمق همین یک‌ جاست این الآن که اینجا ایستاده است لبهٴ کوه است آنها که آشنا نیستند این قدم را برمی‌دارند یک متر جلوتر می‌گذارند می‌بینند که غرق شدند زیرش خالی است گاهی بعضی از آیات این است که وقتی آدم وارد می‌شود می‌بیند زیرش درّه است ناچار است که برگردد تا اینجا را آدم می‌تواند بفهمد که جبال کَثیب مهیل می‌شود یعنی چه، جبال عِهن منفوش می‌شود یعنی چه، جبال ﴿فَیَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً ٭ لاَّ تَرَی فِیهَا عِوَجاً وَلاَ أَمْتاً﴾ می‌شود یعنی چه، اما ﴿وَسُیِّرَتِ الْجِبالُ فَکَانَتْ سَرَاباً﴾[16] را واقع نمی‌فهمد چون نمی‌فهمیم می‌آییم می‌گوییم این «کانت» یعنی «صارت» این ﴿سُیِّرَتِ الْجِبالُ﴾ می‌گوید سیر می‌شود، سیر می‌شود، سیر می‌شود بعد معلوم می‌شود که قبلاً سراب بود شما کوه می‌دیدید کوهی در کار نبود چون این قابل درک برای ما نیست بسیاری از مفسّران گفتند این ﴿فَکَانَتْ﴾ یعنی «صارت» یعنی آن روز «صارت سرابا» حالا اگر کسی اهل قرآن باشد می‌گوید «خویش را تأویل کن نِی ذکر را» این «کانت» همان معنی «کانت» دارد نه معنی «صار» آن وقتی که تو کوه می‌دیدی سراب بود جای دیگر را باید می‌دیدی شما در آینه می‌دیدی خیال می‌کردی کوه است اصل را ندیدی که اسمای الهی باشد این را در آینه دیدی خیال کردی کوه است خب، این ﴿فَکَانَتْ سَرَاباً﴾ از آیاتی است که متشابه نیست خیلی روشن است اما زیر پا خالی است انسان جایی تکیه ندارد این جاهاست که «انما یعرف القرآن مَن خوطب به»[17] فقط علی و اولاد علی می‌فهمند که یعنی چه ما به همان مقداری که مشکلات عادی ما حل بشود می‌فهمیم خب، بنابراین ملاحظه فرمودید که ما در مقطع سه‌گانه می‌توانیم پیش برویم اما در مقطع چهارم چاره چون احساس خطر می‌کنیم می‌بینیم غرق می‌شویم ناچاریم برگردیم به مِیل خود معنا کنیم بگوییم ﴿فَکَانَتْ﴾ یعنی «صارت» یعنی کثیب مهیل یک مقطع، عِهن منفوش مقطع دوم، ﴿فَیَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً﴾ مقطع سوم اینها را می‌فهمیم اما ﴿وَسُیِّرَتِ الْجِبالُ فَکَانَتْ سَرَاباً﴾ این را واقع نمی‌فهمیم خب، حالا بیاییم توجیه کنیم «کانت» یعنی «صارت» و امثال ذلک، این مراحل هست ولی بالأخره این صحنه، اما حالا این زمین تبدیل می‌شود به زمین دیگر آن هم از آیاتی است که نمی‌فهمیم که در سورهٴ مبارکهٴ «ابراهیم» گذشت در آنجا گذشت که ﴿یَوْمَ تُبَدُّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّماوَاتُ﴾[18] ما این نظام را عوض می‌کنیم خب اگر تعویض نظام به همین وضع باشد این قابل فهم است اما روایاتی که در ذیل آن آیات است این است که تبدیل می‌کنیم زمین را به زمینی «إلی أرض لم یُعصَ علیها» که رویش معصیت نشده یا زمین را تبدیل می‌کنیم «خُبزة نقیّة»[19] به یک کُرهٴ نان که همه از او می‌خورند تا حسابها بررسی بشود دیگر خاک نیست خب اینکه باید شهادت بدهد یا شکایت بکند چطور شده نان، معاد چیزی نیست که حالا انسان به فلان آیه تمسّک بکند، فلان آیه تمسّک بکند خب ما را چه موقع از این زمین زنده می‌کنند قبل از اینکه زمین تبدیل بشود به زمین دیگر، خب قبل از اینکه تبدیل بشود حالا که می‌خواهد تبدیل بشود ما کجا می‌رویم یا بعد از تبدیل اگر بعد از تبدیل ما را آفریدند از زمین بیرون آوردند خب این زمین تبدیل شده به ارضی که «لم یُعص علیها» آن وقت ذرّات خاک ما چه می‌شود این وسطها ما کجا می‌رویم همزمان جابه‌جا می‌شویم خب زمین تبدیل شده طبق بیان نورانی امام سجاد(سلام الله علیه) «إلی أرض لم یُعص علیها» این مباحث در ذیل آیه سورهٴ مبارکهٴ «ابراهیم» گذشت که ﴿یَوْمَ تُبَدُّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّماوَاتُ﴾ بنابراین مسئلهٴ معاد هم پیچیده‌ترین مسائل دینی است و هم مؤثّرترین مسائل حالا ما چه کار داریم چطور می‌شویم برای ما این اخلاق مهم است این مسئولیت مهم است که یک روز زنده می‌شویم و مسئولیم باید پاسخ بدهیم حالا چطور می‌شویم و چه موقع زنده می‌شویم چه موقع برمی‌گردیم آنها مسئلهٴ علمی است اما این مقدار یقینیِ ماست که ما زنده می‌شویم در برابر اعمالمان مسئولیم، اگر کسی این طور معتقد باشد آ‌ن وقت مواظب گفتارش، رفتارش، اعمالش، نیّاتش خواهد بود فرمود در آن روز الرحمان تجلّی می‌کند تازه الرحمان تجلّی کرد تمام صداها خفه است ﴿فَلاَ تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً﴾ آنها هم که سؤال و جوابشان این است که ما چند روز در زمین بودیم این با آرامش سؤال می‌کنند وقتی وارد این صحنه شدند بالأخره ما با بدن می‌آییم دیگر بی‌بدن که نیستیم ماییم و همین بدن وقتی ماییم و همین بدن مسکن می‌خواهیم، پوشاک می‌خواهیم، خوراک می‌خواهیم، نوشاک می‌خواهیم هیچ چاره هم نیست این دو، پس ماییم و همین بدن اصل اول، اگر ماییم و با این بدن نیازهای ما هم به همراه ماست اصل دوم. در صحنهٴ قیامت در بازار قیامت نه روابط در کار است نه ضوابط ما در دنیا مشکلمان را با یکی از این دو عامل برطرف می‌کنیم یا با ضوابط حل می‌کنیم یا با روابط تجارت می‌کنیم نیاز داریم می‌خریم، می‌فروشیم، مسکن می‌سازیم اینها ضوابط تجاری و اقتصادی ماست اگر کسی نان می‌خواهد می‌خرد، برنج می‌خواهد می‌خرد و تهیه می‌کند اگر نتوانست با ضوابط خودش را اداره کند با روابط خودش را اداره می‌کند پدر است، پسر است، همسر است، عائله‌اند اینها با یک مُعیل اداره می‌شوند آن مسئول اینها را اداره می‌کند پس بنابراین نیازهای ما در دنیا یا با ضوابط حل می‌شود یا با روابط و هر دو را قرآن بست دربارهٴ قیامت فرمود: ﴿لاَ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خُلَّةٌ﴾[20] بیع کنایه از مطلق روابط تجاری است خُلّه هم یعنی خلیل و دوست و محبّت و روابط پسری و پدری و امثال ذلک آن روز که ﴿یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ٭ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ٭ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ﴾[21] همه از یکدیگر جدا هستند چون پدری و پسری نیست همه از خاک برمی‌خیزند اگر پدری و پسری گفته شد به علاقهٴ ما کان است وگرنه آن روز همه از خاک برمی‌خیزند کسی والد و کسی مولود نیست [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود سلطاني - تفسیر نور محسن قرائتی
نکته ها
کلمه‏ى «نَسْف» یعنى قلع و قمع و نابود کردن، «قاع» یعنى زمین صاف، «صَفْصَف» یعنى زمین صاف به گونه‏اى که همه‏ى قسمت‏هاى آن در یک صف و خط باشند، و کلمه‏ى «عِوَج» و«اَمْت» به معناى گودى و بلندى است.
پیام ها
1- مردم درباره‏ى قیامت سؤالاتى دارند که پیامبر باید پاسخگو باشد. «یسئلونک... قل ینسفها ربّى»
2- نظام حاکم بر طبیعت، دائمى نیست. «ینسفها ربّى»
3- متلاشى کردن کوهها و به وجود آوردن قیامت، جلوه‏اى از ربوبیّت خداست. «ینسفها ربّى نسفاً» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني - تفسیر کشاف

(ینسفها) یجعلها کالرمل ، ثم یرسل علیها الریاح فتفرقها کما یذری الطعام
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً (105)
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ‌: و سؤال مى‌کنند تو را اى پیغمبر از کوهها، یعنى منکر قیامت و حشر، نزد ذکر قیامت و شداید آن مى‌پرسد از کوهها که اینها چگونه و چه شود. و این سؤال بر وجه استهزا بوده نسبت به حشر و نشر. خداى تعالى در مقام جواب فرماید: فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً: پس بگو اى پیغمبر پراکنده سازد پروردگار من به قدرت کامله خود کوهها را پراکنده ساختنى مانند شن.
تبصره: اصل این شبهه از جالینوس و تابعین او است که منکر بودند منقضى شدن و فناى دنیا و آمدن عالم قیامت را، بلکه همین عین دنیا را باقى مى‌دانستند. و این قول مخالف اصول دیانتى تمام انبیا باشد، زیرا یکى از اصول دینى هر پیغمبرى اقرار به قیامت و معاد و لازمه آن فناى دنیا است. و برهان عقلى حاکم است به حشر و نشر خلایق براى جزا و پاداش اعمال، چه با نبودن قیامت، اساس این عالم لغو و بیهوده، و صدور آن از خداوند علیم حکیم محال است. لذا مى‌فرماید کوهها که از محکمترین موجودات عالم است پراکنده سازد آنها را خداوند عالمیان و مانند ریگ روان در اقطار منتشر گرداند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
وَ یَسئَلُونَک‌َ عَن‌ِ الجِبال‌ِ فَقُل‌ یَنسِفُها رَبِّی‌ نَسفاً (105)
و سؤال‌ میکنند ‌از‌ ‌شما‌ ‌از‌ کوه‌ها ‌پس‌ بفرما ‌که‌ پروردگار ‌من‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هم‌ میباشد پاشیدنی‌ نظر ‌به‌ اینکه‌ پیغمبر اکرم‌ یکی‌ ‌از‌ وظایف‌ بزرگش‌ انذار قوم‌ ‌بود‌ ‌از‌ احوال‌ معاد و انقلاباتی‌ ‌که‌ ‌در‌ قیامت‌ ‌بر‌ پا میشود ‌که‌ ‌در‌ آیات‌ شریفه قرآن‌ ‌در‌ موارد زیادی‌ بیان‌ فرموده‌ ‌که‌ تمام‌ جن‌ و انس‌ و وحوش‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ و ‌از‌ ‌بین‌ رفتن‌ زنده‌ میشوند و ‌در‌ محکمه عدل‌ الهی‌ بحساب‌ ‌آنها‌ رسیدگی‌ میشود و اهل‌ سعادت‌ رستگار و داخل‌ بهشت‌ و اهل‌ شقاوت‌ بد عاقبت‌ و داخل‌ جهنم‌ و اوضاع‌ عالم‌ تغییر میکند.
(یَوم‌َ تُبَدَّل‌ُ الأَرض‌ُ غَیرَ الأَرض‌ِ وَ السَّماوات‌ُ وَ بَرَزُوا لِلّه‌ِ الواحِدِ القَهّارِ) حجر آیه 49 (یَوم‌َ نَطوِی‌ السَّماءَ کَطَی‌ِّ السِّجِل‌ِّ لِلکُتُب‌ِ) انبیاء آیه 104 (یَسئَل‌ُ أَیّان‌َ یَوم‌ُ القِیامَةِ فَإِذا بَرِق‌َ البَصَرُ وَ خَسَف‌َ القَمَرُ وَ جُمِع‌َ الشَّمس‌ُ وَ القَمَرُ) قیمة آیه 6‌-‌ 9 (إِذَا الشَّمس‌ُ کُوِّرَت‌ وَ إِذَا النُّجُوم‌ُ انکَدَرَت‌) تکویر آیه 1 و 2 و ‌غیر‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ آیات‌ آمدند و ‌از‌ حضرتش‌ سؤال‌ کردند ‌از‌ کوه‌ها ‌که‌ ‌با‌ ‌اینکه‌ عظمت‌ و صلابت‌ بالاخص‌ جبال‌ حجاز مثل‌ جبل‌ ابی‌ قبیس‌ و نحوه‌ بچه‌ حالت‌ میشوند.
(وَ یَسئَلُونَک‌َ عَن‌ِ الجِبال‌ِ) ‌در‌ جواب‌ ‌آنها‌ همین‌ بس‌ ‌است‌ جایی‌ ‌که‌ خورشید ‌با‌ ‌آن‌ عظمت‌ تکویر شود و ‌اینکه‌ کرات‌ جویه‌ نجوم‌ ‌که‌ بسا چندین‌ برابر کره شمس‌ هستند منکدر شوند و آسمانها مثل‌ طومار ‌در‌ ‌هم‌ پیچیده‌ شوند امر جبال‌ ‌بر‌ خداوند متعال‌ بسیار سهل‌ و آسانست‌.
(فَقُل‌ یَنسِفُها رَبِّی‌) پروردگار ‌من‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هم‌ میپاشد و ریز ریز میکند و ‌از‌ جای‌ ‌خود‌ کنده‌ میشوند و بتوسط باد ‌آنها‌ ‌در‌ دریاها ‌که‌ خشک‌ ‌شده‌ می‌ریزند.
(نَسفاً) چه‌ پاشیدگی‌ ‌که‌ دیگر زمین‌ صاف‌ می‌شود دیگر پستی‌ و بلندی‌ندارد تمام‌ عمارات‌ مخروبه‌ میشود تمام‌ اشجار ‌از‌ ریشه‌ کنده‌ میشود تمام‌ گیاهها ‌از‌ ‌بین‌ میرود زمین‌ مسطح‌ میگردد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 105)- صحنه هول‌انگیز قیامت: از آنجا که در آیات گذشته، سخن از حوادث مربوط به پایان دنیا و آغاز قیامت بود، در اینجا نیز همین مسأله را پیگیری می‌کند.
از این آیه چنین بر می‌آید که مردم از پیامبر (ص) در باره سرنوشت کوهها به هنگام پایان گرفتن دنیا سؤال کرده بودند.
لذا می‌گوید: «و از تو در باره کوهها سؤال می‌کنند» (وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ).
در پاسخ: «بگو: پروردگار من آنها را از هم متلاشی و تبدیل به سنگریزه کرده سپس بر باد می‌دهد»! (فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً).
از مجموع آیات قرآن در مورد سر نوشت کوهها چنین استفاده می‌شود که آنها در آستانه رستاخیز مراحل مختلفی را طی می‌کنند:
نخست به لرزه می‌آیند سپس به حرکت در می‌آیند.
در سومین مرحله از هم متلاشی می‌شوند و به صورت انبوهی از شن در می‌آیند و در آخرین مرحله آن چنان توفان و باد آنها را از جا حرکت می‌دهد و در فضا می‌پاشد که همچون پشمهای زده شده به نظر می‌رسد. (قارعه/ 5) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر احسن الحدیث
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ اَلْجِبٰالِ فَقُلْ یَنْسِفُهٰا رَبِّی نَسْفاً در مجمع البیان فرموده: مردى از قبیله ثقیف از رسول خدا صلى اللّٰه علیه و آله پرسید کوه ها با این عظمت در قیامت چگونه خواهد بود، فرمود: خدا آنها را به حرکت درمى آورد و مانند شنها قرار مى دهد، سپس بادها را بر آنها مى فرستد و متفرق مى کند یَنْسِفُهٰا یعنى پروردگارم به طور کامل آنها را پاشیده مى کند، در جاى دیگرى آمده: وَ بُسَّتِ اَلْجِبٰالُ بَسًّا فَکٰانَتْ هَبٰاءً مُنْبَثًّا واقعه 4 و 5 [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ اَلْجِبٰالِ فَقُلْ یَنْسِفُهٰا رَبِّی نَسْفاً خطاب به رسولش نموده که محمد صلى اللّٰه علیه و آله و سلّم از تو از کوه ها سؤال مى شود،در شأن نزول آیه گویند مردى از اهل ثقیف از حضرت سؤال از کوه ها نمود، شاید مى خواسته بفهمد که موقع قیام قیامت کوه ها و زمین چگونه مى شوند این آیه رسید که در پاسخ بگو خدا آن را خورد کند چون رمل و آن را مى گرداند (هَبٰاءً مُنْبَثًّا) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.