در این آیه خداوند انسان را به تداوم و ثبات بر آن در اتصال به خودش در تمامی لحظات امر می کند.
این اتصال را از طریق تسبیح و تحمید باید برقرار کرد.
تسبیح یعنی دور کردن تمامی افکار و توصیفات ذهنی از خداوند به این معنا که خداوند آنچه من می پندارم نیست؛ شعار «الله اکبر» نیز بر این امر توجه دارد.
تحمید نیز به معنای ستایش خداوند می باشد. لازمه این ستایش، توصیف خداوند می باشد. توصیف او نیز سبب می شود تا انسان خداوند را در ذهن بیابد و به ناچار حدّ های ذهنی بر او بزند و او را از اطلاق و تعالی دور کند.
از همین رو است که خداوند در این آیه تسبیح و تحمید را توامان آورده است تا انسان به خدای ذهنی و صفات ذهنی خود درباره خداوند محدود نشود و تعالی خداوند را بازیابد. هر تسبیح به نوعی باطل کردن پندارهای ذهنی است و همزمان تحمید بعد از تسبیح سبب می شود تا انسان، خداوند را در تعالی و مرتبه جدید تری نسبت به قبل از تسبیح بیابد؛ ولی چون این تحمید جدید نیز امری ذهنی بوده باید سریعا با تسبیح همراه شود تا انسان دوباره تعالی یابد و خداوند را در تعالی جدیدی بیابد.
محدود کردن خداوند در پندار ها، بت پرستی و شرک نوین می باشد. حتی اگر پندارها نیز معقول باشند. باید حتی از پندارهای معقول نیز تعالی جست و دانست که خداوند در ذهن و عقل آدمی نمی گنجد و ...
این سخن تفصیلی مفصّل دارد که در اینجا امکان آن نیست.
[ نظرات / امتیازها ]