از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(وجاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتبیکم وما جعل علیکم فی الدین من حرج مله ابیکم ابرهیم هوسمیکم المسلمین من قبل و فی هذا لیکون الرسول شهیدا علیکم وتکونوا شهدآء علی الناس فاقیموا الصلوه و اتوا الزکوه واعتصموا بالله هو مولیکم فنعم المولی ونعم النصیر): (و در راه خدا جهاد کنیدهمچنانکه سزاوار جهاد در راه اوست ، او شما را برگزید و در این دین برای شما دشواری قرار نداده ، آیین پدرتان ابراهیم است و او شما را از پیش ، و هم در این قرآن ، مسلمان نامید تا این پیامبربر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید، پس نماز را بپا دارید و زکات بدهید و به خدامتمسک شوید که او مولای شماست و چه خوب مولا و یاوری است ) (جهاد) یعنی بذل جهد و کوشش در راه دفع دشمن و دفع هر چیزی که شری به آدمی می رساند، مانند شیطان که او را گمراه می کند و نفس اماره که امر به بدی می نماید،پس امر به جهاد شامل مبارزه با شیطان و جنگیدن و مخالفت با هواهای نفسانی نیزمی شود، همچنانکه رسولخدا ص جهاد با نفس را (جهاد اکبر) نامیدند و مراد ازجنگیدن به حق جهاد، این است که جهاد خالص برای وجه الله باشد و هیچ غرض دنیایی (نظیر سلطه جوئی و تجارت و سیاحت و...) در آن نباشد، آنگاه بر مؤمنان منت نهاده ومی فرماید: خدا شما را از میان خلائق برگزید و نعمت هدایت و دین حق را به شما ارزانی داشت و هر حرج و دشواری را در احکام دینی شما برطرف نمود، چون شریعت اسلام شریعتی سهل و آسان است که همان شریعت ابراهیم حنیف می باشد که نه در اصل احکامش و نه در آنچه بر آنها عارض می شود ابدا دشواریی وجود ندارد، و اینکه ابراهیم ع را پدر مسلمین خواند به جهت آنست که او اولین کسی است که تسلیم خداشد و برای خدا اسلام آورد(45) و نیز آنحضرت فرمود (فمن تبعنی فانه منی (46) هر کس ازمن پیروی کند، از من است )، پس تمامی مسلمانان دنیا در هر جا که باشند فرزندان ابراهیم و ذریه او محسوب می شوند. آنگاه می فرماید: او پیش از این و نیز در همین قرآن شما را مسلمان نامیده است و ازاین عبارت معلوم می شود خداوند بر مؤمنان منت نهاده و اسلام آنها را پذیرفته است . و این برای آنست تا رسول گرامی اسلام شاهد و گواه بر اعمال خلائق باشد و امت اسلام نیز گواه بر اعمال سایر امتها باشند(47). آنگاه به عنوان نتیجه و تفریع از همه مطالب گذشته و منتهایی که خداوند بر مسلمین نهاده ، می فرماید: پس بنابراین واجب است بر شما که نماز بپا دارید و زکات بدهید یعنی واجبات عبادی و مالی را بجا آورید و در همه احوال به خدا متمسک شوید و به آنچه امر می کند، عمل کرده و از آنچه نهی می کند خودداری کنید و در هیچ حالی از او قطع رابطه نکنید، چون خداوند مولی و سرپرست شماست و شایسته نیست که بنده از مولای خود منقطع شود و با وجود اینهمه ضعف ، از یاور خود قطع رابطه نماید. آنگاه در مقام ستایش خدا و دلخوش ساختن نفوس مؤمنین و تقویت دلهای آنها می فرماید: خداوندچه مولا و یاور خوبی است که جز او ولی و یاوری‌ نیست‌. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اميرعباس حسامي - تفسیر مجمع البیان (tebyan.net)
در این آیه مى افزاید:
وَ جاهِدُوا فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ
و در راه خدا آن گونه که شایسته وبایسته است جهاد کنید.
در تفسیر این فراز دیدگاه ها متفاوت است:
1 - به باور بیشتر مفسّران منظور از جهاد در این جا انجام همه کارهاى شایسته و آراستگى به تمام ارزش هاى اخلاقى و انسانى است، و قرآن روشنگرى مى کند که کارهاى شایسته و خدا پسندانه را با دلى صاف و پاک و با شور و اخلاص و بمنظور کسب خشنودى خدا انجام دهید.
2 - اما به باور برخى همچون«سدى» منظور این است که خدا را به شایستگى و اخلاص فرمان برید و هیچ گاه او را نافرمانى نکنید.
3 - «ضحاک» مى گوید: منظور از جهاد در آیه مورد بحث، پیکار با کفرگرایان و بیداد پیشگان و حق ستیزان است اگر چه پدر انسان و یا فرزندش باشد.
4 - اما به باور «عبد الله بن مبارک» منظور جهاد با نفس سرکش و هواى دل و شیطان درونى است.
هُوَ اجْتَبَاکُمْ
خدا شما را براى دین خود برگزیده است.
وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فى الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ
و او در دین و آیین خود شما مردم را در دشوارى و تنگنا - که نتوانید درست رفتار کنید و از کیفر روز رستاخیز و ثمره شوم گناه خود نجات یابید - قرار نداده، بلکه راه توبه و جبران اشتباهات، پرداخت کفّاره و رد مظالم را به روى شما گشود تا بدین وسیله ضمن انجام شایسته وظایف و دورى از گناه و حرام، اگر به لغزشى دچار شوید، بى درنگ توبه کنید و خود را نجات دهید. با این بیان در اسلام برنامه دشوارى نیست که انسان نتواند خویشتن را از عقاب آن رها سازد؛ به همین دلیل هم از کسى پذیرفته نیست که خود را براى مرگ و روز رستاخیز و حسابرسى آماده نسازد و به بهانه جویى بپردازد.
به باور پاره اى منظور این است که: خدا کار دین را بر شما دشوار نساخته و وظیفه اى که نتوانید انجام دهید برایتان مقدر نفرموده است. بنابراین عذر و بهانه اى براى بدوش نکشیدن بار مسئولیت ندارید.
به باور پاره اى دیگر، منظور این است که به شما اجازه داده است که به هنگام دشوارى ها نماز قصر بخوانید و به جاى وضو تیمم کنید و براى نجات از مرگ مردار بخورید.
مِلَّةَ اَبیکُمْ اِبْراهیمَ
راه و رسم و دین و آیین پدرتان ابراهیم است، از این کیش پیروى کنید و بر دین او پایدار بمانید، چرا که راه و رسم او داخل در راه و رسم محمد صلى الله علیه وآله است.
قرآن بدان دلیل ابراهیم را پدر همه توحید گرایان مى نامد که احترام او بر همه مسلمانان راستین واجب و یک وظیفه است، و همان گونه که باید پدرشان را احترام کنند باید حرمت او را پاس دارند و این شیوه در قرآن نمونه دارد و در جاى دیگرى همه همسران پیامبر را مادران مردم با ایمان عنوان مى دهد.
و پاره اى بر آنند که دلیل این سخن این است که عرب فرزندان«اسماعیل» مى باشند و بیشتر عجم فرزندان«اسحاق»، و این دو پیامبر بزرگوار فرزندان ابراهیم هستند. با این بیان بیشتر مردم از نسل و تبار ابراهیم مى باشند.
هُوَ سَمّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قِبْلُ
خدا پیش از فرود قرآن شما را مسلمان نامید.
وَ فى هذا
و در این کتاب پر شکوه و پر معنویت شما را با هیمن نام و عنوان خواند.
به باور پاره اى منظور این است که ابراهیم بود که پیش از فرود قرآن و بعثت پیامبر اسلام شما پیروان او را مسلمان نامید و به هنگام نیایش با پروردگار گفت:
ربنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امة مسلمة لک(90)
پروردگارا، من و فرزندم اسماعیل را در برابر دین و آیین ات فرمانبردار قرار ده و از دودمان ما جامعه و امّتى مسلمان و حقگراو فرمانبردار بارگاهت پدید آور.
لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهیداً عَلَیْکُمْ
هدف این بود که پیامبر گواه حقگرایى و فرمانبردارى و بندگى شما باشد و با گواهى او به سود شما عدالت و درستکارى تان ثابت گردد و شایسته کردار شناخته شوید.
وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ
و نیز با الگو گیرى از اندیشه و ایمان و پروا و حقگرایى بى نظیر آن بزرگوار، گواه و الگو و نمونه بر مردم باشید، و بر جامعه ها و امت هاى گذشته گواهى دهید که پیامبران آنان رسالت خویش را به طور شایسته و بایسته ابلاغ نمودند و پیام خدا را رساندند و این مردم بودند که گروهى با ایمان آوردن به آنان و با فرمانبردارى از خدا در خور پاداش و بهشت پر طراوت و زیبایى خدا شدند و گروهى نیز با نافرمانى خویش در خور آتش شعله ور دوزخ گردیدند.
به باور ما منظور این است که: تا پیامبر گرامى الگو و سرمشق و نمونه اى براى شما باشد و شما با اقتداى به او و عمل به مقررات و آراستگى به توحید و تقوا و عدالت الگوى دیگران باشید و درمیدان عمل نشان دهید که مسلمان چگونه انسانى است.
ذکر این نکته لازم است که این فراز از آیه شریفه عالى ترین مراتب معنوى و اخلاقى و انسانى را براى مسلمانان راستین ثابت مى کند و نظیر این آیه است که آنان را الگو و سرمشق دیگران عنوان مى دهد و مى فرماید:
و کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء على النّاس...(91)
و بدین گونه شما را جماعت و امتى معتدل و میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه و الگو باشید.
به باور پاره اى منظور این است که: هدف این است که پیامبر گواه باشد که رسالت خدا و پیام او را به شما رسانده است و شما پس از آن گواه دیگران باشید و پیام و دعوت پیامبر را به عصرها و نسل هاى با گفتار و عملکرد شایسته برسانید.
در آخرین فراز از این آیه شریفه مى افزاید:
فَاَقیمُوا الصَّلوةَ
اینک که چنین است و شما امّت پیامبر باید نمونه و الگو و سرمشق دیگران باشید، پس نماز و فرهنگ انسانساز و عادلانه آن را بر پا دارید.
وَ آتُوا الزَّکوةَ
و حقوق مالى و زکات خود را بدهید، چرا که این دو فریضه در حقیقت سمبل پیوند با خدا و داشتن رابطه دوستانه با او و رعایت حقوق مردم مى باشند.
«عبد الله بن عمر» از پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله آورده است که فرمود:
و لا تقبل الصلوة الاّ بالزّکوة(92)
نماز واقعى جز با پرداخت زکات و حقوق مردم پذیرفته نمى شود.
وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ
به دین و آیین خدا تمسک جویید و گام به راه ورسم خدا پسندانه سپارید و از نافرمانى او پروا کنید.
به باور پاره اى منظور این است که در پرتو ذات پاک حق و به وسیله او خود را از وسوسه ها و شرارت دشمنان و بداندیشان حفظ کنید و در پناه او از خطرها در امان باشید.
به باور پاره اى دیگر منظور این است که: به خدا توکّل و اعتماد نمایید.
هُوَ مَوْلاکُمْ
چرا که تنها او سرپرست واقعى و یار و یاور حقیقى و سررشته دار شماست.
فَنِعْمَ الْمَوْلَى
راستى که او سرپرست و سررشته دار و یاور خوبى است.
وَ نِعْمَ النَّصیرُ
چه یار و یاور نیکو و شایسته اى!
راستى که هر کس یارى مى خواهد باید از بارگاه آن آفریدگار توانا یارى جوید، و هر کس پناهى مى جوید باید به او پناه برد.
به باور پاره اى منظور این است که او سرپرست و سررشته دار نیکویى است، چرا که با این که شما او را نافرمانى مى کنید، او روزى شما را مى دهد و نعمت هایش را از شما دریغ نمى دارد، و او نیک یار و یاورى است، چرا که شما را در راه انجام وظیفه یارى مى کند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : سلام شهید شهادت و...مثل واژه دین درقرآنچند معنی دارددر مالک یوم دین معنی جزا ودرآیه الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ دین معنی دین ومَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ بمعنای قانون است حال شهیدهم چند معنی است گواه .شهادت دادن .نموه والگوودر تفسیر مجمع البیان بدرستی به الگو ونمونه وسرمشق بودن پیامبرص برای مردم مسلمان الگو ومردم مسلمان برای دیکر مردم الگومیباشد
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
(با توجه به آیه قبل) سپس پنجمین دستور را در زمینه جهاد - به معنى وسیع کلمه - صادر مى کند و مى گوید: ((در راه خدا جهاد کنید و حق جهادش را ادا نمائید)) (و جاهدوا فى الله حق جهاده ).
اکثر مفسران اسلامى ، جهاد را در اینجا به معنى خصوص مبارزه مسلحانه با دشمنان نگرفته اند، بلکه همانگونه که از مفهوم لغوى آن استفاده مى شود به معنى هر گونه جهاد و کوشش در راه خدا و تلاش براى انجام نیکیها، و مبارزه با هوسهاى سرکش (جهاد اکبر) و پیکار با دشمنان ظالم و ستمگر (جهاد اصغر) دانسته اند.
مرحوم ((طبرسى )) در مجمع البیان از اکثر مفسران چنین نقل مى کند که منظور از حق جهاد خلوص نیت و انجام دادن اعمال براى خدا است .
بدون شک ((حق جهاد)) نیز معنى وسیعى دارد که از نظر کیفیت و کمیت و مکان و زمان و سایر جهات ، همه را شامل مى شود، اما از آنجا که مرحله اخلاص سختترین مرحله در جهاد نفس است ، روى این مرحله تکیه کرده است ، چرا که نفوذ افکار و انگیزه هاى غیر الهى در قلب و اعمال انسان آنقدر مخفى و باریک و پنهان است که جز بندگان خاص خدا از آن رهائى نمى یابند!.
در حقیقت قرآن مجید در این پنج دستور از مراحل ساده شروع کرده و به آخرین و برترین مراحل عبودیت مى رساند: نخست سخن از رکوع و سپس از آن برتر سخن از سجود است ، بعد عبادت به طور کلى ، و سپس انجام کارهاى نیک اعم از عبادات و غیر عبادات ، و در آخرین مرحله سخن از جهاد و تلاش و کوشش فردى و جمعى در بخش درون و برون ، کردار و گفتار و اخلاق و نیت به میان آورده است .
و این دستور جامعى است که فلاح و رستگارى بدون شک در دنبال آن خواهد بود.
و از آنجا که این تصور ممکن است پیدا شود، اینهمه دستورات سنگین که هر یک از دیگرى جامعتر و وسیعتر است چگونه بر دوش ما بندگان ضعیف قرار داده شده است ، در جمله هاى بعد تعبیرات گوناگونى دارد که نشان مى دهد اینها دلیل لطف الهى نسبت به شما است و نشانه عظمت و مقام شخصیت شما مؤ منان در پیشگاه او است .
در نخستین تعبیر مى فرماید: ((او شما را برگزید)) (هو اجتباکم ).
اگر برگزیدگان خدا نبودید این مسئولیتها بر دوش شما گذارده نمى شد.
و در تعبیر بعد مى فرماید: ((او کار سنگین و شاقى در دین بر شما نگذارده است )) (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج ).
یعنى اگر درست بنگرید اینها تکالیف شاقى نیستند، بلکه با فطرت پاک شما هماهنگ و سازگارند، و اصولا چون وسیله تکامل شما هستند و هر کدام فلسفه و منافع روشنى دارند که عائد خودتان مى شود، در ذائقه جانتان تلخ نخواهند بود، بلکه کاملا شیرین و گوارا هستند.
در سومین تعبیر مى گوید: از این گذشته ((این همان آئین پدر شما ابراهیم است )) (ملة ابیکم ابراهیم ).
اطلاق ((پدر)) بر ((ابراهیم )) یا به خاطر آن است که عربها و مسلمانان آن روز غالبا از نسل اسماعیل بودند و یا به خاطر این بود که آنها همگى ((ابراهیم )) را بزرگ مى شمردند و از او به صورت یک پدر روحانى و معنوى احترام مى کردند هر چند آئین پاک او با انواع خرافات آلوده شده بود.
سپس تعبیر دیگرى در این زمینه دارد مى گوید: ((او شما را در کتب پیشین ، مسلمان نامید و همچنین در این کتاب آسمانى )) (قرآن ) (هو سماکم المسلمین من قبل و فى هذا).
و مسلمان کسى است که این افتخار را دارد که در برابر همه فرمانهاى الهى تسلیم است .
در اینکه : مرجع ضمیر ((هو)) (او) چه کسى است در میان مفسران گفتگو است بعضى گفته اند به ((خدا)) برمى گردد، یعنى خدا هم در کتب پیشین و هم در قرآن شما را به این نام افتخار آمیز نامیده است ، ولى بعضى دیگر آن را اشاره به ((ابراهیم )) مى دانند، چرا که در آیه 128 سوره بقره مى خوانیم ابراهیم پس از پایان بناى کعبه از خداوند تقاضاهائى کرد، از جمله این بود: ربنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امة مسلمة لک : ((پروردگارا! من و فرزندم اسماعیل را تسلیم در مقابل فرمانت قرار ده ، و از دودمان ما امتى مسلم و تسلیم در برابر اراده ات به وجود آور)).
ولى تفسیر اول صحیحتر به نظر مى رسد زیرا با ذیل آیه سازگارتر است ، که مى گوید: ((او شما را در کتب پیشین و در این کتاب (قرآن ) مسلمان نامید)) و این تعبیر درباره ابراهیم ، تناسب ندارد بلکه مناسب خداوند است .
سرانجام پنجمین و آخرین تعبیر شوق آفرین را درباره مسلمانان کرده و آنها را به عنوان الگو و اسوه امتها معرفى مى کند و مى فرماید: ((هدف این بوده است که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شاهد و گواه بر شما باشد و شما هم گواهان بر مردم ))! (لیکون الرسول شهیدا علیکم و تکونوا شهداء على الناس ).
((شهید)) به معنى شاهد از ماده شهود به معنى آگاهى تواءم با حضور است مفهوم این سخن آن است که شاهد بودن پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بر همه مسلمانها به معنى آگاهى او از اعمال امت خویش است ، و این با روایات عرض اعمال و بعضى از آیات قرآن که به آن اشاره مى کند کاملا سازگار مى باشد، چرا که طبق این روایات اعمال همه امت را در عرض هفته به حضور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) عرضه مى دارند و روح پاک او از همه اینها آگاه و با خبر مى شود، بنابراین او شاهد و گواه این امت است .
اما شاهد و گواه بودن این امت ، طبق بعضى از روایات به معنى معصومین این امت و امامان است که آنها نیز گواهان بر اعمال مردمند.
در حدیثى از امام على بن موسى الرضا (علیهماالسلام ) مى خوانیم : که فرمود: نحن حجج الله فى خلقه و نحن شهداء الله و اعلامه فى بریته : ((ما حجتهاى خدا در میان خلقیم و شاهدان او و نشانه هایش در میان مردمیم )).
در حقیقت مخاطب در جمله ((لتکونوا)) ظاهرا همه امتند اما در واقع گروهى از سران و بزرگان آنها مى باشد، و خطاب به کل به خاطر جزء در تعبیرات روزمره فراوان است مثلا در آیه 20 سوره مائده مى خوانیم : که خداوند ضمن بر شمردن نعمتهایش بر بنى اسرائیل به آنها خطاب کرده مى گوید: ((خداوند شما را ملوک و پادشاهان قرار داد)) در حالى که مى دانیم افراد معدودى از آنها به این مقام رسیدند.
البته ((شهود)) معنى دیگرى نیز دارد و آن ((شهادت عملى )) است ، یعنى مقیاس سنجش و الگو بودن اعمال یک فرد نمونه و بارز براى اعمال سایرین ، در این صورت تمام مسلمانان راستین چنین خواهند بود، چرا که آنها امت نمونه اى هستند با برترین آئین که مى توانند مقیاس و الگوئى براى سنجش شخصیت و فضیلت در میان همه امتها باشند.
در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که خداوند چند فضیلت و برترى به امت اسلام داده است ، از جمله اینکه در امتهاى پیشین ، پیامبر آنها شاهد و گواه قومش بود ولى خداوند تمام امت مرا گواهان بر خلق قرار داده زیرا مى فرماید: لیکون الرسول شهیدا علیکم و تکونوا شهدا على الناس .
یعنى همانگونه که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) اسوه و الگوى امت خویش ‍ است شما هم اسوه ها و الگوها براى مردم جهانید.
این تفسیر در عین حال با تفسیر سابق منافات ندارد ممکن است همه امت شاهد و گواه باشند و امامان شاهدان و گواهان نمونه و ممتاز.
در پایان این آیه بار دیگر وظائف پنجگانه پیشین را در تعبیرات فشرده ترى که در سه جمله خلاصه مى شود به عنوان تاءکید چنین بازگو مى کند: ((اکنون که چنین است و شما داراى این امتیازات و افتخارات هستید، نماز را بر پا دارید، زکات را ادا کنید و به آئین حق و ذیل عنایت پروردگار تمسک جوئید)) (فاقیموا الصلوة و آتوا الزکوة و اعتصموا بالله ).
که ((مولى و سرپرست و یار و یاور شما او است )) (هو مولاکم ).
((چه مولى و سرپرست خوبى ، و چه یار و یاور شایسته اى )) (فنعم المولى و نعم النصیر).
در حقیقت جمله ((فنعم المولى و نعم النصیر)) دلیلى است بر ((و اعتصموا بالله هو مولاکم )) یعنى اینکه به شما فرمان داده شده تنها به ذیل عنایت پروردگار تمسک جوئید به خاطر آن است که او برترین و بهترین مولى و شایسته ترین یار و یاور است .
پروردگارا! به ما این توفیق و سعادت را مرحمت فرما که با اعتصام به ذات پاکت و پیوند با خلق و خالق مردمى نمونه باشیم و الگو و شاهد بر دیگران ، و تفسیرى جامع و نمونه بر این کتاب بزرگت تا پایان بنگاریم .
خداوندا! همانگونه که در کتاب آسمانیت قرآن و کتب پیشینیان ما را مسلمان خواندى توفیق مرحمت فرما تا سراپا تسلیم فرمان تو باشیم .
بار الها! ما را بر دشمنانى که امروز در هر گوشه و کنار، قصد یورش بر قرآن و اسلام دارند پیروز گردان که تو بهترین مولى و یار و یاورى (فنعم المولى و نعم النصیر). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : خوب بود
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.