پنجمین صفتى که مؤمنان دارند آن است که در ردّ امانت خود کوشا هستند و عهد و پیمان خویش را رعایت مىکنند.
«امانت» در آیهى شریفه، مطلق است و شامل هر نوع امانتى: اعمّ از امانات الهى و اجتماعى مىشود. اگر انسان از سرّ کسى آگاهى دارد، مأمور به اِخفاى آن است؛ اگر آن راز را اظهار کرد، در امانت خود خیانت ورزیده و شخص مؤمن چنین کارى را نمىکند. مالى که نزد کسى به امانت سپرده شده، بدون کمبود باید به صاحبش برگرداند. معتقداتى که از گذشتگان، آن هم معتقدات خداپسندانه، به انسان رسیده، امانت است و باید بدون عیب و نقص به نسل بعد سپارد. افکار صحیح مکتب توحید در حکم امانتى است که گذشتگان به بازماندگان مىدهند؛ به دلیلِ:«إِنّا عَرضنا الأمانة على السّمـوت و الأرض و الجبال فأبین أَنْ یَحملنها و أَشفقنَ منها و حملها الإنسـن إِنَّه کان ظَلوماً جهولاً»[6]«ما بار امانت را به آسمانها و زمین و کوهها عرضه نمودیم، از حمل آن ابا کردند و هراسانشدند! انسان آن را به دوش کشید، همانا او ستمگرى نادان بود!»
امانت، همان بار تکلیف است و جهول بودن انسان از این نظر است که به اهمیّتى که معناى تکلیف دارد کاملاً واقف نیست و ظلوم است؛ چون به خود و دیگر انسانها ستم روامىدارد
امّا افراد مؤمن و آنانکه کیمیاى ایمان، وجودشان را نفیس نموده است، به اهمیّت تکلیف و امانت، وقوف کامل دارند و به پیمان خود وفادارند؛ چه پیمانى که با خالق خود به حکم فطرت برقرار ساختهاند یا پیمانهایى که با همنوعان خود مقرّر مىسازند.
[ نظرات / امتیازها ]
به نماز و روزه و حجّ مردم ننگرید، به صداقت و امانتدارى آنان بنگرید.
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله در آخرین لحظههاى عمر خود به حضرت علىعلیه السلام فرمود: «ادّ الامانة الى البّر و الفاجر فیما قلّ و جلّ حتّى الخیط و الَمخیط» امانت را به صاحبش برگردان، چه نیکوکار باشد و چه گناهکار، ارزشمند باشد یا ناچیز، اگر چه مقدارى نخ باشد و یا پارچه و لباسى دوخته شده.
همهى نعمتهاى مادّى، معنوى و سیاسى، امانت الهى هستند. (امام خمینىقدس سره فرمود: جمهورى اسلامى امانت الهى است)
قرآن کریم برخى از اهل کتاب را که امانتدار هستند، ستوده است. «و من اهل الکتاب من ان تأمنه بِقنطار یُؤدّه الیک» اگر به برخى از اهل کتاب، مال فراوانى به امانت بسپارى، آن را به تو برمىگرداند.
[ نظرات / امتیازها ]