حامد متبحری
[ همه پیام ها ] پیام های حامد متبحري (18 مورد)
  سوره مومنون آیه 26 - توکل و دعا
1- توکّل و دعا، بزرگ‏ترین اهرم در برابر تهمت‏ها و تحقیرهاست. «قال ربّ»
2- درخواست کمک از خداوند براى پیروزى ایمان بر کفر است، نه پیروزى فرد بر فرد. «انصرنى بما کذّبون» نفرمود: «انصرنى علیهم»
  سوره مومنون آیه 25 - پیامهای آیه 25

1- شنیدن تاریخ گذشتگان، مایه‏ى تسلّى آیندگان است. (اى پیامبر ! به انبیاى قبل نیز نسبت جنون مى‏دادند) «رجل به جِنّة»
2- برخى که نمى‏توانند رشد کنند، مقام بزرگان را پایین مى‏آورند. «رجل به جِنّة»
3- غرور و لجاجت، سبب مى‏شود که به عاقل‏ترین مردم نسبت جنون داده شود. «رجل به جِنّة»
4- سران کفر، دعوت انبیا را یک حادثه روحى و روانى مى‏پندارند و مى‏گویند: صبر کنید هیجان‏ها و ادّعاهاى او تمام مى‏شود. «فتربّصوا»
  سوره مومنون آیه 24 - پیامهای آیه 24
1- اشراف، در خط مقدّم مخالفان انبیا بودند. «مَلَأ»
2- حُبّ ذات، غریزه‏اى عمیق در انسان‏هاست. (انسان از این که کسى بر او برترى یابد نگران است) «یتفضّل علیکم»
3- تهمت برترى‏جویى، وسیله‏ى تبلیغات کفّار است. «یرید اَن یَتفضّل علیکم»
4- انسان متکبّر، براى خدا هم تکلیف معیّن مى‏کند. «لو شاءاللّه لانزل ملائکةً»
5 - کافران کمال را نقص مى‏پندارند. «ماهذا الاّ بشر... لانزل‏ملائکةً» (انسان بودن انبیا براى راهنمایى بشر کمال است، امّا کفّار مى‏گفتند: او نباید بشر باشد)
6- در برابر منطق صحیح، به تاریخ و تقلید نیاکان و فرهنگ ملّى خود تکیه نکنید و مدافع وضع موجود نباشید. «ما سَمِعنا بهذا»
[ همه نکته ها ] نکته های حامد متبحري (13 مورد)
  سوره مومنون آیه 20 - حکمت نعمات
1- هر منطقه‏اى براى درخت وگیاه مخصوصى مناسب است. «تخرج‏من‏طورسیناء»
2- بعضى زمین‏ها از نظر معنوى و مادّى مبارکند. (طور سینا محل نزول وحى و محل رویش درختان زیتون است). «من طور سیناء»
3- روغن زیتون، یکى از نعمت‏هاى الهى است. «تَنبُتُ بالدُّهن»
  سوره مومنون آیه 19 - حکمت نعمات

1- آب، سرچشمه‏ى حیات گیاهان ونباتات است. «فاَنشأنا لکم به»
2- درختان و گیاهان، براى استفاده‏ى انسان‏ها آفریده شده‏اند. (کلمه‏ى «لکم» دو بار در آیه‏ى 19 به کار رفته است).
3- در میان میوه‏ها، بعضى مثل خرما وانگور حساب دیگرى دارد. «نَخیل واَعناب»
4- خداوند حکیم، نیازهاى مادّى انسان را تأمین کرده است. «نَخیل واَعناب»
5 - تولید خداوند بیش از مصرف انسان‏هاست. «فَواکِهُ کثیرةٌ و منها تأکلون»
6- آنچه را که خداوند آفریده، مفید ومبارک است. «فَواکهُ کثیرة - تَأکلون - صِبغٍ» (ولى آن جا که زیان و خرابى است، کار انسان است، چنانکه در آیه 67 سوره نحل مى‏خوانیم: «تتّخذون منه سکراً» شما از آن شراب درست مى‏کنید)
  سوره مومنون آیه 17 - آفرینش آسمانها
شاید مراد از کلمه «طرائق»، راه عبور فرشتگان و یا راه و مدار حرکت کرات باشد و ممکن است منظور، هفت آسمان باشد که به یکدیگر راه دارند.
آیات قبل، آفرینش انسان را طرح کرد و این آیه آفرینش آسمان‏ها را.
[ همه سوال ها ] سوال های حامد متبحري (7 مورد)
  سوره مومنون آیه 24 - نقش ثروت در اسلام
با سلام، با توجه به این آیه (و همچنین طبق داستان انبیا )که اشراف مقابل حضرت نوح قرار گرفتند نقش ثروت چیست؟آیا در اسلام در نفی ثروت است یا اثبات آن ؟ آیات قرآن در مورد تولید ثروت چیست؟
لطفا کامل توضیح دهید.
  سوره مومنون آیه 19 - باغهای میوه
با سلام ، اینکه خداوند در آیه 2 سوره مومنون می فرمایند در باغهای انگور و خرما میوه های فراوان برای شما قرار دادیم . آیا منظور از لحاظ کثرت میوه های انگور و خرما می باشد و یا اینکه به غیر از انگور و خرما میوه های دیگری هم در این باغها وجود داشته؟اگر چنین است چرا نام نبرده ؟
  سوره مومنون آیه 18 - آیا باران به اندازه می بارد؟
با سلام ، خداوند می فرمایند آب را باندازه فرو فرستادیم ، در صورتیکه هرساله در زمین خشکسالی و در پی آن قحطی داریم.این اندازه چیست؟چگونه اندازه مشخص می شود که این معضلات وجود می آید؟
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های حامد متبحري (39 مورد)
  سوره مومنون آیه 26 - استاد قرائتی (تفسیر نور)
نوح گفت: پروردگارا ! مرا در برابر تکذیب آنان یارى فرما.
  سوره مومنون آیه 25 - استاد قرائتی (تفسیر نور)
او نیست جز مردى که در او نوعى جنون است، پس تا مدّتى درباره‏ى او صبر کنید. (تا از جنون نجات یابد یا بمیرد یا ما تکلیف خود را با او روشن کنیم)
  سوره مومنون آیه 24 - استاد قرائتی (تفسیر نور)
پس اشراف قوم او که کافر شدند، گفتند: این نوح جز انسانى همانند شما نیست، او مى‏خواهد بر شما برترى جوید، اگر خداوند مى‏خواست (براى ما پیامبرى بفرستد) قطعاً فرشتگانى مى‏فرستاد. ما این (دعوت نوح) را در میان (تاریخ) پدران قبلى خود نشنیده‏ایم.
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های حامد متبحري (11 مورد)
  سوره مومنون آیه 26 - ترجمه تفسیر نمونه
در آیات گذشته بخشى از تهمتهاى ناروائى را که دشمنان نوح به او زدند خواندیم ولى از آیات دیگر قرآن به خوبى استفاده مى‏شود که اذیت و آزار این قوم سرکش تنها منحصر به این امور نبود بلکه با هر وسیله توانستند او را در فشار قرار دادند و آزار کردند ، و نوح حداکثر تلاش و کوشش خود را در هدایت و نجات آنها از چنگال شرک و کفر به خرج داد ، هنگامى که از تلاشهاى خود مایوس شد و جز گروه اندکى ایمان نیاوردند از خدا تقاضاى کمک کرد چنانکه در نخستین آیه مورد بحث مى‏خوانیم : گفت:پروردگارا ! مرا در برابر تکذیبهائى که کردند یارى کن ( قال رب انصرنی بما کذبون).
  سوره مومنون آیه 25 - ترجمه تفسیر نمونه
ولى این سخنان بى اساس در روح این پیامبر بزرگ اثر نکرد و نوح همچنان به دعوت خود ادامه مى‏داد و نشانه‏اى از برترى‏جوئى و سلطه‏طلبى در کار او نبود ، لذا او را به اتهام دیگرى متهم ساختند و آن اتهام جنون و دیوانگى بود که همه پیامبران الهى و رهبران راستین را در طول تاریخ به آن متهم ساختند ، گفتند : او فقط مردى است که مبتلا به نوعى از جنون است باید مدتى در باره او صبر کنید تا مرگ او فرا رسد و یا از این جنون شفا یابد ! ( ان هو الا رجل به جنة فتربصوا به حتى حین ) .

جالب اینکه آنها در این تهمت خود نسبت به این پیامبر بزرگ تعبیر به جنة را ( داراى نوعى جنون است ) به کار بردند ، تا بر این واقعیت سرپوش نهند که زندگى این پیغمبر و سخنان او همگى بهترین نشانه عقل و دانش او است در حقیقت آنها مى‏خواستند بگویند همه اینها درست است ، ولى جنون فنون و چهره‏هاى مختلفى دارد که در بعضى مظاهر عقل نیز هست ! ! جمله فتربصوا به حتى حین ممکن است اشاره به انتظار مرگ نوحباشد که مخالفان براى آن دقیقه‏شمارى مى‏کردند تا آسوده خاطر شوند ، و ممکن است تاکیدى بر نسبت جنون به او باشد یعنى انتظار بکشید تا از این بیمارى بهبودى یابد!.

به هر حال آنها در سخنان خود سه نوع اتهام واهى و ضد و نقیض براى نوح قائل شدند ، و هر یک را دلیل بر نفى رسالت او گرفتند.

نخست اینکه اصولا ادعاى رسالت از ناحیه بشر دروغ است ! چنین چیزى سابقه نداشت اگر خدا مى‏خواست باید فرشتگانى بفرستد.

دیگر اینکه او مرد سلطه جوئى است و این ادعا را وسیله‏اى براى رسیدن به این هدف قرار داده است .

سوم اینکه او عقل درستى ندارد و آنچه مى‏گوید : از این رهگذر است!.

و از آنجا که پاسخ این ایرادها و اتهامات بى اساس و پریشان همه روشن بود و در آیات دیگر قرآن نیز آمده ، قرآن در اینجا سخنى در این زمینه نمى‏گوید.

زیرا از یکسو مسلم است رهبر انسان باید از جنس خود او باشد تا با نیازها و دردها و مسائل انسان آشنائى داشته باشد ، بعلاوه همیشه پیامبران از جنس بشر بوده‏اند.

از سوى دیگر از زندگى پیامبران به خوبى روشن مى‏شود که مساله برادرى و تواضع و نفى هر گونه سلطه جوئى از بارزترین صفاتشان بوده ، و عقل و هوش و درایتشان نیز حتى بر دشمنانشان آشکار بوده و در لابلاى گفته‏هاشان به آن اعتراف مى‏کردند .
  سوره مومنون آیه 24 - ترجمه تفسیر نمونه
اما جمعیت اشرافى ثروتمند و مغرور که چشمها را در ظاهر پر مى‏کنند و از درون خالى هستند ، از قوم او گفتند : این مرد تنها بشرى همچون شما است با این قید که حس برترى جوئى در او تحریک شده و مى‏خواهد بر شما مسلط شود و حکومت کند ! ( فقال الملا الذین کفروا من قومه ما هذا الا بشر مثلکم یرید ان یتفضل علیکم ) .

و به این ترتیب انسان بودنش را نخستین عیبش دانستند و به دنبال آن متهمش ساختند که او یک فرد سلطه جو است و سخنانش از خدا و توحید و دین و آئین ، همه توطئه‏اى است براى رسیدن به این مقصود ! سپس افزودند : اگر خدا مى‏خواست رسولى بفرستد حتما فرشتگانى را براى این منظور نازل مى‏کرد ( و لو شاء الله لانزل ملائکة).

و براى تکمیل این استدلال واهى گفتند : ما هرگز چنین چیزى را از نیاکان پیشین خود نشنیده‏ایم که انسانى دعوى نبوت کند و خود را نماینده خدا بداند ! ( ما سمعنا بهذا فى آبائنا الاولین )