از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «دأب»
کلمه «دأب» بطورى که اهل لغت گفته اند به معناى روش دائمى است. در جاى دیگر قرآن این کلمه در مورد حرکت دائمى خورشید و ماه به کار رفته، فرموده: «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ» (ابراهیم/33) و از همین جهت عادت همیشگى را هم دأب می گویند، چون‏ عادت هم سیره اى است مستمر، و منظور در آیه مورد بحث هم همین معنا است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 140 و 141 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رابطه این آیه با آیه قبل
جمله «کداب ...» متعلق است به جمله اى تقدیرى، که جمله «لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ» بر آن دلالت می کند، و جمله «کَذَّبُوا بِآیاتِنا» منظور از «دأب» را تفسیر می کند. این جمله در واقع حال است براى دأب و تقدیر کلام همانطور که قبلا هم اشاره کردیم چنین است: (ان الذین کفروا کذبوا بآیاتنا، و استمروا علیها دائبین، فزعموا ان فى اموالهم و اولادهم غنى لهم من اللَّه، کداب آل فرعون و من قبلهم، و قد کذبوا بآیاتنا) (به درستى که کفار آیات ما را تکذیب کردند، و بر این عمل ادامه دادند، و آن را عادت خود کردند پنداشتند که اموالشان می تواند از عذاب خدایشان برهاند، این عادت آنان نظیر عادت آل فرعون و اقوام قبل از ایشان است، که به آیات ما تکذیب کردند). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 141 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عذاب الهی به وسیله گناهان گناهکار
در جمله «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ» از ظاهر، حرف (باء) سببیت استفاده می شود چون وقتى گفته می شود: «من او را به گناهش مؤاخذه کردم» معنایش این است که به سبب گناهش مؤاخذه کردم. این ظاهر حرف (باء) است و لیکن مقتضاى مقابله اى که بین دو آیه شده است، و حال کفار عهد رسول را با کفار آل فرعون و قبل از ایشان مقایسه کرده، این است که حرف نامبرده به معناى وسیله باشد، چون قبل از آیه مورد بحث کفار را وسیله بر افروختن آتش دوزخ خوانده و فرموده بود اینان وقود آتشند، و جانشان شعله‏ ور می شود و با شعله ‏ور شدن جان ها معذب می شوند، هم چنان آل فرعون و کفار قبل از ایشان که آنان نیز به گناهان خود گرفتار شدند، و عذابى که گریبان آنان را گرفت عین همان گناهانى بود که مرتکب شده بودند، و مکرى که کردند، خود آن مکر عذاب جانشان شد و ظلم خودشان عایدشان گردید، همچنانکه قرآن کریم فرمود: «وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» (فاطر/43) و «وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» (بقره/57). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 141 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عذاب گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای «شدید العقاب» بودن خداوند
در عذاب الهی آتش از نهاد خود گنهکار مشتعل می گردد و با این فرض دیگر فرار و قرار معنا ندارد، دیگر نه خلاصى تصور دارد، و نه تخفیف، به همین جهت است که خدا خود را شدید العقاب خوانده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 141 و 142 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : صفات خداوند گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  علت تغییر التفات در آیه
در جمله «کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ» دو بار التفات به کار رفته:

1-التفاتى از غیبت به حضور.

2-التفاتى از حضور به غیبت.

توضیح اینکه: در آیه قبل خداى تعالى غایب فرض شده بود و می فرمود: «مال و اولادشان نمی تواند آنان را از خدا بی نیازکند» و در جمله مورد بحث خداى تعالى متکلم فرض شده، می فرماید: «به آیات ما تکذیب کردند» و بار دوم خداى تعالى که در این جمله حاضر و متکلم فرض شده غایب فرض می شود، چون می فرماید: «پس خدا ایشان را بگرفت».

التفات نکته اول این است که با حاضر شدن خدا هم ذهن شنونده نشاط پیدا می کند، و هم خبر را به درست بودن نزدیک می گرداند، زیرا مثل این می ماند که گوینده اى بگوید: «فلانى بد دهن و فحاش و بد برخورد است، و من گرفتار معاشرت با او شده ام، زنهار که از همنشینى با او بپرهیزى» که در این عبارت جمله و من گرفتار معاشرت با او شده ام خبر را تصحیح می کند و صدق آن را اثبات می نماید، چون خبر را مستند به دیدن و مشاهده خود می کند که خود نوعى شهادت است. بنا بر این معناى آیه شریفه این می شود که آل فرعون عادتشان عادت همین کفار بود، و مثل اینان آیات را تکذیب می کردند، و این مطلب جاى هیچ شکى نیست، براى اینکه ما خود رفتار آل فرعون را مشاهده کردیم و به خاطر همین که دیدیم آیات ما را تکذیب می کنند، هلاکشان کردیم.

التفات دوم که در جمله «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ» به کار رفته، و دوباره خداى تعالى غایب به حساب آمده، نکته اش این است که خواسته بعد از به دست آوردن مقصود دوباره به اصل کلام برگردد، و علاوه بر این، حکم را به مقام الوهیت که قائم به همه شؤون عالم، و مهیمن بر هر کوچک و بزرگى است ارجاع دهد، و به همین منظور لفظ جلاله «اللَّه» را دوباره تکرار نموده و فرمود: «وَ اللَّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ» و نفرمود: و هو شدید العقاب، تا دلالت کند بر اینکه کفر کفار و تکذیبشان در حقیقت منازعه با کسى است که داراى جلال الوهیت بوده و هلاک کردن گنهکاران برایش آسان است، و کافر درگیر با خداى شدید العقاب است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 142 و 143 قالب : تفسیری موضوع اصلی : کافر و کافران گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرگ اهل بیت (علیهم السلام)
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: على بن الحسین (علیه السلام) می فرمود: «یک آیه از قرآن، کشته شدن و سرعت مرگ در ما (اهل بیت) را برایم گوارا می سازد و آن آیه «أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها» (رعد/41) است، که مراد از نقص اطراف، مرگ علما است، و از آن برمی آید که خداى تعالى هر وقت نظرى به زمین بیفکند، اهل دنیا و ماده ‏پرستان را با مرگ علما عذاب، و علما را با بردن به درگاه خود به عالی ترین لذات متنعم می سازد».

علامه طباطبایی: به زودى روایاتى در موارد مناسب در طول این کتاب از نظر خواننده خواهد گذشت.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 185 قالب : روایی موضوع اصلی : اهل بیت (علیهم السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مبارزه قاطع خداوند با کفر در همه زمان‌ها - عبدالله عبداللهي
1 آیه ى فوق حال کافران معاصر پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله را به عادت مستمره و سیره ى نادرست آل فرعون و اقوام پیش از آنها تشبیه مى کند که آیات خدا را تکذیب کردند و خدا آنها را به سبب گناهانشان گرفتار کرد و در این جهان به مجازات سختى رسیدند این آیه در حقیقت هشدارى است به کافران لجوج معاصر پیامبر صلى الله علیه و آله که سرنوشت فرعونیان و اقوام پیشین را به خاطر بیاورند و مراقب اعمال خود باشند

هان اى دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مداین را آیینه ى عبرت دان

(خاقانى)

2 لجاجت در برابر حقیقت و تکذیب آیات پروردگار عادت ستمکاران و فرعونیان شده بود و به همین دلیل به مجازات شدیدى گرفتار شدند تا زمانى که «گناه و خلاف کارى» به صورت عادت در نیامده، بازگشت از آن آسان و مجازاتش نسبتاً خفیف است، ولى وقتى روش مستمر شد، هم بازگشت از آن مشکل و هم مجازاتش سنگین است
3 خداى متعال همان طور که «أرحمُ الراحمین» است به موقع خود و براى تربیت بندگان، «شَدِیدُ اَلْعِقٰابِ » نیز هست؛ پس هرگز رحمت وسیع الهى باعث غرور کسى شود
4 تاریخ و تجربه ى گذشتگان آموزۀ خوبى براى آیندگان است قرآن کریم در موارد متعددى از مثال هاى تاریخى استفاده مى کند آیه ى فوق نیز با تحلیل تاریخ ستمکاران پیشین اشاره مى کند که عامل هلاکت امّت ها، گناهان و خصلت هاى روحى آنان بوده است و البته خصلت ها و شیوه ها و گناهان مشابه، جزا و پاداشى مشابه دارند
5 در این آیه به رابطه گناه و عذاب اشاره شده و گناهکارى و پیامدهاى آن از عوامل عذاب ملت ها شمرده شده است کسى که نشانه ها و آیات الهى را باور نمى کند و آنها را دروغ مى شمارد، باعث گمراهى خود و دیگران مى شود، و به خاطر این پیامد گناهش، مجازات مى شود [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر قرآن مهر قالب : تفسیری موضوع اصلی : کافر و کافران گوینده : عبدالله عبداللهی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.