از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  بیان آیات 27-26 و ارتباط آن با غرض سوره
این دو آیه خیلی با آیات قبل که در باره اهل کتاب و مخصوصا یهود بود بی‏ارتباط نیست، چون این دو آیه مشتمل است بر تهدید یهود به عذاب دنیا و آخرت، و یکی از عذابها همین است که خدا ملک را از ایشان سلب کرد، و ذلت و مسکنت را تا روز قیامت بر آنان حتمی نمود، و نفسشان را قطع کرد، و استقلال در زندگی و سروری را از ایشان سلب کرد.
علاوه بر اینکه غرض این سوره به بیانی که در آغاز گذشت این بود که بفهماند خدا قائم بر خلق عالم و تدبیر آن است، پس مالک ملک او است، و او است که ملک را به هر کس بخواهد می‏دهد، هر که را بخواهد عزت می‏بخشد، پس مضمون دو آیه مورد بحث خارج از غرض سوره نیست. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 200 و 201 قالب : تفسیری موضوع اصلی : افعال خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تمامی خیرها به طور مطلق به دست خداست
در این آیه خداوند رسول گرامی خود را امر می‏کند به اینکه به خدائی پناهنده شود که تمامی خیرها به طور مطلق به دست او است و قدرت مطلقه خاص او است، تا از این ادعاهای موهومی که در دل منافقین و متمردین از حق(از مشرکین و اهل کتاب) جوانه زده، و در نتیجه گمراه و هلاک شده‏اند، نجات یابد، آری اینان برای خود ملک و عزت فرض کردند، و خود را بی‏نیاز از خدا پنداشتند، و خدا آنجناب و هر کس دیگر را امر می‏کند به اینکه نفس خود را در معرض افاضه خدا، که مفوض هر خیر و رازق بی‏حساب هر روزی خوار است قرار دهد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 201 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تعاریف ملک حقیقی و اعتباری و تفاوتهای آن دو نوع ملک
کلمه «ملک» به کسره میم دو جور است، یکی حقیقی و دیگری مجازی و اعتباری.
ملک حقیقی به معنای آن است که مالک مثلا اگر انسان است بتواند در ملک خود به هر نحوی که ممکن باشد تصرفی تکوینی کند، یعنی در هستی آن ملک تصرف نماید و در ملک به این معنا رابطه‏ای بین مالک و ملک حقیقیش هست. و نیز بنا بر این معنای از ملک، همواره ملک قائم به ملک خواهد بود.
قسم دوم: ملک(بکسره میم) ملک اعتباری و قراردادی است، و آن عبارت است از اینکه اگر مالک را انسان فرض کنیم، بتواند در چیزی که ملک او است تصرفاتی کند، که عقلا آنرا قبول دارند، و خلاصه در چارچوب رابطه‏ای که عقلا بین او و ملکش برقرار می‏دانند هر قسم تصرفی که می‏خواهد بکند، تا به مقاصد اجتماعی خود نائل شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 201 و 202 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خداوند مالک و ملیک علی الاطلاق عالم است
خدای سبحان هم ملیک تمام عالم است، و هم مالک آن آنهم علی الاطلاق، اما اینکه مالک همه عالم است دلیلش این است که ربوبیت و قیمومت مطلقه دارد، هیچ موجودی خارج از ربوبیت او نیست، برای اینکه آنچه تصور شود، خالقش خدا است، و نیز تمام عالم از او است. پس او مالک همه است، همچنان که خودش فرمود: «ذلکم الله ربکم خالق کل شی‏ء لا اله الا هو» (غافر/62).
و نیز فرمود:«له ما فی السموات و ما فی الارض» (البقره/255) - آنچه در آسمانها و در زمین است از آن او است و آیاتی دیگر از این قبیل که دلالت دارند بر اینکه هر موجودی که کلمه چیز بر او صادق باشد مخلوق و مملوک خدا است، ذاتش قائم به خدا است، و مستقل از او نیست، و چیزی نیست که خدا را از تصرف در آن جلوگیری کند، این همان ملک(به کسره لام) است که بیانش گذشت.
و اما اینکه او ملیک و فرمانروای علی الاطلاق است، دلیلش اطلاق مالکیت او نسبت به موجودات است، برای اینکه خود موجودات، بعضی مالک بعضی دیگرند مثلا سبب‏ها مالک مسبب‏هایند، و هر موجودی مالک قوای فعاله خویش است و قوای فعاله مالک فعل خویش است، مثلا انسان مالک اعضای خویش و قوای فعاله خویش از گوش و چشم و غیره است. و این قوا هم مالک افعال خویشند، و چون خدای سبحان مالک هر چیز است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 202 تا 204 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  بیان دو نکته از آیه
1-از دقت در آنچه گذشت روشن می‏گردد که آیه شریفه:«اللَّهُمَّ مَلِک الْمُلْکِ ...» دارای این زمینه است که ملک(بکسره میم) خدا نسبت به ملک(بضمه میم) را و مالکیتش نسبت به ملک(بضمه میم) را که ملک بر روی ملک(بضمه میم) است. در نتیجه او ملک همه ملوک است، که ملک را به هر ملکی که بخواهد می‏دهد، همچنان که فرمود:«ان آتاه الله الملک» (البقره/258) و نیز فرمود: «و آتیناهم ملکا عظیما» (النساء/54).

2-با جلوتر آوردن اسم جلاله(الله) می‏خواهد سبب مالک الملک بودن و ملک الملوک بودن خدا را برساند، و آن این است که خدا(الله است) که کبریائیش ما فوق همه بزرگی‏ها است، و این دلالت روشن و واضحی است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 204 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ملک خداوند اعم از ملک حقیقی و اعتباری است
مراد از ملک در آیه شریفه(خدا داناتر است) اعم است از ملک حقیقی و اعتباری، برای اینکه امری که در آیه اول آورد، و فرمود: بگو بار الها تویی «قُلِ اللَّهُمَّ مَلِک الْمُلْکِ تُؤْتی الْمُلْک مَن تَشاءُ وَ تَنزِعُ الْمُلْک مِمَّن تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشاءُ...» با توضیحی که خواهد آمد از شؤون ملک اعتباری است، و آنچه در آیه دوم آمده از شؤون ملک حقیقی است، پس خدا مالک الملک علی الاطلاق است، یعنی هم مالک ملک حقیقی است و هم مالک ملک اعتباری. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 205 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ملک، چه حق و چه باطل از ناحیه خدا است‏
کلمه ملک بدان جهت که در این آیه، مطلق آمده،(و نفرموده ملک حق را به هر کس بخواهی می‏دهی)، شامل ملک حق و ملک باطل هر دو می‏شود، و خلاصه می‏فهماند مالکیت آنکس که در ملکش عدالت می‏کند، و هم مالکیت کسی که در ملکش جور و ستم روا می‏دارد، هر دو از خدا است، برای اینکه ملک(همانطور که قبلا یعنی در تفسیر آیه: «ان آتاه الله الملک ...» (البقره/258) بیان کردیم) خودش فی نفسه موهبتی از مواهب خدا است، نعمتی است که می‏تواند منشا آثار خیری در مجتمع انسانی باشد، و به همین جهت است که می‏بینیم خدای تعالی علاقه و دوست داشتن ملک را فطری و جبلی انسانها کرده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 205 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «عزت»
همچنان که در قرآن آمده: «عزیز علیه ما عنتم»(التوبه/128) و در آخر در مورد هر غلبه‏ای استعمال شد ، مثلا گفتند : من عزیز کسی که غلبه کرد ، دار و ندار مغلوب را غارت نمود ، در قرآن هم در این معنا استعمال شده ، آنجا که فرموده : «و عزنی فی الخطاب»(ص/23) ولی معنای اصلی کلمه همان است که گفتیم.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 206 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «عزت»
کلمه عزت به معنای نایابی است، وقتی می‏گویند فلان چیز عزیز الوجود است، معنایش این است که به آسانی نمی‏توان بدان دست یافت، و عزیز قوم به معنای کسی است که شکست دادنش و غلبه کردن بر او آسان نباشد، بخلاف سایر افراد قوم، که چنین نیستند، زیرا عزیز قوم در بین قوم خودش مقامی دارد.
در نتیجه هر نیروئی که تک تک افراد دارند او دارای همه آنها است، ولی عکس قضیه چنین نیست، یعنی تک تک افراد نیروی او را ندارند، این معنای اصلی کلمه است، لیکن بعدها در مورد هر چیز دشواری نیز استعمالش کردند، مثلا گفتند: «عزیز علی کذا» یعنی فلان حادثه بر من گران است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 206 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «ذلت»
در مقابل کلمه عزت، کلمه ذلت است که در اصل لغت به معنای چیزی است که دست‏یابی بدان آسان است، حال چه دستیابی محقق و چه فرضی، در قرآن کریم آمده: «ضربت علیهم الذلة و المسکنة »(البقره/61) و نیز آمده: «و اخفض لهما جناح الذل»(الإسرا/24) و نیز فرموده:«اذلة علی المؤمنین»(المائده/54). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 206 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «خیر» و افعل تفضیل نبودن آن
اصل در معنای کلمه خیر همانا انتخاب است، و اگر ما چیزی را خیر می‏نامیم، بدان جهت است که آنرا با غیر آن مقایسه می‏کنیم، و یکی از آن دو را انتخاب نموده و می‏گوئیم این خیر است، و معلوم است از بین چند چیز ما آنرا انتخاب می‏کنیم که هدف و مقصد ما را تامین کند. پس در حقیقت آنچه خود ما می‏خواهیم خیر است، هر چند که ما آنرا برای چیز دیگری می‏خواهیم، ولی خیر حقیقی همان مقصد ما است، و آن دیگری به خاطر مقصد ما خیر شده است، پس خیر حقیقی آن چیزی است که به خاطر خودش مطلوب ما است، و اگر خیرش می‏نامیم چون در مقایسه با چیزهای دیگر آنرا انتخاب کردیم.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 207 و 208 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خداوند خیر علی اللاطلاق است
خدای سبحان خیر علی الاطلاق است، برای اینکه او کسی است که تمامی عالم به او منتهی می‏شود، و همه خیرات از او است، و هر موجودی هدف نهائیش او است، و لیکن قرآن کریم کلمه (خیر) را به عنوان یکی از اسماء به خدا اطلاق نمی‏کند، آنطور که سایر اسماء خدا را بر او اطلاق کرده است، بلکه هر جا اطلاق کرده به عنوان صفت اطلاق کرده، مثل آیه زیر که می‏فرماید: «و الله خیر و ابقی»(طه/73) و آیه زیر که می‏فرماید: «ء ارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار»(یوسف/39).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 208 و 209 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صفات خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  انحصار خیر در خداوند
جمله مورد بحث یعنی جمله: «بِیَدِک الْخَیرُ» دلالت دارد بر اینکه خیر منحصر در خدای تعالی است، چون کلمه بیدک خبر، و کلمه الخیر مبتدا است و خبر وقتی جلوتر از مبتدا بیاید، و مخصوصا وقتی که مبتدا الف و لام بر سر داشته باشد، حصر را می‏رساند، و معنای جمله چنین است، که امر هر خیر مطلوبی تنها به دست تو و منتهی به تو است، و این تویی که هر خیری را عطا می‏کنی. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 209 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : صفات خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  همه خیرها و محرومیت از آن به خداوند منتهی می شود
«بِیَدِک الْخَیرُ» به منزله علت برای مطالب قبل است، و از قبیل تعلیل مطلبی خاص است به علتی عام، چون خیری که خدا می‏دهد هم شامل ملک و عزت است، و هم شامل چیزهائی دیگر و همانطور که صحیح است دادن ملک و عزت را به خیر تعلیل کنیم، گرفتن ملک و عزت را هم می‏توان بدان تعلیل کرد، زیرا اگر چه ذلت و نداشتن ملک خیر نیستند، بلکه شرند، و لیکن شر چیزی به جز عدم خیر نیست، پس گرفتن ملک و عزت چیزی به جز ندادن عزت نیست، پس همین که همه خیرات به خدای تعالی منتهی می‏شود، باعث می‏شود که همه محرومیت‏های از خیر نیز به نحوی منتهی به او باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 209 تا 211 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صفات خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  استناد خیر و شر تکوینی به خداوند و خیر و شر تشریعی به انسان
در عالم، خیر و شرهایی تکوینی هست، مانند عزت و ذلت و ملک و گرفتن ملک، و خیر تکوینی امری است وجودی، که خدای تعالی آنرا افاضه می‏کند، و شر تکوینی عبارت است از عدم افاضه خیر، و در اینکه ما این عدم را هم به خدا نسبت دهیم اشکالی وارد نمی‏شود، برای اینکه تنها مالک خیر او است، غیر او کسی مالک خیر نیست.
خیر و شر دیگری هست تشریعی و قانونی، و آن عبارتست از اقسام کارهای نیک، و کارهای زشت افعالی که از انسان صادر می‏شود، و چون مستند به اختیار انسان است، فعل او بشمار می‏رود، و از این جهت به طور قطع نباید آنرا به غیر خود انسان نسبت داد، و همین استناد باعث خوبی و بدی آن شده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 210 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صفات خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  قدرت مطلقه خداوند علت «بِیَدِک الْخَیرُ» بودن او
«إِنَّک عَلی کلِّ شیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» این جمله می‏خواهد جمله «بِیَدِک الْخَیرُ» را تعلیل کند، و بفرماید بدین جهت خیر به دست خدا است که قدرت او بر هر چیزی مطلقه است و قدرت مطلقه بر هر چیز ایجاب می‏کند که غیر از خدا هیچ کس بر هیچ چیز قادر نباشد، مگر به قدرت دادن او، یعنی هر کس هر قدرتی دارد خدا به او داده.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 211 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صفات خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  بیان امام(علیه‏السلام) در مورد آیه «تُؤْتی الْمُلْک مَن تَشاءُ» و حکومت بنی امیه
عبد الاعلی، مولای آل سام از امام صادق(علیه‏السلام) روایت آورده که گفت: حضور آن جناب عرضه داشتم قرآن کریم می‏فرماید: « قُلِ اللَّهُمَّ مَلِک الْمُلْکِ تُؤْتی الْمُلْک مَن تَشاءُ وَ تَنزِعُ الْمُلْک مِمَّن تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشاءُ» آیا جز این است که ملک بنی امیه را خدا به آنان داده؟ فرمود: اینطور که تو فکر کرده‏ای نیست، خدای عزوجل ملک را به ما داد، ولی بنی امیه از دست ما ربودند، همانطور که خدا به مردی جامه نو می‏دهد، ولی چپاولگری آنرا از دست وی می‏رباید، همچنان که نباید گفت خدا به چپاولگر جامه روزی کرده، چون جامه مال او نیست، همینطور نباید گفت خدا به بنی امیه ملک داده است.

علامه طباطبایی: البته منظور امام(علیه‏السلام) دادن تشریعی است، نه تکوینی چون از نظر تکوین ملک بنی امیه را هم خدای تعالی داده، دادن ملک دو جور است، یکی تکوینی یعنی آفریدن، و در دسترس گذاشتن آن، به طوری که انسان صاحب ملک، قدرتش را در بین مردم گسترش دهد، و در بین آنان نفوذ کلمه و امر مطاع و خواست بی‏چون و چرا داشته باشد، حال چه به عدالت، و چه به ظلم.
دوم عطیه تشریعی و آن عبارت است از اینکه خدای تعالی حکم کند به اینکه فلانی باید حکمران شما باشد، و اطاعتش بر شما واجب است. و اثر این ملک وجوب اطاعت مردم از او و ثبوت ولایت او بر مردم است ، که محققا جز به عدل نمی‏تواند باشد.
آنچه که بنی امیه داشتند ملک به معنای اول و اثر آن بود، و گویا امر بر راوی حدیث مشتبه شده، و ملک را به معنای اول گرفته و اثرش را اثر ملک به معنای دوم پنداشته، و خیال کرده حالا که ملک تکوینی در اختیار بنی امیه قرار گرفته شرعا هم مردم محکوم به اطاعت از ایشانند، لذا امام (علیه‏السلام) او را متوجه کرد که بنی امیه دارای این ولایت تشریعی نبودند، و ولایت تشریعی خاص ائمه اهل بیت است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 221 تا 224 قالب : روایی موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  انسان از مالکیت خصوصی و حکومت نمی تواند بی نیاز باشد
در بعضی از بحث‏های گذشته این معنا گذشت که اعتبار اصل ملکیت از اعتبارات ضروریه‏ای است که بشر در هیچ حالی از آن بی‏نیاز نیست، چه در حال فردی و چه در حال جمعی، و ریشه این اعتبار ملکیت بالاخره منتهی می‏شود به اعتبار اختصاص.
این وضع ملک(بکسره میم) است، و اما ملک(بضمه میم) که به معنای سلطنت بر افرادی از انسانها است، آن نیز از اعتبارات ضروری است که انسان از آن بی‏نیاز نیست.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 226 تا 234 قالب : تفسیری موضوع اصلی : امت - جماعت - جامعه گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نقش مهم انبیاء(علیهم السلام) در اصلاح و رفع نواقص نظام‏هاى حکومتى‏
اعتبار لزوم وجود حکومت و ملک نظیر سایر موضوعات اعتباری است که همواره اجتماع بشر در صدد تکمیل و اصلاح و رفع نواقص آن و زدودن آثار ناسازگار با سعادت انسانیت آن برآمده است. که البته مقام نبوت در این اصلاح سهم کاملتری را داشته، چون این مساله در علم الاجتماع مسلم است که هر سخن و نظریه‏ای که بین عامه و خاصه مردم انتشار یابد، در صورتی که از غریزه خود انسانها سرچشمه گرفته باشد، این سخن قوی‏ترین سبب و عامل برای یکسان کردن تمایلات متفرقه است.
و این نیز ضروری و بدیهی است که نبوت از قدیم‏ترین عهد تاریخ ظهورش، مردم را به سوی عدل می‏خوانده و از ظلم منعشان می‏کرده، و به سوی بندگی خدا و تسلیم در برابر او تشویق می‏نموده، و از پیروی فراعنه طاغی و مستکبرین قدرت طلب نهی می‏کرده، و این دعوت از قرون متمادی، قرنی بعد از قرن دیگر، و در امتی بعد از امت دیگر ادامه داشته، هر چند که از نظر وسعت و ضیق دعوت در امتهای مختلف و زمانهای متفاوت اختلاف داشته، و محال است که مثل چنین عاملی قوی، قرنهای متمادی در بین اجتماعات بشری وجود داشته باشد، و در عین حال هیچ اثری به جای نگذارد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 229 و 230 قالب : تفسیری موضوع اصلی : پیامبران گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  کرامت بودن حکومت به شرط تقوا
قرآن مساله سلطنت و حکومت را به شرطی کرامت خوانده که با تقوا توام باشد، چون در بین تمامی اموری که ممکن است از مزایای حیات شمرده شود کرامت را منحصر در تقوا نموده: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم»(الحجرات/13).
انسانی که دارای نعمت ملک و سلطنت است از نظر یک مسلمان نه تنها افتخاری ندارد، بلکه بارش سنگین‏تر و زندگیش تلخ‏تر است، بله اگر از عهده این بار سنگین بر آید و ملازم عدالت و تقوا باشد البته نزد پروردگارش اجری عظیم‏تر از دیگران دارد، و خدا ثواب بیشتری به او می‏دهد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 231 و 232 قالب : تفسیری موضوع اصلی : امت - جماعت - جامعه گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  قرآن تشکیل حکومت دینی را به اجتماع واگذار کرده
قرآن مردم را دعوت به این نکرده که در مقام تاسیس سلطنت و تشیید بنیان قیصریت و کسرویت برآیند، بلکه مساله ملک را شانی از شؤون مجتمع انسانی می‏داند، و این وظیفه را به دوش اجتماع نهاده است، همانطور که مساله تعلیم و یا تهیه نیرو برای ترساندن کفار را وظیفه عموم دانسته. بلکه اصل را تشکیل اجتماع و اتحاد و اتفاق بر دین دانسته، از تفرقه و دشمنی نهی نموده است.
پس قرآن کریم به طوری که ملاحظه می‏کنید مردم را دعوت نمی‏کند مگر به سوی تسلیم خدای یگانه شدن، و از جوامع تنها آن جامعه را معتبر می‏داند که جامعه‏ای دینی باشد، و جوامع دیگر که هر یک شریکی برای خدا قرار می‏دهند و در برابر هر قصر مشیدی خضوع نموده، در برابر هر قیصر و کسرائی سر فرود می‏آورند، و برای هر پادشاهی مرز و حدودی جغرافیائی و برای هر طایفه‏ای، وطنی جداگانه قائلند، خرافاتی دیگر از این قبیل را جزء مقدسات خود می‏دانند، طرد نموده، چنین اجتماعی را از درجه اعتبار ساقط می‏داند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 232 و 233 قالب : تفسیری موضوع اصلی : امت - جماعت - جامعه گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نحوه انتساب امور اعتباری به خداوند
سؤال: امور اعتباریه محض اصلا وجود حقیقی ندارند، و وجود و ثبوتشان تنها وجودی اعتباری و فرضی می باشد آری اینگونه امور از ظرف فرض و اعتبار تجاوز نمی‏کند، و چیزی که حقیقتا وجود ندارد چگونه ممکن است به خدایش مستند کرد؟
پاسخ: پاسخی که حل این مشکل می‏کند این است که امور نامبرده هر چند از وجود حقیقی سهمی ندارند، و لیکن آثاری دارند که آن آثار به بیانی که مکرر گذشت اسامی این امور را حفظ نموده، و خود اموری حقیقی‏اند، که در حقیقت، این آثار منسوب و مستند به خدای تعالی است، و این استناد است که استناد آن امور اعتباریه را به خدا نیز اصلاح می‏کند، و مصحح آن می‏شود که بتوانیم امور اعتباریه نامبرده را هم به خدا نسبت دهیم.
از اینجا روشن می‏گردد که همه امور اعتباریه به خاطر اینکه آثارش مستند به خدای تعالی است، خود آنها نیز استنادی به خدا دارند، البته استنادی که لائق ساحت قدس و عزت او بوده باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏3، ص: 233 و 234 قالب : فلسفی موضوع اصلی : خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عزت فقط از آن خدا و از ناحیه او است‏
عزت یکى از لوازم ملک است، عزت مطلق هم از لوازم ملک مطلق است، پس غیر خدا هر کس سهمى از ملک و عزت داشته باشد خداى تعالى به او ارزانى داشته، و تملیکش کرده است، و مردم و امتى هم که سهمى از عزت داشته باشند باز خدا به ایشان داده، پس عزت تنها و تنها از آن خدا است، و اگر نزد غیر خدا دیده شود از ناحیه خدا است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 206 و 207 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تخرج الحى من المیت ... - عذرا احمدي نژاد
در تفسیر (الدر المنثور) از سلمان فارسى نقل شده که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در تفسیر آیه (تخرج الحى من المیت ...) فرمود: یعنى مؤ من را از صلب کافر و کافر را از صلب مؤ من خارج مى سازد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه، جلد 2 قالب : روایی موضوع اصلی : روایت- حدیث گوینده : عذرا احمدی نژاد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : مربوط به آیه بعد است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اختیار در کسب سعادت و خوشبختی - عذرا احمدي نژاد
از نظر قانون آفرینش و حکم عقل و دعوت انبیاء، هر کسى در کسب سعادت و خوشبختى و عزت و ذلت و تلاش و کوشش براى کسب روزى خویش ‍ مختار و آزاد است ، پس چگونه در آیه فوق ، همه اینها به خداوند نسبت داده شده است ؟!
پاسخ این سؤ ال این است که سرچشمه اصلى عالم آفرینش و تمام مواهب و قدرتهائى که افراد دارند، خداست ، اوست که همه امکانات را براى تحصیل عزت و خوشبختى در اختیار بندگان ، قرار داده ، و اوست که قوانینى در این عالم وضع کرده که اگر پشت پا به آن بزنند، نتیجه آن ، ذلت است ، و به همین دلیل همه اینها را مى توان به او نسبت داد، ولى این نسبت هرگز منافات با آزادى اراده بشر ندارد، زیرا انسان که از این قوانین و مواهب ، از این قدرتها و نیروها، حسن استفاده ، یا سوء استفاده مى کند.

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه، جلد 2 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : جبر و اختیار گوینده : عذرا احمدی نژاد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مالک واقعى تمامى حکومت ها خداست - مسعود ورزيده
1- مالک واقعى تمامى حکومت ها خداست . مُلک براى غیر خدا، موقّتى و محدود است . (مالک الملک )
2- اکنون که مالک اوست پس دیگران امانتدارى بیش نیستند و باید طبق رضاى مالک اصلى عمل کنند. (مالک الملک )
3- اگر انسان مالک مُلک نیست چرا از داشتن آن مغرور و با از دست دادنش ماءیوس شود! (مالک الملک )
4- خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد، حکومت مى دهد. همان گونه که به سلیمان ، یوسف ، طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. (تؤ تى الملک من تشاء)
5- حکومت و حاکمیّت ، دلبستگى آور است . (نزع ) به معناى کندن است و نشانه یک نوع دلبستگى است .
6- عزّت و ذلّت به دست خداست ، از دیگران توقّع عزّت نداشته باشیم .(31) (تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء)
7- توحید در دعا و عبادت یک ضرورت است .(32) (بیدک الخیر)
8- آنچه از اوست ، چه دادن ها وگرفتن ها، همه خیر است ، گرچه در قضاوت هاى عجولانه ى ما فلسفه ى آن را ندانیم . (بیدک الخیر)
9- سرچشمه ى بدى ها عجز و ناتوانى است . از کسى که بر هر کارى قدرت دارد چیزى جز خیر سر نمى زند. (بیدک الخیر انک على کل شى ء قدیر)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.