از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ما کان لبشر ان یؤتیه الله الکتاب و الحکم و النبوه ثم یقول للناس کونوا عبادا لی من دون الله ):(هیچ بشری را نسزد که خدای تعالی به او کتاب وحکم و نبوت داده باشد،آنگاه به مردم بگوید:به جای خدا مرا بپرستید)پس هیچ بشری نمی تواند بین این نعمتهای الهی جمع نماید و آنگاه کفران بورزد و مردم را به عبادت خود دعوت کند،چون عبادت هر معبودی غیر خدا مردود است ،حتی به عنوان تقرب و توسل و شفاعت طلبی چون بت پرستان هم می گفتند،(هؤلاءشفاءنا عندالله ):(14)،چون حقیقت عبادت متحقق نمی شود جز بااستقلال معبود و تنها خداست که دارای ربوبیت مطلق است ،(ولکن کونواربانیین بماکنتم تعلمون الکتاب وبما کنتم تدرسون ):(ولیکن ای مردم بخاطراینکه کتاب آسمانی را تعلیم می دهید و درس می گیرید،ربانی باشید و جز خدا به یاد هیچ کس دیگر نباشید)،چون عیسی مبعوث نشد جز به جهت تبیین موارداختلاف در بین آنها و حلال کردن بعضی از چیزهایی که بر آنها حرام بوده وهمچنین برای دعوت نمودن آنها به قیام به واجبات از قبیل تعلیم و تدریس و لذامردم به جهت این نعمتها باید خدایی شوند و تنها به یاد پروردگارشان باشند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم محمودي - برگزیده تفسیر نمونه
این آیه همچنان افکار باطل گروهى از اهل کتاب را نفى و اصلاح مى‏کند، مخصوصا به مسیحیان گوشزد مى‏نماید که هرگز مسیح (ع) ادعاى الوهیّت نکرد و نیز به درخواست کسانى که مى‏خواستند این گونه ادعاها را در باره پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله تکرار کنند صریحا پاسخ مى‏گوید مى‏فرماید: «براى هیچ بشرى سزاوار نیست که خداوند کتاب آسمانى و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید غیر از خدا مرا پرستش کنید» (ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ).

نه پیامبر اسلام و نه هیچ پیغمبر دیگرى حق ندارد چنین سخنى را بگوید و این گونه نسبتها که به انبیاء داده شده همه ساخته و پرداخته افراد ناآگاه و دور از تعلیمات آنهاست.

سپس مى‏افزاید: «بلکه (سزاوار مقام او این است که بگوید) افرادى باشید الهى آنگونه که تعلیم کتاب الهى به شما داده شده و درس خوانده‏اید» و هرگز غیر خدا را پرستش نکنید (وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ).

آرى! فرستادگان الهى هیچ گاه از مرحله بندگى و عبودیت تجاوز نکردند و همیشه بیش از هر کس در برابر خداوند خاضع بودند.

از جمله مزبور استفاده مى‏شود که هدف انبیاء تنها پرورش افراد نبوده، بلکه هدف تربیت عالمان ربانى و مصلحان اجتماعى و افراد دانشمند بوده تا بتوانند محیطى را با علم و ایمان خود روشن سازند.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تفسیرنمونه
دعوت به پرستش غیر خدا ممکن نیست
این آیات همچنان افکار باطل گروهى از اهل کتاب را نفى و اصلاح مى کند مخصوصا به مسیحیان گوشزد مى نماید که هرگز مسیح (علیه السلام ) ادعاى الوهیت نکرد و آنچه درباره او در این زمینه گفته شده همه نسبتهاى ناروائى است که بعدا به او داده اند و نیز به درخواست کسانى که مى خواستند این گونه ادعاها را درباره پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) (به عللى که در شان نزول آمد) تکرار کنند صریحا پاسخ مى گوید مى فرماید: براى هیچ بشرى سزاوار نیست که خداوند کتاب آسمانى و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید غیر از خدا مرا پرستش کنید (ما کان لبشر ان یوتیه الله الکتاب و الحکم و النبوة ثم یقول للناس کونوا عبادا لى من دون الله ).
نه پیامبر اسلام و نه هیچ پیغمبر دیگرى حق ندارد چنین سخنى را بگوید و این گونه نسبتها که به انبیاء داده شده همه ساخته و پرداخته افراد ناآگاه و دور از
تعلیمات آنها است چگونه ممکن است این مقامات بزرگ را از سوى خدا پیدا کنند و در عین حال به سوى شرک دعوت نمایند.
سپس مى افزاید: بلکه (سزاوار مقام او این است که بگوید) افرادى باشید الهى آنگونه که تعلیم کتاب الهى به شما داده شده و درس خوانده اید و هرگز غیر خدا را پرستش نکنید (و لکن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون ).
آرى فرستادگان الهى هیچگاه از مرحله بندگى و عبودیت تجاوز نکردند و همیشه بیش از هر کسى در برابر خداوند خاضع بودند بنابراین امکان ندارد از جاده توحید خارج شوند و مردم را به شرک دعوت کنند.
((ربانیین )) جمع ((ربانى )) به کسى گفته مى شود که ارتباط او با رب (پروردگار) قوى باشد و از آنجا که واژه ((رب )) به کسى گفته مى شود که به اصلاح و تربیت دیگران پردازد مفهوم این واژه در آیه بالا آن است که هرگز سزاوار پیامبران نیست که مردم را به پرستش خویش دعوت کنند آنچه براى آنها سزاوار است این است که مردم را در پرتو تعلیم آیات الهى و تدریس حقایق دینى به صورت دانشمندان الهى و ربانى در آورند افرادى که جز خدا نپرستند و جز به سوى علم و دانش دعوت نکنند.
از جمله مزبور استفاده مى شود که هدف انبیاء تنها پرورش افراد نبوده بلکه هدف تربیت معلمان و مربیان و رهبران مردم بوده است یعنى کسانى که بتوانند محیطى را با علم و ایمان خود روشن سازند.
در آیه فوق نخست به مساله تعلیم (یاد دادن ) و سپس به مساله تعلم و درس خواندن اشاره شده تفاوت این دو کلمه از این نظر است که ((تعلیم )) معنى
وسیع و گسترده اى دارد که هر گونه یاد دادن از طریق گفتار و کردار نسبت به افراد با سواد و بیسواد را شامل مى شود ولى درس خواندن به فراگیریهائى گفته مى شود که از روى کتاب و دفترى باشد و به اصطلاح نسبت میان این دو عموم و خصوص مطلق است .
و به این ترتیب هدف انبیاء پرورش عالمان ربانى و مصلحان اجتماعى و افراد دانشمند و آگاه و مدیر و مدبر بوده است . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر خسروی
«وَدَّتْ » اى أحبّت یعنى دوست دارد «لَوْ یُضِلُّونَکُمْ » اى أن یضلّونکم یعنى اینکه شما را از راه بدر برند و معصیتى بکند و از دین اسلام برگرید و مخالفت آن را بنمائید، و ضلال نوعى از هلاک است تَلْبِسُونَ تخلطون لبس یلبس اى خلط یعنى درهم و مخلوط کرد و لبس یلبس یعنى پوشید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
سخن مفسّرین: «مٰا کٰانَ لِبَشَرٍ» 79 صافى: بعضى گفته اند: مقصود عیسى و انجیل است و عدّه اى گفته اند: مقصود حضرت پیغمبر است و قرآن

«وَ اَلْحُکْمَ » 79 ابو الفتوح: این کلمه را علم و حکمت و احکام دین معنى کرده اند «وَ لٰکِنْ کُونُوا رَبّٰانِیِّینَ » 79 طبرى: مفسّرین اول در معنى ربّانیّین اختلاف کرده اند، بعضى گفته اند: یعنى عالم و فقیه باشید و بعضى حکیم و پرهیزگار گفته اند و مناسب با معانى این کلمه این است که در آیه مقصود عماد و تکیه گاه مردم است در فقه و علم و کارهاى دین و زندگى و بهمین مناسبت مجاهد گفته است: ربّانیّون ما فوق احبار هستند چون آنها فقطّ علما هستند ولى اینها مردم عالم فقیه هستند و دانا و بینا به کارهاى سیاست و زندگى و صالح هستند براى اختیاردارى مردم در امور دین و دنیاى آنها

فخر: سیبویه گفته است این کلمه منسوب بربّ است یعنى عالم و مواظب اطاعت خدا مانند کلمه ى الهى و الف و نون براى مبالغۀ این صفت است مثل شعرانى و لحیانى یعنى پرموى و دراز ریش مبرد گفته است: مقصود علما و مربّیان است

ابن زید گفته است: یعنى فرماندهان و دانشمندان و در اینجا مقصود آن است که دعوت مى کنم شما را که فرمان خدا را اطاعت کنید تا حاکم و فرمانده و دانشمند و عالم باشید

ابو عبیده گفته است: گمان مى کنم این کلمه عبرى یا سریانى باشد و در هر صورت مقصود شخص عالم و عامل بعلم خود که کارش راهنمائى مردم است به سوى خیر و سعادت

حسینى نوشته: ریخته باران عرفان از سحاب مکرمت شسته نقش حرف غیر از صفحه پندارشان «تُعَلِّمُونَ اَلْکِتٰابَ » 79 کلمه ى تعلّمون با ضمّ تا و فتح عین و تشدید لام قرائت شده است، یاد مى دهید معنى مى شود، و با فتح تا و سکون عین و فتح لام قرائت شده است، مى دانید معنى مى شود، و در هر دو قرائت نتیجه و مقصود یکى است

فخر: این جمله هاى آخر آیت مى فهماند که نتیجه ى خواندن و درس دادن، ربّانى شدن است، و گرنه مانند درخت بى میوه است و ازاین جهت پیغمبر (ص) فرمود: «اعوذ باللّه من علم لا ینفع و قلب لا یخشع» پناه بخدا از علم بى منفعت و دل سخت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
در مجمع نقل نموده که ابو رافع قرظى و سید نجرانى بحضرت رسول عرض کردند آیا اراده دارى ما عبادت کنیم تو را و خداى خود بدانیم فرمود معاذ اللّه که غیر خدا معبود شود و ما امر کنیم بغیر عبادت خدا من براى این مبعوث نشدم و مأمور نیستم پس این آیه نازل شد و در منهج فرموده که نصارى افترا بحضرت عیسى زدند که او دعوى خدائى نموده و امر به عبادت خود فرموده و این آیه براى رد آنها نازل شده در هر حال گفته اند مراد از حکم علم و حکمت و قضاوت است و ربانى منسوب برب است و او کامل در علم و عمل است و قمى ره گفته حضرت عیسى نفرمود من خلق نمودم شما را و باشید شما بندگان من غیر از خدا و لکن فرمود باشید ربانیون یعنى علما و بنظر حقیر از آیه مستفاد مى شود که کسى الهى نمى شود و نسبت بخدا پیدا نمى کند مگر بعلم و عمل و علم دو رکن دارد یکى تدریس و دیگرى تدرس و هر دو در آیه ذکر شده و چون مقدمیت علم براى عمل معلوم بوده اشاره به آن شده است و تصریح نفرموده و آن کلمۀ ربانیین است که معلوم است عالم ربانى کسى است که علم مقرون بعمل داشته باشد و علم بفرموده پیغمبر (ص) حکمت الهى و فقه و اخلاق است و ما بقى فضول است و این هر سه در علم تفسیر جمع است چون هرچه هست در قرآن است و مبین قرآن اخبار معصومین (ع) است پس اگر کسى بخواهد با خدا نسبت و آشنائى پیدا کند باید درس قرآن بخواند و به مردم بیاموزد تا عالم ربانى شود و بهترین تفاسیر تفسیرى است که نتیجۀ آن آشنائى با خدا باشد یعنى این جنبه قرآن را ملاحظه نموده باشد چنانچه در اول سوره بقره اشاره شد و این آیه نیز صریح در این معنى است که مقصود از تدریس و تدرس کتاب عالم ربانى شدن و حق عبودیت خدا را پس از معرفت حق و خیر به جاآوردن است و اگر تذکیه نفس قبیح نبود مى گفتم ازاین جهت این کتاب بهترین تفاسیر است و این مقدار هم به ملاحظه ادله وجوب ارشاد بحق عرض شد و بعضى تعلمون بتخفیف قرائت نموده اند و بنا بر این شاید مقصود از درس کتاب قرائت و حفظ آن باشد و اینکه تعلیم بر تعلم مقدم شده است معلوم است براى رفعت شأن و عظمت مقام آن است و در عیون از پیغمبر (ص) نقل نموده که فرمود مرا بالاتر از حق خودم نبرید زیراکه خداوند مرا بنده خود قرار داد پیش از آنکه پیغمبر خود فرمود و این آیه را تلاوت فرمود و از امیرالمؤمنین نقل شده که دو نفر درباره من هلاک مى شوند و من گناهى ندارم دوست مفرط و دشمن مفرّط و من بیزارم در پیشگاه احدیت از کسى که غلو کند در شأن ما و بالا ببرد ما را از حد خودمان مانند بیزارى عیسى بن مریم از نصارى و نیز از آن حضرت روایت شده که ربانى کسى است که علم را پرورش دهد در منهج فرموده یعنى پیوسته در صدد تعلیم و تعلم باشد ولى بنظر حقیر یعنى تکمیل کند آن را بعمل چون علم وقتى نمو مى کند و به ثمر مى رسد که بعمل نزدیک شود پس پرورش علم بعمل است و این معنى مناسب با لفظ ربانى است چنانچه ذکر شد و نیز از آن حضرت روایت شده که ربانیون علماء و فضلا هستند و از پیغمبر (ص) روایت شده که هیچ مؤمن و مؤمنه و بنده و آزادى نیست مگر آنکه بر او حق واجبى است از براى خدا و آن آنست که قرآن را بیاموزد و بفهمد و احکام آن را بداند و بعد از آن این آیه را تلاوت فرمود و از ابن عباس نقل شده که مراد از کتاب قرآن و مراد از بشر حضرت رسول است چنانچه بدوا از مجمع نقل شد و نسبت به عطا و ابن عباس داده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.