● کسی که بعد از پی بردن به حق باز هم از روی عناد کفر ورزد به راه نجات دست نخواهد یافت
این دو آیه مضمون آیه:«کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً کَفَرُوا ...»(آل عمران/89) را تعلیل مىکند، از قبیل تعلیل کردن از راه تطبیق کلى و عام بر جزئى و فرد خاص است. (مثل اینکه بگوئیم: فلان شخص را احترام کن، براى اینکه دانشمند است.) و معناى آیه این است که: آن کسى که بعد از روشن شدن حق و تمام شدن حجت، بر آن کفر مىورزد، و توبه نمىکند توبهاى که او را اصلاح کند، چنین کسى از دو حال بیرون نیست: یا کافرى است که کفر مىورزد و کفر خود را فزونى داده و طغیان مىکند، که معلوم است صلاح راه و رخنهاى به دل او ندارد. و در نتیجه خدا هم او را هدایت ننموده و توبهاش را قبول نمىکند، براى اینکه توبه و برگشت او توبه حقیقى نیست، بلکه او غرق در ضلالت است و امیدى نیست که بار دیگر هدایت شود و یا کافرى است که بدون اینکه توبه کرده باشد، در حال کفر و عناد مىمیرد و معلوم است که چنین کسى که در همه عمر دنیائیش توبه نکرده، خداى تعالى در آخرت هم هدایتش نمىکند. یعنى داخل بهشتش نمىسازد، چون او به سوى پروردگار خود برنگشت و چیزى هم که جا پر کن خلا توبه باشد وجود ندارد، نه شفاعت و نه یارى یاوران.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و از اینجا روشن مىشود که جمله« وَ أُولئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ» به دلیل اینکه مشتمل بر چند خصوصیت است، ضلالت نامبردگان را آن چنان تاکید کرده که بکلى امیدى به هدایتشان نباشد.
خصوصیت اول اینکه: جمله را اسمیه آورد.
دوم اینکه: با کلمه:« اولئک» که مخصوص اشاره به دور است، فهماند، نامبردگان از اینکه مورد گفتگو قرار گیرند بسیار بدورند.
سوم اینکه: ضمیر فصل« هم» را در آن بکار برد. چهارم اینکه: بر سر خبر (کلمه« الضالون») الف و لام آورد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 527 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : انتخاب مدیر |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وجود شفیعانی در روز قیامت که شفاعتشان شامل کافران معاند نخواهد شد
مراد از جمله «وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ» این است که، بفهماند اینگونه اشخاص، از شفاعت شفیعان که یاوران روز قیامتند بهرهمند نمىشوند، این معنا از فحواى جمله استفاده مىشود. چون اگر فرموده بود:" و ما لهم ناصر" ایشان یاور ندارند، نمىتوانستیم استفاده کنیم که در روز قیامت یاور هست، ولى اینان یاور ندارند. لیکن فرمود:"ایشان از یاوران، هیچ یاورى ندارند" و آوردن صیغه جمع مىفهماند که یارى و یارانى در قیامت هستند، ولى اینان یاور ندارند. نظیر این معنا در استدلال بر اینکه روز قیامت فى الجمله شفاعتى هست، در جمله:« فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ ...»(الشعراء/11)، در مبحث شفاعت گذشت، بدانجا مراجعه فرمائید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 527 و 528 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شفاعت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عدم توبه کافران هیچ جبرانی ندارد
آیه دوم(آیه/91)، علاوه بر نفى یاور (که گفتیم همان شفیع است) فداء را هم نفى کرده براى اینکه هم ناصر و هم فداء جنبه عوض و بدل را دارد، و بدل همیشه در برابر چیزى قرار مىگیرد که از آدمى فوت شده باشد، و منظور در این آیه این است که در دنیا چیزى را از دست دادهاند که جا پرکنى ندارد و آن توبه است که هیچ چیز جبرانش نمىکند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : از اینجا روشن مىشود که جمله:« وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ» در معناى این است که فرموده باشد:" و ماتوا فاتتهم التوبة" بنا بر این حصرى که از آیه استفاده مىشود با آیه زیر نقض نمىشود که فرمود:« وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً.»(النساء/18) یعنى: توبه براى کسانى که گناه مىکنند، و مىکنند تا مرگشان برسد، آن وقت مىگویند: حالا دیگر توبه کردیم هیچ اثرى ندارد. و نیز براى کسانى که کافر مىمیرند، فائدهاى نمىبخشد، آنان کسانى هستند که ما برایشان عذابى الیم آماده کردیم.
چون منظور از حضور مرگ پدیدار شدن آثار آمدن آخرت و رفتن دنیا است اینجا است که دیگر توبهاى نیست. در نتیجه مردن در حال کفر، با توبه در حال حضور موت یکسان است، (و حصر مستفاد از آیه مورد بحث، با آیه سوره نساء نقض نمىشود.)
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 528 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : کافر و کافران |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «ملء»
کلمه« ملء» در جمله:« مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً» به معناى پرى ظرف است از چیزى که در آن ریخته باشند. پس در این جمله کره زمین ظرفى فرض شده که مالامال از طلا باشد، پس این جمله از قبیل استعاره تخییلیه، و استعاره به کنایه است. (اما تخییلیه است براى اینکه چنین ظرفى پر از طلا در عالم نیست و وجودش در عالم تنها خیال است. و اما استعاره به کنایه است براى اینکه به فرض هم که چنین ظرفى یافت شود، دردى را دوا نمىکند، زیرا طلا در این عالم ارزش دارد و در عالم قیامت که عالم ملکوت است، براى مادیات ارزشى نیست.)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 528 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شان نزول -
. پوربافراني
شان نزول آیهبعضى گفتهاند آیه اول در مورد اهل کتاب که قبل از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به او ایمان آورده بودند اما پس از مبعث به او کفر ورزیدند نازل شده، و بعضى دیگر گفتهاند در مورد "حارث بن سوید" و یازده نفر از یاران او که از اسلام برگشته بودند نازل شده ولى حارث پشیمان شد و توبه کرد و چنان که در شان نزول آیه قبل نیز اشاره شد یازده نفر از همراهان او به حال خود باقى ماندند و باز نگشتند و در پاسخ دعوت حارث به او گفتند: ما در مکه مىمانیم و به کار خود بر ضد محمد (صلی الله علیه و آله) ادامه مىدهیم و انتظار شکست او را داریم اگر مقصود ما حاصل شد چه بهتر و در غیر این صورت راه توبه باز است و هر گاه برگردیم (او ما را مىپذیرد و) درباره ما همان چیزى که درباره حارث نازل شد نازل مىگردد. هنگامى که رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) مکه را فتح کرد، بعضى از آنها وارد اسلام شدند و توبه آنها پذیرفته شد و اما در مورد کسانى که در حال کفر از دنیا رفته بودند آیه دوم نازل گردید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : ویژگی های قرآن |
گوینده : علی پوربافرانی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دنیا و آخرت -
شهرام سليمان زاده
دنیا و آخرت تفاوتهایى دارند، از جمله:
1- غم واندوه در دنیا از انسان به دیگران سرایت مىکند، ولى در آخرت چنین نیست.
2- در دنیا، انسان مىتواند با عذر یا کفّاره یا دروغ یا حیله یا توبه یا ناله مشکلش را حل کند، امّا در آخرت چنین نیست.
3- تلخىهاى دنیا قابل تخفیف است و اگر انسان با آن انس گرفت، از تلخى آن کاسته مىشود، ولى در آخرت چنین نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : دنیا |
گوینده : شهرام سلیمان زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.