این آیه شریفه در این صدد است که استبعاد از زنده کردن استخوان مرده را برطرف کند. استبعاد از اینکه چگونه ممکن است چیزى که مرده است زنده شود با اینکه مرگ و زندگى متنافیند؟ جواب مىدهد: هیچ استبعادى در این نیست، براى اینکه آب و آتش هم با هم متنافیند، مع ذلک خدا از درخت تر و سبز آتش براى شما قرار داده و شما همان آتش را شعلهور مىکنید.
و مراد از «شجر»- به طورى که در بین مفسرین (روح المعانى، ج 23، ص 55) معروف است درخت مرخ- به فتحه میم و سکون را و خا- و درخت عفار- به فتحه عین- است که این دو درخت، چنین وضعى دارند که هر گاه به یکدیگر ساییده شوند مشتعل مىگردند و در قدیم مردم براى تهیه آتش قطعهاى از شاخه این درخت و قطعهاى دیگر از شاخه آن مىگرفتند، و با اینکه سبز و تر بودند، «عفار» را در زیر و «مرخ» را روى آن قرار داده و به یکدیگر مىساییدند، و هر دو به اذن خدا آتش مىگرفتند. پس مرده را زنده کردن، عجیبتر از مشتعل کردن آتش از چوب تر نیست، با اینکه آب و آتش دو چیز متضادند.
[ نظرات / امتیازها ]