از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  نوع استفهام در آِیه
استفهام در آیه استفهام انکارى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏17، ص: 167 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اثبات ربوبیت خداوند
آیه شریفه بیان همان حجت است که در سابق در جمله «قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ» آمده بود، چیزى که هست این بیان از بیان قبلى به ذهن نزدیکتر است، چون در بیان سابق ایجاد بار اول انسان را دلیل مى‏گرفت بر اینکه قادر است بر زنده کردن ایشان در آخرت، ولى در این آیه خلقت آسمانها و زمین را که به حکم و جدان و به فرموده خود خداى تعالى «لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ» (مومن/57) بزرگتر از خلقت انسانهاست، دلیل گرفته بر قدرت او.
پس در حقیقت برگشت معناى آیه به این مى‏شود که: چگونه ممکن است کسى این جرأت را به خود بدهد که بگوید خدایى که عالم آسمانها و زمین را با آن وسعتى که دارند خلق کرده، و آن نظام عام عجیب را در سراسر آن برقرار کرده، به طورى که تک تک نظامهاى جزئى آن دهشت‏آور و محیر العقول است، و یک نمونه آن نظام‏هاى موجود در خصوص عالم انسانى است، نمى‏تواند مثل همین مردم را دوباره خلق کند؟ نه، هرگز چنین چیزى ممکن نیست، بلکه او قادر است، چون او خلاقى است علیم. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏17، ص: 167 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : ربوبیت گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خلقت مثل انسان یا اعاده او در معاد
مراد از خلق کردن مثل کفار اعاده ایشان بعد از مردن است براى جزاء، هم چنان که از کلام طبرسى «4» (رحمة اللَّه علیه) در مجمع البیان (ج 8، ص 435) نیز استفاده مى‏شود.
ترجمه المیزان، ج‏17، ص: 169
و اما بیان اینکه چگونه منظور از خلقت مثل، اعاده است؟ این است که: انسان موجودى است مرکب از نفس و بدن، و بدن انسان در این نشاه دستخوش تحلیل رفتن و دگرگون شدن است، و پیوسته اجزاى آن تغییر مى‏کند، و از آنجا که هر مرکبى با نابودى یک جزءاش نابود مى‏شود، در نتیجه انسان در هر آنى، غیر از انسان قبل است، و این شخص آن شخص نیست، در حالى که مى‏بینیم شخصیتش هست، و این بدان جهت است که روح آدمى شخصیت انسان را در همه آنات حفظ مى‏کند، چون روح آدمى مجرد است، و منزه از ماده و تغییرات عارض از طرف ماده است، و باز به همین جهت ایمن از مرگ و فنا است.
از کلام خداى تعالى هم استفاده مى‏شود که: نفس آدمى با مردن بدنش نمى‏میرد و هم چنان زنده و محفوظ است تا روزى که به سوى خداى تعالى برگردد، هم چنان که در سابق دیدید که این معنا را از آیه «وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِی الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ کافِرُونَ قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ» (الم سجده/11) استفاده کردیم.
پس بدنى که بعد از مرگ کالبد آدمى مى‏شود، وقتى با بدن قبل از مرگش مقایسه شود مثل آن بدن خواهد بود، نه عین آن، ولى انسان صاحب بدن لاحق وقتى با انسان صاحب بدن سابق مقایسه شود عین آن خواهد بود نه مثل آن براى اینکه: آن روحى که وحدت بدن قبل از مرگ را در تمامى مدت عمر حفظ مى‏کرد، همین روحى است که بعد از مرگ در کالبد لاحق درآمده (هم چنان که بدن‏هاى متعدد قبل از مرگ به خاطر یکى بودن روح یکى بود. بدن‏هاى بعد از مرگ و قبل از مرگ هم به جهت یکى بودن روح یکى هستند و عین همند).
و چون استبعاد مشرکین از زنده شدن استخوانهاى پوسیده برگشت مى‏کند به استبعاد از خلقت بدنى جدید، نه از نفس و روحى جدید، به همین جهت خداى سبحان در پاسخ از آن استبعاد، امکان خلقت مثل آنان را ثابت کرد، و متعرض برگشتن عین آنان نشد، چون خلق شدن عین آنان بعد از مرگ، وقتى صورت مى‏گیرد که روح ایشان که نزد خدا محفوظ است به بدنهاى جدیدشان متعلق شود و یا تعلق مزبور عین انسانهاى موجود در دنیا دوباره موجود مى‏شوند، هم چنان که خداى تعالى فرموده: «أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ یَعْیَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتى‏» (احقاف/33) و در این کلام شریفش احیا را به عین مردگان نسبت داد، نه به امثال آنها و فرمود: «عَلى‏ أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتى‏» و نفرمود: «على ان یحیى امثال الموتى».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏17، ص: 167- 170 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : خلافت انسان گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خلقت دوباره انسان
در کتاب احتجاج (ج 2، ص 97) در ضمن احتجاج امام صادق (علیه السّلام) آمده که: سائل پرسید: آیا روح آدمى بعد از بیرون شدن از قالبش متلاشى مى‏شود؟ و یا هم چنان باقى مى‏ماند؟ امام (علیه السّلام) فرمود: نه، بلکه تا روزى که در صور دمیده شود باقى مى‏ماند، و بعد از آنکه در صور دمیده شد، همه چیز باطل و فانى مى‏شود، دیگر نه حسى مى‏ماند و نه محسوسى، آن گاه دوباره همه چیز به حال اول خود برمى‏گردد، همان طورى که مدبر آنها بار اول ایجاد کرده بود، و این بعد از گذشتن چهار صد سال سکون و آرامش خلق در فاصله بین دو نفخه است.
سائل پرسید: چگونه مى‏تواند دوباره مبعوث شود با اینکه بدنش پوسیده و اعضاى آن متفرق شده، یک عضوش در یک شهرى طعمه درندگان شده، و عضو دیگرش در شهرى دیگر مورد حمله حشرات آنجا گشته، و عضو دیگرش خاک شده با خاک آن شهر به صورت دیوار در آمده؟
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: آن خدایى که بار نخست او را از هیچ آفرید و بدون هیچ الگویى صورتگرى کرد، مى‏تواند دوباره به همان وضع اول اعاده‏اش دهد.
سائل عرضه داشت: این معنا را برایم بیشتر توضیح بده. فرمود: هر روحى در مکان مخصوص به خود مقیم است، روح نیکوکاران در مکانى روشن و فراخ و روح بدکاران در تنگنایى تاریک، و اما بدن‏ها خاک مى‏شود، همان طور که اول هم از خاک خلق شده بود، و آنچه درندگان و حشرات از بدنها مى‏خورند و دوباره بیرون مى‏اندازند، در خاک هست و در پیشگاه خدا که هیچ چیز حتى موجودى ریز به اندازه ذره در ظلمات زمین از او غایب نیست، و عدد تمامى موجودات و وزن آنها را مى‏داند، محفوظ است و خاک روحانیان به منزله طلا است در خاک.
پس چون هنگام بعث مى‏رسد باران نشوز به زمین مى‏بارد، و زمین ورم مى‏کند، پس خاک بشر نسبت به خاکهاى دیگر، چون خاک طلایى که با آب شسته شود، مشخص مى‏گردد و چون کره‏اى که از ماست بگیرند، جدا مى‏شود. پس خاک هر قالبى به قالب خود درمى‏آید، و به اذن خداى قادر، بدانجا که روح او هست منتقل مى‏شود، صورتها به اذن صورتگر به شکل اول خود برمى‏گردد و روح در آن دمیده مى‏شود. و چون خلقت هر کسى تمام شد هیچ کس از خودش چیزى را ناشناخته نمى‏یابد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏17، ص: 175 و 176 قالب : روایی موضوع اصلی : معاد گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خلقت دوباره انسان
در نهج البلاغه (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 13، ص 82 خطبه 232) مى‏فرماید: چون خدا اراده مى‏کند او را دوباره خلق کند، مى‏گوید: باش و او بى‏درنگ خلق مى‏شود، و این گفتن چون گفتن ما با صوت و آوازى که شنیده شود نیست، بلکه کلام خداى سبحان همان فعل اوست، که آن را ایجاد کرده است در حالى که مثل آن قبلا نبود، چون اگر مى‏بود قدیم بود و خداى دوم مى‏شد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏17، ص: 176 و 177 قالب : روایی موضوع اصلی : خلافت انسان گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.