● رضا رضائي -
تفسیر نمونه
در این سه آیه در تعقیب بحثهاى مربوط به خیانت و تهمت که در آیات قبل گذشت سه حکم کلى بیان شده است : 1 - نخست اشاره به این حقیقت شده که راه توبه ، به روى افراد بدکار به هر حال باز است و کسى که به خود یا دیگرى ستم کند و بعد حقیقتا پشیمان شود و از خداوند طلب آمرزش کند و در مقام جبران بر آید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت . (و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفورا رحیما.) باید توجه داشت که در آیه دو چیز عنوان شده یکى سوء و دیگرى ظلم به نفس ، و با توجه به قرینه مقابله و همچنین ریشه لغوى سوء که به معنى زیان رسانیدن به دیگرى است ، چنین استفاده مى شود که هر نوع گناه اعم از اینکه انسان به دیگرى زیان برساند یا به خود، به هنگام توبه حقیقى و جبران ، قابل آمرزش است . ضمنا از تعبیر به یجد الله غفورا رحیما: خدا را آمرزنده و مهربان مى یابد استفاده مى شود که توبه حقیقى آنچنان اثر دارد که انسان در درون جان خود نتیجه آنرا مى یابد، از یکسو اثر ناراحت کننده گناه با توجه به غفور بودن خداوند از بین میرود، و از طرف دیگر دورى خود را از رحمت و الطاف خداوند که نتیجه معصیت بود، به مقتضاى رحیمیت او، مبدل به نزدیکى احساس مى کند. 2 - آیه دوم توضیح همان حقیقتى است که اجمال آن در آیات قبل گذشت و آن اینکه : هر گناهى که انسان مرتکب مى شود بالمآل و در نتیجه به خود ضرر زده و به زیان خود گام برداشته است . (و من یکسب اثما فانما یکسبه على نفسه ). و در پایان آیه مى فرماید: خداوند عالم است و از اعمال بندگان با خبر، و هم حکیم است و هر کس را طبق استحقاق خود مجازات میکند. (و کان الله علیما حکیما). و به این ترتیب گناهان اگر چه در ظاهر مختلفند، گاهى زیان آن به دیگرى میرسد و گاهى زیان آن به خویشتن است ، اما پس از تحلیل نهائى همه به خود انسان باز میگردد و آثار سوء گناه قبل از همه در روح و جان خود شخص ظاهر میشود. 3 - و در آخرین آیه اشاره به اهمیت گناه تهمت زدن نسبت به افراد بى گناه کرده ، مى فرماید: هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود و آن را به گردن بى گناهى بیفکند، بهتان و گناه آشکارى انجام داده است . (و من یکسب خطیئة او اثما ثم یرم به بریئا فقد احتمل بهتانا و اثما مبینا). در این آیه گناهانى را که انسان مرتکب میشود و به گردن دیگرى مى افکند به دو قسم تقسیم شده یکى خطیئة و دیگر اثم - درباره تفاوت میان این دو ، مفسران و اهل لغت سخن بسیار گفته اند، اما آنچه نزدیکتر به نظر میرسد این است که خطیئة از خطا در اصل به معنى لغزشها و گناهانى است که بدون قصد از انسان سر میزند و گاهى داراى کفاره و غرامت است ، ولى تدریجا در معنى خطیئه توسعه اى داده شده و هر گناه اعم از عمد و غیر عمد را در بر مى گیرد، زیرا هیچگونه گناهى (اعم از عمد و غیر عمد) با روح سلیم انسان سازگار نیست و اگر از او سر بزند در حقیقت یکنوع لغزش و خطا است که شایسته مقام او نیست ، نتیجه اینکه خطیئة معنى وسیعى دارد که هم گناه عمدى و هم غیر عمدى را شامل میشود، ولى اثم معمولا به گناهان عمدى و اختیارى گفته میشود - و در اصل اثم به معنى چیزى است که انسان را از کارى باز میدارد و از آنجا که گناهان آدمى را از خیرات ، باز میدارند به آنها اثم گفته شده است . ضمنا باید توجه داشت که در آیه در مورد تهمت ، تعبیر لطیفى به کار برده شده و آن اینکه گناه را بمنزله تیر قرار داده و انتساب آن را به دیگرى به منزله پرتاب بسوى هدف اشاره به اینکه همانطور که تیراندازى به سوى دیگرى ممکن است باعث از بین رفتن او شود پرتاب تیر گناه هم به کسى که مرتکب نشده ممکن است آبروى او را که بمنزله خون او است از بین ببرد، بدیهى است وزر و وبال این کار براى همیشه بر دوش فردى که تهمت زده است باقى خواهد ماند، و تعبیر به احتمل (بر دوش مى گیرد) نیز اشاره به سنگینى و دوام این مسئولیت است !. جنایت تهمت تهمت زدن به بیگناه از زشتترین کارهائى است که اسلام آن را به شدت محکوم ساخته است ، آیه فوق و روایات متعدد اسلامى که درباره این موضوع وارد شده نظر اسلام را در این زمینه روشن مى سازد، امام صادق (علیه السلام ) از حکیمى چنین نقل میکند: البهتان على البرى ء اثقل من جبال راسیات : تهمت زدن به بیگناه از کوههاى عظیم نیز سنگینتر است ! تهمت زدن به افراد بیگناه با روح ایمان سازگار نیست چنانکه از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده : (اذا اتهم المؤ من اخاه انماث الایمان فى قلبه کما ینماث الملح فى الماء) کسى که برادر مسلمانش را متهم کند، ایمان در قلب او ذوب میشود همانند ذوب شدن نمک در آب ! در حقیقت بهتان و تهمت ، بدترین انواع دروغ و کذب است ، زیرا هم مفاسد عظیم کذب را دارد، و هم زیانهاى غیبت ، و هم بدترین نوع ظلم و ستم است ، و لذا از پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده که فرمود: من بهت مؤ منا او مؤ منة او قال فیهما ما لیس فیه اقامه الله تعالى یوم القیامة على تل من نار حتى یخرج مما قاله : کسى که به مرد یا زن با ایمان تهمت بزند و یا درباره او چیزى بگوید. که در او نیست ، خداوند در روز قیامت او را بر تلى از آتش قرار مى دهد تا از مسئولیت آنچه گفته است در آید. در حقیقت رواج این کار ناجوانمردانه در یک محیط، سبب به هم ریختن نظام و عدالت اجتماعى و آلوده شدن حق به باطل و گرفتار شدن بیگناه و تبرئه گنهکار و از میان رفتن اعتماد عمومى مى شود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور
«خطا» به معناى لغزش است، عمدى یا غیر عمدى، ولى «اِثم» گناه عمدى است. تهمت، از گناهان بسیار بزرگى است که موجب ذوب شدن ایمان و محو عدالت و اعتماد در جامعه و سبب عذاب اخروى است. امام صادق علیه السلام فرمود: تهمت به بىگناه، از کوههاى عظیم سنگینتر است. <364> «بُهتان» به دروغى گفته مىشود که انسان از شنیدن آن بهتزده مىشود. امام صادقعلیه السلام فرمود: غیبت آن است که دربارهى برادر دینى خود چیزى را که خدا بر او پوشانده ابراز کنى، ولى اگر دربارهى او چیزى بگویى که در او نیست، بُهتان است. <365> 1- تهمت، پرتاب تیر به آبروى مردم است. «یَرم به» 2- تهمت به بى گناه از هر نژاد و مکتب و در هر سنّ و شرایطى که باشد، حرام است. «یرم به بریئا» 3- تهمت زننده، بار سنگینى از گناه را به دوش مىکشد. «فقد احتمل» <366>
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
( خطیئة ) صغیرة ( أو إثما ) أو کبیرة ( ثم یرم به بریئا ) کما رمی طعمة زیدا ( فقد احتمل بهتانا و إثما ) لأنه بکسب الإثم " آثم " و برمی البری ء "باهت " فهو جامع بین الأمرین . و قرأ معاذ بن جبل رضی الله عنه : و من یکسب ، بکسر الکاف و السین المشددة و أصله یکتسب .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ابراهيم چراغي -
برگزیده تفسیر نمونه
آیه 112)- سوم: در این آیه اشاره به اهمیت گناه تهمت زدن نسبت به افراد بیگناه کرده، مىفرماید: «هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود و آن را به گردن بیگناهى بیفکند، بهتان و گناه آشکارى انجام داده است» (وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً).
جنایت تهمت-
تهمت زدن به بیگناه از زشتترین کارهایى است که اسلام آن را به شدت محکوم ساخته است.
از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود: «کسى که به مرد یا زن با ایمان تهمت بزند و یا در باره او چیزى بگوید که در او نیست، خداوند در روز قیامت او را بر تلّى از آتش قرار مىدهد تا از مسؤولیت آنچه گفته است در آید».
در حقیقت رواج این کار ناجوانمردانه در یک محیط، سبب به هم ریختن نظام و عدالت اجتماعى و آلوده شدن حق به باطل و گرفتار شدن بیگناه و تبرئه گنهکار و از میان رفتن اعتماد عمومى مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اطیب البیان
که بدتر از قسم دوم است که مرتکب معصیت بشود و نسبت آن را بدیگرى بدهد که هم عقوبت معصیت را دارد و هم بهتان زده که چندین عقوبت دارد: ظلم بغیر و اذیت باو و توهین و افتراء و هتک احترام و مفتضح کردن او و کذب و غیبت و امثال اینها که مفاد جمله سوم است وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً خطیئة معاصى است که از روى جهالت و حماقت سر زند و اثم معاصى است که از روى علم و عمد مرتکب شود فَقَدِ اِحْتَمَلَ بُهْتٰاناً که بغیر نسبت دادن است وَ إِثْماً مُبِیناً که دو عقوبت دارد هم عقوبت معصیت و هم عقوبت بهتان
( ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً) مثل تهمتى که زلیخا بیوسف زد که خود اراده سوء کرده بود و نسبتش را بیوسف دارد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» انوار درخشان درتفسیر قرآن
«وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ اِحْتَمَلَ بُهْتٰاناً وَ إِثْماً مُبِیناً» «خطیئه» به معناى خطاء و گناهى است که نباید آن را به جاآورد
«اثم» عبارت از جرم و گناه بزرگى است مانند سرقت و قتل نفس و قمار که انسانى را از کارهاى نیک بازمى دارد و در انظار مردم ننگین و از اعتبار ساقط مى نماید
آیه درباره نهى از بهتان است هرکه گناه کوچک و یا بزرگ که ضرر فردى و اجتماعى در بر دارد بشخص دیگرى که از آن گناه برىء است نسبت دهد مانند تیرى است که بسوى او پرتاب نموده او را در انظار مردم ننگین و از اعتبار ساقط کند و گناهى بس بزرگ مرتکب شده و مستوجب عقوبت خواهد بود و از نظر اینکه حیثیّت و موقعیّت او را بخطر افکنده گناه نابخشودنى است جز آنکه رضایت او را جلب کند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر شریف لاهیجى
وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً و هر که بکند گناهى که أعم باشد از عمد و خطا أَوْ إِثْماً یا گناهى بعمد و دانسته بعضى گفته اند که «خطیئة» مخصوص بغیر عمد و «اثم» مخصوص بعمد است، و بعضى دیگر گفته اند که خطیئه گناه صغیره است و اثم گناه کبیره، و ایضا گفته اند که: مراد از خطیئه شرکست و از اثم ما دون شرک ثُمَّ یَرْمِ بِهِ پس بیندازد و نسبت دهد بآن کسب و عمل بد قبیح خود بى گناهى را که آن لبید بن سهل است بنا بر سبب نزول مذکور فَقَدِ اِحْتَمَلَ پس بدرستى که برداشته بُهْتٰاناً دروغى عظیم را وَ إِثْماً مُبِیناً و گناهى ظاهر را
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر عاملی
«وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً» امام فخر در خطیئه و اثم چند معنى گفته اند: خطیئه: یعنى گناه صغیره و اثم یعنى گناه کبیره، 2 خطیئه گناهى است نفسانى و عمل خود شخص نسبت به خودش، و اثم عمل زشت اجتماعى است و سوء رفتار با دیگران مثل مال مردم خوردن و مانند آن، 3 خطیئه آن گناه است که بعمد و سهو گناه باشد و اثم آن است که بعمد گناه باشد نه بسهو
«فَقَدِ اِحْتَمَلَ بُهْتٰاناً» 113 مناسب این جمله و بقیه ى جمله هاى این آیه این شعر صائب است: اوّل به ظالمان اثر ظلم مى رسد پیش از هدف همیشه کمان ناله مى کند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً الخ راغب در مفردات گفته اگر کسى بخواهد کارى انجام دهد ولى برحسب اتفاق کار دیگرى از او سرزند مى گویند(اخطأ)یعنى بخطاء رفت و اگر عمل همان طور که خواسته انجام یافته مى گویند(اصاب)یعنى بصواب رفت، گاهى هم به کسى که عمل ناپسندى انجام داده یا اراده ناپسندى کرده مى گویند (اخطأ)و لذا مى گویند(اصاب الخطاء و اخطأ الصواب) و همچنین مى گویند (اصاب الصواب و اخطأ الخطاء) راغب مى گوید خطیئه و سیئه از نظر معنى متفاوت ولى اکثر خطیئه در جائى گفته مى شود که عمل انجام شده مورد قصد نبوده بلکه قصد شخص باعث بوجود آمدن آن شده مثل کسى که شکار مى زند ولى تیرش بانسان مى خورد یا شراب مى آشامد و در حال مستى مرتکب جنایت مى شود سبب فعل خطائى دو طور است یک نوع سببى است که انجام دادن آن ممنوع است مثل شراب خوارى و خطاهائى که از این عمل متولد مى گردد این طور خطاء مورد عفو و گذشت نیست و نوع دیگر سببى است که از آن منع نشده مثل تیر زدن به شکار
[تفسیر المیزان نقل از مفردات راغب] کسى که خطائى یا گناهى از وى صادر گردد مثل همان طعمه که زره را دزدید و آن را بگردن یهودى انداخت که در این عمل او بى گناه بود و طعمه به او تهمت زد او بار گناه بزرگى را با خود برداشته
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ اِحْتَمَلَ بُهْتٰاناً وَ إِثْماً مُبِیناً آن است که اگر کسى، دیگرى را به گناهى نسبت دهد که در وى نباشد، به سان کسى مجازات خواهد شد که عمدا به کسى دروغ ببندد و تفاوت نمى کند که خود این شخص آن گناه را مرتکب شده و از روى قصد به دیگرى نسبت داده باشد، و این همان چیزى است که لفظ «اثم» بدان دلالت دارد و یا اینکه او خود، مرتکب هیچ گناهى نشده باشد؛ لکن این گناه را به کسى نسبت مى دهد که هنوز دربارۀ او ثابت نشده است و این همان، معنایى است که لفظ «خطیئة» بدان دلالت دارد هدف آیه این است که انسان نباید گناهى را به کسى نسبت دهد که هنوز یقین ندارد و چون آفتاب برایش روشن نیست
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
گفته اند خطا گناهى است که از روى عمد نباشد و اثم گناهى است که از روى عمد باشد و کسى که مرتکب یکى از آن دو شود و براى تبرئه خود نسبت بغیر دهد که ساحت آن منزه باشد متحمل گناه آشکارى شده است که آن بهتان است و قبحش نزد هر عاقلى واضح است و معصیتش از دروغ و غیبت بیشتر و بزرگى گناهش بهت آور است مانند بشیر و برادرانش که خودشان مرتکب سرقت شدند و نسبت به لبید یا یهودى دادند و بنظر حقیر خطا و گناه تغایر مفهومى ذاتى دارند هر عملى که در آن تخطى از حق و عدول از صواب شود باین اعتبار خطا است و اگر خلاف وظیفه بنده در مقام مولى باشد باین اعتبار گناه است پس تغایر جنسى مفهومى اعتبارى است و اتحاد اتفاقى خارجى حقیقى است و تردید باعتبار تعدد عنوان است که براى مزید ارتداع و تأکید ردع و ارشاد و تنبیه مذکور و معنون شده است و مؤید این معنى آنست که بهر دو نسبت کسب داده شده است با آنکه نسبت کسب بعمل سهو مناسب نیست و اللّه اعلم
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» متن و ترجمه فارسی تفسیر شریف بیان السعادة فی مقامات العبادة
تفسیر: وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً خطیئة مانند لغزشى است که از شخص صادر مى شود و با انزجار و ناراحتى نفس همراه است،گویا که قصد آن کار را نداشته است،و اثم،گناهى است که بدون انزجار و ناراحتى نفس باشد
ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ اِحْتَمَلَ بُهْتٰاناً به سبب نسبت کار زشت به کسى که او از آن برى مى باشد، وَ إِثْماً مُبِیناً علاوه بر گناه اوّل،گناه دیگرى مرتکب شده است، زیرا که شخص خطا کار یا گناهکار را منزّه ساخته و گناه را نسبت به کسى داده که از آن مبرّى است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.