از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ولا تنکحوا ما نکح اباؤکم من النساء الا ما قد سلف انه کان فاحشه و مقتا وساء سبیلا):(و با زنی که پدر شما با او ازدواج کرده ازدواج نکنید ،مگرآنچه که در دوره جاهلیت انجام شده ، همانا این عمل از مصادیق فاحشه و باعث خشم خدا و طریقه ای بد و ناپسند است ) چون عادت جاهلیت بر این بود که وقتی پدر می مرد، پسر با همسر پدرش تزویج می کرد، یا بعد از آنکه پدرش زن را طلاق می داد ،با همسر پدر ازدواج می نمود،اما خداوند می فرماید: این عمل مبغوض و مکروه است و روشی است که باعث غضب الهی می گردد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم محمودي - برگزیده تفسیر نمونه
همان طور که در شأن نزول نیز اشاره شد، آیه خط بطلان به یکى از اعمال ناپسند دوران جاهلیت مى‏کشد و مى‏گوید: «با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده‏اند هرگز ازدواج نکنید» (وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ).

اما از آنجا که هیچ قانونى معمولا شامل گذشته نمى‏شود، اضافه مى‏فرماید:

«مگر ازدواجهایى که (پیش از نزول این حکم) انجام شده است» (إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ).

سپس براى تأکید مطلب، سه تعبیر شدید در باره این نوع ازدواج بیان کرده، مى‏گوید: «زیرا این کار، عمل زشتى است» (إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً).

و بعد اضافه مى‏کند: «عملى است که موجب تنفر» در افکار مردم است یعنى طبع بشر آن را نمى‏پسندد (وَ مَقْتاً).

و در پایان مى‏فرماید: «روش نادرستى است» (وَ ساءَ سَبِیلًا).

حتى در تاریخ مى‏خوانیم که مردم جاهلى نیز این نوع ازدواج را «مقت» (تنفرآمیز) و فرزندانى که ثمره آن بودند «مقیت» (فرزندان مورد تنفر) مى‏نامیدند.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه السادات قاسمپور - تفسیر کشاف
و کانوا ینکحون روابهم ، و ناس منهم یمقتونه من ذی مروآتهم ، و یسمونه نکاح المقت . و کان المولود علیه یقال له المقتی . و من ثم قیل ( و مقتا ) کأنه قیل : هو فاحشة فی دین الله بالغة فی القبح ، قبیح ممقوت فی المروءة و لا مزید علی ما یجمع القبحین . و قرئ : لا تحل لکم بالتاء ، علی أن ترثوا بمعنی الوراثة . و کرها بالفتح ، و الضم من الکراهة و الإکراه . و قرئ ( بفاحشة مبینة ) من أبانت بمعنی تبینت أو بینت ، کما قرئ ( مبینة ) بکسر الیاء و فتحها . و ( یجعل الله ) بالرفع ، علی أنه فی موضع الحال ، ( و آتیتم احداهن ) بوصل همزة إحداهن . کما قرئ ( فلا اثم علیه ) فإن قلت : تعضلوهن ، ما وجه إعرابه ؟ قلت : النصب عطفا علی أن ترثوا . و ( لا ) لتأکید النفی . أی لا یحل لکم أن ترثوا النساء و لا أن تعضلوهن . فإن قلت : أی فرق بین تعدیة ذهب بالباء ، و بینها بالهمزة ؟ قلت : إذا عدی بالباء فمعناه الأخذ و الاستصحاب ، کقوله تعالی ( فلما ذهبوا به ) و أما الإذهاب فکالإزالة . فإن قلت : ( إلا أن یأتین ) ما هذا الاستثناء ؟ قلت : هو استثناء من أعم عام الظرف أو المفعول له ، کأنه قیل : و لا تعضلوهن فی جمیع الأوقات إلا وقت أن یأتین بفاحشة . أو : و لا تعضلوهن لعلة من العلل إلا لأن یأتین بفاحشة . فإن قلت : من أی وجه صح قوله ( فسعی أن تکرهوا ) جزاء للشرط ؟ قلت : من حیث أن المعنی : فإن کرهتموهن فاصبروا علیهن مع الکراهة ، فلعل لکم فیما تکرهونه خیرا کثیرا لیس فیما تحبونه فإن قلت کیف استثنی ما قد سلف مما نکح آباؤکم ؟ قلت : کما استثنی " غیر أن سیوفهم " من قوله " و لا عیب فیهم " یعنی : إن أمکنکم أن تنکحوا ما قد سلف ، فانکحوه ، فلا یحل لکم غیره . و ذلک غیر ممکن . و الغرض المبالغة فی تحریمه و سد الطریق إلی إباحته ، کما یعلق بالمحال فی التأبید نحو قولهم : حتی یبیض القار ، و حتی یلج الجمل فی سم الخیاط . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مريم رياحي - تفسیر نور
از رسوم جاهلى آن بود که هرگاه شخصى از دنیا مى‏رفت، فرزندان او با نامادرى خود (همسر پدر) ازدواج مى‏کردند. یکى از انصار به نام ابوقیس از دنیا رفت. فرزندش به نامادرى خود پیشنهاد ازدواج کرد. آن زن گفت: باید از پیامبر کسب تکلیف کنم. چون پرسید این آیه نازل شد وازدواج با «زن پدر» را ممنوع کرد. 1- اسلام دین فطرت است. چون انسان طبعاً از ازدواج با مادر و نامادرى متنفّر است، در اسلام حرام شده است. «لا تنکحوا ما نکح آباؤکم» 2- «زن پدر»ها به منزله‏ى مادرند. پس به جاى کینه و ناسازگارى، باید نسبت به فرزندان «مادرى» کنند. «لا تنکحوا ما نکح آباؤکم» 3- فرزندان باید حریم پدر را در ازدواج حفظ کنند. «لا تنکحوا ما نکح آباؤکم» 4- فرزندان، به زن پدر، به دید «مادر» بنگرند. «ما نکح آباؤکم» 5 - اسلام از گذشته‏ها چشم مى‏پوشد. <254> ازدواج‏هاى پیش از این حکم، با نامادرى، مورد عفو است. «الاّ ما قد سلف» 6- براى گفتار، باید بطور اجمال یا تفصیل، دلیل و برهان آورد. «انه کان فاحشة و مقتاً وساء سبیلاً» 7- ازدواج با نامادرى، راه ازدواج با سایر محارم را نیز باز مى‏کند. «ساء سبیلاً» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني - تفسیر نمونه
در زمان جاهلیت معمول بود که هر گاه کسى از دنیا مى رفت و همسر و فرزندان از خود به یـادگـار مـى گـذاشـت ، در صـورتى که آن همسر، نامادرى فرزندان او بود، فرزندانش نـامـادرى را هـمـانـنـد امـوال او بـه ارث مـى بـردنـد، به این ترتیب که آنها حق داشتند با نـامـادرى خـود ازدواج کـنـنـد و یـا او را به ازدواج شخص دیگرى در آورند، پس از اسلام ، حادثه اى براى یکى از مسلمانان پیش آمد و آن این که : یکى از انصار بنام ((ابو قیس )) از دنـیـا رفـت فـرزنـدش بـه نـامـادرى خـود پـیـشـنهاد ازدواج نمود، آن زن گفت : من تو را فـرزنـد خـود مـى دانـم و چـنـیـن کـارى را شـایـسـتـه نـمـى بـیـنـم . ولى بـا ایـن حـال از پـیغمبر (صلى الله علیه وآله ) کسب تکلیف مى کنم ، سپس موضوع را خدمت پیامبر (صـلى الله عـلیـه وآله ) عـرض کـرد، و کـسـب تـکـلیـف نـمـود، آیـه فـوق نازل شد و از این کار به شدت نهى کرد. هـمـانـطـور کـه در شـاءن نـزول نـیـز اشـاره شـد، آیـه خـط بـطـلان بـه یـکـى از اعـمـال نـاپـسـنـد دوران جـاهـلیت مى کشد و مى گوید: ((با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده اند ازدواج نکنید)) (و لا تنکحوا ما نکح آبائکم من النساء). امـا از آنـجـا کـه هـیـچ قـانـونـى معمولا شامل گذشته نمى شود، اضافه مى فرماید: مگر ازدواجهایى که پیش از این انجام شده است )) (الا ما قد سلف ). سـپـس بـراى تـاءکـید مطلب ، سه تعبیر شدید درباره این نوع ازدواج بیان مى فرماید: نخست این که مى گوید: ((این عمل ، کار بسیار زشتى است )) (انه کان فاحشة ). و بـعـد اضـافه مى کند: ((عملى است که موجب تنفر)) در افکار مردم است یعنى طبع بشر آن را نمى پسندد (و مقتا). و در پایان مى فرماید: ((روش نادرستى است )) (و ساء سبیلا). حـتـى در تـاریـخ مـى خـوانـیم که مردم جاهلى نیز این نوع ازدواج را ((مقت )) (تنفرآمیز) و فرزندانى که ثمره آن بودند ((مقیت )) (فرزندان مورد تنفر) مى نامیدند. روشن است که این حکم به خاطر مصالح و فلسفه هاى مختلفى مقرر شده ، زیرا ازدواج با نامادرى از یک سو همانند ازدواج با مادر است چون نامادرى در حکم مادر دوم محسوب مى شود. و از سوى دیگر تجاوز به حریم پدر و هتک احترام او است . و از همه گذشته ، این عمل ، تخم نفاق را در میان فرزندان یک شخص مى پاشد زیرا ممکن اسـت بـر سـر تـصـاحب نامادرى میان آنها اختلاف واقع شود حتى میان پدر و فرزند ایجاد رقـابـت مـى کـنـد زیـرا مـعـمـولا مـیـان هـمـسـر دوم و هـمـسـر اول رقابت و حسادت وجود دارد، اگر این کار (ازدواج با نامادرى ) در حیات پدر او صورت گیرد نیز ممکن است یک نوع حسادت ، نسبت به پدر از دست رفته خود پیدا کند. تـعـبـیـرات سـه گـانـه اى کـه دربـاره نـکـوهـش ایـن عمل در آیه فوق آمده بعید نیست به ترتیب اشاره به سه فلسفه بالا باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اطیب البیان
و نکاح نکنید کسانى را که پدران شما آنها را نکاح کرده اند مگر آنکه گذشته است این فحشاء و مورث غضب الهى است و بد راهیست

وَ لاٰ تَنْکِحُوا نکاح در قرآن و اخبار در دو مورد استعمال میشود یکى در عقد ازدواج مثل آیه شریفه وَ أَنْکِحُوا اَلْأَیٰامىٰ مِنْکُمْ وَ اَلصّٰالِحِینَ مِنْ عِبٰادِکُمْ وَ إِمٰائِکُمْ الایة نور آیه 32، که مراد زن گرفتن و زن کردن است و شوهر گرفتن و شوهر کردن است اعم از دخول و غیره و دیگر بمعنى وطى و جماع مثل آیه شریفه اَلزّٰانِی لاٰ یَنْکِحُ إِلاّٰ زٰانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً الایة بنا بر تفسیرى، و حدیث معروف (ملعون من نکح بهیمة و ملعون من نکح بیده) نبوى(ص)، و این آیه مطلق است و شامل هر دو میشود، مدخوله اب و زوجه اب را نمیشود فرزند ازدواج کند

مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ و مراد از آباء اجداد هر چه بالا رود محرم هستند و نکاح آنها حرام است

إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ استثناء منقطع است زیرا استثناء ماضى از مستقبل نمیشود نظیر آیه شریفه لاٰ یَذُوقُونَ فِیهَا اَلْمَوْتَ إِلاَّ اَلْمَوْتَةَ اَلْأُولىٰ دخان آیه 56، و این موضوع در جاهلیت بوده که زن پدر را بعد از فوت پدر میگرفتند خداوند از آنها مؤاخذه نمیفرماید آنچه بوده تا زمان نزول این آیه لکن بعد از نزول اگر کسى قبلا این عمل را کرده باید رها کند و دیگر نمیتواند نزد او رود

إِنَّهُ کٰانَ فٰاحِشَةً دیگر زنا میشود بلکه زنا با محارم که عقوبتش اشد و حد آن سخت تر است، (و مقتا) مشمول غضب الهى میشود (و ساء سبیلا) عمل زشت قبیح منکرى است هم عقلا و هم شرعا و هم عرفا [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » پرتوی از قرآن
وَ لاٰ تَنْکِحُوا مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ مِنَ اَلنِّسٰاءِ إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کٰانَ فٰاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ سٰاءَ سَبِیلاً

نهیى است متضمن عضل و حقبرى از زنان که در میان اعراب جاهلیت تا زمان ظهور اسلام بوده: که زنان پدران خود، جز مادرانشان را به ارث مى بردند و مهرى به آنان نمى دادند (در روایاتى که در این باره آمده و مفسّران به شیوۀ خود آن را شأن نزول این گرفته اند دلیل همین است که تا زمان نزول این آیه این رسم را بعضى از مسلمانان نیز داشته اند) إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ ، اشاره بدین است که احکامى که پیش از این آیه بوده گسیخته نمى شود چه بسا با اینگونه نکاح فرزندانى پدید آمده باشد چه کار زشت و ستم و کینه و راه ناشایستى است: إِنَّهُ کٰانَ فٰاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ سٰاءَ سَبِیلاً

معلّم قرآن در زمستان سال 1354 به همین جا که رسیده اند گرفتار دیوان و شیاطین شده نتوانسته اند به راه خود ادامه دهند و پرتوهاى بیشترى از قرآن به دلهاى گرفتار در تیرگى ما بتابانند

شاید دو سال بعد از این فاصله است که در زندان اوین از هر فرصتى استفاده کرده از همین آیات اوّل سورۀ نساء (تا آیۀ 24) یادداشتهایى تهیه کرده به خارج فرستادند، لذا عین هر دو قسمت، بدون هیچ تغییر و کم و کاستى، جز در نقطه گذارى و ویرایش مختصرى از لحاظ جمله بندى و افزودن ترجمۀ برخى از آیات، به ترتیب زمان تقدیم مى شود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » ترجمان فرقان
مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ که مورد نهى از این گونه ازدواج است داراى دو بعد مى باشد: 1) «ما» مصدریه است که «نکح» را مبدل به مصدر مى کند، و در نتیجه لا تنکحوا نکاح آباءکم یعنى مانند پدران مشرکتان ازدواج نکنید، که بر مبناى جاهلیت در ازدواجهاشان ناهنجاریهایى موجود بوده است 2) «ما» موصوله است، یعنى زنانى را که پدرانتان با آنها نکاح کرده اند به زناشویى نگیرید، و در اینجا نکاح چون در مقابل سفاح نیست بر مبنا و معناى لغوى اش که صرف ارتباط مرد و زن در زناشویى است داراى سه بُعد مى باشد: 1 عقد نکاح بدون عمل جنسى که این خود آغازگر عمل جنسى حلال است 2 خود عمل جنسى بر مبناى عقد که نتیجۀ عقد است

3 عمل جنسى بدون عقد که زنا است، «ما نکح» اینجا بر هر دو مبناى موصوله و مصدریه بودن «ما» هر سه قسم را در بر مى گیرد، روى این اصل با زنى هم که پدر زنا کرده نمى توان ازدواج کرد، و در هر صورت هر دو معناى «ما» با این تفسیر سه گانه مقصود است، زیرا از ویژگى هاى قرآن استعمال یک لفظ در چند معنا مى باشد، و اینجا هم از همان قبیل است، «آباؤکم» هم شامل کل پدران بلا واسطه و با واسطه است

و إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ نکاحهاى گذشته با مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ را استثنا کرده، و این استثنا به معناى حلیت در گذشته نیست، بلکه به معناى مورد عفو قرار گرفتن آن است، که قبل از اسلام صورت گرفته، و در گذشته در مثلث فٰاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ سٰاءَ سَبِیلاً بوده، که بدترین انواع ازدواج و آمیزش بوده است، مخصوصاً ازدواج با آن زنانى که پدران با آنها ازدواج کرده و عمل جنسى هم با آنان انجام داده اند، که ازدواج فرزندان با این گونه زنان در مثلث حرمت، بدترین انواع ازدواج بوده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
سخن مفسّرین: «وَ لاٰ تَنْکِحُوا مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ » 22 طبرى: یعنى با زنهائى که پدرهاتان ازدواج کرده اند شما ازدواج نکنید، بعضى دیگر گفته اند: روش ازدواج فاسد پدرهاتان را دنبال نکنید و آن طور ازدواج نکنید، عدّه اى دیگر گفته اند: مقصود آن است که اگرچه عمل آنها براى خودشان صحیح بوده است اما براى شما جایز نیست و به آن طریق ازدواج نکنید که عمل مردم جاهلیت است

«إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ » 22 مجمع: یعنى مسئول گذشته نیستند، بعضى گفته اند: یعنى آنچه در گذشته انجام داده اید بحال خود باشد که گناهى بر شما نیست

بلخى گفته است این حکم جواز بقاى ازدواجهاى سابق برخلاف اجماع و اتّفاق علما است و مخالف است با آنچه ما از دین پیغمبر اطّلاع داریم، و قطرب گفته است: یعنى: از آنچه گذشته است بپرهیزید و از آن دست بردارید، و این آیه مى فهماند ازدواج با زنى که در عقد پدر بوده اگرچه با او هم بستر نشده باشد یا عمل نامشروع با او کرده است براى فرزند جایز نیست

«إِنَّهُ کٰانَ فٰاحِشَةً » 22 تفسیر ابو السّعود: گفته اند قبح سه درجه دارد: 1 قبح شرعى، 2 عقلى، 3 اجتماعى و عادى مردم، و این ازدواج بهر سه قسم توصیف شده است: کلمه ى فاحشه بمعنى قبح عقلى است، «و مقتا» بمعنى قبح شرعى است و «سٰاءَ سَبِیلاً» بمعنى قبح در نظر مردم و اجتماع است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ لاٰ تَنْکِحُوا مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ مِنَ اَلنِّسٰاءِ إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ در شأن نزول آیه گفته اند ابو قبیس که یکى از صالحین انصار بود پس از فوت او پسر او قبیس بزن پدر گفت بیا زن من باش،زن گفت تو بجاى فرزند منى ندانم این کار جایز است یا نه باید از رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بپرسم نزد رسول آمدند که در این باب خدا چه حکم کرده این آیه نازل شد (وَ لاٰ تَنْکِحُوا مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ تا آخر)و گفته اند (مٰا) در (مٰا نَکَحَ ) بمعنى من موصوله است یعنى نکاح نکنید آن کسى را که پدران شما نکاح کرده اند و بلفظ جمع آورده که شامل مى گردد پدر و پدر پدر و بالاتر را،و مى شود که(ما)مصدریه باشد و بمعنى جنس که آزاد و بنده را شامل گردد،و نیز شامل گردد عقد و ملک یمین را،و نیز مى شود نهى شامل گردد آن زنى را که پس از عقد پدر با او جماع کرده باشند یا نکرده باشند و ظاهرا نهى تمام اقسام را شامل مى گردد

(إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ ) یعنى بر آنچه در زمان پیش عمل شده که خدا از آن گذشته و عفو کرده و بر این وجه استثناء منقطع مى شود

إِنَّهُ کٰانَ فٰاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ سٰاءَ سَبِیلاً بقول بعضى مقصود از فاحشه زنا است یعنى زن پدر را بزنى گرفتن زنا است و دیگرى گفته این عمل منکر و ناپسندى است زیراکه زنا را در جائى آرند که هیچ عقدى و قراردادى در کار نباشد و اینجا چنین نیست و سؤال از این است که عقد چنین زنى جایز است یا نه (وَ مَقْتاً) این عمل مبغوض و ناپسند است و این بد راه و طریقى است و خلاف انسانیت است
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ لاٰ تَنْکِحُوا مٰا نَکَحَ آبٰاؤُکُمْ مِنَ اَلنِّسٰاءِ إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ پیش از اسلام، مرد پس از مرگ پدرش، با همسر او اگر مادرش نبود ازدواج مى کرد و حتّى امیّه جدّ ابو سفیان، همسرش را طلاق داد و درحالى که خود زنده بود، او را به ازدواج پسرش درآورد ازاین رو، اسلام از این عمل نهى و بدان سخت گیرى کرد و آن را گناهى زشت، مورد خشم خدا و راهى بد دانست

فقها و مفسّران وحدت نظر دارند بر این تحریم، همسران اجداد، خواه پدرى و خواه مادرى را شامل مى شود و نیز این تحریم به مجرّد عقد تحقّق مى یابد؛ چه نزدیکى صورت گرفته باشد و یا نگرفته باشد امّا آنان در این مسئله اختلاف نظر دارند که اگر پدر با زنى زنا کند، آیا بر پسرش حرام مى شود، یا نه ؟ امامیه، حنفیه و حنبلیه گفته اند: حرام مى شود و شافعیه گفته اند: حرام نمى شود و از مالک دو گونه روایت شده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
استثناء از لوازم کلام است گویا فرموده نکاح زن پدر موجب عقاب است مگر آن نکاحى که در زمان جاهلیت شده است که خداوند از آن براى معذور بودن شما عفو فرمود ولى ادامه و احداث آن روا نیست چون نهى ظاهر در تحریم است و حرمت موجب عقاب پس کلام دلالت دارد بر ثبوت عقاب بالالتزام و استثناء باید از مدلول کلام شود خواه مطابقى باشد خواه التزامى که لازم کلام است و عیاشى از حضرت باقر (ع) روایت نموده که نکاح زن جدّ جائز نیست به مقتضاى این آیه و گفته اند مراتب قبح سه است قبح عقلى و آن فاحشه است و قبح شرعى و آن مقت است و قبح عرفى و آن ساء سبیل است و نیز گفته شده است که در عرب معمول بوده که زنان ذوى حقوق خود را مى گرفتند و این را نکاح مقت مى نامیدند و اولادى را که از این نکاح پیدا مى شد مقتى مى خواندند و بنظر حقیر فاحشه اشاره بقبح عقلى و عرفى این عمل است و مقت اشاره به مبغوضیت آن نزد خداوند و ساء سبیل اشاره به مفسده کامنه در آن و اللّه اعلم
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.