● معنای سفیه
کلمه سفه به معنای سبکی عقل است،(در فارسى مىگویند که: عقل فلانى پارسنگ مىبرد)، و گویا در اصل به معناى مطلق سبکى و سستى چیزى است که نباید سست باشد و از این باب است که افسار سست را «زمام سفیه» و جامه سست بافت را «ثوب سفیه» مىنامند.
«ثوب سفیه» یعنى جامهاى که بافتش و پارچهاش پست است ولى بعدا بیشتر در سستى عقل استعمال شده است و معنایش بر حسب اختلاف اغراض مختلف مىشود، مثلا به کسى که در اداره امور دنیائیش قاصر و عاجز است سفیه مىگویند و به کسى هم که در امور دنیائیش کمال هوشیارى را دارد ولى در باره امر آخرتیش کوتاهى نموده و مرتکب فسق مىشود یعنى در این قسمت لاابالى است، سفیه مىگویند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 270 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عدم زیاده روی در انفاق بر سفیهان
آنچه که از ظاهر آیه شریفه فهمیده میشود این است که میخواهد از زیادهروی در انفاق بر سفیهان نهی نموده و بفرماید : بیش از احتیاج آنان ، مال در اختیارشان نگذارید، مطلب قابل توجه اینکه بحث آیه شریفه در زمینه اموال یتیمان است (که دستور مىدهد اولیاى یتیمان اداره امور آنان را به عهده بگیرند و اموال آنان را رشد بدهند)، همین معنا قرینهاى است بر این که مراد از کلمه سفها عموم سفیهان نیستند بلکه تنها سفیهان از ایتام میباشند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و نیز مراد از کلمه :« اموالکم» در حقیقت اموالی است که به نوعی عنایت ، ارتباطی با اولیای ایتام دارد ، همچنانکه جمله :« و ارزقوهم فیها و اکسوهم ...» نیز شاهد بر این معنا است و اگر ناچار باشیم که دلالت بر تکلیف سایر اولیای سفها را نیز - به گردن آیه شریفه بگذاریم ، ناگزیر باید بگوئیم که : منظور از کلمه سفها عموم سفیهان است ( چه یتیم و چه غیر یتیم ) و لیکن احتمال اول( که منظور ، خصوص سفیهان ایتام باشد ) احتمالی راجح و روشن است .
و به هر حال اگر مراد از «سفها» فقط سفیهان ایتام باشد پس مراد از جمله: «اموالکم ...» خصوص اموال ایتام خواهد بود.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 270 |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ثروت کره زمین متعلق به همه مردم
از اینکه اموال ایتام را به اولیای ایتام ( که مخاطب این آیه میباشند ) نسبت داده،(و فرموده اموالکم) به این عنایت بوده است که مجموع اموال و ثروتى که در روى کره زمین و زیر آن و بالآخره در دنیا وجود دارد متعلق به عموم ساکنان این کره است، و اگر بعضى از این اموال مختص به بعضى از ساکنان زمین و بعضى دیگر متعلق به بعضى دیگر مىباشد، از باب اصلاح وضع عمومى بشر است که مبتنى است بر اصل مالکیت و اختصاص.
و چون چنین است لازم است مردم این حقیقت را تحقق دهند و بدانند که عموم بشر جامعهاى واحدند که تمامى اموال دنیا متعلق به این جامعه است و بر تک تک افراد بشر واجب است این مال را حفظ نموده و از هدر رفتن آن جلوگیرى کنند، پس نباید به افراد سفیه اجازه دهند که مال را اسراف و ریخت و پاش نمایند، خود افراد عاقل اداره امور سفیهان را مانند اطفال صغیر و دیوانه به عهده بگیرند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 271 |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : یتیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وظیفه جامعه در قبال سفیهان
پس در آیه شریفه دلالتى است بر حکم عمومى که متوجه جامعه اسلامى است و آن حکم این است که جامعه برای خود شخصیتی واحد دارد که این شخصیت واحده مالک تمامی اموال روی زمین است و براین شخصیت لازم است که امر آن مال را اداره نموده ، در معرض رشد و ترقیش قرار دهد و و کارى کند که روز به روز زیادتر شود تا به همه و تک تک افراد وافى باشد، و به همین منظور باید در ارتزاق با مال حد وسط و اقتصاد را پیش گیرد و آن را از ضایع شدن و فساد حفظ کند.
و یکی از فروع این اصل این است که اولیا و سرپرستان جوامع بشری باید امور افراد سفیه را خود به دست بگیرند و اموال آنان را به دست خودشان ندهند که آن را در غیر موردش مصرف کنند بلکه بر آن سرپرستان لازم است اموال آنان را زیر نظر گرفته و به اصلاح آن بپردازند و با در جریان انداختن آن در کسب و تجارت و هر وسیله بهرهوری دیگر ، بیشترش کنند ، و خود صاحبان مال را که دچار سفاهتند از منافع و در آمد مال( و نه از اصل مال )حقوق روزمره بدهند تا در نتیجه اصل مال از بین نرود و کار صاحب مال به تدریج به مسکنت و تهیدستی و بدبختی نیانجامد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این آیه شریفه از حیث اضافه «اموال» به ضمیر مردم (کم) نظیر آیه ذیل است که مىفرماید: «وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ» (نساء/25)، در این آیه کنیزهاى مسلمانان را به همه مسلمانان نسبت داده، چون مىدانیم که منظور، ازدواج فرد مسلمان با کنیز مورد نظر خودش نیست، در نتیجه معنا چنین است که:
هر یک از شما (جامعه مسلمانان) توانایى ازدواج با دختران آزاد جامعه اسلامى را ندارد، با کنیزان شما ازدواج کند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 271 و 272 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شیوه اداره اموال سفیهان
از اینجا روشن میشود که مراد از جمله : «و ارزقوهم فیها و اکسوهم» این است که ارتزاق سفیهان از خود سرمایه و اصل مالشان نباشد بلکه از در آمد مالشان ارتزاق کنند.(و بر سرپرست سفیه لازم است که سرمایه سفیه را به کار اندازد تا درآمدی حاصل شده و سفیه از آن ارتزاق کند نه از اصل سرمایه مصرف کند)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : زمخشری نیز در باره اینکه چرا نفرمود : منها - از مال و فرمود : «فیها »- در مال مینویسد : نکتهاش این است که بفهماند ارتزاق سفیه باید از در آمد مال باشد ، نه از اصل آن .
چرا که اگر از اصل مال باشد لازمهاش این است که اصل مال او راکد بماند و به جریان نیفتد و او شروع کند به خوردن آن ، تا سرانجام تمام شود ، اصل مال باید محفوظ بماند و یتیم از در آمد آن ارتزاق کند.c
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 272 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ترجمة المیزان ج : 4، ص : 272
بعید نیست از آیه شریفه، ولایت ولى، نسبت به کلیه امور محجورین استفاده شود، به این معنا که بفهماند: خدا راضى نیست امور افراد سفیه و دیوانه و هر محجور دیگر با سایر مردم فرق داشته باشد بلکه بر جامعه اسلامی لازم است که امور سفیهان را به عهده بگیرد ، حال اگر از طبقات اولیا از قبیل پدر و یا جد کسی موجود باشد او باید بر امور محجور علیه سرپرستی و مباشرت کند و اگر کسی از آنان نبود حکومت شرعیه اسلامی باید این کار را انجام دهد.( و کسی را به عنوان ولایت بر امور محجور علیه بگمارد ) و اگر حکومت مسلمین شرعی نبود و طاغوت بر آنان حکومت کرد ، باید مؤمنین به انجام این کار دست یازند. تفصیل مساله در کتب فقه آمده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 272 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ثروت کره زمین متعلق به همه است
آن اصل ثابت که همواره باید رعایت شده و فروعش به وسیله آن اندازهگیرى شود، ، این است که اموال موجود در دنیا ، مال همه است و تنها به خاطر مصالح خاصه ( که سود آن نیز عاید همه میشود ، تا جائی که مزاحم حق جمیع نباشد) بعضی از آن مال به بعضی از افراد جامعه اختصاص مییابد ، و اما در جائی که مالکیت فردی و خصوصی به بعضی از آن مال، مزاحم با حق جمع باشد و حقوق جمع را ضایع سازد ، بدون تردید رعایت مصلحت جمع مقدم بر رعایت مصلحت فرد خواهد بود.
بسیاری از فروعات مهم ، از آن جمله : احکام مربوط به انفاق و قسمت عمدهای از احکام معاملات و ... بر این اصل اساسی مبتنی است ، خدای عز و جل این اصل اصیل را در مواردی از کتابش تایید نموده است ، از آن جمله فرموده :« خلق لکم ما فی الارض جمیعا» و ما مقداری از مطالب مربوط به این موضوع را در بحثی که پیرامون آیات انفاق در سوره بقره داشتیم بررسی نمودیم برای توضیح بیشتر بدانجا مراجعه شود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این مساله (که مالک حقیقى خداى تعالى است) حقیقتى است قرآنى، که بسیارى از احکام و قوانین مهم اسلامى مبتنى بر آن مىباشد و در حقیقت نسبت به قسمت عمدهاى از احکام اسلام، جنبه زیر بنا را دارد، خدای تعالی اموال را وسیله معاش و مایه قوام و بقای جامعه انسانی قرار داده و برای شخصی معین وقف نکرده است ، تا تغییر و تبدیل نپذیرد و نیز به کسی نبخشیده ، تا نتواند با قوانین دینیش دایره تصرفات آن شخص را محدود کند ، لیکن به خاطر مصالحی که ایجاب میکرده ، اجازه داده تا این نعمتی را که به مجموع بشر ارزانی داشته ، طبق مناسباتی چون وراثت ، حیازت ، تجارت ، و ... ( که خودش تشریع کرده ) به اشخاصی اختصاص پیدا کند ، اما به شرط اینکه تصرف کننده دارای عقل و بلوغ و شرایطی دیگر از این قبیل بوده باشد . (و اگر تصرف فرد با مصلحت جامعه سازگار نباشد مصلحت جامعه مقدم می باشد)
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 273 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قانون |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تامین هزینه های زندگی سفیه
مراد از رزق و کسوة ، همان غذائی است که انسان میخورد و جامهای است که میپوشد تا خود را بوسیله آن از سرما و گرما حفظ نماید لیکن لفظ رزق و کسوة در عرف قرآن همانند کلمه کسوة و نفقه است در زبان خود ما ، کنایه و یا مثل کنایهای است از مجموع هزینه زندگی و بودجهای که در بر آوردن حوائج مادی زندگی خرج میشود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بنابر این غیر از غذا و لباس سایر ما یحتاج آدمی از قبیل مسکن و دارو و امثال آن نیز رزق خواهد بود، همچنانکه کلمه : اکل - خوردن نیز دو معنا دارد ، یکی به حسب اصل لغت است که به معنای جویدن و فرو بردن طعام است ، و دیگری کنائی است که به معنای مطلق تصرفات است ، که در آیه شریفه : «فان طبن لکم عن شیء منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا ...» به همان معنای کنائی آمده .
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 273 و 274 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نحوه معاشرت با سفیهان
جمله: «و قولوا لهم قولا معروفا» جملهای است اخلاقی، که با رعایت آن امر ولایت اصلاح میشود براى اینکه افراد سفیه هر چند که محجور و ممنوع از تصرف در اموال خویشند، لیکن حیوان زبان بسته هم نیستند، که سخن خوب را از بد تشخیص ندهند بلکه انسانند و باید با آنان معامله انسان بشود و اولیایشان با ایشان همانطور سخن بگویند که با افراد معمولی انسان سخن میگویند، نه بطور ناشایست، و همچنین معاشرتشان با آنان معاشرت انسانی باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : از این جا روشن میشود که ممکن است جمله مورد بحث را به معنای لغویش یعنی سخن گفتن به تنهائی نگیریم ، بلکه به معنای کنائیش یعنی مطلق معاشرت گرفته و بگوئیم : معنایش این است که اولیای افراد سفیه ، باید با آنان از هر جهت معامله یک انسان را بکنند ، چه در سخن گفتن و چه در نشست و برخاست کردن ، همچنانکه در جمله :« و قولوا للناس حسنا» (البقره/83)گفتیم قول به معنای مطلق معاشرت است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 274 |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از بلوغ نکاح
ابتلا که مصدر فعل امر ابتلوا است ، به معنای امتحان است و مراد از بلوغ نکاح ، رسیدن فرد سفیه به سنین اوان ازدواج است، پس در حقیقت تعبیر از «رسیدن نکاح» مجازی است عقلی.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 274 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بلوغ |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سفیهان جه کسانی هستند؟
1-یونس بن یعقوب روایت آورده که گفت : من از امام صادق (علیهالسلام) در مورد آیه :« و لا تؤتوا السفهاء اموالکم» پرسیدم ، که منظور از سفها چه کسانی هستند ؟ فرمود : کسی که به او وثوق و اعتماد ندارید.
2-ابراهیم بن عبد الحمید روایت کرده که گفت : من از امام صادق (علیهالسلام) از معنای آیه : «و لا تؤتوا السفهاء اموالکم »سؤال نمودم فرمود : هر کسی که شراب بنوشد او نیز سفیه است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-این روایت را تفسیر عیاشى (ج 1 ص 220 ح 20) از یونس بن یعقوب روایت کرده است.
2-این روایت را تفسیر عیاشى (ج 1 ص 220 ح 20) از ابراهیم بن عبد الحمید روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 281 و 282 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عدم استیلای همسر و فرزند سفیه بر مال
امام باقر (علیهالسلام) در ذیل آیه مورد بحث فرموده اند: وقتی مردی تشخیص دهد که همسرش و یا فرزندش سفیه و فساد انگیز است ، نباید هیچیک از آنها را بر مال خودش مسلط کند ، چون خدای تعالی مال را وسیله قوام زندگی او قرار داده ، سپس فرمود : منظور از قوام زندگی ، معاش است ( تا آخر حدیث ).
علامه طباطبایی: روایات در این باب بسیار زیاد است و این روایات مؤید مطلب گذشته ما است که گفتیم سفاهت معنائی وسیع دارد و دارای مراتبی است مانند سفاهتی که باعث حجر و ممنوعیت از تصرف میشود ، و نیز سفاهت کودک قبل از رسیدن به حد رشد ، و مرتبه دیگرش سفاهت زنی است که هوسران است ، مرحله دیگرش سفاهت شارب الخمر ، و مرتبه دیگرش مطلق کسانی است که مورد اعتماد نباشند ، و بحسب اختلاف این مراحل و مصادیق معنای دادن مال به آنها و نیز معنای اضافه مال به ضمیر خطاب در «اموالکم »فرق میکند ، که تطبیق و اعتبار آن با خود خواننده محترم است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 282 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● پرهیز از سه خصلت مذموم
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: هر گاه برای شما حدیثی کردم و سخنی گفتم ، دلیل و شاهد قرآنی آنرا از من بپرسید ، آنگاه در بعضی از کلماتش فرمود : رسول خدا (ص) مردم را نهی کرد از قیل و قال و از فساد مال ، و کثرت سؤال ، شخصی پرسید : یا بن رسول الله همین سخن در کجای قرآن است ؟ فرمود : خدای عز و جل در باره قیل و قال فرموده :« لا خیر فی کثیر من نجویهم الا من امر بصدقة او معروف او اصلاح بین الناس»(النساء/114) و در باره فساد مال فرموده :« و لا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما» و در باره کثرت سؤال فرموده :« لا تسالوا عن اشیاء ان تبد لکم تسوءکم» (المائده 101).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان ج : 4، ص : 282 و 281 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : فساد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای خطاب در «و لا تؤتوا السفهاء اموالکم»
على بن ابى حمزه از امام صادق ع روایت آورده که گفت: از آنجناب از آیه : «و لا تؤتوا السفهاء اموالکم » پرسیدم ، فرمود : منظور از سفیهان ایتامند ، اموال آنان را در اختیارشان نگذارید تا وقتی که رشد را از آنان ببینید ، عرضه داشتم : پس چرا اموال ایتام را اموال خود ما خوانده و فرموده اموالتان را به سفیهان ندهید فرمود : خطاب به کسانی است که وارث ایتام باشند .
علامه طباطبایی: اینکه امام فرمودند در «اموالکم» خطاب به کسانی است که وارث یتیم باشند اشاره است به همان حقیقتی که قبلا ما به آن اشاره کردیم ، که اولا تمام اموال موجود در عالم هستی از آن جامعه بشری است و در مرحله دوم ملک اشخاص میشود و به مصالح خصوصی تعلق میگیرد ، و اصولا اشتراک جامعه در مال ، باعث شده است که از این به آن منتقل گردد .
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را تفسیر عیاشى (ج 1 ص 220 ح 23) از على بن ابى حمزه روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج4، ص: 282 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سفها -
سميه حدادي
منبع : تفسیر نور |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : سمیه حدادی |
1)
ابراهیمی (داور) : قالب این نکته باید روایی باشد.
لطفا در نکات روایی منبع را هم ذکر کنید تا اگر فردی خواست به منبع مراجعه کند، بتواند.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سفیه کیست ؟ -
مرضيه السادات قاسمپور
به دنبال بحثى که در آیات پیش درباره یتیمان گذشت ، آیات فوق آن را تکمیل مى کند. نخست مى فرماید: ((اموال و ثروتهاى خود را به دست افراد سفیه نسپارید و بگذارید در مسائل اقتصادى رشد پیدا کنند تا اموال شما در معرض مخاطره و تلف قرار نگیرد)) (و لا تؤ توا السفهاء اموالکم ). ((راغب )) در کتاب مفردات مى گوید: سفه (بر وزن تبه ) در اصل یک نوع کم وزنى و سبکى بدن است بطورى که به هنگام راه رفتن تعادل حفظ نشود، و به - همین جهت به افسار که ناموزون است و دائما در حال حرکت است ((سفیه )) گفته مى شود، و سپس به همین تناسب در افرادى که رشد فکرى ندارند بکار رفته است خواه سبکى عقل آنها در امور مادى باشد یا در امور معنوى . ولى روشن است که منظور از سفاهت در آیه فوق عدم رشد کافى در خصوص امور مالى است به طورى که شخص نتواند سرپرستى اموال خود را به عهده گیرد، و در مبادلات مالى منافع خود را تاءمین نماید، و به اصطلاح کلاه سرش برود، شاهد بر این سخن آیه دوم است که مى گوید: ((فان آنستم منهم رشدا فادفعوا الیهم اموالهم ؛ اگر آنها را رشید یافتید اموالشان را به دست آنها بسپارید. بنابراین آیه فوق با اینکه درباره یتیمان بحث مى کند، یک حکم کلى و عمومى براى همه موارد در بر دارد، که انسان نباید در هیچ حال و در هیچ اموالى که تحت سرپرستى او است و یا زندگى او به نوعى به آن بستگى دارد به دست افراد کم عقل و غیر رشید بسپارد، و در این موضوع فرقى در میان اموال عمومى (اموال حکومت اسلامى ) نیست .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خرد- عقل |
گوینده : مرضیه السادات قاسمپور |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خصلتهای مذموم -
ابراهيم چراغي
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: هر گاه برای شما حدیثی کردم و سخنی گفتم ، دلیل و شاهد قرآنی آنرا از من بپرسید ، آنگاه در بعضی از کلماتش فرمود : رسول خدا (ص) مردم را نهی کرد از قیل و قال و از فساد مال ، و کثرت سؤال ، شخصی پرسید : یا بن رسول الله همین سخن در کجای قرآن است ؟ فرمود : خدای عز و جل در باره قیل و قال فرموده :« لا خیر فی کثیر من نجویهم الا من امر بصدقة او معروف او اصلاح بین الناس»(النساء/114) و در باره فساد مال فرموده :« و لا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما» و در باره کثرت سؤال فرموده :« لا تسالوا عن اشیاء ان تبد لکم تسوءکم» (المائده 101).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمة المیزان |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اخلاق بد |
گوینده : ابراهیم چراغی |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● افراد شرابخوار و فاسق -
مسعود ورزيده
در روایات، افراد شرابخوار و فاسق، سفیه خوانده شدهاند. «1» پس اموال عمومى نباید در دست چنین افرادى قرار گیرد، زیرا مال، قوام جامعه است و سپردن هرگونه مقام و مسئولیتِ مالى به این افراد، خیانت به جامعه است. امام صادق علیه السلام به شخصى فرمودند: مال خود را حفظ کن، چون مال موجب قوام دین تو است. و آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند. وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً ... «2»
امام باقر علیه السلام دربارهى معناى «السُّفَهاءَ» فرمودند: مقصود کسى است که به او اطمینان ندارى. «3»
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سفیه |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.