از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  اولی‌الامر نمی تواند چیزی را تشریع کند
اولی‌الامر هر طایفه‏ای که باشند، بهره‏ای از وحی ندارند، و کار آنان تنها صادر نمودن آرایی است که به نظرشان صحیح مى‏رسد، و اطاعت آنان در آن آراء و در اقوالشان بر مردم واجب است. پس اولى الامر اختیارى در تشریع شرایع و یا نسخ آن‏ ندارند، و تنها امتیازى که با سایرین دارند این است که حکم خدا و رسول یعنى کتاب و سنت به آنان سپرده شده‏ است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 618 تا 620 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : سلام علیکم
اولی الامر در این آیه ، باید معصوم باشد . چرا ؟ چون خدای برایاطاعت او ، قید و محدویتی را قرار نداده است و اطاعتش مانند اطاعت رسول خدا صلی الله علبه و آله می باشد .
و اولی الامر با این خصوصیت ، گرچه دین جدید نمی آورد اما غیر از بیان کتاب و سنت ، خودش هم دارای فرمان است .مثلا در مسائل و حوادث اجتماعی و ... حق فرمانروایی و فرماندهی دارد . با تشکر
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مراد از امر در «اولی‌الامر»
منظور از کلمه امر در عنوان «اولی الأمر» چیست؟ منظور از آن، آن شان و آن کارهایی است که با دین مؤمنین مخاطب به این خطاب، و یا به دنیای آنان ارتباط دارد، و مستقیم و غیر مستقیم به آن برگشت می‏کند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 623 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  منظور از قید «منکم» در آیه
کلمه اولی الامر در این آیه مقید شده به قید «منکم»، و ظاهر این قید این است که ظرفی باشد به اصطلاح مستقر ، یعنی عامل آن از افعال عموم باشد نظیر ( بودن و امثال آن )و معنایش این باشد که اطاعت کنید اولی الأمری را که از خودتان باشد، چنانکه در آیات زیر و نیز در دعایی که از حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) نقل کرده می‏فرماید : «ربنا و ابعث فیهم رسولا منهم» ، و نیز در باره رسولان الهی فرموده : «رسلا منکم یقصون علیکم آیاتی » به این شکل آمده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 623 و 624 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر ، اهل بیت (علیهم السلام) هستند
معناى کلمه «اولی الامر» از نظر مصادیقى که دارد چیست؟ آیا با این که این کلمه اسم جمع است، منظور دسته دسته‏هایى هستند که هر دسته‏اى به عنوان اهل حل و عقد در هر عصرى امور مسلمین را اداره مى‏کنند، و یا منظور فرد فرد معصومینند، که یکى پس از دیگرى زمام امور مسلمین را به دست مى‏گیرند،؟ آنچه در بدو نظر احتمالش به ذهن مى‏رسد این است که منظور فرد فرد معصومین‏اند که اطاعتشان بر خلق واجب شده، و یکى پس از دیگرى زمام امور را به دست گرفتند و وجوب اطاعتشان بر مردم را تنها از نظر لفظ به جمع آنان نسبت داده در حقیقت معناى جامعى از معصومین در نظر گرفته و لفظ «اولى الأمر» را در آن استعمال کرده همان طور که خود ما نیز در گفتگوهاى خود مى‏گوییم: (نمازهایت را بخوان) و (بزرگانت را اطاعت کن) و (گوش به فرمان بزرگان قومت باش)، با این که هر وقت انسان نماز بخواند یک نماز مى‏خواند نه همه نمازها را و همچنین اطاعت از بزرگان قوم، و گوش دادن به سخنان بزرگتر خود.
پس منظور از اولی الامر افرادی از امتند که در گفتار - و کردارشان - معصومند ، و به راستی اطاعتشان واجب است ، - به عین همان معنایی که اطاعت خدا و رسولش واجب است ، و چون ما قدرت تشخیص و پیدا کردن این افراد را نداریم - بناچار محتاج می‏شویم به این که خود خدای تعالی در کتاب مجیدش و یا به زبان رسول گرامیش این افراد را معرفی کند ، و به نام آنان تصریح نماید ، قهرا آیه شریفه با کسانی منطبق می‏شود که رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در روایاتی که از طرق ائمه اهل بیت ( علیهم السلام ) تصریح به نام آنان کرده ، و فرموده اولی الامر اینان هستند .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 624 تا 636 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  پاسخ به اشکال‌هایی که به «اولی الامر» بودن اهل بیت(علیهم السلام) کرده اند
پنج اشکالی که به «اولی الامر» بودن اهل بیت(علیهم السلام) کرده اند:
1-اولی الامر بودن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) احتیاج به معرفی صریح از ناحیه خدای تعالی و پیامبر گرامی او دارد، و اگر چنین معرفی‏ای صورت گرفته بود، امت اسلام که سهل است، حتی دو نفر هم بعد از رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در باره آنان اختلاف نمی‏کردند.
2-اطاعت اولى الامر کردن منوط بر این است که مردم آنان را بشناسند چون اگر نشناسند تکلیف مردم به اطاعت از آنان تکلیف به ما لا یطاق است، وقتى مشروط به این شرط شد، آیه شریفه آن شرط را دفع مى‏کند، چون آیه مطلق است.
3-ما در این عصرى که زندگى مى‏کنیم دسترسى به امام معصوم و دریافت علم دین از او نداریم، و همین خود دلیل است بر این که آن کسى که خدا اطاعتش را بر امت واجب کرده امام معصوم نیست، چون امت به چنین امامى دسترسى ندارد.
4-خداى تعالى در همین آیه مورد بحث مى‏فرماید: «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ ...»، و اگر مراد از اولى الامر امام معصوم بود، باید مى‏فرمود: "فان تنازعتم فى شى‏ء فردوه ... الى الامام".
5-آنها که قائل به امام معصومند، مى‏گویند: فایده امام معصوم و پیروى از او این است که در زیر سایه او از ظلمت تفرقه و نزاع و دشمنى و خلاف نجات یافته به وحدت کلمه و اتفاق و برادرى برسند، در حالى که آیه شریفه فرض به پا شدن تنازع را در بود اولى الامر کرده، و فرموده اگر نزاعى بین شما رخ داد به اولى الامر مراجعه کنید، پس اولى الامر معصوم هم نمى‏تواند وحدت کلمه بیاورد، پس بنا بر این امامیه که مى‏گویند اولى الامر باید معصوم باشد چه فایده زایدى در وجود امام معصوم مى‏بینند؟.
پاسخ به این اشکال‌ها در توضیحات بیان شده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 636 تا 640 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر حق تصرف در احکام دینی را ندارد
کلمه «شیء» هر چند عمومیت دارد همه احکام و دستورات خدا و رسول و اولى الامر را شامل مى‏شود، هر چه مى‏خواهد باشد و لیکن جمله بعد که مى‏فرماید: (پس آن را به خدا و رسول برگردانید)، به ما مى‏فهماند که مراد از کلمه شى‏ء مورد تنازع، چیزى است که اولى الامر درباره آن استقلال ندارد و نمى‏تواند در آن به رأى خود استبداد کند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 640 و 641 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رجوع به خدا و رسول و اولی الامر در اختلاف‌ها
امام ابو جعفر (علیه‏السلام) آیه شریفه :« اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» را قرائت کرد، و به جای جمله «فان تنازعتم فی شی‏ء» فرمودند : فان خفتم تنازعا فی الامر فارجعوه الی الله تا آخر ، یعنی پس اگر ترسیدید در امری تنازع کنید، بیان آن امر را به خدا و رسول و اولی الامر ارجاع دهید.
آنگاه اضافه کردند چطور ممکن است خدای تعالی از یک سو امر به اطاعت از خدا و رسول او و از اولی الامر بکند ، و از سوی دیگر در خود اولی الامر تنازع را فرض کند، و امر به اطاعت از اولی الامر بکند که خودشان در دین خدا تنازع می‏کنند ، پس روی سخن در این آیه به مارقین یعنی منکرین ولایت آسمانی ائمه اهل بیت (علیهم السلام ) است ، به آنان است که می‏فرماید خدا و رسول را اطاعت کنید، (و در اطاعت اولی الامری که برای شما معین کرده‏اند نافرمانیشان مکنید).

علامه طباطبایی: ممکن است کسی از این روایت و مخصوصا از جمله‏ای که قرائت کردند چنین بفهمد که امام خواسته است بفرماید : آیه شریفه این طور که من می‏خوانم نازل شده ، و لیکن این توهمی است باطل ، چون روایت بیش از این دلالت ندارد که امام آیه شریفه را به آن چند کلمه اضافی تفسیر کرده‏اند ، و خواسته است بیان کنند که مراد از آیه چیست ؟ و ما در بیان سابق خود این دلالت را توضیح دادیم .
دلیل بر این معنا اختلافی است که در عبارات روایات دیده می‏شود ، مثلا در روایتی که قمی به سند خود از جریر از امام صادق (علیه‏السلام) نقل کرده آمده : ) این آیه این طور نازل شده : فان تنازعتم فی شی‏ء فارجعوه الی الله و الی الرسول و الی اولی الامر منکم(تفسیر قمى ج 1 ص 141).

و در روایتى که عیاشى آن را از برید بن معاویه از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده (که همان روایت کافى است که در بالا نقل شد) آمده: سپس به مردم فرمود: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» (و مؤمنین تا روز قیامت را یک جا مورد خطاب قرار داد که)، «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»، و منظورش از اولى الامر تنها ما بودیم، فان خفتم تنازعا فى‏ الامر فارجعوا الى اللَّه و الى الرسول و اولى الامر منکم و این چنین نازل شده است، و چگونه مردم را امر مى‏کند به اطاعت از اولى الامر و آن گاه تجویز مى‏کند براى خود اولى الامر این که با یکدیگر تنازع کنند، پس این خطاب به مامورین اولى الامر است، یعنى به مردمى که باید امر اولى الامر را اطاعت کنند، خطاب به آنان است که مى‏فرماید: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 656 و 657 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اقوالى از قدماى مفسرین‏ که اولی الامر را اهل بیت(علیهم السلام) نمی‌دانند
این اقوالى سه نظریه است، اول این که: اولى الامر خلفایند، دوم این که: امراى ارتشند، سوم این که: مراد از آن علمایند و نظریه‏اى که از ضحاک نقل شده این است که گفته است اولى الامر همه اصحاب رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) هستند، برگشتش به قول سوم است، چون عبارتى که از ضحاک نقل شده چنین است: مراد از اولى الامر، اصحاب رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) اند، که داعیان اسلام و راویان احادیثند، و ظاهر این عبارت این است که مى‏خواهد بگوید علت این که گفتم اولى الامر اصحابند، این است که اصحاب علم دارند، پس برگشت قول ضحاک به همان قول سوم است‏.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 659 و 660 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  دو شأن تشریع و ولایت پیامبر اکرم(ص)
رسول اکرم(ص) دو جنبه دارد ، یکی جنبه تشریع ، و دوم احکام و آرای آن جناب به مقتضای ولایتی که بر مردم داشتند و زمام حکومت و قضا را در دست داشتند صادر مى‏کردند، پس بر مردم واجب است که رسول را در دو ناحیه اطاعت کنند، یکی ناحیه احکامی که به وسیله وحی بیان می‏کند ، و دیگر احکامی که خودش به عنوان نظریه و رأی صادر می‏نماید . و تکرار کلمه «اطیعوا» در آیه نیز بر این معنا دلالت دارد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 617 و 618 قالب : تفسیری موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولواالامر باید معصوم باشد
جای تردید نیست در اینکه این اطاعت که در آیه: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول ...» آمده، اطاعتی است مطلق، و به هیچ قید و شرطی مقید و مشروط نشده ، و این خود دلیل است بر این که رسول امر به چیزی و نهی از چیزی نمی‏کند، که مخالف با حکم خدا در آن چیز باشد، و گرنه واجب کردن خدا اطاعت خودش و اطاعت رسول را تناقضی از ناحیه خدای تعالی می‏شد، و موافقت تمامی اوامر و نواهی رسول با اوامر و نواهی خدای تعالی جز با عصمت رسول تصور ندارد، و محقق نمی‏شود این سخن عینا در اولی الامر نیز جریان می‏یابد، چیزی که هست نیروی عصمت در رسول از آنجا که حجت‏هایی از جهت عقل و نقل بر آن اقامه شده فی حد نفسه و بدون در نظر گرفتن این آیه امری مسلم است و ظاهرا در اولی الامر این طور نیست و ممکن است کسی توهم کند که اولی الامری که نامشان در این آیه آمده لازم نیست معصوم باشند، و معنای آیه شریفه بدون عصمت اولی الأمر هم درست می‏شود.
آیه شریفه بین رسول و اولی الامر را جمع کرده، و برای هر دو یک اطاعت را ذکر نموده و فرمود: «و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»، با این که در مورد رسول حتی احتمال این نیز نمی‏رود که امر به معصیت کند و یا گاهی در خصوص حکمی دچار اشتباه و غلط گردد، اگر در مورد اولی الامر این احتمال برود به هیچ وجه نباید برای جلوگیری از این احتمال قیدی نیاورد، پس ما همین که می‏بینیم در مورد آنان نیز قیدی نیاورده، چاره‏ای جز این نداریم که بگوییم آیه شریفه از هر قیدی مطلق است، و لازمه مطلق بودنش همین است که بگوییم همان عصمتی که در مورد رسول مسلم گرفته شد، در مورد اولی الامر نیز اعتبار شده باشد، و خلاصه کلام منظور از اولی الامر، آن افراد معینی هستند که مانند رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) دارای عصمتند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 620 تا 623 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مراد از «تنازع»، تنازع مؤمنین در بین خودشان است
از این که در جمله «فان تنازعتم فی شی‏ء فردوه الی الله و الرسول ... » خطاب را متوجه مؤمنین کرده کشف می‏کند از این که مراد از تنازع هم، تنازع مؤمنین در بین خودشان است ، نه تنازعی که فرضا بین آنها و اولی الامر اتفاق بیفتد، و یا بین خود اولی الامر رخ دهد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 640 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مومنین گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مراجعه مومنین به خدا و رسول در صورت تنازع
جمله «اطیعوا الله ... » از آنجایی که اطاعت کردن خدا و رسول را واجب می‏کند ، از آن فهمیده می‏شود که منظور اطاعت در مواد دینی است، که متکفل رفع همه اختلافهایی است که ممکن است در دین خدا پیدا بشود. و نیز بر آورنده هر حاجتی است که ممکن است پیش بیاید، دیگر موردی باقی نمی‏ماند که مردم در آن مورد به غیر خدا و رسول او مراجعه کنند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 640 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مومنین گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عدم مراجعه منافق به خدا و رسول
جمله «ان کنتم تؤمنون بالله ...» تشدید و تاکید همان حکمى است که جمله قبل بیان کرد، و اشاره است به این که مخالفت این دستور از فسادی که در مرحله ایمان باشد ناشی می‏گردد، معلوم مى‏شود این دستور ارتباط مستقیم با ایمان دارد، و مخالفت آن کشف مى‏کند از این که شخص مخالف اگر تظاهر به صفات ایمان به خدا و رسولش مى‏کند، براى این است که کفر باطنى خود را بپوشاند، و این همان نفاق است که آیات بعدى بر آن دلالت دارد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 641 قالب : تفسیری موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ارجاع حکم به خدا و رسول ناشی از مصلحت واقعی
جمله «ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا» یعنى بر گرداندن حکمى که در آن تنازع دارید، به خدا و رسول او بهتر است، و یا (اطاعت خدا و رسول و اولى الامر بهتر است) و کلمه تاویل در اینجا به معنای مصلحت واقعی است، که حکم مورد بحث از آن منشا می‏گیرد، و سپس مترتب بر عمل می‏شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 641 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مومنین گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر، اهل بیت (علیهم السلام) هستند
جابر بن عبد الله انصاری گفت: وقتی خدای عز و جل آیه شریفه: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» را بر پیامبر گرامیش محمد (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) نازل کرد، من به آن جناب عرضه داشتم: یا رسول الله خدا و رسولش را شناختیم، اولی الأمر کیست؟ که خدای تعالی طاعت آنان کردن را دو شادوش طاعت تو قرار داده؟ فرمود: ای جابر آنان جانشینان منند، و امامان مسلمین بعد از منند، که اولشان علی بن ابیطالب و سپس حسن و آنگاه حسین و بعد از او علی بن الحسین و آنگاه محمد بن علی است، که در تورات معروف به باقر است، و تو به زودی او را درک خواهی کرد، چون او را دیدار کردی و از طرف من سلامش برسان، و سپس صادق جعفر بن محمد، و بعد از او موسی بن جعفر، و آنگاه علی بن موسی، و بعد از وی محمد بن علی، و سپس علی بن محمد و آنگاه حسن بن علی، و در آخر، هم نام من محمد است، که هم نامش نام من است، و هم کنیه‏اش کنیه من است، او حجت خدا است بر روی زمین، و بقیة الله و یادگار الهی است در بین بندگان خدا، او پسر حسن بن علی است، او است آن کسی که خدای تعالی نام خودش را به دست او در سراسر جهان یعنی همه بلاد مشرقش و مغربش می‏گستراند، و او است که از شیعیان و اولیایش غیبت می‏کند، غیبتی که - بسیاری از آنان از اعتقاد به امامت او بر می‏گردند - و تنها کسی بر اعتقاد به امامت او استوار می‏ماند که خدای تعالی دلش را برای ایمان آزموده باشد.
جابر اضافه می‏کند عرضه داشتم: یا رسول الله آیا در حال غیبتش سودی به حال شیعیانش خواهد داشت؟ فرمود: آری به آن خدایی که مرا به نبوت مبعوث فرمود شیعیانش به نور او روشن می‏شوند، و در غیبتش از ولایت او بهره می‏گیرند، همان طور که مردم از خورشید بهره‏مند می‏شوند هر چند که در پس ابرها باشد! ای جابر این از اسرار نهفته خدا است از اسراری است که در خزینه علم خدا پنهان است، تو نیز آن را از غیر اهلش پنهان بدار، و جز نزد اهلش فاش مساز.

علامه طباطبایی: و نیز در همان کتاب از نعمانی نقل کرده که او به سند خود از سلیم بن قیس هلالی از علی (علیه‏السلام) حدیثی به همین معنا روایت کرده است(تفسیر برهان ج 1 ص 383 حدیث 13)، علی بن ابراهیم نیز آن را به سند خود از سلیم از آن جناب نقل کرده (تفسیر قمى ج 1) و در این میان از طرق شیعه و سنی روایات دیگری نیز هست، و در آن روایات امامت یک یک ائمه با اسامیشان ذکر شده، اگر خواننده عزیز بخواهد به همه آن روایات واقف گردد، باید به کتاب ینابیع الموده(جزء 3 ص 99- 103)، و کتاب غایة المرام بحرانی و غیر این دو مراجعه نماید.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 653 و 654 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر، اوصیای رسول خدایند
در تفسیر عیاشی از جابر جعفی روایت آمده، که گفت : من از ابا جعفر امام باقر (علیه‏السلام) از آیه: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» پرسیدم ، فرمود : اولی الامر اوصیای رسول خدایند.

علامه طباطبایی: و در تفسیر عیاشی از عمرو بن سعد از ابی الحسن (علیه‏السلام) حدیثی مثل این آمده، و در آن چنین آمده: اولی الامر علی بن ابیطالب و اوصیای بعد از اویند(تفسیر عیاشى ج 1 ص 253 حدیث 176).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 654 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر، امامان از اهل بیت رسول الله (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) اند
از ابن شهر آشوب روایت شده که گفت: حسن بن صالح از امام صادق (علیه‏السلام) از این آیه پرسید فرمود : منظور امامان از اهل بیت رسول الله (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) است.

علامه طباطبایی: نظیر این حدیث را صدوق از ابی بصیر از امام باقر (علیه‏السلام) نقل کرده، و در آن آمده که امام فرمود: امامان از فرزندان علی و فاطمه هستند که تا روز قیامت خواهند بود.(کمال الدین ج 1 ص 222 حدیث 8)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 654 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اگر خصم حق را نپذیرفت، مباهله کنید
ابی مسروق از امام صادق (علیه‏السلام) روایت کرده که گفت: من به آن جناب عرض کردم : ما وقتی با اهل کلام یعنی علمایی که پیرامون مذاهب بحث می‏کنند بحث می‏کنیم گفتار خدای عز و جل که فرموده: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» را به رخ آنان می‏کشیم ، ولی آنان می‏گویند این آیه شریفه در باره عموم مؤمنین نازل شده، می‏فرماید اولی الامر را که از عموم مؤمنین هستند اطاعت کنید. ما برای اثبات حقانیت مذهب خود علیه آنان به آیه شریفه: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی »(الشوری/23) استدلال می‏کنیم در جواب می‏گویند منظور از قربی نیز قربای مسلمین است، آنگاه اضافه می‏کند هر چه از این قبیل ادله به خاطرم بود برای امام (علیه‏السلام) نقل کردم (و گفتم که مخالفین ما در پاسخ از آن دلیل چه می‏گویند و از آن دیگری چه می‏گویند) امام (علیه‏السلام) به من فرمود: هر جا که چنین دیدی یعنی فهمیدی که خصم نمی‏خواهد حق را قبول کند، به آنان پیشنهاد مباهله کن، عرضه داشتم : چگونه مباهله کنم؟ فرمود : سه روز به اصلاح نفس خود بپرداز، و آن را پاک کن، و فرمود روزه بگیر، و غسل کن، و تو و او از شهر خارج شده به طرف کوهها بروید آنگاه انگشتان دست راست خود را در انگشتان دست او فرو ببر، و برای این که نسبت به او به انصاف رفتار کرده باشی تو نخست آغاز کن و بگو: بار الها ای پروردگار آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفت ، ای پروردگار عالم غیب و شهادت ، ای پروردگار رحمان و رحیم ، اگر چنانچه ابو مسروق - یعنی راوی که امام به او تعلیم می‏دهد - حقی را انکار و باطلی را ادعا کرده حسبانی از آسمان و عذابی الیم بر او نازل فرما ، آنگاه نفرین را بر او برگردان و بگو: و اگر او حقی را انکار و باطلی را ادعا کرده حسبانی از آسمان و عذابی الیم بر او نازل فرما.
امام (علیه‏السلام) سپس به من فرمود: اگر این طور مباهله کنی چیزی نخواهد گذشت که عذاب الیم را در او مشاهده کنی، چون به خدا سوگند تاکنون کسی را نیافته‏ام که دعوت مرا به مباهله پذیرفته باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 654 و 655 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر، علی و ائمه (علیهم السلام) هستند
امام ابی جعفر (علیه‏السلام) در تفسیر آیه: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» فرمود : این آیه درباره علی و نیز درباره ائمه نازل شده، که خدای تعالی آنان را در جای انبیا - جانشین آنان - قرار داده، با این تفاوت که آنان نه چیزی را حلال می‏کنند، و نه چیزی را که حلال است تحریم می‏کنند.

علامه طباطبایی: این استثنا که در روایت آمده همان چیزی است که ما در ذیل بحثی که پیرامون آیه داشتیم خاطر نشان ساخته ، گفتیم : تشریع جز به دست خدا و رسول او نیست.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 655 و 656 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رسول خدا(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) بیان فرموده‌اند که اولی الامر، اهل بیت (علیهم السلام) هستند
ابی بصیر از امام باقر (علیه‏السلام) آمده که فرمود: آیه شریفه: « اطیعوا الله ...» در باره علی بن ابیطالب (علیه‏السلام) نازل شده، من عرضه داشتم: مردم می‏گویند اگر در باره علی (علیه‏السلام) نازل شده چرا نام علی و اهل‏بیتش در قرآن نیامده؟ امام ابو جعفر (علیه‏السلام) فرمود : به ایشان بگویید به همان دلیل که خدای تعالی نماز را در قرآن مجیدش واجب کرده ولی نامی از سه رکعت و چهار رکعت نبرد، تا آن که رسول خدا (ص) نماز را برای مردم تفسیر کرد و به همان دلیل که حج را واجب کرد، ولی نفرمود: هفت طواف کنید تا آن که رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) آن را تفسیر فرمود: و همچنین خدای تعالی آیه: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» را در باره علی و حسن و حسین (علیهم السلام) نازل کرد ولی نام آنانرا نبرد، این رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) بود که فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه هر کس که من به حکم و اطیعوا الرسول مولای اویم، علی به حکم اولی الامر منکم مولای او است، و نیز در باره همه اهل‏بیتش فرمود: اوصیکم بکتاب الله، و اهل بیتی انی سالت الله ان لا یفرق بینهما حتی یوردهما علی الحوض فاعطانی ذلک) من شما را وصیت می‏کنم به کتاب خدای تعالی و اهل‏بیتم، من از خدای تعالی خواسته‏ام بین آن دو را جدایی نیندازد، تا هر دو را کنار حوض ، به من وارد کند، و خدای تعالی این درخواستم را به من داد (و نیز فرمود : پس شما ای مسلمانان به اهل بیت من چیز یاد ندهید، که آنان اعلم از شمایند، اهل بیت من شما را تا قیامت از هیچ در هدایتی بیرون نمی‏کنند، و به هیچ در ضلالتی داخل نمی‏سازند و اگر رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) بیان نمی‏کرد که اولی الامر چه کسانی هستند قطعا آل عباس و آل عقیل و آل فلان ساکت نمی‏نشستند، و ادعای خلافت و اولی الامری می‏کردند، ولی چون خدای تعالی در کتابش نازل کرده بود، که «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا »(الأحزاب/33)همه می‏دانستند که منظور از اهل بیت علی و حسن و حسین و فاطمه (علیهم السلام) هستند، چون رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در خانه‏ام سلمه دست علی و فاطمه و حسن و حسین ( صلوات الله علیهم ) را گرفت و داخل کسائشان کرد، و ام سلمه عرضه داشت: آیا من از اهل تو نیستم؟ فرمود: تو عاقبت بخیری، ولی ثقل من و اهل من و اهل بیت من اینهایند(تا آخر حدیث).

علامه طباطبایی: در کافى به سند خود از ابى بصیر از آن جناب مثل این حدیث را با مختصر اختلافى در عبارت نقل کرده است (اصول کافى ج 1 ص 286 حدیث 1).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 657 و 658 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر همان جانشینان پیامبر(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) هستند
1-ابن شهر آشوب از تفسیر مجاهد روایت کرده که گفت: این آیه درباره امیر المؤمنین (علیه‏السلام) نازل شد، آن روزی که رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) آن جناب را جانشین خود در مدینه کرد به او عرضه داشت یا رسول الله آیا مرا جانشین خود بر زنان و کودکان می‏کنی؟ فرمود : یا امیر المؤمنین ! آیا راضی نیستی این که نسبت به من به منزله هارون باشی نسبت به موسی ، که به او گفت : «اخلفنی فی قومی و اصلح» (اعراف/142) (ای هارون جانشینی من کن در قومم ، و بین آنان اصلاح کن) جمله: «و اولی الامر منکم» هم از همین باب است.

2-مجاهد و او از ابانه فلکی روایت کرده که گفت: این آیه در روزی نازل شد که ابو بریده از علی (علیه‏السلام) نزد رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) شکایتی کرد، (تا آخر حدیث).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 658 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر کسانی هستند که خدای تعالی آنان را قرین خود و قرین پیغمبر خود قرار داده
علی بن ابیطالب روایت آمده در حدیثی فرمود: و اما نزدیک‏ترین حالتی که بنده خدا به خاطر آن به ضلالت نزدیک می‏شود ، این است که حجت خدای تبارک و تعالی و شاهد او بر بندگانش را نشناسد ، حجتی که خود خدای تعالی بندگانش را امر به طاعت او کرده ، و ولایت او را بر وی واجب نموده است .سلیم می‏گوید : من به امیر المؤمنین عرضه داشتم : اولی الامر و حجت‏های خدای را برایم توصیف کن ، فرمود : کسانی هستند که خدای تعالی آنان را قرین خود و قرین پیغمبر خود قرار داده، در باره آنان فرمود : «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» ، عرض کردم : خدای مرا فدای تو کند مطلب را برایم توضیح بده ، فرمود : آنان کسانی هستند که رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در چند جا و حتی در آخرین خطبه‏ای که بعد از آن خدای عز و جل او را به سوی خودش قبض روح می‏کرد ، فرمود : انی تارک فیکم امرین لن تضلوا بعدی ، ان تمسکتم بهما ، کتاب الله عز و جل و عترتی ، اهل بیتی ، فان اللطیف الخبیر قد عهد الی انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض کهاتین و من در میان شما دو چیز باقی می‏گذارم ، که اگر به آن دو تمسک کنید ، هرگز بعد از من گمراه نمی‏شوید ، یکی کتاب خدای عز و جل و دیگری عترت من اهل‏بیتم است زیرا خدای لطیف خبیر به من عهدی سپرده ، و آن این است که این دو از یکدیگر جدا نمی‏شوند ، تا کنار حوض بر من در آید ، در حالی که مثل این دو انگشت - و بین ابهام ( انگشت بزرگ - شست ( و سبابه‏اش جمع کرد - با هم باشند ، و سپس فرمود : نمی‏گویم مثل این دو انگشت - بعد بین انگشت میانه و سبابه‏اش جمع کرد ، و فرمود : پس به این دو تمسک بجویید ، و از اهل بیت من جلو نیفتید که گمراه خواهید شد.

علامه طباطبایی: و روایاتی که از ائمه اهل بیت (علیهم‏السلام) در این معانی وارد شده بسیار زیاد است ، و ما از هر صنف آن روایات تنها به ذکر نمونه‏ای اکتفا کردیم ، و کسانی که مایلند به همه آنها واقف شوند می‏توانند به جوامع حدیث مراجعه نمایند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 658 و 659 قالب : روایی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  علت عدم ارجاع - مهدي شريف رضويان
اگر بعد از اختلاف ارجاع را به اولی الامر ذکر نفرموده برای اینست که ایشان نمی توانند حکم جدیدی وضع نمایند فقط می توانند از حکم خدا و رسول پرده بردارند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : خلاصه تفاسیر-عباس پورسیف قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : مهدی شریف رضویان
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اطاعت مطلق یا مشروط - سيد علي بهبهاني
قرآن کریم اطاعت را گاهی مطلقا واجب می‌کند گاهی مقید و مشروط وقتی که می‌فرماید شما اطاعت کنید گاهی می‌فرماید از فلان مرجع شما اطاعت کنید بدون قید و شرط هیچ قیدی ذکر نمی‌کند گاهی می‌فرماید از فلان مرجع اطاعت کنید شرطی برای او ذکر می‌کند اطاعت محدود، مقید و مشروط اما آن اطاعتهای مطلق مثل اینکه فرمود از خدا اطاعت کنید در همه امور مطیع خدا باشید آیات فراوانی است که ما را به بندگی خدا دعوت می‌کند بدون قید و شرط نمی‌فرماید مطیع خدا باشید اگر برابر با فلان قانون بود یا اگر مطابق با عقلتان بود این‌چنین نیست فرمود آنچه که ثابت شده است از طرف خداست باید اطاعت کنید درباره اطاعت از پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آن‌هم به شرح ایضاً فرمود هرچه که ثابت شد از طرف رسول اکرم هست باید بی‌چون و چرا اطاعت کنید [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم قالب : تفسیری موضوع اصلی : احکام گوینده : آیت الله جوادی آملی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ولایت فقیه یا وکالت فقیه - سيد علي بهبهاني
خیلیها می‌خواهند این مسئله ولایت فقیه را که یک نور الهی است به صورت وکالت فقیه دربیاورند الآن بیش از ده سال است تلاش می‌شود که هر کسی را مردم قبول کردند هر که را مردم رأی دادند این می‌شود وکالت فقیه نه ولایت فقیه یعنی مردم می‌شوند اصل رأی خود را به کسی واگذار می‌کنند می‌گویند تو از طرف ما کار بکن این شخص شود فقیهی که وکیل مردم است ولایت فقیه که نیست ولایت فقیه معنایش آن است که همین اولوا الامری را که ذات اقدس الهی عصمت آنها را تثبیت کرد و اینها را مفترض الطاعة کرد اینها فرمودند در عصری که به ما دسترسی ندارید کسی که فقیه جامع الشرایط است ما آنها را نصب کرده‌ایم همان کاری را که وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) درباره مالک اشتر(رضوان الله علیه) کرد نصب خاص که مالک شده منصوب مالک وکیل علی است و ولیّ مصر امام راحل وکیل ولیّ عصر است و ولیّ مسلمین فرمود من این را نصب کردم شما قبول کنید مردم تولی می‌کنند یعنی ولایت او را می‌پذیرند نه توکیل بکنند به او سمت بدهند و این روایاتی که وارد شده است نگفت مردم حق رأی با شما است شما بروید انتخاب بکنید و شرایط منتخبتان این است به کسانی رأی بدهید که این امور را دارند «من کان من الفقهاء» کذا و کذا یا «من نظر فی حلالنا و حرامنا یا علماء الرحمان» کذا و کذا اگر این شرایط را داشتند شما به او رأی بدهید که با رأی شما او صاحب سمت بشود اگر این‌چنین باشد این می‌شود وکالت فقیه یعنی رأی مردم اصل است و این شخص منتخب مردم است ولی معصومین فرمودند که فقیه جامع الشرایط از طرف ما مأمور و منصوب است «فانی جعتله حاکما فانی جعلته» کذا وکذا شما این کسی را که ما نصب کرده‌ایم تولی کنید یعنی ولای او را بپذیرید این می‌شود قبول ولایت فقیه جامع الشرایط نه توکیل کنید که او بشود وکیل شما اکثری رأیی ندارند تا این رأی و نظر خود را به فقیه جامع الشرایط بدهند اکثری مسلمان‌اند می‌گویند هر چه را ائمه ما فرمودند ما اطاعت می‌کنیم اکثری متولیان‌اند یعنی ولایت پذیر‌ند نه موکلان و آن شرایط مهمی که برای ولایت فقیه است هرگز در وکالت عادی نیست لذا قابل عزل هم نیست بیایند او را معذور کنند مگر اینکه او به احد الامرین از کار بیفتد که می‌شود منعزل لذا در قانون اساسی هرگز سخن از عزل نیست چون اگر وکیل باشند جامعه و مردم می‌توانند او را عزل کنند سخن از انعزال است مثل یک مرجع تقلید یک مرجع تقلید را که کسی به او رأی نمی‌دهد که مرجع تقلید از نظر مرجعیت ولیّ مقلدین است نه وکیل مقلدین و اسلام کسی را که فقیه جامع الشرایط باشد به عنوان مرجعیت او را نصب کرده است مردم اگر پذیرفتند این مرجع بالقوه می‌شود مرجع بالفعل نپذیرفتند که یک فقیهی است در کار خود مشغول کار خود است مردم که مرجع تقلید را عزل نمی‌کنند مردم مرجعیت او را پذیرا هستند تولی دارند در حقیقت نه توکیل و اگر یک مرجع تقلیدی مثل بعضی از علمای ماضین(رضوان الله علیهم) که در اواخر عمر احتیاط کردند عمرشان به جایی رسید که دیگر حالا سهو نسیان پیدا کردند فرمودند به مقلدینشان که دیگر حالا یا احتیاط کنید یا از ما تقلید نکنید و مرجع دیگر مراجعه کنید اینها این انعزال است نه عزل [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم قالب : اعتقادی موضوع اصلی : ولایت فقیه گوینده : سید علی بهبهانی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولو الامر کیستند؟؟؟ - سيد علي بهبهاني
وقتی به قرآن کریم مراجعه بکنیم می‌بینیم قرآن کریم اولو الامر را معصومین(علیهم السلام) معرفی می‌کنند از بعضی از روایات اهل بیت(علیهم السلام) هم برمی‌آید که منظور اولو الامر معصومین است و آن این است که فرمودند اولو الامر را خدا در آیهٴ سورهٴ «مائده» مشخص کرد که فرمود: ﴿إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ﴾ آیهٴ 55 سورهٴ «مائده» ﴿إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ﴾ ولیّ شما خدا و پیامبر است و این گروه این گرچه درباره خصوص حضرت امیر(سلام الله علیه) نازل شده است اما به دو نکته بر سایر اهل بیت هم تطبیق شد یکی اینکه طبق ادله قطعی فرقی بین حضرت امیر و امامان یازده‌گانه دیگر نیست همه آنها یک حکم دارند نکته دوم آن است که خود این بزرگواران هم همین کار را کرده‌اند یعنی در حال رکوع نماز صدقه داده‌اند گرچه امیرالمؤمنین(علیه السلام) پیشگام بود و آیه درباره او نازل شد ولی ائمه دیگر هم این کار را کرده‌اند طبق این دو نکته در روایات ما آن طوری که مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) نقل کرد این آیهٴ 55 سورهٴ «مائده» را ائمه بر خودشان تطبیق کردند فرمودند ما این هستیم خب پس صغرای این قیاس در آیهٴ 55 مشخص شد کبرای قیاس در آیهٴ محلّ بحث سورهٴ «نساء» مشخص شد یعنی در آیه 55 سورهٴ «مائده» مشخص شد که اولو الامر اهل بیت‌اند در آیه محلّ بحث سوره «نساء» می‌فرماید اولو الامر مفترض الطاعه‌اند پس اهل بیت مفترض الطاعه است صغرا این است که اهل بیت اولو الامر‌اند کبرا این است که هر کسی که جزء اولو الامر باشد اطاعت او واجب است نتیجه اینکه اهل البیت مفترض الطاعه‌اند این استنباط را مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) در کافی در باب اینکه اهل بیت(علیهم السلام) ولات امر‌ند این حدیث را ذکر کرد که ائمه(علیهم السلام) به آیهٴ 55 سورهٴ «مائده» استدلال کردند که ما جزء اولو الامریم یعنی صغرای قیاس در آیهٴ 55 «مائده» بیان شد کبرا در همین آیه محلّ بحث سوره «نساء» در کافی دو باب است یکی اینکه اینها جزء ولات امر‌ند یعنی ولیّ به معنای زعیم جامعه رهبر کسی که اطاعت او در مسایل سیاسی اجتماعی و مانند آن واجب است باب دیگر ناظر به ولایت تکوینی آنها است که اینها ولات الامر‌ند و خزنه علم الهی‌اند که آن ناظر به ولایت تکوینی است لذا این دو سنخ روایات را مرحوم کلینی در کافی در دو باب نقل کرده یکی در اوایل کتاب الحجه یکی در اواخرش و مرحوم فیض(رضوان الله علیه) در وافی همه اینها را هم جمع‌آوری کرده [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم قالب : اعتقادی موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : آیت الله جوادی آملی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  چرا اسم حضرت علی و اهل بیت در قرآن نیامده اگر منظور از اولوا الامر اهل بیت‌اند چرا به صورت صریح در قرآن نیامده؟! - سيد علي بهبهاني
تفسیر نورالثقلین آمده این «بضعة من تلک النصوص» نه اینکه همه آن روایات باشد در جلد اول صفحه 502 حدیثی نقل می‌کند که ابن مسکان از ابی بصیر نقل می‌کند که من از وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) سؤال کردم ﴿أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اولوا الامر مِنْکُمْ﴾ درباره کیست؟ چون الله و رسول که مشخص است عمده اولوا الامر است «فقال(علیه السلام) نزلت فی علی‌بن‌ابی‌طالب و الحسن و الحسین»(علیهم السلام) ابی بصیر می‌گوید من به حضرت عرض کردم «ان الناس یقولون فما له لم یسم علی و اهل بیته(علیهم الصلات و علیهم السلام) فی کتابه» مردم می‌گویند چرا اسم حضرت علی و اهل بیت در قرآن نیامده اگر منظور از اولوا الامر اهل بیت‌اند چرا به صورت صریح در قرآن نیامده؟ مردم می‌گویند همین سؤالی که الآن در اذهان شریف بعضی از شما هست مردم می‌گویند چرا خدا اسم علی‌بن‌ابی‌طالب و اهل بیت(علیهم السلام) را صریحاً در قرآن ذکر نکرد آن‌گاه وجود مبارک امام صادق به ابی بصیر فرمود: «فقال قولوا لهم» به این مردم بگویید اینها که از شما سؤال می‌کنند به آنها بگویید «ان رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نزلت علیه الصلاة و لم یسم الله لهم ثلاث و لا اربع» خدا در قرآن نماز را واجب کرده است فرمود: ﴿أَقیمُوا الصَّلاةَ﴾ اما معلوم نکرد که نماز مغرب سه رکعت است نماز عشاء چهار رکعت است ظهرین چهار رکعت‌اند اینها را مشخص نکرد قبل از اینکه این روایت را به پایان برسانیم از این روایت یک مطلب اساسی روشن می‌شود و آن این است که اگر در بعضی از روایات دارد که ﴿یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ﴾ این «فی علیٍ» بود معلوم می‌شود این «فی علیٍ » تفسیر است نه نازل شده باشد که کلمه فی علی در قرآن آمده باشد خب اگر آن طوری که در بحر‌الفوائد مرحوم آشتیانی در حاشیه رسائل آمده یا آن طوری که مرحوم حاجی نوری(رضوان الله علیه) در فصل‌الخطاب ذکر می‌کند که مقدار زیادی از آیات در قرآن کریم بود و مربوط به اهل بیت بود و ـ معاذ الله ـ مردم برداشتند این دیگر سؤال قابل طرح نبود که سؤال رسمی باشد به وسیله ابی بصیر به امام صادق(علیه السلام) عرض کنند که چرا اسم اهل بیت در قرآن نیست خوب اگر رسمی بود اصلاً جا برای سؤال نبود که منتها معلوم می‌شود که آنچه که به عنوان «فی علیٍ» خوانده شده است این تفسیر است نه نازل شده که ـ معاذ الله ـ قرآن تحریف شده باشد در بحث صیانت قرآن از تحریف هم ملاحظه فرمودید قرآنی که الآن بشریت در خدمت آن قرآن و قرآن است این عین چیزی است که از لبان مطهر پیغمبر به ما رسیده است بدون یک کلمه کم بدون یک کلمه زیاد البته معنایش را عوض کردند تغییر دادند تفسیر به رأی کردند خب این تفسیر به رأی بوده است اما خود قرآن یک کلمه‌ای کم یا کلمه‌ای زیاد نشده است به هر تقدیر سؤال رسمی آن روز این بود که چرا نام مبارک اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن کریم نیست آن‌گاه حضرت می‌فرماید که به مردم بگو خداوند نماز را واجب کرده است ولی نفرمود مغرب سه رکعت است عشا ظهر و عصر چهار رکعت است به وسیله پیغمبر مشخص شد این یک نمونه «ولم یسم الله و لهم ثلاثً و لا اربعاً حتی کان رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هو الذی فصل ذلک لهم» نمونه دیگر «و نزل علیه الزکات و لم یسم لهم من اربعین درهماً درهمٌ» فرمود: ﴿وَ آتُوا الزَّکاةَ﴾ ولی مشخص نفرمود که زکات یک چهلم است چون خمس یک پنجم است زکات یک چهلم اگر کسی چهل درهم دارد یک درهم چهل دینار دارد یک دینار البته به آن نصاب خاص با آن شرایطش باید برسد فرمود زکات را در قرآن فرمود اما نصابش را مشخص نکرده است که از چهل دینار یک دینار است چهل درهم یک درهم است چقدر است «حتی کان رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هو الذی فصل ذلک لهم و نزل الحج فلم یقل لهم طوفوا اسبوعا» فرمود شما حج باید بکنید اگر مستطیع‌اید ﴿وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ﴾ اما طواف عبارت از هفت شوط است یا کمتر یا بیشتر این را نفرمود رسول خدا در سنت بیان کرد که طواف عبارت از اشواط سبعه است «حتی کان رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هو الذی فصل ذلک لهم و نزلت و یا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اولوا الامر مِنْکُمْ این نزلت فی علیٍ بل حسن و الحسین(علیهم السلام) فقال رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فی علیٍ من کنت مولاه فعلیٌ مولاه» خب شما چطور این نمازی که در تمام مدت عمر بر تمام انسانها واجب است این سؤال را نکردید که چرا خدا رکعات نماز را مشخص نکردند اصلاً پیغمبر برای تبیین است در قرآن فرمود: ﴿کتابٌ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ﴾ تو را من فرستادم به عنوان مبین و به عنوان مفسر خیلی از چیزها را من به تو می‌گویم که تو به مردم بگویی آن خطوط کلی را من در قرآن می‌گویم که قرآن به منزله قانون اساسی است تعیین حدود این قانون اساسی به وسیله وحی به تو القا می‌شود تو آنچه را که از وحی دریافت کردی به مردم بیان می‌کنی و اصولاً اصل کیفیت نماز را پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در معراج یاد گرفته است که نماز صبح دو رکعت است ظهر چهار رکعت است عصر چهار رکعت است مغرب سه رکعت است عشا چهار رکعت است و اینها را هم خوانده در آنجا «فقال رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فی علیٍ من کنت مولاه فعلیٌ مولاه و قال اوصیکم بکتاب الله عزو جل و اهل بیتی فانی سئلت الله عزو جل ان لا یفلق بینهما حتی یوردهما علی الحوض فاعطانی ذلک» من از خدا خواستم که بین قرآن و اهل بیت جدایی نیاندازد و خدا این خواسته مرا اجابت کرد اینها تا کنار حوض کوثر با من هستند این تا کنار حوض کوثر با من هستند معنایش این نیست که دیگر رها می‌شوند نه اینها برای آن است که تشنگان را به مقصود برسانند به مقصود که رساندند دیگر سخن از این نیست که هر دو را متمسک باشید برای اینکه اینها به هدف رسیدند از آن به بعد وحدت اینها ظهور می‌کند آنجا که آدم رسید معلوم می‌شود هر دو یک واقعیت‌اند که در آنجا ظهور کردند نه اینکه از آن به بعد متفرق می‌شوند اینها برای آن است که قافله را به مقصد برسانند و مقصد هم حوض کوثر است بعد کسی به حوض کوثر رسید مستقیماً به بهشت ارتباط دارد [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم قالب : اعتقادی موضوع اصلی : اهل بیت (علیهم السلام) گوینده : آیت الله جوادی آملی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  پیامبر (ص)، داراى منصب حکومت و ولایت - فاطمه نصيري خليلي
اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول

تکرار کلمه «اطیعوا» دلالت بر این دارد که مراد از اوامر رسول خدا (ص)، آن اوامرى نیست که از طریق وحى خداوند ابلاغ شده، بلکه دستوراتى است که از ناحیه رسول خدا صادر مى شده که همان اوامر حکومتى و ولایتى آن حضرت است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  وجوب اطاعت از ولىّ خدا - فاطمه نصيري خليلي
وجوب اطاعت از ولىّ خدا، در صورتى است که در چارچوب اصول مشخص شده از جانب خدا و رسول عمل کند:
اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم
چون اطاعت از اولواالامر در کنار اطاعت خدا و رسول قرار گرفته، نمى تواند شامل دستوراتى شود که در تضاد با اوامر خداو رسول است ; زیرا اطاعت از چنین فرامینى ملازم با اطاعت نکردن از خدا و رسولش مى باشد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  قرآن و سنت، حاوى قانون براى حلّ و فصل کلیّه اختلافات و کشمکشها - فاطمه نصيري خليلي
فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول

لازمه مرجعیّت قرآن و سنّت در تمام امور مورد نزاع، که از کلمه «فى شىء» به دست مى آید، این است که نسبت به همه چیز، راه حل و فصل و قانون مناسب داشته باشد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نشانه ایمان واقعى به خدا و روز قیامت - فاطمه نصيري خليلي
اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر، نشانه ایمان واقعى به خدا و روز قیامت است:

اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر ... ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر
بنابر اینکه جمله «ان کنتم»، شرط براى جمله «اطیعوا اللّه» نیز باشد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ایمان به قیامت، از اصول مهم اعتقادى اسلام - فاطمه نصيري خليلي
ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر
یادکردن ایمان به قیامت در کنار ایمان به خداوند، دلالت بر اهمیّت آن دارد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ایدئولوژى اسلام، برخاسته از جهان بینى آن است. - فاطمه نصيري خليلي
اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول ... ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر

اطاعت از اوامر خداوند و رسول (ص)، که برنامه عملى اسلام است، مترتب بر ایمان به خدا و قیامت، که از عناصر جهان بینى اسلام است، شده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : اعتقادی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرجع اصلى حلّ اختلافات - فاطمه نصيري خليلي
محکمات آیات قرآن و سنّت رسول خدا (ص)، مرجع اصلى حلّ اختلافات

فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول

على (ع) در عهدنامه مالک اشتر، در توضیح آیه فوق فرمود: فالردّ الى اللّه الاخذ بمحکم کتابه و الردّ الى الرّسول الاخذ بسنّته الجامعة غیر المفرّقة.(نهج البلاغه، نامه 53 (عهدنامه مالک اشتر) ; نورالثقلین، ج 1، ص 506، ح 355 ; بحارالانوار، ج 2، ص 244، ح 48 ; نهج البلاغه، خطبه 125.) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : روایی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  چرا اطیعوا تکرار شده؟ - فاطمه نصيري خليلي
در آیه پیش، خداى پرمهر زمامداران را به رعایت حقوق توده مردم تشویق فرمود و به آنان سفارش کرد که در جامعه بر اساس عدالت و انصاف داورى و حکومت کنند؛ اینک در این آیه شریفه مردم را به رعایت مقررات خدا و انجام دستور پیامبر و اطاعت از زمامداران عدالت پیشه و آگاه در قلمرو مقررات تشویق مى کند و به آنان هشدار مى دهد که به هنگام ظهور مشکلات و بروز اختلافات به سوى آنان بروند.
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللَّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ
اى ایمان آوردگان! خدا را فرمان برید و پیامبرش و صاحبان امر را اطاعت نمایید.
منظور از اطاعت خدا، رعایت مقررات اوست، و منظور از فرمان بردارى از پیامبر اقتدا نمودن به آن حضرت و انجام دستور و به جان خریدن فرمان او و هشدارپذیرى از هشدارهاى آن بزرگوار است.

چرا؟
با این که از دستور به فرمانبردارى از خدا، اطاعت از پیامبر نیز دریافت مى گردد، چرااطاعت آن حضرت به صورت جداگانه ترسیم مى گردد؟

پاسخ
این سفارش به اطاعت به صورت جداگانه، به خاطر مبالغه در انجام فرمان و جلوگیرى از برخى پندارهاست، تا کسى نگوید و نپندارد که فرمانبردارى از پیامبر گرامى ویژه دستوراتى است که در قرآن شریف آمده است.

نظیر این توصیه و فرمان در این آیه نیز آمده است که مى فرماید:
«من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه...».
هر کس از پیامبر فرمانبردارى کند، در حقیقت خدا را فرمان برده است.

و نیز این آیه شریفه که: «... و ما آتاکم الرّسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا...».

آنچه را پیامبر براى شما آورد و به شما داد، آن را بگیرید و بدان عمل کنید و از آنچه شما را هشدار داد، باز ایستید، و از خدا پروا بدارید که خدا سخت کیفر است.

و نیز این آیه شریفه که: «و ما ینطق عن الهوى».
و آن پیامبر برگزیده، از روى هوا و هوس سخن نمى گوید و آن گفتار او جز وحى الهى که به او فرود مى آید چیز دیگرى نیست.

آرى قرآن در آیات متعددى فرمانبردارى از پیامبر را خاطرنشان مى سازد.

با این بیان، به باور بسیارى از مفسرین، منظور آیه شریفه این است که پیامبر را فرمان برید و این فرمانبردارى واجب است؛ اما برخى برآنند که منظور این است که خدا را در انجام واجبات اطاعت کنید و پیامبر را در انجام مستحبات. به باور ما دیدگاه نخست بهتر است؛ چرا که در آیه اطاعت پیامبر بسان اطاعت خداست، و این بدان دلیل است که آن حضرت با دو عنصر اساسى وحى و رسالت و آگاهى ژرف و نیز عصمت و معصومیت از لغزش و گناه، از همگان ممتاز شده است و تصور اشتباه یا دیگر آفت ها در او نمى رود.

با این بیان، فرمانبردارى از پیامبر بر همه عصرها و نسل ها واجب است. هم در حیات ظاهرى او باید آن حضرت را اطاعت کرد و هم پس از رحلت او؛ چرا که دین او جاودانه و پاینده است و او مردم را به راه و رسم توحیدى خویش تا قیامت فرا خوانده است و رسالت او جهانى و همگانى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر مجمع البیان قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی الامر کیانند؟ - فاطمه نصيري خليلي
وَ اُولِى الْاَمْرِ مِنْکُمْ
و صاحبان امر را اطاعت کنید.

«صاحبان امر»کیانند؟
در این مورد دیدگاه ها متفاوت است:
1 - گروهى از جمله «ابوهریره» مى گویند: منظور از صاحبان امر، هر زمامدار وامیرى است که بر مردم حاکم باشد.

2 - و گروهى دیگر از جمله «ابن عباس» برآنند که منظور پیشوایان فکرى و علمى و دینى جامعه هستند؛ چرا که آنانند که در دریافت مقررات و بیان حلال و حرام و درست و نادرست آخرین سخن را مى گویند نه دیگران.

3 - دو دیدگاه گذشته در مورد «صاحبان امر» از دانشمندان اهل سنّت است؛ اما دانشمندان شیعه از دو امام نور حضرت باقر و صادق - که درود خدا بر آنان باد - آورده اند که منظور، امامان نور از خاندان رسالت است؛ آنان هستند که خدا اطاعت شان را واجب ساخته، و فرمانبردارى از آنان، بسان فرمانبردارى از خدا و پیامبر عنوان گردیده است؛ چرا که اطاعت بدون قید و شرط و به طور مطلق از کسى، در صورتى زیبنده است که او معصوم و درون و برونش پاک و پاکیزه و یکسان باشد و از هر لغزش و خودکامگى و اشتباهى پاک و پاکیزه باشد. روشن است که نه زمامداران جامعه، حتى در صورتى که عالم و دانشمند باشند، داراى این ویژگى ها هستند و نه دانشوران و عالمان و فقیهان و بزرگان دین؛ و خدا برتر از این است که بندگانش را به فرمانبردارى مطلق و بى قید و شرط کسانى فرمان دهد که هر لحظه از زندگى ممکن است خود دستخوش اشتباه و یا گناه گردند و یا میان گفتار و کردارشان هماهنگى کامل نباشد، آرى خداى فرزانه از این پندار و گفتار پاک و منزه است.

گواه این نکته سرنوشت ساز این است که قرآن فرمانبردارى از «صاحبان امر» را در ردیف فرمانبردارى از پیامبر خدا قرار داده است و این خود به روشنى نشانگر این واقعیت است که «صاحبان امر» از همه انسان هاى روزگاران، برتر و بالاترند؛ و پیامبر گرامى از آنان ممتازتر؛ و آن گاه خدا از همگى برتر و والاتر است. با این بیان، روشن است که تنها امامان معصوم از خاندان رسالت پس از پیامبرگرامى از چنین ویژگى هایى بهره ورند، نه هیچ کس دیگر. تنها آنان هستند که امامت و عصمت آنان ثابت شده و همه مسلمانان بر بلندى مقام و امتیازات ویژه و عدالت و آگاهى آنان همرأى و همداستانند، نه هیچ کس دیگر. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : مجمع البیان قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اطاعت - . پوربافراني
نـخـسـت بـه مـردم بـا ایمان دستور مى دهد که از خداوند اطاعت کنند، بدیهى است براى یک فـرد بـا ایـمـان هـمـه اطـاعتها باید به اطاعت پروردگار منتهى شود، و هر گونه رهبرى بـایـد از ذات پاک او سرچشمه گیرد، و طبق فرمان او باشد، زیرا حاکم و مالک تکوینى جـهان هستى او است ، و هر گونه حاکمیت و مالکیت باید به فرمان او باشد (یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله ). در مـرحـله بـعـد، فـرمـان بـه پـیـروى از پـیـامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى دهد، پـیـامـبـرى کـه مـعـصوم است و هرگز از روى هوى و هوس ، سخن نمى گوید، پیامبرى که نماینده خدا در میان مردم است و سخن او سخن خدا است ، و این منصب و موقعیت را خداوند به او داده است ، بنابراین اطاعت از خداوند، مقتضاى خالقیت و حاکمیت ذات او ولى اطـاعـت از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) مولود فرمان پروردگار است [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علی بافرانی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : قالب اعتقادی است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اطاعت از اولى‏الامر - مسعود ورزيده
آیه‏ى قبل، بیان وظایف حاکمان بود که باید دادگر و امانتدار باشند، این آیه به وظیفه‏ى مردم در برابر خدا و پیامبر اشاره مى‏کند. با وجود سه مرجع «خدا»، «پیامبر» و «اولى الامر» هرگز مردم در بن‏بست قرار نمى‏گیرند. آمدن این سه مرجع براى اطاعت، با توحید قرآنى منافات ندارد، چون اطاعت از پیامبر و اولى الامر نیز، شعاعى از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند اطاعت از این دو لازم است.
در تفسیر نمونه به نقل از ابن عباس آمده است که وقتى پیامبر اسلام، هنگام عزیمت به تبوک، على علیه السلام را در مدینه به جاى خود منصوب کرد و فرمود: «انت منّى بمنزلة هارون من موسى» این آیه نازل شد.
در آیه قبل سفارش شد که امانات به اهلش سپرده شود، این آیه گویا مى‏فرماید: سپردن به اهلش، در سایه اطاعت از خدا و رسول و اولى‏الامر است.
تکرار فرمانِ‏ «أَطِیعُوا» رمز تنوّع دستورهاست. پیامبر گاهى بیان احکام الهى مى‏کرد، گاهى دستور حکومتى مى‏داد ودو منصب «رسالت» و «حکومت» داشت. قرآن گاهى خطاب به پیامبر مى‏فرماید: «أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» «1» آنچه را نازل کرده‏ایم براى مردم بیان کن. و گاهى مى‏فرماید: «لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ» «2» میان مردم براساس قوانین الهى، حکومت و قضاوت کن.
قرآن درباره مفسدان، مسرفان، گمراهان، جاهلان، جبّاران و ... دستور «لا تُطِعْ»* و «لا تَتَّبِعْ»* مى‏دهد. بنابراین موارد «أَطِیعُوا» باید کسانى باشند که از اطاعتشان نهى نشده باشد و اطاعتشان در تضادّ با اوامر خدا و رسول نباشد.
در آیه، اطاعت از اولى‏الامر آمده، ولى به هنگام نزاع، مراجعه به آنان مطرح نشده، بلکه تنها مرجع حلّ نزاع، خدا و رسول معرفى شده‏اند. و این نشانه آن است که اگر در شناخت اولى‏الامر و مصداق آن نیز نزاع شد، به خدا و رسول مراجعه کنید که در روایات نبوى، اولى‏الامر اهل‏بیت پیامبر معرّفى شده‏اند. «1»
حسین‏بن ابى‏العلاء گوید: من عقیده‏ام را درباره‏ى اوصیاى پیامبر واینکه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادق علیه السلام عرضه کردم، حضرت فرمود: آرى چنین است، اینان همان کسانى هستند که خداوند درباره‏ى آنان فرموده: أَطِیعُوا اللَّهَ‏ ... و همان کسانى‏اند که درباره‏ى آنها فرموده: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ‏ ... وَ هُمْ راکِعُونَ‏ «2»
حضرت على علیه السلام در خطبه 125 نهج‏البلاغه و عهدنامه مالک‏اشتر فرمودند: مراد از مراجعه به خدا و رسول، مراجعه به آیات محکمات وسنّتى که همه بر آن اتّفاق داشته باشند.
حضرت على علیه السلام فرمود: هر حاکمى که به غیر از نظر اهل‏بیت معصوم پیامبر علیهم السلام قضاوت کند، طاغوت است. «3»


[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : اولواالامر گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اولی امر - علي باقري
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
أُولِی الْأَمْرِ چه کسانی هستند؟
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ....( نساء آیه 59)
اى کسانى که ایمان آورده‌اید! خدا را اطاعت کنید و از رسول و اولى الامر خود اطاعت کنید.
در این آیه به مومنان دستور داده شده است که از سه کس اطاعت کنند : خدا و پیامبر و اولی الامر .
نکته ای که در این آیه شبهه در آن وجود دارد اطاعت از اولی امر یعنی صاحبان امر می باشد . بعد از پیامبر عده ای کثیر از این شبهه ی به وجود آمده استفاده کردند و آن را به نفع خود تعبیر و تفسیر کردند این افراد عبارت بودند از : خلفای بعد پیامبر ، بنی امیه ، بنی عباس و حتی پادشاهانی که به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند .
بنده از خود قرآن دلیل می آورم که هیچ کدام از آنها به جز امامان دوازده گانه ی شیعه نمی توانند اولی امر باشند.
در آیه ی زیر دقت کنید:
وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدِینَ ( انبیا 73)
وآنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‌کردند و به آنان، انجام کارهاى نیک و برپایى نماز و پرداخت زکاة را وحى کردیم و آنان فقط عبادت کنندگان ما بودند.
چندین نکته در این آیه نهفته است که نیاز به تأمل و توضیح دارد .
نکته اول :نکته ی اول در کلمه ی جعلنا نهفته است که می گوید" ما قرار دادیم " یعنی تعیین اولی امر (امام ) فقط کار ماست .
نکته ی دوم : کار برد فعل ماضی (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً ) یعنی ما آنها را در زمان گذشته به عنوان امام و اولی الامر قبلا انتخاب کرده ایم ( حتی قبل از به دنیا آمدن و در عهد و روز الست ) ) ( بنده از خود قرآن می توانم دلیل بیاورم که امامان ما قبل از آفرینش امتحان داده و از امتحان سربلند بیرون آمده اند .)
از جمله کسانی که قبل از آفریده شدن امتحان داده و سربلند بیرون آمده است حضرت زهرا (ع) می باشد در زیارت نامه ی آن حضرت می خوانیم :
یا مُمتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللهُ الذی خَلَقَکِ قبلَ أن یخلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِما امتَحَنَکِ صابرةً؛ : ای امتحان داده ای که آفریدگارت تو را قبل از آفریدنت آزمود و تو را شکیبا یافت».
نکته ی 3 – آوردن فعل " یَهْدُونَ بِأَمْرِنا " به شکل مضارع یعنی هدایت مردم توسط ایشان به دستور ما به شکل مداوم ادامه داشته و اکنون هم به برکت امام غایب همچنان ادامه دارد . ( اگر دقت کنید مترجم به علت متوجه نشدن این نکته فعل مضارع را ماضی ترجمه کرده و گفته: به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‌کردند ) در حالی که معنایش می شود به امر ما مردم را هدایت می کنند .
نکته 4 : نکته چهارم در " امرنا و اوحینا " نهفته است . یعنی آنها برای هدایت مردم از ما دستور می گیرند و این دستور از طریق وحی به آنها می رسد .
نکته 5 : نکته ی پنجم در عبارت " فِعْلَ الْخَیْراتِ " نهفته است . یعنی هر عملی از آنها صادر شود غیر از عمل خیر نیست . یعنی تمام اعمال آنها در خیر خلاصه می شود . ( یعنی معصوم هستند )
اینجاست که حضرت فاطمه (س) در روزی که علی ( ع) را به زور برای بیعت می بردند فریاد زد و فرمود :
" یَا عَلی خَیرُکَ خَیْرِی وَ شَرُّکَ خَیْرِی" ( یا علی خیر تو خیر است و شر تو خیر است) یعنی تو که شر نداری، این‌ها نمی‌فهمند، تو همه چیزت خیره است . یعنی هر عملی از تو صادر شود خیری بیش نیست .
نکته ی 6 : نکته ششم در " إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدِینَ " نهفته است که در آیه ی زیر در شأن حضرت علی (ع) نازل شده تکرار آن را می بینیم :
إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ ( مائده 55)
ولىّ و سرپرست شما، تنها خداوند و پیامبرش و مؤمنانى هستند که نماز را برپا مى‌دارند و در حال رکوع، زکات مى‌دهند.
نکته 7 : تکرار مشابه این آیه در قران که در زیر مشاهده می فرمایید :در این آیه می فرماید :
وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ ( سجده 24 )
و از میان ایشان پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت کنند؛ چون آنان، هم صبر کردند و هم به آیات ما یقین داشتند.
در این آیه از جمله خداوند به دلایلی که آنها را امام و صاحبان امر قرار داده اشاره کرده و فرموده : به این دلیل آنها را امام و پیشوای مردم قرار دادیم که در برابر امتحانات ما صابر و استوار بودند و بیشتر از هر کسی به آیات ما یقین داشتند . در زیارت نامه حضرت زهرا (س) هم دیدیم یکی از دلایل قبولی آن حضرت در امتحان خداوند صبر او بود . َ"وَجَدَکِ لِما امتَحَنَکِ صابرة" وقتی تو را امتحان کرد صابر یافت .
( در ترجمه ی این آیه نیز دقت کنید مترجم به جای استفاده از فعل مضارع از فعل مضارع التزامی استفاده کرده و گفته : "به فرمان ما (مردم را) هدایت کنند" در حالی که باید ترجمه می کرد "مردم را به فرمان ما هدایت می کنند " یعنی هدایت آنها به طور مداوم استمرار داشته و همچان ادامه دارد . )
نکته ی آخر اینکه در این آیات " أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ " یعنی صاحبان امر و دستور است که در ایات دیگر به شکل " یَهْدُونَ بِأَمْرِنا " یعنی آنها که صاحب امر هدایت هستند این دستور و امر را از ما دریافت کرده اند در آیه 59 نسا گفته "منکم " از خود شما و در این آیات فرموده منهم از خودشان و با آوردن آن خواسته بگوید اولی الامر از خود و نوع بشر هستند نه از جنس و نوع دیگر .
تحقیق و تفحض : علی باقری
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : نگارنده قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره نساء گوینده : علی باقری
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : موضوع اصلی: اولواالامر
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.