از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ومامن دابه فی الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم مافرطنا فی الکتاب من شی ء ثم الی ربهم یحشرون ):(و هیچ جنبنده ای در زمین وهیچ پرنده ای که با دو بال خود می پرد در آسمان نیست جزاینکه آنها نیز مانندشما گروههائی هستند که سرانجام همه به سوی پروردگارشان محشور میشوند وما در کتاب از هیچ چیزی فرو گذار نکردیم )،(دابه )یعنی هر حیوانی که در زمین می جنبد و (طائر)پرنده در هوا را گویند و (امت ) گروهی از مردم هستند که درهدف واحد اشتراک دارند، مثلا دین یا سنت یکسان و یا وحدت زمان و مکان آنان را مجتمع ساخته است و آیه شریفه می فرماید: همه جنبندگان زمینی یاپرندگان آسمانی همه امتهایی مانند شما هستند،یعنی مقاصد و غایات معین وواحدی دارند و در مقاصدی مانند رزق و جفت گیری و تهیه مسکن و چگونگی زندگی با هم مشابهت دارند، و نیز مانند انسان دارای آراء و عقاید اجتماعی وفردی هستند که اجتماعشان بر اساس آنهابنا شده است ، اما در این آیه جهت اشتراک دیگری نیز ذکر شده و آن مسأله بازگشت به سوی خداست ، چون حشریعنی بازگشت و اجتماع مردم به سوی خداوند بوسیله برانگیختن و از جای کندن و به سوی کاری بسیح دادن و ملاک در حشر انسان زندگی ارادی وشعوری است که انسان می تواند راه سعادت یا شقاوت را به میل خود اختیار کند. در حیوانات نیز همین شعور، منتهی به نحوی نازلتر وجود دارد و اینکه خداوند انسانها و حیوانات را برای جزا دادن در قیامت محشور می کند، دال برتساوی آنها با انسان ، در شعور و اراده نیست ،ولیکن مرجع در حسابرسی همه آنها یکی است و آن صواب دادن به نیکان و انتقام گرفتن از ستمکاران می باشد ونیکو کاری و ستم در حیوانات هم جریان دارد و حشر دائر مدار همین امراست . اما اینکه فرمود:(ما فرطنا فی الکتاب ...)یعنی کتاب تکوین و آفرینش و لوح محفوظ کامل و تمام است و از هیچ چیز در آن فرو گذار نشده است و یا آنکه قرآن کریم که کتاب الهی است کامل و تمام است و در آن بیان همه چیز آمده است ،(و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء)(20)،(ما کتاب را در حالی بر تو نازل کردیم که بیان کننده هر حقیقتی است ). [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 592
(آیه 38)- این آیه به دنبال آیات گذشته که در باره مشرکان بحث مى‏کرد و آنها را به سرنوشتى که در قیامت دارند متوجه مى‏ساخت، سخن از «حشر» و رستاخیز عمومى تمام موجودات زنده، و تمام انواع حیوانات به میان آورده، نخست مى‏گوید: «هیچ جنبنده‏اى در زمین، و هیچ پرنده‏اى که با دو بال خود پرواز مى‏کند نیست مگر این که امتهایى همانند شما هستند» (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ).
و به این ترتیب هر یک از انواع حیوانات و پرندگان براى خود امتى هستند همانند انسانها یعنى: آنها نیز در عالم خود داراى علم و شعور و ادراک هستند، خدا را مى‏شناسند و به اندازه توانایى خود او را تسبیح و تقدیس مى‏گویند، اگر چه فکر آنها در سطحى پایین‏تر از فکر و فهم انسانهاست.
سپس در جمله بعد مى‏گوید: «ما در این کتاب هیچ چیز را فروگذار نکردیم» (ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ).
و در پایان آیه مى‏گوید «تمام آنها به سوى خدا در رستاخیز جمع مى‏شوند» (ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ).
روى این جهت آیه به مشرکان اخطار مى‏کند خداوندى که تمام اصناف حیوانات را آفریده، و نیازمندیهاى آنها را تأمین کرده، و مراقب تمام افعال آنهاست و براى همه رستاخیزى قرار داده، چگونه ممکن است براى شما حشر و رستاخیزى قرار ندهد و به گفته بعضى از مشرکان چیزى جز زندگى دنیا و حیات و مرگ آن در کار نباشد.
آیا رستاخیز براى حیوانات هم وجود دارد؟
شک نیست که نخستین شرط حساب و جزا مسأله عقل و شعور و به دنبال آن تکلیف و مسؤولیت است، طرفداران این عقیده مى‏گویند: زندگى بسیارى از حیوانات آمیخته با نظام جالب و شگفت‏انگیزى است که روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنهاست، کیست که در باره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجیب آنها و نظام شگفت انگیز لانه و کندو، سخنانى نشنیده باشد. و مسلم است آنها را به آسانى نمى‏توان ناشى از غریزه دانست، زیرا غریزه معمولا سر چشمه کارهاى یکنواخت و مستمر است، اما اعمالى که در شرایط خاصى که قابل پیش‏بینى نبوده به عنوان عکس العمل انجام مى‏گردد، به فهم و شعور شبیه‏تر است تا به غریزه.
مثلا گوسفندى که در عمر خود گرگ را ندیده براى نخستین بار که آن را مى‏بیند به خوبى خطرناک بودن این دشمن را تشخیص داده و به هر وسیله که بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى‏شود.
از همه اینها گذشته، در آیات متعددى از قرآن، مطالبى دیده مى‏شود که دلیل قابل ملاحظه‏اى براى فهم و شعور بعضى از حیوانات محسوب مى‏شود، داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشکر سلیمان، و داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا و یمن» و آوردن خبرهاى هیجان انگیز براى سلیمان شاهد این مدعاست.
در روایات اسلامى نیز احادیث متعددى در زمینه رستاخیز حیوانات دیده مى‏شود، از جمله: از أبو ذر نقل شده که مى‏گوید: ما خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بودیم که در پیش روى ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند، پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود، مى‏دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: نه، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود ولى خدا مى‏داند چرا؟ و به زودى در میان آنها داورى خواهد کرد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(أمم أمثالکم ) مکتوبة أرزاقها و آجالها و أعمالها کما کتبت أرزاقکم و آجالکم و أعمالکم (ما فرطنا) ما ترکنا و ما أغفلنا (فی الکتاب ) فی اللوح المحفوظ (من شی ء) من ذلک لم نکتبه و لم نثبت ما وجب أن یثبت بما یختص به (ثم إلی ربهم یحشرون ) یعنی الأمم کلها من الدواب و الطیر فیعوضها و ینصف بعضها من بعض ، کما روی أنه یأخذ للجماء من القرناء . فإن قلت : کیف قیل : (إلا أمم ) مع إفراد الدابة و الطائر ؟ قلت : لما کان قوله تعالی (و ما من دابة فی الأرض و لا طائر) دالا علی معنی الاستغراق و مغنیا عن أن یقال : و ما من دواب و لا طیر ، حمل قوله (إلا أمم ) علی المعنی ، فإن قلت : هلا قیل : و ما من دابة و لا طائر إلا أمم أمثالکم ؟ و ما معنی زیادة قوله (فی الأرض ) و (یطیر بجناحیه ) قلت : معنی ذلک زیادة التعمیم و الإحاطة ، کأنه قیل : و ما من دابة فقط فی جمیع الأرضین السبع ، و ما من طائر قط فی جو السماء من جمیع ما یطیر بجناحیه إلا أمم أمثالکم محفوظة أحوالها غیرمهمل أمرها . فإن قلت : فما الغرض فی ذکر ذلک ؟ قلت : الدلالة علی عظم قدرته ، و لطف علمه ، و سعة سلطانه و تدبیره تلک الخلائق المتفاوتة الأجناس ، المتکاثرة الأصناف ، و هو حافظ لما لها و ما علیها ، مهیمن علی أحوالها ، لا یشغله شأن عن شأن ، و أن المکلفین لیسوا بمخصوصین بذلک دون من عداهم من سائر الحیوان . و قرأ ابن أبی عبلة : و لا طائر ، بالرفع علی المحل ، کأنه قیل : و ما دابة و لا طائر . و قرأ علقمة : ما فرطنا ، بالتخفیف . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر المیزان ( خلاصه )
(38)(ومامن دابه فی الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم مافرطنا فی الکتاب من شی ء ثم الی ربهم یحشرون ):(و هیچ جنبنده ای در زمین وهیچ پرنده ای که با دو بال خود می پرد در آسمان نیست جزاینکه آنها نیز مانندشما گروههائی هستند که سرانجام همه به سوی پروردگارشان محشور میشوند وما در کتاب از هیچ چیزی فرو گذار نکردیم )،(دابه )یعنی هر حیوانی که در زمین می جنبد و (طائر)پرنده در هوا را گویند و (امت ) گروهی از مردم هستند که درهدف واحد اشتراک دارند، مثلا دین یا سنت یکسان و یا وحدت زمان و مکان آنان را مجتمع ساخته است و آیه شریفه می فرماید: همه جنبندگان زمینی یاپرندگان آسمانی همه امتهایی مانند شما هستند،یعنی مقاصد و غایات معین وواحدی دارند و در مقاصدی مانند رزق و جفت گیری و تهیه مسکن و چگونگی زندگی با هم مشابهت دارند، و نیز مانند انسان دارای آراء و عقاید اجتماعی وفردی هستند که اجتماعشان بر اساس آنهابنا شده است ، اما در این آیه جهت اشتراک دیگری نیز ذکر شده و آن مسأله بازگشت به سوی خداست ، چون حشریعنی بازگشت و اجتماع مردم به سوی خداوند بوسیله برانگیختن و از جای کندن و به سوی کاری بسیح دادن و ملاک در حشر انسان زندگی ارادی وشعوری است که انسان می تواند راه سعادت یا شقاوت را به میل خود اختیار کند. در حیوانات نیز همین شعور، منتهی به نحوی نازلتر وجود دارد و اینکه خداوند انسانها و حیوانات را برای جزا دادن در قیامت محشور می کند، دال برتساوی آنها با انسان ، در شعور و اراده نیست ،ولیکن مرجع در حسابرسی همه آنها یکی است و آن صواب دادن به نیکان و انتقام گرفتن از ستمکاران می باشد ونیکو کاری و ستم در حیوانات هم جریان دارد و حشر دائر مدار همین امراست . اما اینکه فرمود:(ما فرطنا فی الکتاب ...)یعنی کتاب تکوین و آفرینش و لوح محفوظ کامل و تمام است و از هیچ چیز در آن فرو گذار نشده است و یا آنکه قرآن کریم که کتاب الهی است کامل و تمام است و در آن بیان همه چیز آمده است ،(و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء)(20)،(ما کتاب را در حالی بر تو نازل کردیم که بیان کننده هر حقیقتی است ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
قرآن توجّه خاصّى به زندگى حیوانات دارد و از یادآورى خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده مى‏کند. «و فى خلقکم و ما یبثّ من دابّة آیات لقوم یوقنون» <310> در روایات وتجارب انسانى هم نمونه‏هاى فراوانى درباره‏ى شعور و درک حیوانات به چشم مى‏خورد و براى یافتن شباهت‏ها و آشنایى با زندگى حیوانات، باید اندیشه و دقّت داشت. <311> «امم أمثالکم» مراد از «کتاب» در آیه، یا قرآن است یا «لوح محفوظ» که در واقع کتاب خلقت است. در آیات دیگر هم تعبیراتى چون: «تبیاناً لکلّ شى‏ء» <312> ، «کلٌّ فى کتاب مبین» <313> آمده که نشانه‏ى کامل بودن قرآن است. امام باقر علیه السلام فرمود: نشان کمال قرآن این است که ریشه و سرچشمه‏ى همه سخنان رسول اللّه و ائمّه‏علیهم السلام است، پس هر گاه حدیثى گفتیم، سند قرآنى آن را از ما بخواهید. در حدیثى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از قیل و قال و فساد مال و سؤالات پى در پى، نهى مى‏کند. از امام باقر علیه السلام سند قرآنى آن را پرسیدند، فرمود: سند نهى از قیل و قال، آیه «لا خیرَ فى کَثیر مِن نَجواهم الاّ مَن أمَرَ بِصدقةٍ أو مَعروفٍ أو اصلاح بَینَ النّاس» <314> است. سند فساد مال، آیه «و لاتؤتوا السفهاء أموالکم الّتى جعل اللَّه لکم قیاماً» <315> و سند سؤال نابجا این آیه است: «لاتسألوا عن أشیاء اِن تبد لکم تسؤکم» <316> شعور حیوانات از آیات و روایات و تجارب برمى‏آید که شعور، ویژه انسان نیست. به نمونه‏هایى توجّه کنید: 1- حضرت سلیما همراه با سپاهیانش از منطقه‏اى عبور مى‏کردند، مورچه‏اى به سایر مورچگان گفت: فورى به خانه‏هایتان بروید، تا زیر پاى ارتش سلیمان له نشوید. <317> شناخت دشمن، جزو غریزه‏ى مورچه است، ولى اینکه نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است. 2- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینى مطلع شده و نزد سلیمان گزارش مى‏دهد که مردم منطقه‏ى سبأ، خداپرست نیستند. آنگاه مأموریّت ویژه‏اى مى‏یابد. شناخت توحید و شرک و زشتى شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر و مأموریّت ویژه‏ى پیام‏رسانى، مسأله‏اى بالاتر از غریزه است. <318> 3- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان از علّت غایب بودنش، عذرى موجّه و دلیلى مقبول مى‏آورد، نشانه شعورى بالاتر از غریزه است. <319> 4- اینکه قرآن مى‏گوید: همه موجودات، تسبیح گوى خدایند ولى شما نمى‏فهمید، <320> تسبیح تکوینى نیست، زیرا آن را ما مى‏فهمیم، پس قرآن تسبیح دیگرى را مى‏گوید. 5 - در آیات قرآن، سجده براى خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است. «وللَّه یسجد ما فى السموات و ما فى الارض...» <321> 6- پرندگان در مانور حضرت سلیمان شرکت داشتند. «وحشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس والطیر» <322> 7- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علّمنا منطق الطیر» <323> 8 - آیه‏ى «واذا الوُحوشُ حُشِرَت» <324> ، محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح مى‏کند. 9- آیه‏ى «والطّیر صافّات کلٌّ قد عَلِم صلاته و تسبیحه» <325> ، نشانه‏ى شعور و عباد آگاهانه‏ى حیوانات است. 10- وجود وفا در برخى‏حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه وفرزندانش. 11- تعلیم سگ شکارى و سگ پلیس براى کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانه‏ى آگاهى خاصّ آن حیوان است. 12- اسلام از ذبح حیوان در برابر چشم حیوان دیگر، نهى کرده است که این نشانه‏ى شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است. 1- قدرت الهى در آفرینش و هدف‏دارى خلقت، نسبت به همه‏ى موجودات یکسان است. «من دابّة... ولا طائر ...» 2- نظم و زندگى اجتماعى، مخصوص انسان‏ها نیست، بلکه در زندگى حیوانات هم مشاهده مى‏شود. «اُمم أمثالکم» 3- انسان‏ها و حیوانات، همه نیاز به تدبیر الهى دارند. خداوند، طبق مصلحت به آنها شعور مى‏دهد، و همه داراى نظم و نظامى هستند. «اُمم أمثالکم» 4- قرآن کریم، جامع‏ترین و کامل‏ترین کتاب آسمانى است. «ما فرّطنا فى الکتاب من شى‏ء» 5 - آنچه سبب هدایت، تربیت ورشد انسان‏هاست، در قرآن آمده است. (قرآن در اثبات حقانیّت پیامبراسلام و هدایت مردم هیچ گونه کاستى ندارد) «ما فرّطنا فى الکتاب» 6- در حقّ حیوانات هم ظلم یا کوتاهى نکنیم، آنها هم مثل ما حقّ حیات دارند. «اُمم <326> أمثالکم» 7- معاد و حشر، تنها مخصوص انسان‏ها نیست. «و ما من دابّة... ثمّ الى ربّهم یحشرون» 8 - حرکت همه موجودات به سوى خداوند یک حرکت تکاملى و جلوه‏اى از ربوبیّت الهى است. «الى ربّهم یحشرون» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : در این آیه که به نظر می¬رسد جزو آیات متشابه باشد همانندی به ذکر واژه «امثالکم» است، به این معنا که سایر جبندگان و پرندگان مانند شما زندگی اجتماعی دارند. آنچه در این آیه مورد برداشتهای گوناگون است سه مطلب «امت¬هایی مثل شما»، «عدم تفریط در کتاب» و «حشر در آخر کار» است. به نظر می¬رسد مطلب اول کاملاً بدیهی و روشن است. مشاهدات ما و علاوه بر آن علم روز زندگی اجتماعی جنبندگان و پرندگان را ثابت کرده است. مطلب دوم عدم تفریط و کم گذاشتن در کتاب است. اگر بر اساس آنچه مفسران گفته اند کتاب را لوح محفوظ بدانیم به این معنا است که کتابی موجود و علم خدا بر آن حاکم است و تغییرات هر موجودی در آن ثبت می¬شود و با زوال آن احیاناً محو می¬شود و از این رو دائماً در حال تغییر و دگرگونی است، که اگر چنین اعتقادی داشته باشیم تالی فاسدهایی دارد که اثبات آن ممکن نیست. از جمله علم خدا است که همواره اول در علم او باید چیزی قرار گیرد تا امکان وقوع پیدا کند. این مطلب ممکن است در مورد پدیده¬های عالم با سختی به نحوی پذیرفته شود ولی وقتی به انسان تعمیم پیدا کند سر از جبر در می¬آورد که درست نیست. من این مطلب را در کتاب جستارهایی در هستی شناسی و معرفت¬شناسی (1395) توضیح داده ام. اما اگر کتاب را به عنوان قانون تلقی کنیم مشکل حل می¬شود. کتاب یعنی نوشته و بر خلاف آنکه در تعریف آن فقط پیوستگی حروف را مطرح کرده است اگر پیوستگی معقول را بپذیریم کتاب به این معنا خواهد بود که هر چیز قانونمند و معقول باشد کتاب است، خواه این کتاب با حروف و کلمات نوشته شود یا در عالم واقع به صورت گفتار یا رفتار تمثل و تجسد یابد. آن¬وقت معنی آیه این خواهد بود که ما در خلقت و آفرینش موجودات حتی در زندگی جمعی آنها چیزی را کم نگذاشته¬ایم. و شما هر چه بنگرید فتور و سستی نمی¬یابید (ملک، 3). در مطلب سوم که حشر همه حیوانات باشد باید دانست که حشر به معنای جمع کردن یا شدن و جمع آوردن است. همه جنبدگان و پرندگان جمعشان به سوی پروردگار خواهد بود. یعنی چون آنها جمعی زندگی می¬کنند همانند انسان خدا با جمعشان در پایان این دنیا برخورد، یا آنها را ناپدید خواهد کرد. شاید «و اذا الوحوش حشرت» (تکویر، 5) هم به این معنا باشد. فقط انسان و جن است که به خاطر داشتن قدرت انتخاب و اختیار باید پاسخگوی گفتار و اعمال خویش باشند. آنچه جالب توجه است این است که در تفسیر مجمع البیان در بین نظرات مختلف آمده «که حیوانات در قیامت محشور می¬شوند تا حیوان بی شاخ از شاخدار قصاص گیرد...!». درست است که حیوانات دارای شعور اند ولی هر حیوانی بر اساس غریزه خدادادی آن کند که باید و شاید و در این زمینه تقصیری ندارد. شیر اگر آهو را شکار می¬کند برای زنده ماندن است و اگر آهو علف می¬خورد آن هم برای زنده ماندن است و هر یک بر اساس شاکله خود عمل می¬کنند و ایرادی بر کار آنها نیست. بنابر این اگر در این آیه آمده است که موجودات جاندار دیگر همانند شما امتی برای خود هستند واقعیتی است و سه مطلب فوق نمی¬تواند در تفسیر آیه مشکلی ایجاد کند. بار معنایی آیه مثبت است. غلامرضافدائی
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 38)- این آیه به دنبال آیات گذشته که در باره مشرکان بحث مى‏کرد و آنها را به سرنوشتى که در قیامت دارند متوجه مى‏ساخت، سخن از «حشر» و رستاخیز عمومى تمام موجودات زنده، و تمام انواع حیوانات به میان آورده، نخست مى‏گوید: «هیچ جنبنده‏اى در زمین، و هیچ پرنده‏اى که با دو بال خود پرواز مى‏کند نیست مگر این که امتهایى همانند شما هستند» (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ).

و به این ترتیب هر یک از انواع حیوانات و پرندگان براى خود امتى هستند همانند انسانها یعنى: آنها نیز در عالم خود داراى علم و شعور و ادراک هستند، خدا را مى‏شناسند و به اندازه توانایى خود او را تسبیح و تقدیس مى‏گویند، اگر چه فکر آنها در سطحى پایین‏تر از فکر و فهم انسانهاست.

سپس در جمله بعد مى‏گوید: «ما در این کتاب هیچ چیز را فروگذار نکردیم» (ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ).

و در پایان آیه مى‏گوید «تمام آنها به سوى خدا در رستاخیز جمع مى‏شوند» (ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ).

روى این جهت آیه به مشرکان اخطار مى‏کند خداوندى که تمام اصناف حیوانات را آفریده، و نیازمندیهاى آنها را تأمین کرده، و مراقب تمام افعال آنهاست برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 592

و براى همه رستاخیزى قرار داده، چگونه ممکن است براى شما حشر و رستاخیزى قرار ندهد و به گفته بعضى از مشرکان چیزى جز زندگى دنیا و حیات و مرگ آن در کار نباشد.

آیا رستاخیز براى حیوانات هم وجود دارد؟

شک نیست که نخستین شرط حساب و جزا مسأله عقل و شعور و به دنبال آن تکلیف و مسؤولیت است، طرفداران این عقیده مى‏گویند: زندگى بسیارى از حیوانات آمیخته با نظام جالب و شگفت‏انگیزى است که روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنهاست، کیست که در باره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجیب آنها و نظام شگفت انگیز لانه و کندو، سخنانى نشنیده باشد. و مسلم است آنها را به آسانى نمى‏توان ناشى از غریزه دانست، زیرا غریزه معمولا سر چشمه کارهاى یکنواخت و مستمر است، اما اعمالى که در شرایط خاصى که قابل پیش‏بینى نبوده به عنوان عکس العمل انجام مى‏گردد، به فهم و شعور شبیه‏تر است تا به غریزه.

مثلا گوسفندى که در عمر خود گرگ را ندیده براى نخستین بار که آن را مى‏بیند به خوبى خطرناک بودن این دشمن را تشخیص داده و به هر وسیله که بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى‏شود.

از همه اینها گذشته، در آیات متعددى از قرآن، مطالبى دیده مى‏شود که دلیل قابل ملاحظه‏اى براى فهم و شعور بعضى از حیوانات محسوب مى‏شود، داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشکر سلیمان، و داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا و یمن» و آوردن خبرهاى هیجان انگیز براى سلیمان شاهد این مدعاست.

در روایات اسلامى نیز احادیث متعددى در زمینه رستاخیز حیوانات دیده مى‏شود، از جمله: از أبو ذر نقل شده که مى‏گوید: ما خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بودیم که در پیش روى ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند، پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود، مى‏دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: نه، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود ولى خدا مى‏داند چرا؟ و به زودى در میان آنها داورى خواهد کرد.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر کشاف
(أمم أمثالکم ) مکتوبة أرزاقها و آجالها و أعمالها کما کتبت أرزاقکم و آجالکم و أعمالکم (ما فرطنا) ما ترکنا و ما أغفلنا (فی الکتاب ) فی اللوح المحفوظ (من شی ء) من ذلک لم نکتبه و لم نثبت ما وجب أن یثبت بما یختص به (ثم إلی ربهم یحشرون ) یعنی الأمم کلها من الدواب و الطیر فیعوضها و ینصف بعضها من بعض ، کما روی أنه یأخذ للجماء من القرناء . فإن قلت : کیف قیل : (إلا أمم ) مع إفراد الدابة و الطائر ؟ قلت : لما کان قوله تعالی (و ما من دابة فی الأرض و لا طائر) دالا علی معنی الاستغراق و مغنیا عن أن یقال : و ما من دواب و لا طیر ، حمل قوله (إلا أمم ) علی المعنی ، فإن قلت : هلا قیل : و ما من دابة و لا طائر إلا أمم أمثالکم ؟ و ما معنی زیادة قوله (فی الأرض ) و (یطیر بجناحیه ) قلت : معنی ذلک زیادة التعمیم و الإحاطة ، کأنه قیل : و ما من دابة فقط فی جمیع الأرضین السبع ، و ما من طائر قط فی جو السماء من جمیع ما یطیر بجناحیه إلا أمم أمثالکم محفوظة أحوالها غیرمهمل أمرها . فإن قلت : فما الغرض فی ذکر ذلک ؟ قلت : الدلالة علی عظم قدرته ، و لطف علمه ، و سعة سلطانه و تدبیره تلک الخلائق المتفاوتة الأجناس ، المتکاثرة الأصناف ، و هو حافظ لما لها و ما علیها ، مهیمن علی أحوالها ، لا یشغله شأن عن شأن ، و أن المکلفین لیسوا بمخصوصین بذلک دون من عداهم من سائر الحیوان . و قرأ ابن أبی عبلة : و لا طائر ، بالرفع علی المحل ، کأنه قیل : و ما دابة و لا طائر . و قرأ علقمة : ما فرطنا ، بالتخفیف [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - محسن قرائتی تفسیر نور
قرآن توجّه خاصّى به زندگى حیوانات دارد و از یادآورى خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده مى‏کند. «و فى خلقکم و ما یبثّ من دابّة آیات لقوم یوقنون» [310] در روایات وتجارب انسانى هم نمونه‏هاى فراوانى درباره‏ى شعور و درک حیوانات به چشم مى‏خورد و براى یافتن شباهت‏ها و آشنایى با زندگى حیوانات، باید اندیشه و دقّت داشت. [311] «امم أمثالکم»
مراد از «کتاب» در آیه، یا قرآن است یا «لوح محفوظ» که در واقع کتاب خلقت است.
در آیات دیگر هم تعبیراتى چون: «تبیاناً لکلّ شى‏ء» [312] ، «کلٌّ فى کتاب مبین» [313] آمده که نشانه‏ى کامل بودن قرآن است.
امام باقر علیه السلام فرمود: نشان کمال قرآن این است که ریشه و سرچشمه‏ى همه سخنان رسول اللّه و ائمّه‏علیهم السلام است، پس هر گاه حدیثى گفتیم، سند قرآنى آن را از ما بخواهید.
در حدیثى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از قیل و قال و فساد مال و سؤالات پى در پى، نهى مى‏کند. از امام باقر علیه السلام سند قرآنى آن را پرسیدند، فرمود: سند نهى از قیل و قال، آیه «لا خیرَ فى کَثیر مِن نَجواهم الاّ مَن أمَرَ بِصدقةٍ أو مَعروفٍ أو اصلاح بَینَ النّاس» [314] است. سند فساد مال، آیه «و لاتؤتوا السفهاء أموالکم الّتى جعل اللَّه لکم قیاماً» [315] و سند سؤال نابجا این آیه است: «لاتسألوا عن أشیاء اِن تبد لکم تسؤکم» [316]
شعور حیوانات
از آیات و روایات و تجارب برمى‏آید که شعور، ویژه انسان نیست. به نمونه‏هایى توجّه کنید:
1- حضرت سلیما همراه با سپاهیانش از منطقه‏اى عبور مى‏کردند، مورچه‏اى به سایر مورچگان گفت: فورى به خانه‏هایتان بروید، تا زیر پاى ارتش سلیمان له نشوید. [317] شناخت دشمن، جزو غریزه‏ى مورچه است، ولى اینکه نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.
2- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینى مطلع شده و نزد سلیمان گزارش مى‏دهد که مردم منطقه‏ى سبأ، خداپرست نیستند. آنگاه مأموریّت ویژه‏اى مى‏یابد. شناخت توحید و شرک و زشتى شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر و مأموریّت ویژه‏ى پیام‏رسانى، مسأله‏اى بالاتر از غریزه است. [318]
3- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان از علّت غایب بودنش، عذرى موجّه و دلیلى مقبول مى‏آورد، نشانه شعورى بالاتر از غریزه است. [319]
4- اینکه قرآن مى‏گوید: همه موجودات، تسبیح گوى خدایند ولى شما نمى‏فهمید، [320] تسبیح تکوینى نیست، زیرا آن را ما مى‏فهمیم، پس قرآن تسبیح دیگرى را مى‏گوید.
5 - در آیات قرآن، سجده براى خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است. «وللَّه یسجد ما فى السموات و ما فى الارض...» [321]
6- پرندگان در مانور حضرت سلیمان شرکت داشتند. «وحشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس والطیر» [322]
7- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علّمنا منطق الطیر» [323]
8 - آیه‏ى «واذا الوُحوشُ حُشِرَت» [324] ، محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح مى‏کند.
9- آیه‏ى «والطّیر صافّات کلٌّ قد عَلِم صلاته و تسبیحه» [325] ، نشانه‏ى شعور و عباد آگاهانه‏ى حیوانات است.
10- وجود وفا در برخى‏حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه وفرزندانش.
11- تعلیم سگ شکارى و سگ پلیس براى کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانه‏ى آگاهى خاصّ آن حیوان است.
12- اسلام از ذبح حیوان در برابر چشم حیوان دیگر، نهى کرده است که این نشانه‏ى شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
310) جاثیه، 4.
311) تفسیر مراغى.
312) نحل، 89.
313) هود، 6.
314) نساء، 114.
315) نساء، 5.
316) مائده، 101 ؛ تفسیر نورالثقلین.
317) نمل، 18.
318) نمل، 22.
319) نمل، 22 تا 26.
320) اسراء، 44.
321) نحل، 49.
322) نمل، 17.
323) نمل، 16.
324) تکویر، 5.
325) نور، 41.


پیام ها

1- قدرت الهى در آفرینش و هدف‏دارى خلقت، نسبت به همه‏ى موجودات یکسان است. «من دابّة... ولا طائر ...»
2- نظم و زندگى اجتماعى، مخصوص انسان‏ها نیست، بلکه در زندگى حیوانات هم مشاهده مى‏شود. «اُمم أمثالکم»
3- انسان‏ها و حیوانات، همه نیاز به تدبیر الهى دارند. خداوند، طبق مصلحت به آنها شعور مى‏دهد، و همه داراى نظم و نظامى هستند. «اُمم أمثالکم»
4- قرآن کریم، جامع‏ترین و کامل‏ترین کتاب آسمانى است. «ما فرّطنا فى الکتاب من شى‏ء»
5 - آنچه سبب هدایت، تربیت ورشد انسان‏هاست، در قرآن آمده است. (قرآن در اثبات حقانیّت پیامبراسلام و هدایت مردم هیچ گونه کاستى ندارد) «ما فرّطنا فى الکتاب»
6- در حقّ حیوانات هم ظلم یا کوتاهى نکنیم، آنها هم مثل ما حقّ حیات دارند. «اُمم [326] أمثالکم»
7- معاد و حشر، تنها مخصوص انسان‏ها نیست. «و ما من دابّة... ثمّ الى ربّهم یحشرون»
8 - حرکت همه موجودات به سوى خداوند یک حرکت تکاملى و جلوه‏اى از ربوبیّت الهى است. «الى ربّهم یحشرون»
326) تفسیر قرطبى. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.