قرآن توجّه خاصّى به زندگى حیوانات دارد و از یادآورى خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده مىکند. «و فى خلقکم و ما یبثّ من دابّة آیات لقوم یوقنون» [310] در روایات وتجارب انسانى هم نمونههاى فراوانى دربارهى شعور و درک حیوانات به چشم مىخورد و براى یافتن شباهتها و آشنایى با زندگى حیوانات، باید اندیشه و دقّت داشت. [311] «امم أمثالکم»
مراد از «کتاب» در آیه، یا قرآن است یا «لوح محفوظ» که در واقع کتاب خلقت است.
در آیات دیگر هم تعبیراتى چون: «تبیاناً لکلّ شىء» [312] ، «کلٌّ فى کتاب مبین» [313] آمده که نشانهى کامل بودن قرآن است.
امام باقر علیه السلام فرمود: نشان کمال قرآن این است که ریشه و سرچشمهى همه سخنان رسول اللّه و ائمّهعلیهم السلام است، پس هر گاه حدیثى گفتیم، سند قرآنى آن را از ما بخواهید.
در حدیثى پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله از قیل و قال و فساد مال و سؤالات پى در پى، نهى مىکند. از امام باقر علیه السلام سند قرآنى آن را پرسیدند، فرمود: سند نهى از قیل و قال، آیه «لا خیرَ فى کَثیر مِن نَجواهم الاّ مَن أمَرَ بِصدقةٍ أو مَعروفٍ أو اصلاح بَینَ النّاس» [314] است. سند فساد مال، آیه «و لاتؤتوا السفهاء أموالکم الّتى جعل اللَّه لکم قیاماً» [315] و سند سؤال نابجا این آیه است: «لاتسألوا عن أشیاء اِن تبد لکم تسؤکم» [316]
شعور حیوانات
از آیات و روایات و تجارب برمىآید که شعور، ویژه انسان نیست. به نمونههایى توجّه کنید:
1- حضرت سلیما همراه با سپاهیانش از منطقهاى عبور مىکردند، مورچهاى به سایر مورچگان گفت: فورى به خانههایتان بروید، تا زیر پاى ارتش سلیمان له نشوید. [317] شناخت دشمن، جزو غریزهى مورچه است، ولى اینکه نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.
2- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینى مطلع شده و نزد سلیمان گزارش مىدهد که مردم منطقهى سبأ، خداپرست نیستند. آنگاه مأموریّت ویژهاى مىیابد. شناخت توحید و شرک و زشتى شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر و مأموریّت ویژهى پیامرسانى، مسألهاى بالاتر از غریزه است. [318]
3- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان از علّت غایب بودنش، عذرى موجّه و دلیلى مقبول مىآورد، نشانه شعورى بالاتر از غریزه است. [319]
4- اینکه قرآن مىگوید: همه موجودات، تسبیح گوى خدایند ولى شما نمىفهمید، [320] تسبیح تکوینى نیست، زیرا آن را ما مىفهمیم، پس قرآن تسبیح دیگرى را مىگوید.
5 - در آیات قرآن، سجده براى خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است. «وللَّه یسجد ما فى السموات و ما فى الارض...» [321]
6- پرندگان در مانور حضرت سلیمان شرکت داشتند. «وحشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس والطیر» [322]
7- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علّمنا منطق الطیر» [323]
8 - آیهى «واذا الوُحوشُ حُشِرَت» [324] ، محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح مىکند.
9- آیهى «والطّیر صافّات کلٌّ قد عَلِم صلاته و تسبیحه» [325] ، نشانهى شعور و عباد آگاهانهى حیوانات است.
10- وجود وفا در برخىحیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه وفرزندانش.
11- تعلیم سگ شکارى و سگ پلیس براى کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانهى آگاهى خاصّ آن حیوان است.
12- اسلام از ذبح حیوان در برابر چشم حیوان دیگر، نهى کرده است که این نشانهى شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
310) جاثیه، 4.
311) تفسیر مراغى.
312) نحل، 89.
313) هود، 6.
314) نساء، 114.
315) نساء، 5.
316) مائده، 101 ؛ تفسیر نورالثقلین.
317) نمل، 18.
318) نمل، 22.
319) نمل، 22 تا 26.
320) اسراء، 44.
321) نحل، 49.
322) نمل، 17.
323) نمل، 16.
324) تکویر، 5.
325) نور، 41.
پیام ها
1- قدرت الهى در آفرینش و هدفدارى خلقت، نسبت به همهى موجودات یکسان است. «من دابّة... ولا طائر ...»
2- نظم و زندگى اجتماعى، مخصوص انسانها نیست، بلکه در زندگى حیوانات هم مشاهده مىشود. «اُمم أمثالکم»
3- انسانها و حیوانات، همه نیاز به تدبیر الهى دارند. خداوند، طبق مصلحت به آنها شعور مىدهد، و همه داراى نظم و نظامى هستند. «اُمم أمثالکم»
4- قرآن کریم، جامعترین و کاملترین کتاب آسمانى است. «ما فرّطنا فى الکتاب من شىء»
5 - آنچه سبب هدایت، تربیت ورشد انسانهاست، در قرآن آمده است. (قرآن در اثبات حقانیّت پیامبراسلام و هدایت مردم هیچ گونه کاستى ندارد) «ما فرّطنا فى الکتاب»
6- در حقّ حیوانات هم ظلم یا کوتاهى نکنیم، آنها هم مثل ما حقّ حیات دارند. «اُمم [326] أمثالکم»
7- معاد و حشر، تنها مخصوص انسانها نیست. «و ما من دابّة... ثمّ الى ربّهم یحشرون»
8 - حرکت همه موجودات به سوى خداوند یک حرکت تکاملى و جلوهاى از ربوبیّت الهى است. «الى ربّهم یحشرون»
326) تفسیر قرطبى.
[ نظرات / امتیازها ]