● خلقت دارای هدف و غایتی است و بیهوده آفریده نشده است
جمله «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ ...» با اینکه جمله کوتاهى است، و لیکن خود متضمن حجت و دلیل دندانشکنى است. زیرا در این جمله مىفرماید خلقت همه عالم فعل حق تعالى است، و همه آنها را به حق آفریده نه به باطل، و فعلى که به حق انجام شده و یک خردل باطل در آن راه ندارد، ناچار غایت و غرضى در انجامش منظور بوده، و غرض از خلقت عالم همانا بازگشت به سوى او است و این حجت یکى از دو حجتى است که آیه شریفه «وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلًا ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا ...»(ص/27) متضمن آن است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : در اینجا پارهاى از اسماء و صفات خدا ذکر شده، و غرض از ذکر آن بیان مطالب قبلى و تعلیل آن است، زیرا نخست فرمود: هدایت صحیح آن است که او هدایت کند، آن گاه همین هدایت را به طور اجمال تفسیر کرد به تسلیم شدن در برابر دستورهاى خداوند و نماز و تقوا که خلاصه و فشرده جمیع احکام دیگر دین است. آن گاه جهت و دلیل این معنا را که چطور هدایت او هدایتى است که نمىتوان از قبولش شانه خالى کرد، چنین بیان فرمود که چون حشر همه به سوى او است. سپس به بیان کاملترى چنین فرمود: «او کسى است که آسمانها و زمین را به حق آفریده ...» پس اسماء و صفاتى که در این بیان و احتجاج ذکر شده، اسماء و صفاتى است که اگر یکى از آنها ذکر نمىشد، بیان حجت تمام نبود.
مثلا همین جمله مورد بحث، با اینکه جمله کوتاهى است، و لیکن خود متضمن حجت و دلیل دندانشکنى است. زیرا در این جمله مىفرماید خلقت همه عالم فعل حق تعالى است، و همه آنها را به حق آفریده نه به باطل، و فعلى که به حق انجام شده و یک خردل باطل در آن راه ندارد، ناچار غایت و غرضى در انجامش منظور بوده، و غرض از خلقت عالم همانا بازگشت به سوى او است و این حجت یکى از دو حجتى است که آیه شریفه« وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلًا ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا ...»(ص/27) متضمن آن است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 208 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خلقت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مقصود از «کُنْ فَیَکُونُ» همان روز حشر است
سیاق آیه دلالت دارد بر اینکه: مقصود از آن چیزى که خدایش مىگوید: «موجود شو، پس موجود مىشود» همان روز حشر است، گر چه خلقت هر موجود دیگرى هم همین طور است، به شهادت اینکه فرمود:«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»(یس/82) کلمه «یوم» ظرفى است متعلق به «یقول» و معنایش این است: «روزى که به قیامت مىگوید موجود شو، موجود مىشود» بعضى از مفسرین گفتهاند: مخاطب در خطاب «کن» «شىء» است، یعنى روزى که به چیزى مىگوید به هستى درآى و آن چیز هم به هستى درمىآید. و لیکن آنچه ما گفتیم با سیاق آیه مناسبتر است. {وَ یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ}
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 208 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از حق بودن قول خداوند چیست؟
«حق» به معناى ثابت به تمام معناى ثبوت است، و ثابت به حقیقت معناى ثبوت همان وجود خارجى است، پس معناى «قَوْلُهُ الْحَقُّ» این است که قول خداى تعالى فعل او و ایجاد او است، و وقتى قول او عبارت باشد از ایجاد، هم چنان که آیه «وَ یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ» هم دلالت بر آن دارد، پس قول او نفس حق است، برگشتى براى آن نبوده و تغییر دهندهاى براى کلماتش وجود ندارد. و این است معناى اینکه فرمود:«وَ الْحَقَّ أَقُولُ»(ص/84) «حق را مىگویم».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : جمله «قَوْلُهُ الْحَقُّ» بیان علت جمله قبلى است، و از این جهت با «فصل» ذکر شده. فصل اصطلاحى است در علم معانى که جملهاى را از جمله قبل جدا کنند و در برابر آن «وصل» است که جمله را با یکى از حروف عطف به جمله پیش عطف دهند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 209 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : افعال خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از «یَوْمَ» قیامت است
مراد از این روز قیامت است، و این همان معنایى است که آیه «یَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا یَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَیْءٌ لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»(غافر/16) متضمن آن است. {وَ لَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ}
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 209 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وجه و جهت اثبات ملک و سلطنت براى خداى تعالى در روز قیامت
جهت اینکه فرمود: «براى او است سلطنت در روزى که در صور دمیده مىشود» و حال آنکه ملک و سلطنت او منحصر در آن روز نیست، اجمالا این است که آن روز: روز از کار افتادن اسباب و از بین رفتن روابط و انساب است. در مباحث گذشته کم و بیش راجع به این معنا بحث کردهایم و به زودى نیز در جاى مناسب در باره این معنا و هم در باره معناى «صور» ان شاء اللَّه تعالى بحث خواهیم کرد. {وَ لَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ}
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 209 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : مالکیت خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● قوام مسأله حساب و جزا به اسم «عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ» خداوند است
«عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ» اسمى است از اسماى خدا که قوام مساله حساب و جزا به آن است، همچنین دو اسم «الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ». آرى، خداى تعالى به علمى که به غیب و شهادت دارد، ظاهر هر چیز و باطن آن را مىداند، و هیچ ظاهرى به خاطر ظهورش و هیچ باطنى از جهت اینکه باطن است بر او پوشیده نیست، و همچنین به حکمتى که دارد با کمال دقت و محکم کارى به کار و حساب مخلوقاتش رسیدگى مىکند و آن طور که باید و شاید موارد کیفر و پاداش را از یکدیگر تمیز مىدهد، پس در کار او و حساب او ظلم و گزاف نیست. و نیز با آگاهى و بینشى که به کنه حقیقت دارد هیچ کوچکى را به خاطر کوچکى و خردیش و هیچ بزرگى را به خاطر بزرگى و عظمتش از قلم نمىاندازد. {عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بنابراین روشن شد که این اسماء و صفات به نحوى که از آن بهتر تصور ندارد، این معنا را بیان مىکند که همه مخلوقات به سوى او بازگشت خواهند نمود، و هدایت، هدایت او است نه هدایت دیگران و دین فطرى که مردم را به آن دعوت نموده، دین حق است نه ادیان دیگر، زیرا که خداى تعالى اگر عالم را آفرید به خاطر منظورى است که داشت، و آن منظور بازگشت مردم است به سوى او، و به همین منظور روز بازگشت را به وجود خواهد آورد، و خواهد فرمود: «کن» و چون قول او حق است پس چنین روزى خواهد آمد و در آن روز براى همه معلوم خواهد شد که ملک و سلطنت براى او است، و غیر او هیچ کسى سلطنت بر چیزى ندارد. وقتى این معنا براى همه معلوم شد، آن وقت خداوند با تشخیصى که دارد فرمانبرداران خود را از گنهکاران، تمیز مىدهد، چون او از آنجایى که حکیم و خبیر است، هر غیب و شهادت را مىداند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 209 و 210 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اسمهای خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● غرض از ذکر «حق» در آیه
غرض از ذکر کلمه «حق» این است که بفهماند خلقت آسمانها و زمین به حق بوده و «حق» وصف آن است. و اما اینکه بعضى از مفسرین گفتهاند که معناى این کلمه این است که: «خداوند آسمانها و زمین را با قول حق آفریده»، معناى بعیدى است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 210 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حق |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جمله «یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ» در مقام بیان داستان قیامت است
از ظاهر سیاق برمىآید که جمله «یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ» در مقام بیان داستان قیامت است، و گر نه خلقت هر چیزى به همین نحو است که به آن گفته شود:«کن» و آن هم موجود گردد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 210 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علت ذکر «نفخ صور» از میان همه خصوصیات قیامت
اگر از میان همه اوصاف و خصوصیات قیامت تنها مساله «نفخ صور» را ذکر کرد براى اشاره کردن به خصوصیتى بود که مناسب با مقام است، و آن مساله کیفیت احضار عام است که جمله «وَ هُوَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» آن را بیان مىکند، زیرا که «حشر» یعنى با اجبار مردم را اخراج کردن و در جایى جمع نمودن، که نفخ در صور هم همین معنا را مىرساند، زیرا موقعى شیپور مىزنند که بخواهند افراد لشکر را براى امر مهمى بسیج کنند، در قیامت نیز در صور دمیده مىشود و مردم از قبرها بیرون آمده براى حضور در محکمه الهى به عرصه محشر درمىآیند «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ- تا آنجا که مىفرماید- إِنْ کانَتْ إِلَّا صَیْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ، فَالْیَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(یس/54)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 210 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای لغوی «حشر»
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 210 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای دو کلمه «یوم» در آیه
در آیه مورد بحث کلمه «یوم» در هر دو مورد به یک معنا نیست. بلکه مراد از یوم اول مطلق ظرف است مثل اینکه مىگوییم: «روزى که خدا حرکت را آفرید، و روزى که شب و روز را به وجود آورد» و حال آنکه روزهاى معمولى زائیده حرکت و متفرع بر آن است، به خلاف یوم دوم که به معناى روزهاى معمولى و روزى است که قیامت در آن روز بر پا مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 210 و 211 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بیان مصادیق جمله «عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ»
امام صادق(علیهالسلام) درباره جمله «عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ» فرمود: مراد از عالم غیب چیزهایى است که هنوز موجود نشده، و مراد از شهادت موجوداتى است که به هستى درآمده است.
علامه طباطبایی: این روایت روشنترین مصادیق غیب و شهادت را که در پیش ما است ذکر کرده و گر نه سابقا بیان کردیم که براى این دو کلمه مصادیق دیگرى نیز هست.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را تفسیر برهان (ج 1 ص 530) از ابن بابویه نقل کرده که وى به سند خود از ثعلبة بن میمون از بعضى از راویان شیعه از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 219 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : غیب |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● روزى که در صور دمیده شود -
ابوذر مالکي
در آیه مورد بحث از فرمانروایى خداوند در روز قیامت و هنگام دمیده شدن صور سخن گفته شده؛ منظور از صور، صور اسرافیل است که اسرافیل در آن خواهد دمید و ما از حقیقت آن خبر نداریم جز اینکه طبق آیات قرآنى مىدانیم که در پایان دنیا اسرافیل در آن خواهد دمید و تمام ساکنان زمین بیهوش خواهند شد تا روزى که قیامت برپا شود که بار دیگر اسرافیل در صور خود خواهد دمید و این بار تمام مردم زنده خواهند شد و از قبرهاى خود بیرون خواهند آمد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : آیت الله یعقوب جعفری |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : ابوذر مالکی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● غیب وشهود -
فاطمه نصيري خليلي
عن أبى عبدالله (ع) فى قوله عز و جل: «عالم الغیب و الشهادة» فقال: الغیب ما لم یکن و الشهادة ما قد کان.(معانى الأخبار، ص 146، ح 1; تفسیر برهان، ج 1، ص 530، ح 1)
از امام صادق (ع) درباره «عالم الغیب و الشهادة» روایت شده است: «غیب» آن است که به وجود نیامده و «شهادة» آن است که به هستى در آمده باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : فاطمه نصیری خلیلی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● در قرآن دو نوع دمیدن در صور آمده است: -
ابراهيم چراغي
در قرآن دو نوع دمیدن در صور آمده است: یکى ویرانگر و دیگرى برانگیزندهى مردم براى رستاخیز. در این آیه، یک بار آن مطرح شده است، امّا در آیه 68 سورهى زمر، دمیدن در دو صور مطرح است: «و نُفِخ فى الصّور فَصَعِق مَن فى السموات و مَن فى الارض الاّ مَن شاءاللَّه ثمّ نُفِخ فیه اُخرى فاذا هم قیام ینظرون»
اگر در آیات قبل، سخن از تسلیم بودن در برابر خدا و اقامهى نماز بود، اینجا علّت آن ذکر شده که آفرینش به دست اوست، او آگاه و حکیم است و از هر چیز با خبر است.
امام صادقعلیه السلام دربارهى «عالم الغیب و الشهادة» فرمودند: غیب آن است که هنوز نیامده و شهادت آنچه که بوده است مىباشد. [387]
--------------------------------------------------------------------------------
387) معانىالاخبار، ص146.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : ابراهیم چراغی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.