از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و اذ قالت امه منهم لم تعظون قوما الله مهلکهم او معذبهم عذاباشدیدا قالوا معذره الی ربکم و لعلهم یتقون ):(و زمانیکه گروهی از آنها گفتند: چراقومی را که خدا آنها را هلاک کرده یا عذابشان می کند نصیحت می کنید؟ گفتند:این نصایح را به جهت معذرت به پیشگاه پروردگارتان می نمائیم و به این امید که پرهیزگاری کنند)، یعنی گروه دیگری بوده که این امت را موعظه می کرده اند ومعلوم می شود که آنها اهل تقوی بوده و از فسق و فجور این قوم به تنگ آمده وآنها را نهی از منکر می نموده اند و علی رغم اینکه این موعظه ها تأثیری بر آن گروه فاسق نداشت ، این گروه با تقوی ، باز هم از نهی و موعظه خود مأیوس نمی شده اند و می گفتند: ما این موعظه را به جهت آن می کنیم که نزد خدای سبحان معذور باشیم و با نهی صریح از این اعمال ، مخالفت خود را اعلام کرده باشیم و شاید هم گروهی از شما دست از گناه بر دارند و تقوی پیشه کنند. و اینکه گفتند:(معذزه الی ربکم )یعنی (نزد پروردگار شما معذور باشیم )،اشاره به این مطلب است که نهی از منکر اختصاص به ما ندارد،بلکه شامل شما هم می شود و وقتی سکوت کرده اید ،مسئولید و باید گناهکاران از امت خود رانصیحت کنید. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
این گروه ظاهرا گروه بی تفاوت و فرصت طلب و به من چه و به تو چه‌ها نبودند اگر اینها جزء به من چه و به تو چه‌ها بودند آنها هم عذاب می‌شدند ظاهر آیه این است که فقط یک عده عذاب شدند بقیه نجات پیدا کردند معلوم می‌شود اینهایی که گفتند چرا موعظه می‌کنی اینها قبلاً هم جزء آمران به معروف و ناهیان از منکر بودند وظیفه شان را انجام دادند بعد به دیگران که در خط مقدم امر به معروف و نهی از منکر بودند گفتند بس است چرا خودتان را خسته می‌کنید خطر ندارد که معلوم می‌شود کارشان را کردند این یک اهل امر به معروف و نهی از منکر بودند و در همین تعبیر هم پیام امر به معروف و نهی از منکر دادند گفتند که ﴿لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذابًا شَدیدًا﴾ خب این یک نحوه امر به معروف و نهی از منکر است نگفتند که لم تعظونهم خب موضع را مشخص کردند در برابر آنها موضع گیری کردند گفتند چرا قومی که به هلاکت می‌افتند به عذاب علیم و شدید گرفتار می‌شوند خودتان را خسته می‌کنید خب این تقبیح آنهاست تعییر آنهاست محکوم کردن آنهاست موضع گرفتن در برابر آنهاست همین باعث نجات آنها شد این یک جهت جهت دیگر اینکه خب امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی است وقتی یک عده قیام کردند از دیگران ساقط است حتی از آن بی تفاوتها هم ساقط است دیگر آن بی تفاوتها را عذاب نمی‌کنند که مگر خدای ناکرده این بی تفاوتها جزء باند آنها باشند حالا اگر کسی احساس سختی کرد انجام نداد گروهی دیگر آمدند این سختی را تحمل کردند امر به معروف کردند نهی از منکر کردند خب از همه ساقط است دیگر اینها نباید عذاب بشوند روی این جهات معلوم می‌شود که یک گروه تا آخرین مرحله امر به معروف و نهی از منکر داشتند یک گروه دومی که به گروه اول می‌گفتند چرا امر به معروف می‌کنید چرا نهی از منکر می‌کنید مخالف امر به معروف نبودند بلکه در برابر تبهکاران و بزهکاران موضع گفتند گفتند اینها اهل هلاکت‌اند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 106
(آیه 164)- این جمعیت از بنى اسرائیل در برابر این آزمایش بزرگ که با زندگى آنان کاملا آمیخته بود به سه گروه تقسیم شدند:
«گروه اول» که اکثریت را تشکیل مى‏دادند، به مخالفت با این فرمان الهى برخاستند.
«گروه دوم» که قاعدتا اقلیت کوچکى بودند و در برابر گروه اول به وظیفه امر به معروف و نهى از منکر قیام کردند.
«گروه سوم»، ساکتان و بى‏طرفان بودند، که نه همگامى با گناهکاران داشتند و نه وظیفه نهى از منکر را انجام مى‏دادند.
در آیه مورد بحث، گفتگوى این گروه را با نهى کنندگان شرح مى‏دهد، مى‏گوید: «و (به خاطر بیاور) هنگامى که جمعى از آنها به جمع دیگرى گفتند: چرا قومى را اندرز مى‏دهید که خداوند سر انجام آنها را هلاک مى‏کند و یا به عذاب دردناکى کیفر خواهد داد» (وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِیداً).
«گفتند: (این اندرزها) براى اعتذار و رفع مسؤولیت در پیشگاه پروردگار شماست به علاوه شاید آنها بپذیرند و از گناه باز ایستند، و تقوا پیشه کنند»! (قالُوا مَعْذِرَةً إِلى‏ رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ).
از جمله بالا چنین استفاده مى‏شود که: گاهى بیان حقایق و وظایف الهى بدون احتمال تأثیر نیز واجب مى‏شود و آن در موردى است که اگر حکم خدا گفته نشود و از گناه انتقاد نگردد کم‏کم به دست فراموشى سپرده مى‏شود و بدعتها جان مى‏گیرند و سکوت دلیل بر رضایت و موافقت محسوب مى‏شود، در این گونه موارد لازم است حکم پروردگار آشکارا و در همه جا گفته شود هر چند اثرى در گنهکاران نگذارد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(و إذا قالت ) معطوف علی إذ یعدون ، و حکمه حکمه فی الإعراب (أمة منهم ) جماعة من أهل القریة من صلحائهم الذین رکبوا الصعب و الذلول فی موعظتهم ، حتی أیسوا من قبولهم ، لَخرین کانوا لا یقلعون عن وعظهم (لم تعظون قوما الله مهلکهم ) أی مخترمهم و مطهر الأرض منهم (أو معذبهم عذابا شدیدا) لتمادیهم فی الشر . و إنما قولا ذلک ، لعلمهم أن الوعظ لا ینفع فیهم (قالوا معذرة إلی ربکم ) أی موعظتنا إبلاء عذر إلی الله ، و لئلا ننسب فی النهی عن المنکر إلی بعض التفریط (و لعلهم یتقون ) و لطمعنا فی أن یتقوا بعض الاتقاء . و قرئ (معذرة) بالنصب ، أی وعظناهم معذرة إلی ربکم ، أو اعتذرنا معذرة [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  جابر حاتم زادي - تفسیر المیزان
معلوم مى شود امت دیگرى بوده که این امت را موعظه مى کرده اند، پس تقدیر آیه چنین است : (اذ قالت امه منهم لامه اخرى کانت تعظهم - آن زمان که امتى از ایشان به امت دیگرى که ایشان را موعظه مى کرد گفتند ...) و جمله (لامه اخرى کانت تعظهم ) براى اختصار حذف شده است . و ظاهر اینکه گفتند: (چرا موعظه مى کنید مردمى را که خدا هلاکشان خواهد کرد) این است که ایشان اهل تقوا بوده اند، و از مخالفت امر خدا پروا داشته اند جز اینکه دیگران را که اهل فسق بودند نهى از منکر نمى کردند، چون اگر خود این امت نیز اهل فسق و تعدى بودند آن قوم دیگر ایشان را نیز موعظه مى کردند و در پاسخ اعتراض و ملامتشان نمى گفتند: (معذره الى ربکم - تا نزد پروردگار شما معذور باشیم ) و نیز از گفتار عده اى که سکوت کردند بر مى آید که اهل فسق و فجور مساءله تجاوز و عصیان را به حدى رسانده بودند که علنا مرتکب فسق مى شدند، و دیگر نهى از منکر در ایشان اثر نمى کرده ، چیزى که هست آن امت دیگر که سکوت نکرده و همچنان نهى از منکر مى کردند ماءیوس از موعظه نبودند و هنوز امیدوار بودند بلکه در اثر پافشارى بر موعظه و نهى از منکر دست از گناه بردارند، و لااقل چند نفرى از ایشان ، تا اندازه اى به راه بیایند.
علاوه بر این ، غرضشان از اصرار بر موعظه این بوده که در نزد خداى سبحان معذور باشند، و بدین وسیله مخالفت با فسق ، و انزجار خود را از طغیان و تمرد اعلام داشته باشند. و لذا در پاسخ امت ساکت که به ایشان مى گفتند: (چرا موعظه مى کنید) اظهار داشتند: (معذره الى ربکم و لعلهم یتقون - تا هم نزد پروردگارتان معذور باشیم و هم شاید ایشان از گناه دست بردارند).
و در اینکه گفتند: (نزد پروردگارتان ) و نگفتند (نزد پروردگارمان ) اشاره است به اینکه نهى از منکر به ما اختصاص ندارد، شما هم که سکوت کرده اید مسؤ ولید، و باید این سکوت را شکسته و این قوم را نصیحت کنید، براى اینکه اعتذار به سوى پروردگار بخاطر مقام ربوبیتیش بر هر کسى واجب است ، و همه مربوبین این پروردگار باید ذمه خود را از تکالیفى که به ایشان شده و وظائفى که به آنان محول گشته فارغ سازند، همانطور که ما مربوب این رب هستیم شما نیز هستید، پس آنچه که بر ما واجب است بر شما نیز واجب است .
مقصود از نسیان در آیه شریفه بى اثر شدن تذکرات در دلهاى بنىاسرائیل است . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  راضيه کارکنان نصرآبادي - تفسیر نمونه
در این آیه گفتگوى این گروه را با نهى کنندگان شرح مى دهد و مى فرماید: «به خاطر بیاور هنگامى که جمعى از آنها به جمع دیگرى گفتند: چرا قومى را اندرز مى دهید که خداوند سرانجام آنها را هلاک مى کند و یا به عذاب دردناکى کیفر خواهد داد» (وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباًشَدیداً).

و «آنها در پاسخ گفتند: ما به خاطر این نهى از منکر مى کنیم که وظیفه خود را در پیشگاه پروردگارتان انجام داده و در برابر او مسئولیتى نداشته باشیم، به علاوه شاید سخنان ما در دل آنها مؤثر افتد و دست از طغیان و سرکشى بردارند» (قالُوا مَعْذِرَةً إِلى رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ).

از جمله بالا چنین استفاده مى شود: اندرزدهندگان براى دو هدف این کار را انجام مى دادند:

یکى به خاطر این که در پیشگاه خدا معذور باشند و دیگر این که: شاید در دل گنهکاران مؤثر افتد.

مفهوم این سخن چنین است که حتى اگر احتمال تأثیر هم ندهند باید از پند و اندرز خوددارى ننمایند، در حالى که معروف این است: شرط وجوب امر به معروف و نهى از منکر احتمال تأثیر است.

ولى باید توجه داشت گاهى بیان حقایق و وظائف الهى بدون احتمال تأثیر نیز واجب مى شود و آن در موردى است که اگر حکم خدا گفته نشود و از گناه انتقاد نگردد، کم کم به دست فراموشى سپرده مى شود، بدعت ها جان مى گیرند و سکوت دلیل بر رضایت و موافقت محسوب مى شود، در این گونه موارد لازم است حکم پروردگار آشکارا همه جا گفته شود هر چند اثرى در گنهکاران نگذارد.

این نکته نیز شایان توجه است که نهى کنندگان مى گفتند: مى خواهیم در پیشگاه پروردگارتان معذور باشیم، گویا اشاره به این است که: شما هم در پیشگاه خدا مسئولیت دارید و این وظیفه تنها وظیفه ما نیست، وظیفه شما نیز مى باشد.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : در رابطه با تفسیر این آیه در قسمت آخر سرنوشت آن قوم اشاره میشود که :
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ ﴿۱۶۵﴾
نجات دادیم کسانی را که نهی از منکر میکردند و بقیه که شامل معصیت کنندگان و گروه مخالف نهی کردن بودن را جزء ظالمان قرار میدهد و عذابی شدید بر آنان نازل مینماید.
و همچو این است سرنوشت مردمی که همراه امام حسین علیه السلام با یزید مخالفت نکردند و بیعت با یزید را نهی نکرده و نمی کنند.
ف.محسنی
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - أطیب البیان
و زمانى که گفتند جماعتى از آنها براى چه موعظه میکنید قومى را که خداوند هلاک میکند آنها را یا عذاب میفرماید آنها را عذاب سخت گفتند براى عذر بسوى پروردگار شما و شاید آنها متقى و پرهیزگار شوند

وَ إِذْ قٰالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ آن جماعتى که ساکت بودند که مرتکب این معصیت نشدند و دیگران را نهى نمیکردند گفتند بانبیاء و کسانى که آنها را موعظه میکردند چرا موعظه میکنید آنها را زیرا اینها که دست بردار نیستند و کلام شما در آنها تأثیرى ندارد لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً که باید اینها هلاک شوند یا بعذاب دچار گردند اَللّٰهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذٰاباً شَدِیداً در جواب آنها انبیاء و واعظین قٰالُوا مَعْذِرَةً إِلىٰ رَبِّکُمْ زیرا اگر آنها را موعظه نکنیم مسئول پروردگار میشویم که ترک وظیفه خود کرده ایم وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ و شاید کلام ما بآنها تأثیر کند و دست بردارند سؤال آیا فرمایش انبیاء و واعظین حق بوده و باید موعظه کرد یا سکوت ساکتین جواب خصوصیات در وعّاظ و متّعظین و ساکتین مختلف است بسا ممکن است یکى احتمال تأثیر بدهد بر او واجب است امر بمعروف و نهى از منکر کند دیگرى مأیوس است بر او واجب نیست و بسا بعض اهل معاصى کلام بزرگى مثل انبیاء و علماء در آنها تأثیر دارد و لکن کلام عوام و متفرقه تاثیر ندارد بعلاوه مسئله ارشاد جاهل و اقامه حجت با مسئله امر بمعروف و نهى از منکر تفاوت دارد مثل اتمام حجتها که حضرت ابى عبد اللّٰه علیه السّلام با لشکر کربلا داشت تا نفس آخر و در قرآن مجید هم موارد زیادى داریم که انبیاء حتى نبیّنا الأکرم صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم با اینکه کفار و مشرکین قساوت قلب آنها از حجاره سخت تر بود و صم بکم عمى بودند مع ذلک حجت را بر آنها تمام میکردند براى اینکه نگویند رَبَّنٰا لَوْ لاٰ أَرْسَلْتَ إِلَیْنٰا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیٰاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزىٰ طه آیه 134 [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«إِذْ قٰالَتْ أُمَّةٌ » 165 طبرى: ابن عبّاس گفته است: آنها سه دسته شدند یکى گناهکار که ماهى گرفت، دوّم آن که نصیحت مى کرد و جلوگیرى از نافرمانى، سوّم آنها بودند که مى گفتند: چرا این مردم را نصیحت مى کنید؟ «قٰالُوا مَعْذِرَةً » 165 مجمع: حفص با نصب و باقى «معذرة» با رفع خوانده اند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ إِذْ قٰالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اَللّٰهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذٰاباً شَدِیداً الخ گویا آیه خبر مى دهد که بین فاسقین بنى اسرائیل جماعت مصلحین بودند که به آنها موعظه مى کردند که مخالفت امر رسول را نکنید که در معرض عذاب واقع مى گردید،جماعت دیگر از آن مؤمنین چون از هدایت یافتن فاسقین مأیوس بودند به آنها مى گفتند براى چه شما جماعتى را که خدا هلاک کننده آنها است یا آنها را عذاب خواهد نمود موعظه مى کنید یعنى بر این موعظه اثرى و فائده اى مترتب نخواهد گردید و موعظه نمودن شما بى اثر است آنها در پاسخ مى گفتند موعظه ما براى دو چیز است یکى (مَعْذِرَةً إِلىٰ رَبِّکُمْ ) یعنى عذر ما باشد نزد پروردگار شما که ما به وظیفه خود عمل نموده ایم،و دیگر آنکه شاید اینها پرهیزگار گردند و دست از عصیان بردارند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ إِذْ قٰالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اَللّٰهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذٰاباً شَدِیداً؛ گروهى از بنى اسرائیل به نهى کنندگان از منکر گفتند: نهى و هشدار شما به گناهکاران چه سودى دارد، درحالى که آنان نه از گناه خوددارى مى کنند و نه ترسى به خود راه مى دهند آنها را واگذارید، خداوند یا ریشۀ آنها را از زمین مى کند و یا آنان را با عذاب دردناک باقى مى گذارد گروه امربه معروف گفتند: مَعْذِرَةً إِلىٰ رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ؛ یعنى ما آنها را از منکر نهى مى کنیم تا خدا بداند که ما با آنها مخالف هستیم و از کارهایشان نفرت داریم و درعین حال، امیدواریم که آنها از نهى و اندرزهاى ما سود ببرند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.