در این آیه گفتگوى این گروه را با نهى کنندگان شرح مى دهد و مى فرماید: «به خاطر بیاور هنگامى که جمعى از آنها به جمع دیگرى گفتند: چرا قومى را اندرز مى دهید که خداوند سرانجام آنها را هلاک مى کند و یا به عذاب دردناکى کیفر خواهد داد» (وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباًشَدیداً).
و «آنها در پاسخ گفتند: ما به خاطر این نهى از منکر مى کنیم که وظیفه خود را در پیشگاه پروردگارتان انجام داده و در برابر او مسئولیتى نداشته باشیم، به علاوه شاید سخنان ما در دل آنها مؤثر افتد و دست از طغیان و سرکشى بردارند» (قالُوا مَعْذِرَةً إِلى رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ).
از جمله بالا چنین استفاده مى شود: اندرزدهندگان براى دو هدف این کار را انجام مى دادند:
یکى به خاطر این که در پیشگاه خدا معذور باشند و دیگر این که: شاید در دل گنهکاران مؤثر افتد.
مفهوم این سخن چنین است که حتى اگر احتمال تأثیر هم ندهند باید از پند و اندرز خوددارى ننمایند، در حالى که معروف این است: شرط وجوب امر به معروف و نهى از منکر احتمال تأثیر است.
ولى باید توجه داشت گاهى بیان حقایق و وظائف الهى بدون احتمال تأثیر نیز واجب مى شود و آن در موردى است که اگر حکم خدا گفته نشود و از گناه انتقاد نگردد، کم کم به دست فراموشى سپرده مى شود، بدعت ها جان مى گیرند و سکوت دلیل بر رضایت و موافقت محسوب مى شود، در این گونه موارد لازم است حکم پروردگار آشکارا همه جا گفته شود هر چند اثرى در گنهکاران نگذارد.
این نکته نیز شایان توجه است که نهى کنندگان مى گفتند: مى خواهیم در پیشگاه پروردگارتان معذور باشیم، گویا اشاره به این است که: شما هم در پیشگاه خدا مسئولیت دارید و این وظیفه تنها وظیفه ما نیست، وظیفه شما نیز مى باشد.
[ نظرات / امتیازها ]