«مَطَر» : در متن آمده است.
توضيح : بارانی از رحمت یا عذابی از آسمان
(تحلیل ریشهشناسانه، سیاقی و کاربردی واژه «مطر» در قرآن کریم)
ریشهشناسی و تعریف لغوی
واژه «مَطَر» از ریشه ثلاثی «م-ط-ر» مشتق شده است که در لغت عرب به معنای «باریدن آب از ابر» به کار میرود. در منابع معتبر لغوی آمده است:
در قاموس المحیط و اقرب الموارد آمده: «المَطَر: ماءُ السَّحاب» یعنی آبی که از ابر فرومیریزد.
راغب اصفهانی در مفردات مینویسد: «المَطَر: الماءُ المُنْسَکِب» یعنی آبی که پیوسته و ریخته شده است.
در برخی منابع بین استعمال افعال «مَطَرَ» و «أمْطَرَ» تفاوت نهادهاند:
«مَطَر» بهطور عام برای باران طبیعی و گاه خیر بهکار میرود.
«أمْطَر» در سیاق عذاب و عقوبت نازلشده از آسمان به کار رفته است.
این تفکیک بهویژه در سیاق قرآنی اهمیت بلاغی دارد و میتوان آن را از کاربردهای دقیق قرآن نتیجه گرفت.
کاربرد قرآنی واژه «مَطَر»
در قرآن کریم، واژه «مطر» و مشتقات آن در مجموع ۹ بار در ۷ سوره به کار رفته است و بررسی سیاقی این آیات نشان میدهد که کاربرد این واژه در قرآن، برخلاف ظاهر رحمانی آن، غالباً در بستر عذاب و عقوبت است.
۱. مطر به معنای باران طبیعی (استعمال نادر و منفرد)
آیه ۱۰۲ سوره نساء تنها موردی است که واژه «مَطَر» به معنای باران معمولی و طبیعی، و نه عذاب، به کار رفته است:
﴿لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کانَ بِکُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضى﴾
(اگر از باران رنج میبرید یا بیمارید، گناهی بر شما نیست که سلاحهایتان را بر زمین نهید...)
در این سیاق، «مَطَر» اشاره به شرایط طبیعی و اضطراری نماز در حالت جنگ دارد و به بارانی معمولی و رحمتگونه اشاره میکند، نه به عذاب.
۲. امطار عذاب؛ بارانی از سنگ، آتش یا مرگ
اما در دیگر آیات، مشتقات باب افعال از این ریشه (أمطرنا، أمطر، أمطرَت) بهصورت مکرر و همواره در معنای بارانی از عذاب الهی آمده است. نمونههایی از این کاربرد:
حجر، ۷۴:
﴿فَجَعَلْنا عالِیَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ﴾
(و شهر [قوم لوط] را زیر و رو کردیم، و بر آنان سنگهایی از گل متحجّر باراندیم.)
اعراف، ۸۴:
﴿وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ﴾
(و بر آنها بارانی [از عذاب] فرو ریختیم؛ بنگر که فرجام گناهکاران چگونه بود!)
فرقان، ۴۰:
﴿وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْیَةِ الَّتِی أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ﴾
(به راستی از کنار شهری گذشتند که بارانی از عذاب بر آن باریده شده بود...)
شعرا، ۱۷۳:
﴿وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ﴾
(و بر آنان بارانی فرو ریختیم؛ و چه بد بود باران بیمدادهشدگان!)
در این موارد، واژه «مَطَر» در ترکیب با «أمطرنا» یا «أمطرت» همواره نشانگر نزول سنگ، عذاب یا مواد گوگردی از آسمان است، که با لحن تهدیدآمیز، قهر الهی و نابودی اقوام سرکش همراه است.
بلاغت واژهشناختی و بار معنایی
نکتهای شایسته تأمل آن است که قرآن با هنرمندی بیانی و بلاغتی شگرف، واژهای که در اصل ناظر به رحمت و حیاتبخشی (باران) است، در سیاق مجازات، به نماد عذاب بدل میسازد.
این واژگان، بهویژه در سورههای مرتبط با اقوامی چون قوم لوط، ثمود، و عاد، فضایی از عذاب آسمانی، نابودگر و فراگیر را تداعی میکنند. «مَطَر» در این سیاق نه طراوتآور است و نه حیاتبخش، بلکه مرگآور و نابودکننده است؛ چنانکه در تعبیر «مَطَرَ السَّوْءِ» و «ساءَ مَطَرُ المُنذَرین» آمده است.
واژه مطر در قرآن، اگر تنها و در معنای رحمت باشد، نادر است (نساء ۱۰۲)، ولی در غالب کاربردهای آن، باران قهر و خشم الهی است که چون سیلابی از مرگ، بر سر اقوام گناهکار فرو میریزد.
جمعبندی نهایی
واژهی شریف «مَطَر» در ساحت زبان وحی، چهرهای دوگانه و شگفتانگیز دارد؛ واژهای که در ظاهر، بارانی از حیات و طراوت را به ذهن متبادر میسازد، اما در آیات قرآن کریم، جز در موردی یگانه و استثنایی (نساء، ۱۰۲) عمدتاً در هیئت قهر و انتقام الهی ظهور یافته است؛ بارانی نه از آب، که از آتش و سنگ، نه برای رویش، که برای ریشهکنی ظلم و فساد.
قرآن کریم با بلاغتی بیمانند، این واژه را از دایرهی الفاظ طبیعتگرا بیرون کشیده، و در میدان داوری الهی وارد کرده است؛ تا آنجا که «مَطَر» در بسیاری از سیاقها، نشانی از فرود قهر آسمانی و هشداری به مجرمان و متجاوزان است. این کاربرد هوشمندانه و معناگرایانه، نشانگر ژرفای زبان قرآن و حکمت نهفته در چینش الفاظ آن است.
زبان وحی، زبانی است که نه تنها معنا میآفریند، بلکه وجدانها را بیدار میسازد؛ واژهها را به میدانهای نبرد اخلاقی، ایمانی و تاریخی میکشاند و مفاهیم را از قید و قالب عادّی رها میکند. «مطر»، در این زبان، نماد نزول قهر خداوند بر آنان است که هشدار را به استهزاء گرفتند و آیات را به طغیان پاسخ گفتند.
از اینرو، «مطر» در قرآن، نه صرفاً لفظی برای اشاره به باران، بلکه آینهای است که در آن، هم چهرهی رحمت خداوند نمایان است و هم صورتِ قهر و عدل او. واژهای است که بهگواه سیاق، میتواند هم نغمهی حیات باشد و هم صاعقهی هلاکت؛ و این، خود جلوهای از اعجاز زبانی و حکمت بلاغی قرآن کریم است.
[ نظرات / امتیازها ]