1 - تصمیم انسان به آموختن و پیمودن راه راست، در گرو اراده و خواست خداوند است.
و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه
مفعول محذوف «و ما تشاءون» ـ به قرینه آیه قبل ـ تعبیرى نظیر «أن تستقیموا» است.
2 - تأثیرپذیرى از تعالیم و تذکّرات قرآن، وابسته به مشیّت خداوند است.
إن هو الاّ ذکر ... لمن شاء ... و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه
3 - هر یک از خواسته هاى انسان، مسبوق به خواست الهى است.
و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه
آیه شریفه با توجّه به مضارع بودن فعل هاى «تشاءون» و «یشاء»، بر دو چیز دلالت دارد: 1. «خواستن» و «مشیّت» در انسان ها، عطاى خداوند و براساس خواست او است; 2. هر یک از خواسته هاى روز مرّه انسان، وابسته به خواست خداوند در همان مورد است. برداشت یاد شده گویاى نکته دوم است.
4 - انسان، بدون خواست خداوند، حتى از خواستن و تصمیم گرفتن نیز عاجز است.
و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه
5 - خداوند، مالک، مربّى و مدبّر تمام هستى است.
ربّ العـلمین
«ربّ» مصدرى است که در معناى فاعل (تربیت کننده) به کار مى رود (مفردات راغب). از جمله معانى «ربّ» مالک و مدبّر و مربّى است و «عالمین»; یعنى، اصناف مخلوقات. (لسان العرب)
6 - تدبیر همه امور مردم و تربیت آنان، به دست خداوند است.
ربّ العـلمین
اختصاص «عالمین» به مردم در آیه «إن هو إلاّ ذکر للعالمین»، مى رساند که مصداق برجسته آن در این آیه نیز، مردم است.
7 - ربوبیت خداوند بر انسان ها و سلطه او بر تمام امور آنان، علت مشروط بودن خواسته هاى آنان به خواست خداوند است.
و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العـلمین
توصیف «اللّه» به وصف «ربّ العالمین»، به منزله بیان علّت براى نکته مطرح شده در آیه شریفه است.
8 - بى قید و شرط بودن مشیّت خداوند، لازمه ربوبیت او بر تمام هستى است.
إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العـلمین
وجود قید «إلاّ أن یشاء اللّه» در مورد مشیّت انسان ها و ذکر نشدن هیچ قیدى در مورد مشیّت الهى، گویاى آن است که مشیت خداوند قیدى ندارد. توصیف خداوند به «ربّ العالمین»، در حقیقت بیان علت مطلق بودن مشیت او است.
9 - مشیت هاى الهى، در راستاى ربوبیت او بر عوالم هستى است.
إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العـلمین
10 - انسان در خواسته ها و کارهاى خود، نه فاقد اراده است و نه داراى استقلال مطلق.
و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه
[ نظرات / امتیازها ]
[29] خواستن و مشیت گرانبهاترین گوهر در نزد آدمی است، و آن موهبتی الاهی است، و اگر خداوند متعال اینکه موهبت را به آدمی ارزانی نمیداشت، بشر چیزی جز یکی از موجودات زنده سطح زمین نمیبود و به مقام انسانیت نمیرسید، و بدین گونه هیچ کس نمیتواند به اینکه موهبت بر خود ببالد و چنان گمان کند که بدون خواست خدا صاحب قدرت است و از دیدگاهی دیگر: ایمان نوری الاهی است که خدا آن را، پس از خواستار شدن شخص، بر دل او میافکند، و قلب او رابرای پذیرفتن ایمان آماده میسازد.
وَ ما تَشاؤُنَ إِلّا أَن یَشاءَ اللّهُ رَبُّ العالَمِینَ- و خود نخواهید مگر آن را که خدای پروردگار جهانیان بخواهد.»
بدین گونه آیه به ما یادآوری میکند که جبر و تفویض وجود ندارد، بلکه امری میان اینکه دو امر است، پس انسان آزاد و مختار است به سبب قوه خداست و مشیتی که خدا به او بخشیده، ولی حق را به دنبال آن جز به توفیق خداوند متعال اختیار نمیکند.
[ نظرات / امتیازها ]