از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و جای ء یومئذ بجهنم یؤمئذ یتذکر الانسان و انی له الذکری ):(و جهنم راحاضر سازند، آنوقت انسان متذکر می شود، اما چه وقت تذکر است ؟) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - احسن الحدیث
‌در‌ زمینه‌ آمدن‌ جهنم‌ روایتی‌ ‌در‌ مجمع‌ البیان‌ ‌از‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌از‌ طریق‌ ابو سعید خدری‌ نقل‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌آن‌ حضرت‌ فرمود ... هفتاد هزار ملک‌ جهنم‌ ‌را‌ می‌آورند و ‌با‌ هفتاد هزار افسار ‌آن‌ ‌را‌ می‌کشند، یکباره‌ چنان‌ گسترده‌ می‌شود ‌که‌ ‌اگر‌ ‌در‌ ‌آن‌ حال‌ بماند همه‌ ‌را‌ می‌سوزاند، ‌من‌ پیش‌ جهنم‌ می‌آیم‌، جهنم‌ می‌گوید ای‌ محمّد صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌با‌ ‌من‌ چکار داری‌! ‌خدا‌ گوشت‌ تو ‌را‌ ‌بر‌ ‌من‌ حرام‌ کرده‌ ‌است‌ همه‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز «نفسی‌ نفسی‌» گویند

«و ‌ان‌ محمّدا یقول‌ رب‌ امتی‌ امتی‌».

‌اینکه‌ روایت‌ ‌در‌ کشاف‌ و تفسیر ‌إبن‌ کثیر و جاهای‌ دیگر ‌با‌ کمی‌ تفاوت‌ نقل‌ ‌شده‌ ‌است‌.

و ‌در‌ تفسیر برهان‌ ‌از‌ امالی‌ شیخ‌ ‌از‌ حضرت‌ رضا ‌از‌ پدرانش‌ ‌از‌ امیر المؤمنین‌ ‌از‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلوات‌ اللّه‌ ‌علیهم‌ نقل‌ گردیده‌ ‌است‌.

وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌ کنایه‌ ‌از‌ بی‌ فائده‌ بودن‌ تذکر ‌است‌، ‌یعنی‌ «‌من‌ انی‌ ینفع‌ ‌له‌ الذکری‌» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر اثنا عشری‏
وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ یَومَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنسان‌ُ وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌ (23)

وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ: و آورده‌ شود ‌در‌ ‌آن‌ روز جهنّم‌، ‌یعنی‌ ظاهر کرده‌ شود ‌از‌ ‌پس‌ پرده‌ حجاب‌ و اهاویل‌ ‌آن‌ باهل‌ محشر نموده‌ شود. یَومَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنسان‌ُ:

‌در‌ ‌آن‌ روز یاد کند و متذکّر شود آدمی‌ گناهان‌ ‌خود‌ ‌را‌، ‌ یا ‌ عالم‌ شود ‌به‌ قبح‌ عمل‌ ‌خود‌ و بدان‌ پشیمانی‌ خورد، وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌: و ‌از‌ کجا ‌باشد‌ یاد کردن‌ ‌ یا ‌ پند گرفتن‌! و ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ کجا ‌باشد‌ فایده تذکّر یافتن‌ و پند گرفتن‌! چه‌ ترتّب‌ فایده‌ و نفع‌ منوط ‌است‌ ‌بر‌ تذکّر ‌در‌ دنیا نه‌ آخرت‌. زیرا قیامت‌ معارف‌ ضروری‌ شود و حال‌ آنکه‌ ایمان‌ باید [‌به‌] اختیار ‌باشد‌ و ‌آن‌ ‌در‌ اینجاست‌ نه‌ آنجا.

تنبیه‌‌-‌ ‌علی‌ ‌بن‌ ابراهیم‌ قمی‌ (رحمه‌ اللّه‌) ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌علیه‌ السّلام‌ روایت‌ نموده‌ چون‌ ‌آیه‌ «وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ» نازل‌ شد، ‌از‌ حضرت‌ پیغمبر صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌از‌ ‌آن‌ سؤال‌ کردند، فرمود: خبر داد مرا جبرئیل‌ ‌به‌ درستی‌ ‌که‌ ‌خدا‌‌-‌ ‌که‌ نیست‌ خدائی‌ سزاوار پرستش‌ و ستایش‌، مگر ذات‌ یگانه ‌او‌‌-‌ وقتی‌ ظاهر سازد و جمع‌ فرماید اولین‌ و آخرین‌ ‌را‌، آورد جهنم‌ ‌را‌ ‌به‌ هزار زمام‌ و ‌هر‌ زمامی‌ صد هزار ملک‌ غلاظ و شداد ‌برای‌ ‌آن‌ حدّت‌ و غضب‌ و زفیر و شهیق‌ ‌باشد‌، و شراره‌ای‌ دارد ‌که‌ ‌اگر‌ ‌خدا‌ تأخیر نیاندازد خلایق‌ ‌را‌ ‌برای‌ حساب‌، ‌هر‌ آینه‌ هلاک‌ شوند جمیع‌ ‌آنها‌. ‌پس‌ بیرون‌ آید گردنه‌ای‌ ‌از‌ آتش‌ جهنّم‌ و احاطه‌ کند خلایق‌ ‌را‌، نیکان‌ و بدان‌ ‌را‌، نباشد خلقی‌ ‌از‌ بندگان‌ ‌خدا‌ و نه‌ ملکی‌ و نه‌ پیغمبری‌ مگر آنکه‌ ندا کند: نفسی‌ نفسی‌، و تو ای‌ پیغمبر ‌خدا‌ ندا کنی‌: امّتی‌ امّتی‌. ‌پس‌ بگذارند ‌بر‌ جهنّم‌، صراط ‌را‌، باریک‌تر ‌از‌ مو و تیزتر ‌از‌ شمشیر، سه‌ قنطره‌ دارد: اوّلی‌ امانت‌ و رحم‌ و ‌بر‌ دوّمی‌ نماز و ‌بر‌ سوّمی‌ حکم‌ پروردگار عالمیان‌، و مکلّف‌ شوند ‌به‌ مرور ‌بر‌ صراط. ‌پس‌ نگهدارد ‌آنها‌ ‌را‌ رحم‌ و امانت‌، ‌پس‌ ‌اگر‌ نجات‌ یافتند ‌از‌ ‌آن‌، نگهدارد ‌ایشان‌ ‌را‌ نماز، ‌پس‌ ‌اگر‌ ‌از‌ نماز و ادای‌ وظائف‌ ‌آن‌ نجات‌ یافتند، منتهی‌ شود امر ‌به‌ حکم‌ پروردگار عالمیان‌ و ‌اینکه‌ ‌است‌ فرمایش‌: «ان‌ّ ربّک‌ لبالمرصاد».«1» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر راهنما

1 - روز قیامت، زمان عرضه جهنم بر حاضران

و جاْىء یومئذ بجهنّم

مراد از «آوردن جهنم به صحنه قیامت»، ممکن است انتقال آن به محشر و یا اظهار آن براى اهل محشر باشد. گفتنى است که در سوره هاى دیگر از نوع دوم سخن به میان آمده است.

2 - جهنم، قابل مشاهده براى تمام اهل محشر

و جاْىء یومئذ بجهنّم

3 - حاضران در صحنه قیامت، در آغاز برپایى آن جهنم را مشاهده نمى کنند.*

و جاْىء یومئذ بجهنّم

4 - جهنم، مقهور کارگزاران صحنه قیامت و عرضه آن بر اهل محشر بر عهده آنان است.

و جاْىء

مجهول آوردن فعل «جىء»، بر وجود مأمور براى آوردن جهنم دلالت دارد.

5 - قابلیت جهنم براى نقل و انتقال

و جاْىء یومئذ بجهنّم

6 - خطاکاران در قیامت با مشاهده جهنم، فرصت هاى از دست رفته را به یاد آورده و متوجّه آثار و پیامدهاى کردار خویش مى گردند.

یومئذ یتذکّر الإنسـن

«ال» در الإنسان»، ممکن است عهد ذکرى و اشاره به انسانى باشد که در آیات پیشین، فریفته نعمت ها و شِکوه گزار تنگدستى ها معرفى شده است. هم چنین مى تواند براى استغراق باشد و تذکر یافتن را به همه انسان ها تعمیم دهد. آیات بعد، احتمال نخست را تقویت مى کند.

7 - رفاه زدگان و ذلّت پنداران فقر، تنها به هنگام مواجه شدن با حوادث قیامت، به خطاى خویش پى برده، حقیقت را در خواهند یافت.

فأمّا الإنسـن إذا ما ابتلیه ... یومئذ یتذکّر الإنسـن

8 - مال دوستان و حرام خواران، در آخرت به ارزش حقیقى ثروت و لزوم مصرف آن در اطعام گرسنگان و فواید بزرگداشت یتیمان، پى خواهند برد.

لاتکرمون ... و لاتحـضّون ... تأکلون ... تحبّون ... کلاّ ... یومئذ یتذکّر الإنسـن

9 - قیامت، روز آشکار شدن حقایق براى همگان

یومئذ یتذکّر الإنسـن

10 - کوبیده و نرم شدن زمین، احساس حضور در پیشگاه خداوند و صفوف فرشتگان و مشاهده جهنم، برطرف سازنده غفلت هاى انسان و احیاگر حس پندپذیرى در او است.

إذا دکّت الأرض ... یومئذ یتذکّر الإنسـن

«یومئذ»، بدل براى «إذا» در «إذا دکّت الأرض...» و جمله «یتذکّر الإنسان» جزا براى آن است.

11 - برطرف شدن غفلت ها در قیامت، سودى به حال انسان ندارد.

و أنّى له الذکرى

به قرینه «یتذکّر الإنسان» ـ که بر تذکّر یافتن انسان دلالت دارد ـ مراد از نفى تذکّر در «أنّى له الذکرى» نفى سودمند بودن آن است که براى مبالغه در آن، اصل تذکرپذیرى منتفى دانسته شده است; زیرا تذکّرى که سودمند نباشد، با نبود آن یکسان است.

12 - در قیامت، هیچ زمینه اى براى تأثیر پند و موعظه وجود ندارد و شناخت حقیقت بى ثمر است.

و أنّى له الذکرى

«أنّى»; یعنى، «کیف» و «من أین» (چگونه و از کجا)، (العین). بنابراین استفهام انکارى در آیه شریفه متوجّه زمینه ها و عوامل است; یعنى، «چه عامل تأثیرگذارى وجود دارد که تذکر را براى انسان مؤثّر سازد؟»

13 - «[عن رسول اللّه فى قوله تعالى «و جىء یومئذ بجهنم» انّه] قال: یجىء بها سبعون ألف ملک یقودونها بسبعین ألف زمام;(1)

[از رسول خدا(ص) درباره قول خداى تعالى «و جىء یومئذ بجهنم» روایت شده که ]فرمود: هفتاد هزار فرشته، جهنم را با هفتاد هزار بند مى کشند و مى آورند». [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر منهج الصادقین
(23)‌-‌ وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ و آورده‌ شود ‌در‌ ‌آن‌ روز جهنم‌ ‌یعنی‌ ظاهر کرده‌ شود ‌از‌ ‌پس‌ پرده‌ حجاب‌ و اهاویل‌ ‌آن‌ باهل‌ محشر نموده‌ شود کقوله‌ ‌تعالی‌ وَ بُرِّزَت‌ِ الجَحِیم‌ُ یَومَئِذٍ ‌اینکه‌ بدلست‌ ‌از‌ إِذا دُکَّت‌ِ و عامل‌ ‌هر‌ دو ‌قوله‌ یَتَذَکَّرُ الإِنسان‌ُ ‌یعنی‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز یاد کند آدمی‌ گناهان‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌ یا ‌ پند گیرد زیرا ‌که‌ عالم‌ شود بقبح‌ عمل‌ ‌خود‌ و بدان‌ ندامت‌ خورد وَ أَنّی‌ و ‌از‌ کجا ‌باشد‌ لَه‌ُ الذِّکری‌ ‌او‌ ‌را‌ یاد کردن‌ و ‌ یا ‌ پند گرفتن‌، و ‌در‌ کلام‌ مضافی‌ محذوفست‌ و تقدیر اینکه‌ ‌من‌ أین‌ ‌له‌ منفعة الذکری‌ ‌تا‌ منافی‌ و مناقض‌ ‌ما قبل‌ نباشد، ‌یعنی‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ کجا ‌باشد‌ فایده یاد کردن‌ ‌ یا ‌ منفعت‌ پند گرفتن‌ چه‌ ترتب‌ نفع‌ ‌بر‌ تذکر ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ دنیا ‌باشد‌ نه‌ آنجا، ‌در‌ کشاف‌ و طبرسی‌ و غیرهما مذکور ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ ابو سعید خدری‌ روایت‌ ‌است‌ ‌که‌ چون‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌ نازل‌ شد رنگ‌ روی‌ مبارک‌ ‌آن‌ حضرت‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ بغایت‌ متغیر شد و اصحاب‌ چون‌ ‌آن‌ حال‌ ‌را‌ مشاهده‌ کردند بسیار پریشان‌ و مضطرب‌ گشتند و جرأت‌ ‌آن‌ نداشتند ‌که‌ منشأ ‌آن‌ ‌را‌ ‌از‌ حضرت‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ سؤال‌ کنند نزد امیر المؤمنین‌ ‌علیه‌ السّلام‌ آمدند و گفتند ‌ یا ‌ ابا الحسن‌ ‌رسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌را‌ حادثه‌ عظیم‌ روی‌ نموده‌ و بجهت‌ ‌اینکه‌ بسیار متغیر اللون‌ گشته‌ و مشوش‌ الحال‌ ‌شده‌ ‌ما ‌را‌ حد ‌آن‌ نیست‌ ‌که‌ سبب‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ استفسار کنیم‌ امیر المؤمنین‌ ‌علیه‌ السّلام‌ بیامد و ‌در‌ ‌پس‌ پشت‌ ‌آن‌ حضرت‌ بنشست‌ و ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌بر‌ گرفت‌ و ‌بر‌ کتفین‌ وی‌ بوسه‌ داده‌ ‌گفت‌

‌ یا ‌ ‌رسول‌ اللّه‌ بأبی‌ أنت‌ وامی‌ ‌ما الذی‌ حدث‌ الیوم‌ و ‌ما الذی‌ غیرک‌

چه‌ حادثه‌ امروز واقع‌ گشته‌ و چه‌ چیز رنگ‌ و روی‌ ترا متغیر ساخته‌ حضرت‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود ‌که‌ جبرئیل‌ نزد ‌من‌ آمده‌ ‌اینکه‌ آیات‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌من‌ خواند ‌که‌ کَلّا إِذا دُکَّت‌ِ الأَرض‌ُ دَکًّا دَکًّا وَ جاءَ رَبُّک‌َ وَ المَلَک‌ُ صَفًّا صَفًّا وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ یَومَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنسان‌ُ وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌ فرمود ‌که‌

‌ یا ‌ ‌رسول‌ اللّه‌ کیف‌ یجاء بها

دوزخ‌ ‌را‌ چگونه‌ بیارند فرمود

یجی‌ء بها سبعون‌ ألف‌ ملک‌ یقودونها بسبعین‌ الف‌ زمام‌ فتشرد شردة ‌لو‌ ترکت‌ ‌لا‌ حرقت‌ أهل‌ الجمع‌ ‌ثم‌ أتعرض‌ لجهنم‌ الله‌فتقول‌ مالی‌ و لک‌ ‌ یا ‌ محمّد فقد حرم‌ اللّه‌ لحمک‌ ‌علی‌ و ‌لا‌ یبقی‌ احد ‌إلا‌ ‌قال‌ نفسی‌ نفسی‌ و ‌ان‌ محمّدا یقول‌ رب‌ امتی‌ امتی‌}

‌یعنی‌ بیارند دوزخ‌ ‌را‌ هفتاد هزار فرشته‌ و بکشند ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ هفتاد هزار زمام‌ و بهمین‌ طریق‌ ‌او‌ ‌را‌ بعرصات‌ آرند، و ‌در‌ روایتی‌ دیگر واقع‌ ‌شده‌ ‌که‌ جمره‌ایرا ‌از‌ جمرات‌ دوزخ‌ ‌به‌ هفتاد هزار زمام‌ بمحشر حاضر سازند ‌پس‌ یک‌ شرر ‌از‌ ‌آن‌ شررها بجهد ‌که‌ ‌اگر‌ فرشتگان‌ دفع‌ ‌آن‌ نکنند جمله‌ اهل‌ قیامت‌ ‌را‌ بسوزد ‌پس‌ ‌من‌ متعرض‌ دوزخ‌ شوم‌ ‌او‌ بسخن‌ ‌در‌ آید ‌که‌ ای‌ محمّد مرا ‌با‌ تو چه‌ کار حق‌ سبحانه‌ گوشت‌ تو ‌را‌ ‌بر‌ ‌من‌ حرام‌ گردانیده‌ و نزد ‌آن‌ حال‌ هیچکس‌ نماند الا ‌که‌ گوید نفسی‌ نفسی‌ و محمّد گوید ای‌ پروردگار ‌من‌

امتی‌ امتی‌

بفریاد امت‌ ‌من‌ رس‌ و چون‌ کافر مفرط بیند ‌که‌ پند گرفتن‌ سود ندارد و اثری‌ ‌بر‌ تذکر مترتب‌ نمیشود ‌از‌ روی‌ حسرت‌ و ندامت‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرآسان
‌-‌ وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ‌-‌ ‌إلی‌ آخره‌: بعضی‌ ‌از‌ مفسرین‌ گفته‌اند: چون‌ دوزخ‌ قابل‌ نقل‌ و انتقال‌ نیست‌ ‌پس‌ معلوم‌ میشود: منظور ‌از‌ آوردن‌ دوزخ‌ ‌که‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌ میگوید ظاهر شدن‌ ‌آن‌ ‌است‌. ‌از‌ جمله‌ آیاتی‌ ‌که‌ ‌اینکه‌ معنا ‌را‌ تأیید میکنند آیه‌-‌ 91‌-‌ سوره‌-‌ شعراء و آیه‌-‌ 46‌-‌ سوره: نازعات‌ ‌است‌ ‌که‌ می‌فرماید: (وَ بُرِّزَت‌ِ الجَحِیم‌ُ لِلغاوِین‌َ) (وَ بُرِّزَت‌ِ الجَحِیم‌ُ لِمَن‌ یَری‌) ‌یعنی‌ دوزخ‌ ‌برای‌ افراد گمراه‌ و کسی‌ ‌که‌ بنگرد آشکار خواهد شد. منظور ‌از‌ جمله (یَومَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنسان‌ُ) ‌که‌ ترجمه‌ شد ‌اینکه‌ انسان‌ کافر ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ یک‌ چنین‌ روزی‌ ‌به‌ عذاب‌ و عقاب‌ ‌خود‌ بدلیل‌ آیه‌-‌ 24‌-‌ ‌که‌ میفرماید! (یَقُول‌ُ یا لَیتَنِی‌ قَدَّمت‌ُ لِحَیاتِی‌) متوجه‌ و ‌از‌ رفتارهای‌ خویشتن‌ پشیمان‌ خواهد شد (وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌) ‌یعنی‌ اما ‌اینکه‌ پشیمانی‌ و ‌ یا ‌ ‌در‌ آور شدن‌ ‌برای‌ ‌او‌ سودی‌ نخواهد داشت‌‌-‌ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » محمد حسینی همدانی
وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ:

‌در‌ صحنه‌ قیامت‌ دوزخ‌ ارائه‌ می‌شود ‌از‌ جمله‌ آثار عظمت‌ عالم‌ قیامت‌ ارائه‌ دوزخ‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌آن‌ صحنه‌ و نمونه‌ غضب‌ ساحت‌ کبریائی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ صحنه‌ بمعرض‌ ظهور و بروز خواهد درآمد و بطور شهود و عیان‌ بوده‌ و پرده‌ها ‌که‌ مانع‌ ‌از‌ مشاهده‌ بوده‌ ‌بر‌ ‌آن‌ افکنده‌ ‌شده‌ بکنار خواهد رفت‌ و جاذبه‌ و غرش‌ ‌آن‌ بیگانگان‌ ‌را‌ ‌که‌ سیرت‌ و صورت‌ و رخسار آنان‌ ظلمانی‌ ‌است‌ میرباید و بسوی‌ ‌خود‌ جذب‌ خواهد نمود.

یَومَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنسان‌ُ وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌:

‌از‌ جمله‌ آثار عالم‌ قیامت‌ آنستکه‌ ‌هر‌ فردی‌ ‌از‌ بشر بیاد و ‌به‌ خاطر خواهد داشت‌ ‌هر‌ چه‌ ‌را‌ ‌از‌ سیر و حرکت‌ و افعال‌ اختیاری‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ دنیا ‌از‌ ‌او‌ صادر ‌شده‌ سیر و حرکت‌ جوهری‌ و طولی‌ ‌او‌ بوده‌ و حقیقت‌ ‌خود‌ ‌را‌ بظهور رسانیده‌ و ‌هر‌ چه‌ ‌از‌ وسایل‌ زندگی‌ ‌در‌ اختیار داشته‌ بمنظور آزمایش‌ ‌او‌ بوده‌ و بدان‌ نکته‌ توجه‌ ننموده‌ مدت‌ زندگی‌ و فرصت‌ ‌خود‌ ‌را‌ بعلایق‌ زندگی‌ صرف‌ نموده‌ ‌است‌.

وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌:

تذکر و پشیمانی‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌در‌ صحنه‌ قیامت‌ رخ‌ میدهد هرگز ‌در‌ باره‌ ‌او‌ سودی‌ نخواهد داشت‌ بلکه‌ زیاده‌ سبب‌ حسرت‌ و سوز گداز ‌او‌ خواهد ‌بود‌ زیرا تذکر ‌در‌ عالم‌ دنیا ممکن‌ ‌است‌ سبب‌ بازگشت‌ و پشیمانی‌ گردد و ‌در‌ مقام‌ توبه‌ و رجوع‌ بسوی‌ پروردگار برآید و ‌از‌ جمله‌ شعار عبودیت‌ ‌است‌.

ولی‌ ‌در‌ عوالم‌ قیامت‌ ‌که‌ عالم‌ جزاء ‌است‌ تذکر و پشیمانی‌ سودی‌ نخواهد داشت‌ ‌از‌ نظر اینکه‌ ‌در‌ حقیقت‌ نیرنگ‌ بوده‌ و بمنظور فرار ‌از‌ عقوبت‌ ‌است‌ و دارای‌ شعار عبودیت‌ نخواهد ‌بود‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - تفسیرهدایت
[23] مگر ‌اینکه‌ ‌که‌ ‌از‌ معانی‌ حضور و شهود ‌خدا‌ حضور ‌آن‌ ارزشها ‌باشد‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌آنها‌ فرمان‌ داده‌، و ‌از‌ ‌بین‌ رفتن‌ ارزشهای‌ باطل‌ و گمراهیهایی‌ ‌که‌ ‌خدا‌ انسان‌ ‌را‌ ‌در‌ دنیا ‌به‌ ‌آنها‌ امتحان‌ کرده‌ بوده‌ ‌است‌ ... و ‌به‌ همین‌ جهت‌ اول‌ چیزی‌ ‌که‌ آورده‌ می‌شود، جهنم‌ ‌یعنی‌ زندان‌ هولناک‌ گناهکاران‌ و تبهکاران‌ ‌است‌:

«وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ‌-‌ و ‌آن‌ روز جهنم‌ ‌را‌ می‌آورند.»

جهنم‌ امروز ‌در‌ کجا ‌است‌، و چگونه‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز می‌آورند! آیا کره افروخته بزرگی‌ همچون‌ خورشید و بزرگتر ‌از‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ چون‌ خورشید ‌در‌ ‌آن‌ افتد، ‌از‌ فزونی‌ حرارت‌ ‌آن‌ ‌به‌ فریاد ‌در‌ می‌آید، ‌ یا ‌ چیزی‌ دیگر! ‌اینکه‌ ‌را‌ نمی‌دانیم‌، ولی‌ ‌در‌ روایتی‌ مأثور ‌از‌ ابو جعفر (الباقر)‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ آمده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌گفت‌: «هنگامی‌ ‌که‌ آیه: وَ جِی‌ءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّم‌َ نازل‌ شد، درباره ‌آن‌ ‌از‌ ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ پرسش‌ کردند، و ‌او‌ ‌گفت‌: روح‌ الامین‌ ‌به‌ ‌من‌ خبر داد ‌که‌ ‌خدا‌ چون‌ آفریدگان‌ آفریده‌ شدند و اولین‌ و آخرین‌ گردهم‌ آمدند جهنم‌ ‌را‌ آورد ‌که‌ ‌با‌ هزار مهار کشیده‌ می‌شد و صد هزار ‌از‌ فرشتگان‌ غلاظ و شداد ‌آن‌ ‌را‌ می‌کشیدند، و ‌آن‌ ‌را‌ بانگ‌ و خشم‌ و شهیق‌ و زفیر ‌بود‌، و چون‌ نفس‌ بیرون‌ می‌داد، ‌اگر‌ ‌خدا‌ حساب‌ مردمان‌ ‌را‌ ‌برای‌ ‌بعد‌ نگذاشته‌ ‌بود‌ همگان‌ هلاک‌ می‌شدند، سپس‌ ‌از‌ ‌آن‌ گردنی‌ بیرون‌ آمد ‌که‌ ‌بر‌ آفریدگان‌ محیط شد و نیکوکار و فاجر ‌را‌ ‌در‌ میان‌ ‌خود‌ گرفت‌، و هیچ‌ بنده‌ای‌ ‌از‌ بندگان‌ ‌خدا‌ و فرشته‌ و پیامبر نبود مگر ‌آن‌ ‌که‌ بانگ‌ برداشت‌ ‌که‌: پروردگارا، جانم‌ جانم‌، و تو ای‌ پیامبر ‌خدا‌ فریاد می‌کردی‌: امتم‌، امتم‌، سپس‌ ‌بر‌ ‌آن‌ صراط نهاده‌ شد ‌که‌ باریکتر ‌از‌ لبه شمشیر ‌بود‌ و ‌بر‌ ‌آن‌ سه‌ پل‌ قرار داشت‌: یکی‌ پل‌ امانت‌ و رحم‌، دومی‌ پل‌ نماز، و سومی‌ پل‌ رب‌ العالمین‌ ‌لا‌ اله‌ غیره‌، مردمان‌ ‌را‌ ‌به‌ عبور ‌از‌ ‌آنها‌مکلف‌ می‌کردند: پل‌ رحم‌ و امانت‌ نگاهشان‌ می‌داشت‌، و ‌اگر‌ ‌از‌ ‌آن‌ رد می‌شدند نماز نگاهشان‌ می‌داشت‌، و ‌اگر‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌هم‌ می‌گذشتند پایان‌ ‌به‌ رب‌ العالمین‌ می‌رسید، بنا ‌بر‌ گفته‌اش‌: إِن‌َّ رَبَّک‌َ لَبِالمِرصادِ. و مردمان‌ ‌بر‌ صراط آویخته ‌به‌ دست‌، و پا ‌از‌ جای‌ کنده‌ ‌شده‌، و چسبیده ‌به‌ پا قرار داشتند و فرشتگان‌ بانگ‌ ‌بر‌ می‌داشتند ‌که‌: ای‌ بردبار، ببخش‌ و چشم‌ ‌به‌ پوش‌ و ‌به‌ فضلت‌ باز گرد و سلامت‌ بدار و سلامت‌ بدار، و مردمان‌ همچون‌ پروانه‌ ‌در‌ آتش‌ می‌افتادند، و چون‌ کسی‌ ‌به‌ رحمت‌ ‌خدا‌ نجات‌ می‌یافت‌ و می‌گذشت‌، می‌گفت‌: شکر خدای‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ نعمت‌ ‌او‌ صالحات‌ تمام‌ می‌شود، و حسنات‌ پاکیزگی‌ پیدا می‌کند، و شکر ‌خدا‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نومیدیها مرا ‌از‌ تو ‌به‌ منت‌ و فضل‌ ‌خود‌ نجات‌ داد و پروردگار ‌ما آمرزنده‌ و پاداش‌ دهنده‌ ‌است‌».«6»

‌در‌ حدیثی‌ دیگر اضافه‌ای‌ هولناک‌ دارد و پیامبر‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ می‌گوید: «جبرییل‌ آمد و آیه و جی‌ء یومئذ بجهنّم‌، ‌را‌ خواند، ‌پس‌ گفتم‌:

آیا ‌آن‌ ‌را‌ می‌آورند! ‌گفت‌: هفتاد هزار ‌آن‌ ‌را‌ ‌با‌ هفتاد هزار زمام‌ می‌کشند، و انحرافی‌ پیدا می‌کند ‌که‌ ‌اگر‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ حال‌ ‌خود‌ بگذارند همه‌ ‌را‌ خواهد سوزاند».«7»

«یَومَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنسان‌ُ وَ أَنّی‌ لَه‌ُ الذِّکری‌‌-‌ و ‌آن‌ روز آدمی‌ پند می‌گیرد و ‌به‌ یاد می‌آورد، و ‌از‌ پند گرفتن‌ ‌آن‌ روز چه‌ سود!؟»

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سمانه عباس نژاد - تفسیر المیزان

بعید نیست که مراد از (آوردن جهنم )، پرده بردارى از روى آن باشد، همچنان که در آیه زیر همین تعبیر آمده فرموده : (و برزت الجحیم لمن یرى ) و نیز آیه زیر که مى فرماید: (و برزت الجحیم للغاوین ) و آیه زیر که مى فرماید: (لقد کنت فى غفله من هذا فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید).(یومئذ یتذکر الانسان ) - یعنى در آن روز انسان به روشن ترین وجه متذکر مى شود، که آنچه در دنیا به او دادند چه خیرش و چه شرش همه از باب امتحان بوده و او در کار خود کوتاهى کرده این آن معنایى است که سیاق آیه مى دهد.
(و انى له الذکرى ) - یعنى از کجا مى تواند متذکر شود، و این کنایه است از اینکه تذکرش در آن روز هیچ سودى به حالش ندارد، چون وقتى تذکر سودمند است که بتواند به وسیله توبه با عمل صالح آنچه را فوت شده جبران کند، و روز جزا جاى توبه و عمل نیست . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبد بائس - تفسیر مجمع البیان
و در آن روز، دوزخ به حضور آورده شود، تا همگان منظره هراس‏انگیز آن را ببینند، و کسانى که در خور آن هستند به عذاب و آتش آن افکنده شوند.
در روایتى از پیامبر پیامبر گرامى آورده‏اند که: با فرود این آیه بر قلب نازنین آن حضرت، رنگ چهره دگرگون گردید. این حالت پیامبر بر یاران گران آمد، به همین جهت به حضور امیرمؤمنان شتافتند و جریان را به او گزارش کردند. او بى درنگ آمد، و از پشت سر پیامبر را در آغوش گرفت و میان دو کتف او را بوسید و گفت: پدر و مادرم فدایت باد اى پیامبر خدا، چه رویدادى رخ گشوده است؟
فرمود: فرشته وحى آمد واین آیه را آورد.
على (ع) مى‏گوید: گفتم: چگونه آن روز دوزخ را مى‏آورند؟
فرمود: هفتاد هزار فرشته به وسیله هفتاد هزار مهار، آن را مى‏کشند و مى‏آورند! و در آن حال، دوزخ در حال خروش و هیجانى است که اگر رها گردد همه را به کام آتش مى‏کشد! و در آن شرایط من پیش مى‏روم و در برابر آتش قرار مى‏گیرم، اما دوزخ مى‏گوید: هان اى محمد! مرا با تو کارى نیست، چرا که خدا گوشت تو را بر من حرام فرموده است. آن روز دشوار هر کسى در اندیشه خویش است، اما محمد (ص) مى‏گوید: رب امتى، امتى! پروردگارا، امت مرا نجات ده، امت مرا.

در ادامه آیه مى‏فرماید:
یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ‏
در آن روز انسان کفرگرا و گناهکار با دیدن دوزخ و آن منظره‏هاى هراس‏انگیز به خود مى‏آید و عملکرد خویش را به یاد مى‏آورد و اندرز مى‏گیرد.
وَ أَنَّى لَهُ الذِّکْرى‏
اما این اندرزپذیرى و یاد آوردن گناه چه سودى به او مى بخشد؟
به باور «زجاج» اما دیگر توبه چه سودى به حال او دارد؟
و به باور پاره‏اى دیگر در آن روز انسان هر تقصیر و قصورى داشته است، به یاد مى‏آورد؛ چراکه به آنچه وعده داده شده است یقین پیدا مى‏کند، اما این یادآورى و احساس ندامت براى او سودبخش نخواهد بود.
در آیه شریفه نخست از یادآورى و بیدارى انسان سخن آمده، آن‏گاه از دیرهنگام بودن و سودبخش و کارساز نبودن آن، چرا؟ این نکته براى آن است که انسان در زندگى دریابد که توبه و بیدارى دیرهنگام بسان بیدار نشدن و اندرز نپذیرفتن است، و به هوش باشد که به موقع اندرز پذیرد و بهنگام توبه کند و خود را اصلاح نماید؛ جامعه و نظام و رهبران و مدیران هم همین گونه. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  صديقه حيدري - تفسیر نمونه
سپس می ‏افزاید : و در آن روز جهنم را حاضر کنند و در آن روز انسان متذکر می ‏شود ، اما چه فایده که این تذکر براى او سودى ندارد ( و جى‏ء یومئذ بجهنم یومئذ یتذکر الانسان و انى له الذکرى).

از این تعبیر استفاده می شود که جهنم قابل حرکت دادن است ، و آن را به مجرمان نزدیک می ‏کنند ! ، همانگونه که در مورد بهشت نیز در آیه 90 سوره شعرا می خوانیم : و ازلفت الجنة للمتقین : بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می سازند ! گرچه بعضى میل دارند اینها را بر معنى مجازى حمل کنند و کنایه از ظهور بهشت و جهنم در برابر دیدگان نیکوکاران و بدکاران بگیرند ، ولى دلیلى بر این خلاف ظاهر در دست نیست ، بلکه بهتر است آن را به ظاهر خود رها سازیم ، چرا که حقایق عالم قیامت دقیقا بر ما روشن نیست و شرایط حاکم بر آنجا با اینجا تفاوت بسیار دارد ، و هیچ مانعى ندارد که در آن روز بهشت و دوزخ تغییر مکان دهند .

در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلی ‏الله ‏علیه‏ و آله ‏و سلّم‏) می خوانیم که وقتى آیه فوق ( و جى‏ء یومئذ بجهنم ) نازل شده رنگ چهره مبارکش دگرگون گشت ، این حالت بر اصحاب گران آمد ، بعضى به سراغ على (علیه‏السلام‏) رفتند و ماجرا را بیان کردند ، على (علیه‏السلام‏) آمد میان دو شانه پیامبر (صلی الله ‏علیه ‏و آله ‏و سلّم‏) را بوسید و گفت : اى رسول خدا ! پدرم و مادرم به فدایت باد ، چه حادثه ‏اى روى داده ؟ فرمود : جبرئیل آمد و این آیه را بر من تلاوت کرد .
على (علیه‏السلام‏) مى‏گوید : عرض کردم : چگونه جهنم را می ‏آورند.
فرمود : هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار می کشند و می آورند ! و آن در حال سرکشى است که اگر او را رها کنند همه را آتش می ‏زند ، سپس من در برابر جهنم قرار می ‏گیرم و او می گوید اى محمد ! مرا با تو کارى نیست ، خداوند گوشت تو را بر من حرام کرده ، در آن روز هر کس در فکر خویش است ولى محمد می گوید : رب امتى ! امتى ! پروردگارا ! امتم امتم ! .

آرى هنگامى که انسان مجرم این صحنه‏ ها را می ‏بیند تکان می ‏خورد و بیدار می ‏شود ، هاله ‏اى از غم و اندوه وجودش را می پوشاند ، نگاهى به گذشته خویش می کند ، و از اعمال خود سخت پشیمان می شود اما این پشیمانى هیچ سودى ندارد.

انسان آرزو می کند بازگردد و گذشته تاریک را جبران کند ، اما درهاى بازگشت به کلى بسته است.

می خواهد توبه کند اما زمان توبه سپرى شده است.

می خواهد اعمال صالحى بجا آورد تا اعمال سوئش را تلافى کند اما پرونده اعمال درهم پیچیده شده .
اینجا است که فریادش بلند می شود می ‏گوید : ای کاش اعمال صالحى براى زندگى فرستاده بودم ! ( یقول یا لیتنى قدمت لحیاتى).
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.