از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(وامابنعمه ربک فحدث ):(وامانعمت پروردگارت رابارفتاروگفتارت بازگوکن )در مقام نتیجه گیری از اعطای این نعمات ، خطاب به رسولخدا ص می فرماید: پس تو نیز هیچ یتیمی را با قهر و غلبه مران و او را از بابت تنگدستی یا بی کسی خوار مکن وهیچ سائل و درخواست کننده ای را با خشونت و تندی طرد مکن و مرنجان ،(بلکه اگرمی توانی حاجت او را رفع کن و اگر نمی توانی با احترام و عطوفت عذر او را بخواه )و نعمات پروردگارت را با زبان یا عمل یادآوری کن و نمایان ساز و آنها را پنهان نکن ، چون این عمل شکر نعمت است و این سه دستور اگر چه ظاهرا خطابش متوجه رسولخدا ص است ، اما در واقع متوجه همه مردم می باشد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر خسروی
11‌-‌ و امّا نعمت‌ پروردگار ‌خود‌ ‌را‌ بیاد آور و آنرا ظاهر بساز و ‌برای‌ دیگران‌ بگو و بگفتار آر.

چنانکه‌ فرمود: (‌من‌ ‌لم‌ یشکر ‌النّاس‌ ‌لم‌ یشکر اللّه‌ و ‌من‌ ‌لم‌ یشکر القلیل‌ ‌لم‌ یشکر الکثیر) و (التحدّث‌ بنعمة اللّه‌ شکر، و ترکه‌ کفر).

و بقولی‌ مراد ‌از‌ نعمت‌ قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ عظیمترین‌ چیزی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ برسولش‌ انعام‌ فرموده‌ ‌است‌ و باو امر فرموده‌ ‌است‌ ‌که‌ آنرا بخوان‌‌-‌ و بقولی‌ نبوّت‌ ‌است‌ ‌یعنی‌ نبوّتی‌ ‌که‌ بتو عطا ‌شده‌ ‌است‌ ‌یعنی‌ رسالت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ابلاغ‌ کن‌ و نبوّت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ اصل‌ نعمات‌ ‌است‌ بیاد آر و سپاسگزار باش‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر راهنما

1 - بازگو کردن نعمت هاى خدادادى و مستور نداشتن آنها از مردم، توصیه خداوند به پیامبر(ص)

و أمّا بنعمة ربّک فحدّث

2 - نعمت هاى خداوند به پیامبر(ص)، جلوه هاى ربوبیت او بوده و رشد و تربیت آن حضرت را به دنبال داشته است.

ربّک

3 - برخوردارى از جاى امن، هدایت و ثروت، نعمت هاى الهى و سزاوار بازگو کردن براى دیگران است.

فـاوى ... فهدى ... فأغنى ... و أمّا بنعمة ربّک فحدّث

4 - صاحبان نعمت، باید هنگام بازگوکردن نعمت ها، به وابستگى آنها به خداوند، معترف باشند.

بنعمة ربّک فحدّث

5 - خداوند، خواهان بازگو شدن تحوّلات خوشایند زندگى پیامبر(ص) و مراحل رهایى آن حضرت از رنج یتیمى و ناآگاهى و فقر

ألم یجدک یتیمًا ... ضالاًّ ... عائلاً ... و أمّا بنعمة ربّک فحدّث
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرهدایت
«وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّک‌َ فَحَدِّث‌‌-‌ و اما نعمت‌ پروردگارت‌ ‌را‌ سپاسگزار باش‌ و ‌از‌ ‌آن‌ سخن‌ بگو.»

سخن‌ گفتن‌ ‌از‌ نعمت‌ مشتمل‌ ‌بر‌ سه‌ ‌بعد‌ ‌است‌:

اول‌: اعتراف‌ کردن‌ ‌به‌ ‌آن‌، و بیان‌ کردن‌ ‌آن‌ ‌در‌ برابر مردم‌ ‌تا‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ فضل‌ ‌خدا‌ بی‌نیاز ‌است‌، مردمان‌ فقیر تصور نکنند، و ‌از‌ امام‌ صادق‌‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ ‌در‌ تفسیر ‌اینکه‌ ‌آیه‌ چنین‌ آمده‌ ‌است‌: «‌پس‌ ‌از‌ آنچه‌ ‌خدا‌ ‌به‌ تو بخشیده‌، و ‌به‌ تو برتری‌ داده‌، و روزی‌ تو ‌را‌ رساند، و ‌به‌ تو احسان‌ کرده‌، و راهنمایت‌ ‌شده‌، سخن‌ بگو و سپاسگزار باش‌».«23»

دوم‌: ‌اینکه‌ ‌که‌ چون‌ اثر نعمت‌ ‌را‌ ‌بر‌ زندگی‌ ‌خود‌ مشاهده‌ کند، نباید ‌از‌ مصرف‌ کردن‌ آنچه‌ ‌خدا‌ ‌به‌ ‌او‌ بخشیده‌ ‌است‌ ‌در‌ حق‌ ‌خود‌ دریغ‌ ورزد، و باید ‌از‌ حالت‌ رهبانیّتی‌ ‌که‌ اسلام‌ ‌آن‌ ‌را‌ نهی‌ کرده‌ ‌است‌ اجتناب‌ کند. و ‌در‌ حدیث‌ مأثور ‌از‌ امام‌ امیر المؤمنین‌‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ ‌که‌ هنگام‌ شکایت‌ کردن‌ ربیع‌ ‌بن‌ زیاد ‌از‌ برادرش‌ عاصم‌ ‌بن‌ زیاد ‌به‌ ‌او‌ گفته‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌او‌ لباس‌ بد می‌پوشد و ‌از‌ همگان‌ دوری‌ می‌جوید، و همین‌ سبب‌ اندوه‌ کسان‌ و حزن‌ پسرش‌ ‌شده‌، دستور داد ‌تا‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ نزد وی‌ بیاورند، و چون‌ وی‌ ‌را‌ دید روی‌ ترش‌ کرد و ‌به‌ ‌او‌ ‌گفت‌: «چرا ‌از‌ خانواده‌ات‌ شرم‌ و ‌به‌ پسرت‌ رحم‌ نمی‌کنی‌! آیا چنان‌ خیال‌ می‌کنی‌ ‌که‌ ‌خدا‌ چیزهای‌ پاکیزه‌ ‌را‌ ‌بر‌ تو حلال‌ کرده‌، و ‌اینکه‌ ‌را‌ ‌که‌ تو ‌از‌ ‌آنها‌ بهره‌مند شوی‌ دوست‌ نمی‌دارد! تو ‌از‌ ‌اینکه‌ روی‌ ‌برای‌ ‌خدا‌ خوارتری‌، مگر ‌خدا‌ نگفته‌ ‌است‌: وَ الأَرض‌َ وَضَعَها لِلأَنام‌ِ فِیها فاکِهَةٌ وَ النَّخل‌ُ ذات‌ُ الأَکمام‌ِ، آیا نگفته‌ ‌است‌: مَرَج‌َ البَحرَین‌ِ یَلتَقِیان‌ِ بَینَهُما بَرزَخ‌ٌ لا یَبغِیان‌ِ ‌تا‌ ‌آن‌ جا ‌که‌ یَخرُج‌ُ مِنهُمَا اللُّؤلُؤُ وَ المَرجان‌ُ، ‌پس‌ سوگند ‌به‌ ‌خدا‌ ‌که‌ خوار شمردن‌ نعمت‌ ‌خدا‌ ‌به‌ صورت‌ عملی‌ ‌را‌ ‌خدا‌ دوست‌تر ‌از‌ خوار شمردن‌ ‌آن‌ ‌به‌ زبان‌ می‌داند و لذا گفته‌ ‌است‌: وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّک‌َ فَحَدِّث‌. ‌پس‌ عاصم‌ ‌گفت‌: ‌ یا ‌ امیر المؤمنین‌؟ ‌پس‌ چرا خودت‌ ‌به‌ خوراک‌ درشت‌ و ‌به‌ پوشش‌ زبر بس‌ کرده‌ای‌! و امام‌ ‌گفت‌: «وای‌ ‌بر‌ تو؟ خدای‌ عز و جل‌ ‌بر‌ امامان‌ دادگر واجب‌ کرده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ همچون‌ ضعیف‌ترین‌ مردمان‌ بدانند ‌تا‌ چنان‌ شود ‌که‌ نداری‌ فقیر مایه ناراحتی‌ آنان‌ نشود» ‌پس‌ عاصم‌ عبا ‌را‌ انداخت‌ و روپوش‌ ‌را‌ پوشید.«24»
و شایسته‌ ‌است‌ ‌که‌ آدمی‌ ‌از‌ آرایش‌ زندگی‌ ‌به‌ اندازه نیازمندی‌ ‌خود‌ بهره‌مند شود، ‌که‌ ‌از‌ ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ روایت‌ ‌شده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌گفت‌: «خدای‌ زیبا ‌است‌ و زیبایی‌ ‌را‌ دوست‌ دارد، و دوست‌ دارد ‌که‌ اثر نعمت‌ ‌را‌ ‌بر‌ بنده‌اش‌ ببیند».«25»

سوم‌: سپاسگزاری‌ ‌از‌ صاحب‌ نعمتی‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌او‌ انعام‌ کرده‌ ‌است‌، و انفاق‌ کردن‌ ‌آن‌ ‌بر‌ دیگران‌، و ‌در‌ حدیث‌ مأثور ‌از‌ ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ آمده‌ ‌است‌ ‌که‌: «‌هر‌ کس‌ ‌از‌ ‌او‌ اندک‌ سپاسگزاری‌ نکند، ‌از‌ افزون‌ ‌آن‌ ‌هم‌ چنین‌ نخواهد کرد، و ‌هر‌ ‌که‌ سپاس‌ مردمان‌ ‌را‌ نگزارد سپاس‌ ‌خدا‌ ‌را‌ نیز نگزارده‌ ‌است‌، و سخن‌ گفتن‌ ‌از‌ نعمت‌ سپاس‌ و شکر ‌است‌، و ترک‌ ‌آن‌ کفر، و جماعت‌ رحمت‌ ‌است‌ و جدایی‌ و تفرقه‌ عذاب‌».«26»

یاد ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ ‌علی‌ رغم‌ مخالفان‌ ‌با‌ ‌او‌ جاودانه‌ ماند، و ‌از‌ معاویه‌ روایت‌ ‌شده‌ ‌است‌ ‌که‌ چون‌ بانگ‌ مؤذن‌ ‌را‌ ‌به‌ اشهد ‌ان‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ و ‌ان‌ محمدا ‌رسول‌ اللّه‌ شنید، نتوانست‌ ‌خود‌ ‌را‌ نگاه‌ دارد و ‌گفت‌: «ای‌ پسر ‌عبد‌ اللّه‌؟ همت‌ بلند داشتی‌، و جز ‌به‌ ‌آن‌ خرسند نشدی‌ ‌که‌ نامت‌ قرین‌ ‌با‌ نام‌ پروردگار جهانیان‌ ‌باشد‌».«27»

مطرّف‌ ‌بن‌ مغیرة روایت‌ کرد ‌که‌: همراه‌ ‌با‌ پدرم‌ ‌بر‌ معاویه‌ وارد شدم‌، ‌پس‌ پدرم‌ نزد ‌او‌ می‌رفت‌ و ‌با‌ ‌او‌ ‌به‌ سخن‌ گفتن‌ می‌پرداخت‌ و سپس‌ ‌به‌ نزد ‌من‌ می‌آمد و ‌از‌ معاویه‌ و عقل‌ ‌او‌ برایم‌ حکایت‌ می‌کرد، و ‌از‌ آنچه‌ ‌از‌ ‌او‌ می‌دید دچار شگفتی‌ می‌شد.

شبی‌ هنگام‌ بازگشت‌ ‌از‌ نزد معاویه‌ خشمگین‌ ‌بود‌ و ‌از‌ شام‌ خوردن‌ خوداری‌ کرد، ساعتی‌ منتظر سخن‌ گفتن‌ ‌او‌ ماندم‌ و چنان‌ خیال‌ کردم‌ ‌که‌ میان‌ ‌من‌ و ‌او‌ چیزی‌ گذشته‌ و ‌از‌ ‌من‌ دلگیر ‌است‌، ‌پس‌ ‌به‌ ‌او‌ گفتم‌: تو ‌را‌ چه‌ می‌شود ‌که‌ امشب‌ اندوهناکی‌! ‌گفت‌: پسرم‌؟ ‌از‌ نزد پلیدترین‌ مردم‌ نزد تو آمدم‌. گفتم‌: داستان‌ چیست‌! ‌گفت‌: ‌در‌ خلوت‌ ‌به‌ معاویه‌ گفتم‌: ای‌ امیر مؤمنان‌، ‌به‌ آرزوی‌ ‌خود‌ رسیدی‌؟ کاش‌ دادگری‌ کنی‌ و ‌به‌ کارهای‌ خیر بپردازی‌، ‌که‌ تو اکنون‌ بزرگی‌ و ‌اگر‌ ‌به‌ برادرانت‌ ‌از‌ بنی‌ هاشم‌ نظر کنی‌ و ‌به‌ صله رحم‌ ‌با‌ آنان‌ بپردازی‌ بسیار خوب‌ ‌است‌، و سوگند ‌به‌ ‌خدا‌ ‌که‌ اکنون‌ چیزی‌ ‌با‌ ‌ایشان‌ نیست‌ ‌که‌ تو ‌از‌ ‌آن‌ بیمناک‌ باشی‌.

‌پس‌ معاویه‌ خشمگین‌ شد و ‌گفت‌: «هیهات‌، هیهات‌؟ برادری‌ ‌از‌ طایفه تیم‌ فرمانروا شد، و کرد آنچه‌ کرد، و ‌به‌ ‌خدا‌ سوگند ‌که‌ ‌از‌ یاد ‌او‌ جز ‌آن‌ چیزی‌ ‌بر‌ جای‌ نماند ‌که‌ گوینده‌ای‌ بگوید: ابو بکر، سپس‌ برادری‌ ‌از‌ عدی‌ّ فرمانروا شد و مدت‌ ده‌ سال‌ تلاش‌ و کوشش‌ کرد، و سوگند ‌به‌ ‌خدا‌ ‌که‌ ‌از‌ یاد ‌او‌ جز ‌آن‌ چیزی‌ ‌بر‌ جای‌ نماند ‌که‌ گوینده‌ای‌ بگوید: عمر، و سپس‌ برادرمان‌ عثمان‌ فرمانروا شد، و ‌او‌ فرمانروایی‌ ‌بود‌ ‌که‌ هیچ‌ کس‌ ‌در‌ نسب‌ همچون‌ ‌او‌ نبود، ‌پس‌ کرد آنچه‌ کرد، و ‌به‌ ‌خدا‌ سوگند ‌که‌ یاد ‌او‌ نابود شد. و اما ‌از‌ برادر طایفه هاشم‌ ‌در‌ ‌هر‌ روز پنج‌ بار ‌به‌ صورت‌: اشهد ‌ان‌ محمدا ‌رسول‌ اللّه‌ یاد می‌شود، ‌پس‌ چه‌ عملی‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌اینکه‌ ‌بر‌ جای‌ خواهد ماند ...».«28» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » محمد حسینی همدانی
وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّک‌َ فَحَدِّث‌:

پاسخ‌ ‌گفت‌ پروردگار امر فرمود برسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ آنچه‌ ‌از‌ نعمتهای‌ ‌که‌ بوی‌ موهبت‌ فرموده‌ بمردم‌ بگوید و بیاموزد و سپس‌ بحضور حسین‌ ‌بن‌ ‌علی‌ ‌علیه‌ السّلام‌ سؤال‌ نمودم‌ ‌از‌ ‌آیه‌ (وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّک‌َ فَحَدِّث‌) فرمود پروردگار امر فرمود ‌به‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ اعلام‌ نماید بمردم‌ ‌هر‌ چه‌ ‌را‌ ‌از‌ احکام‌ دین‌ ‌است‌.

‌در‌ کتاب‌ ‌در‌ منثور ‌از‌ بیهقی‌ ‌از‌ حسن‌ ‌بن‌ ‌علی‌ ‌علیه‌ السّلام‌ روایت‌ نموده‌ ‌در‌ باره‌ ‌آیه‌ (وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّک‌َ فَحَدِّث‌) فرمود چنانچه‌ بخیری‌ نائل‌ شده‌ای‌ ببرادران‌ ‌خود‌ آنرا اعلام‌ بنما.

‌در‌ کتاب‌ ‌در‌ منثور بسندی‌ ‌از‌ جابر ‌بن‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌از‌ ‌رسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ روایت‌ نموده‌ میفرمود ‌هر‌ ‌که‌ ببلائی‌ دچار گردد و آنرا متذکر گردد شکر آنرا نموده‌ و ‌هر‌ ‌که‌ آنرا پنهان‌ نموده‌ شکر ننماید کفران‌ نموده‌ ‌است‌ و ‌هر‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ بمقامی‌ زینت‌ دهد ‌که‌ فاقد ‌آن‌ بوده‌ مانند کسی‌ ‌است‌ ‌که‌ لباس‌ دیگری‌ ‌را‌ بپوشد.

(و الحمد للّه‌ زنة عرشه‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - مجمع البیان
و از نعمت گران پروردگارت به خود، با مردم سخن بگو، و آن‏ها را با بیان رسا بر شمار.
در روایت است که: هر کس از مردم نیکو کردار سپاسگزارى نکند، خدا را سپاس نگفته است، و نیز کسى که سپاس نعمت‏هاى کوچک و اندک را نگزارد، سپاس نعمت‏هاى بزرگ و گران را هم نمى‏گزارد. آرى، بر شمردن نعمت‏هاى خدا و آشکار ساختن آن‏ها نوعى سپاسگزارى است، همان گونه که کتمان و نشمردن آن‏ها، نوعى کفرانگرى و ناسپاسى است.
در مورد واژه «نعمة» دیدگاه‏ها یکسان نیست:
1 - به باور «کلبى» منظور از آنها، قرآن شریف است که پرشکوه‏ترین نعمت خدا به پیامبر مى‏باشد، و خدا بدین وسیله به تلاوت آن فرمان مى‏دهد.
2 - امّا به باور «زجاج» و «مجاهد» منظور نعمت گران رسالت است و بدین وسیله به آن حضرت فرمان مى‏رسد که پیام خدا را به مردم برساند.
3 - از دیدگاه پاره‏اى منظور این است که به پاس نعمت‏هایى که به تو ارزانى شده است و در این سوره از آن‏ها سخن رفت، خدا را سپاس بگو.
از امام صادق آورده‏اند که: فحدّث بما اعطاک الله و فضّلک و رزقک و احسن الیک و هداک.(199)
نعمت‏هاى گرانى که خدا به تو ارزانى داشت بر شمار، و به مردم بگو که ذات بى‏همتاى او چگونه تو را برترى بخشید، و رزق و روزى داد، و در حق تو نیکى کرد، و تو را به سوى خود راه نمود.
نظم و پیوند آیات‏
1 - آیه چهارم از آیات مورد بحث به آیه پیش از خود پیوند دارد و منظور این است که: واقعیت آن گونه نیست که شرک گرایان و ظالمان مى‏پندارند، نه، هرگز خداى مهربان، نه تو را به حال خود واگذارده است و نه در آینده چنین خواهد کرد، بلکه تو هماره مورد مهر و لطف او بودى و خواهى بود و دل قوى دار که در سراى آخرت براى تو از دنیا و نعمت‏هاى آن بهتر و ارجدارتر خواهد بود.
2 - آیه «الم یجدک...»نیز به آیه پیش از خود پیوند دارد و منظور این است که: ارزانى دارنده نعمت‏ها، که در گذشته به تو نعمت ارزانى داشت، در آینده نیز چنین خواهد کرد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تفسیرنمونه
و سرانجام در سومین و آخرین دستور مى‏فرماید : و اما نعمتهاى پروردگارت را بازگو کن ( و اما بنعمة ربک فحدث).
بازگو کردن نعمت، گاه با زبان است و تعبیراتى که حاکى از نهایت شکر و سپاس باشد ، نه غرور و برترى‏جوئى ، و گاه با عمل است به این ترتیب که از آن انفاق و بخشش در راه خدا کند ، بخششى که نشان دهد خداوند نعمت فراوانى به او عطا کرده است.
این سنت افراد سخاوتمند و کریم است که وقتى نعمتى به آنها روى آورد بازگو مى‏کنند و شکر خدا را بجا مى‏آورند ، و عملشان نیز تایید و تاکیدى است بر این حقیقت ، به عکس بخیلان دون همت که دائما ناله مى‏کنند ، و اگر دنیا را نیز به آنها بدهى اصرار در پرده‏پوشى بر نعمتها دارند ، چهره آنها فقیرانه ، و سخنانشان آمیخته با آه و زارى و عملشان نیز بیانگر فقر است ! این در حالى است که از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) نقل شده است که فرمود : ان الله تعالى اذا انعم على عبد نعمة یحب ان یرى اثر النعمة علیه :
خداوند هنگامى که نعمتى به بنده‏اى مى‏بخشد دوست دارد آثار نعمت را بر او ببیند.
بنابر این حاصل معنى آیه چنین مى‏شود : به شکرانه اینکه فقیر بودى خدا بى نیازت کرد ، تو هم آثار نعمت را آشکار کن ، و با گفتار و عمل این موهبت الهى را بازگو نما.
ولى بعضى از مفسران گفته‏اند منظور از نعمت در اینجا تنها نعمتهاى معنوى از جمله نبوت یا قرآن مجید است که پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) موظف بود آنها را ابلاغ کند و این است منظور از بازگو کردن نعمت .
این احتمال نیز وجود دارد که تمام نعمتهاى معنوى و مادى را شامل شود.
لذا در حدیثى از امام صادق (علیه‏السلام‏) مى‏خوانیم که فرمود معنى آیه چنین است : حدث بما اعطاک الله ، و فضلک ، و رزقک ، و احسن الیک و هداک : آنچه را خدا به تو بخشیده و برترى داده و روزى عطا فرموده و نیکى به تو کرده و هدایت نموده همه را بازگو کن.
و بالاخره در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم به عنوان یک دستور کلى مى‏خوانیم : من اعطى خیرا فلم یر علیه ، سمى بغیض الله ، معادیا لنعم الله ! : هر کس خیرى به او رسد و آثارش بر او دیده نشود ، دشمن خدا شمرده مى‏شود ، و مخالف نعمتهاى او .
این سخن را با حدیث دیگرى از امیر مؤمنان على (علیه‏السلام‏) پایان مى‏دهیم که
فرمود : ان الله جمیل یحب الجمال ، و یحب ان یرى اثر النعمة على عبده : خداوند زیبا است ، و زیبائى را دوست دارد ! و همچنین دوست دارد آثار نعمت را بر بنده خود ببیند.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  آسيه افشار - انوار درخشان، ج‏18، ص: 189
وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ:
و ارشاد دیگر برسول صادع اسلام است که آنچه را از موهبتهاى تعلیمى ساحت کبریائى استفاده نموده‏اى در مقام سپاسگزارى بر آى و بجامعه بشر تعلیم بنما و روش عبودیت را بآنان بیاموز و هر سه آیه مبنى بر ارشاد به رسول صلّى اللّه علیه و آله است ولى دستور عمومى جامعه اسلامى را پایه گذارى مى‏نماید و مبنى بر دستور به بناگذارى مکتب قرآن برسول صلّى اللّه علیه و آله است و نیز دعوت جامعه بشر و دانشجویان به پیروى از برنامه و تعلیمات آنست. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.