● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر خسروی
8- و ترا فقیری نادار و عیالمند یافت و ترا (بمال خدیجه علیها السّلام) و بغنائم بینیاز ساخت.
یا بقولی ترا بقناعت بینیاز نمود که بآنچه خدایت عطا کرده است خشنود هستی و فراء گفته است آنحضرت بکثرت دارائی غنی و توانگر نشد بلکه خداوند سبحانه او را بآنچه روزی او کرده بود راضی ساخت و اینکه حقیقت غنا و بینیازی است.عیاشی باسناد خود از حضرت أبی الحسن الرضا علیه السّلام روایت کرده است که (أ لم یجدک فردا لا مثل لک فی المخلوقین فآوی النّاس إلیک و وجدک ضالّا ای ضالّة فی قوم لا یعرفون فضلک فهداهم إلیک و وجدک عائلا تعول اقواما بالعلم فاغناهم بک).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - پیامبر(ص)، در برهه اى از عمر خویش، تنگدست بود.
و وجدک عائلاً فأغنى
فعل «عال» از مصدر «عول»; یعنى، کفالت کرد و قیّم شد (مصباح) و از مصدر «عَیْلَة»; یعنى، فقیر شد (مفردات راغب). در آیه شریفه، مراد دومین معنا است; زیرا معناى اول (خداوند تو را عائله مند یافت)، با آنچه از تاریخ زندگانى پیامبر(ص) رسیده است، تطبیق نمى کند.
2 - خداوند، تنگدستى پیامبر(ص) را به ثروتمندى و بى نیازى از دیگران مبدّل ساخت.
فأغنى
«غِنى»، به معناى توانگر بودن (صحاح اللغة) و «غَناء» (بر وزن کلام) به معناى اکتفاکردن است (مصباح). فعل «أغنى» به دلیل حذف متعلقات آن، مى تواند هر دو معنا را برساند.
3 - فقر، حالتى نامطلوب و تبدیل آن به توانگرى، امرى ستوده است.
و وجدک عائلاً فأغنى
لحن آیه شریفه ـ که در مقام امتنان بر پیامبر(ص) است ـ بیانگر برداشت یاد شده است.
4 - خداوند، با بیان زدودن فقر از زندگى پیامبر(ص)، آن حضرت را به دورى از قهر و خشم خویش، اطمینان بخشید.
و وجدک عائلاً فأغنى
5 - همه نعمت هاى مادى و معنوى، وابسته به خداوند است.
فـاوى ... فهدى ... فأغنى
6 - «قال الرضا(ع): ... قد قال اللّه عزّوجلّ لنبیّه محمد(ص) ... «و وجدک عائلاً فأغنى» یقول: أغناک بأن جعل دعائک مستجاباً;(1)
امام رضا(ع) فرمود: ... خدا به پیامبرش محمد(ص) فرمود: ... «و وجدک عائلاً فأغنى» مى فرماید: خدا تو را بى نیاز کرد، به این که دعایت را مستجاب قرار داد».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
(8)- وَ وَجَدَکَ و یافت ترا عائِلًا درویش و عیال بار فَأَغنی پس توانگر ساخت ترا بمال خدیجه تا بآن تجارت کردی، و بعد از آن بغنایم دار الحرب، یا بینیاز گردانید دل ترا بقناعت که
القناعة کنز لا یفنی
خورسند ساخت ترا بآنچه عطا فرمود بتو، و اینقول مقاتل است، و از فراء منقولست که لم یکن غنیا عن کثرة المال لکن اللّه سبحانه أرضاه بما آتاه من الرزق و ذلک حقیقة الغنی، و بعضی گفتهاند که معنی آنست که ترا صاحب عیال یافت بکثرت امت چه همه خلایق عیال تو بودند و محتاج تو پس بعلم قرآن و احکام شریعت تو را توانگر ساختیم تا بدیشان نفقه کنی چنان که فرمود
(علّمک ما لم تکن تعلم)،
و در حقایق القرآن مذکور است که معنی آیه اینست که تو فقیر بودی به مشابهت خلق ترا غنی گردانید بمکاشفه انوار جمال خود، و عیاشی باسناد خود از ابو الحسن علیّ بن موسی الرضا علیهما السّلام روایت کرده که آن حضرت در تفسیر اینکه سوره فرمود که أَ لَم یَجِدکَ یَتِیماً
ای فردا لا مثل لک فی المخلوقین فآوی النّاس الیک و وجدک ضالا ای ضالة فی قوم لا یعرفون فضلک فهداهم إلیک و وجدک عائلا تعول اقواما بالعلم فاغناهم بک
حاصل که حق سبحانه باین امور مذکوره تعدید نعم خود نموده بر حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و بر او منت نهاده تا تنبیه کند او را بر آنکه همچنین که در ماضی باو احسان فرموده در مستقبل نیز باو احسان خواهد فرمود بجهت اینکه مترقب فضل الهی باشد و منتظر زیادتی خیر و کرامت و خاطر عاطر خود را پریشان نسازد و بر مصایب صبر فرماید و از آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت است که
منّ علیّ ربی و هو أهل المن
و بعضی از ملاحده زبان طعن گشوده میگویند که امتنان بانعام قبیحست و خارج از صفات کرام و جواب اینکه آنست که قبح منّ از منعم در صورتی است که مراد او از آن هتک عرض منعم علیه باشد و اذیت رسانیدن باو اما اگر مراد تذکیر او باشد برای شکر نعمت و ترغیب او در آن تا شاکر مستحق مزید نعمت باشد در غایت حسن خواهد بود، و دیگر آنکه تعداد نعمت موجب آنست که منعم علیه جمیع محتاج الیه خود را از منعم طلبد نه از غیر او و اینکه غایت لطف و فضل است از جانب منعم نسبت بمنعم علیه، بعد از آن میفرماید که ای محمّد شربت یتیمی چشیدهای، و درد بینوایی و تنگدستی کشیده.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
8- وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغنی. کلمه عائل یعنی کسی که مال و ثروتی نداشته باشد. و پیامبر خدا هم ثروتی نداشت. ولی هنگامی که با خدیجه بنت خویلدعلیها السّلام ازدواج نمود آن بانوی معظمه آن همه ثروتی را که داشت در اختیار پیامبر نهاد و آن حضرت بدین وسیله غنی و بینیاز شد- میزان.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغنی که «توشه علم به اقوامی دادی پس آنان را به تو بینیاز کرد».«17»
تفسیرهای دیگری از آیه منعکس کننده اهتمام مؤمنان به مقام رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله- و نسبت ندادن گمراهی به خود او است، و حکایت از آن دارد که گمراهی به معنی گم شدن از راه در ایام طفولیت یا در ضمن سفر بازرگانی به شام بوده است، ولی دو تفسیر اول شایستهتر است.
[8] و رسول خدا در قبیله بنی هاشم میزیست که در میان قریش به سروری و داشتن اخلاق عالی شهرت داشتند، و در مکه مکرمه مرجع دینی بودند، ولی مال فراوان نداشتند، و مخصوصا ابو طالب که پس از عبد المطلب، علی رغم فقیر بودن، شیخ و رئیس بنی هاشم شد و در حق او گفتهاند که: جز ابو طالب هیچ فقیری به آقایی و سروری نرسید، و معروف است که او- علیه السلام- به سبب تنگدستی به آن تن در داد که برادرانش متکفل تأمین زندگی فرزندانش شوند.
ولی خداوند متعال با وسعت دادن به زندگی فرستادهاش بر او منت نهاد، چه خدیجه دختر خویلد که از ثروتمندان قریش بود به او ایمان آورد و همسر رسول خدا شد و او- صلی اللّه علیه و آله- به فضل خداوند سبحانه و تعالی ثروتمند شد.
«وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغنی- و تو را درویش یافت و توانگرت کرد.»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغنی:
از جمله منت که ساحت پروردگار بر رسول گرامی صلّی اللّه علیه و آله یادآوری میفرماید آنستکه در جوانی فقیر و از مال و ثروت تهیدست بوده و در اثر ازدواج با خدیجه بنت خویلد سلام اللّه علیها مال و ثروت بسیاری در اختیار خود درآورد و برای قیام بدعوت و رسالت نقش مؤثری داشت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
مجمع البیان
و مگر نه این که خدا تو را تنگدست یافت و بىنیاز گردانید.
آرى، آن حضرت از نظر ثروت و امکانات زندگى تهیدست بود و خدا با ثروت فراوان «خدیجه» و غنایم بسیار، او را بىنیاز ساخت.
امّا به باور پارهاى از مفسران: خدا او را با ویژگى قناعت و ساده زیستى بى نیاز ساخت، چرا که توانگرى و بىنیازى، نه در ثروت فراوان، که در روح بزرگ و چشم سیر و دلبریدن از غیر خداست، و ذات بىهمتاى او این نعمت گران را به محمد(ص) ارزانى داشت.
از حضرت رضا در تفسیر این آیات آوردهاند که فرمود:
الم یجدک یتیماً فآوى، قال: فرداً لا مثل لک فى المخلوقین، فآوى الناس الیک، و وجدک ضالاً اى ضالة فى قوم لایعرفون فضلک فهداهم الیک...(194)
آیا تو را در میان مخلوق، فردى بىهمانند و بىنظیر نیافت، و آنگاه مردم را در پناه تو قرار داد؟ آیا تو را در میان جامعه و مردم گمنام نیافت، و به آنان شناساند و بلند آوازه ساخت؟ و آیا تو را در میان مردمى نیافت که با مقام والاى تو آشنا نبودند و حقوق و کرامت تو را نمىشناختند، و آنان را به سوى تو ارشاد کرد، و با مقام معنوىات آشنا گردانید، و تو را در میان جامعهها پرچمدار دانش و بینش و مدنیت قرار داد، و آنان را به وسیله تو بىنیاز گردانید؟
از پیامبر آوردهاند که فرمود: منّ علّى ربى و هو اهل المّن.
پروردگارم به من نعمتها ارزانى داشت، و او ارزانىدارنده نعمتهاست.
پارهاى از تاریکاندیشان با شنیدن این بیان از آن حضرت به عیبجویى پرداختند که چگونه منت نهادن و نیکى کردن را مىتوان از خداى بزرگ پذیرفت؟ آیا این کار بزرگان است که نعمت دهند و منت گزارند؟
در این مورد پاسخ داده شد که: منتنهادن در صورتى که براى تحقیر باشد، کارى زشت و ناپسند است، امّا اگر به منظور یادآورى نعمتها براى سپاسگزاردن و در خور پاداش و نعمت افزونتر شدن باشد، در آن صورت نه تنها ناپسند نیست که در نهایت زیبایى و مهر است و هدف ذات بىهمتاى او در این آیات این است که آن بنده پرواپیشه و سپاسگزار خود را بیشتر در خور نعمت بنگرد و نعمتهاى والاى دیگرى به او ارزانى دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیرنمونه
بعد به بیان سومین نعمت پرداخته ، مىفرماید : خداوند تو را فقیر یافت و غنى و بى نیاز کرد ( و وجدک عائلا فاغنى ) .توجه خدیجه آن زن مخلص با وفا را به سوى تو جلب نمود تا ثروت سرشارش را در اختیار تو و اهداف بزرگت قرار دهد ، و بعد از ظهور اسلام غنائم فراوانى در جنگها نصیب تو کرد آن گونه که براى رسیدن به اهداف بزرگت بى نیاز شدى.
در روایتى از امام على بن موسى الرضا (علیهماالسلام) مىخوانیم که در تفسیر این آیات چنین فرمود : ا لم یجدک یتیما فاوى قال : فردا لا مثل لک فى المخلوقین ، فاوى الناس الیک ، و وجدک ضالا اى ضالة فى قوم لا یعرفونفضلک فهداهم الیک ، و وجدک عائلا تعول اقواما بالعلم فاغناهم بک : آیا تو را یتیم یعنى فردى بى نظیر در میان مخلوقات خود نیافت و سپس مردم را در پناه تو قرار داد ؟ و تو را گمشده و ناشناخته در میان قومى یافت که مقام فضل تو را نمىدانستند و خدا آنها را به سوى تو هدایت کرد ، تو را سرپرست اقوامى در علم و دانش قرار داد و آنها را به وسیله تو بى نیاز ساخت.
البته این حدیث ناظر به بطون آیه است ، و گرنه ظاهر آیات همان است که در بالا گفته شد.
مبادا تصور شود که بیان این امور که در ظاهر آیه است از مقام شامخ پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىکاهد ، و یا توصیفى منفى از سوى پروردگار در باره او است ، بلکه این در حقیقت بیان الطاف الهى و اکرام و احترام او نسبت به این پیغمبر بزرگ است ، هنگامى که محبوب ، سخن از الطافش نسبت به عاشق دلباخته مىگوید خود عین لطف و محبت است و دلیل بر عنایت خاص او است ، و به همین دلیل با شنیدن این الفاظ از سوى محبوب روح تازه مىشود ، و جان او صفا مىیابد و قلبش غرق آرامش و سکینه مىشود
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.