امّا تو اى پیامبر! به پاس آن نعمتهاى گران، اینک هرگز یتیم را میازار،
به باور «فراء» و «زجاج» از آن جایى که در جامعه آن روز عرب، «یتیم» را ز مال خود مىراندند و حقوق او را پایمال ساختند، خدا در احیاى حقوق این انسانهاى ناتوان و بىدفاع روشنگرى مىکند که مباد اجازه دهى در جامعهات حق یتیمى پایمال شود و او را با قهر و غلبه از مال و ثروتش برانند.
امّا به باور «مجاهد» منظور این است که: هرگز «یتیم» را تحقیر مکن که تو نیز روزگارى «یتیم» بودى.
پیامبر گرامى در زندگى خویش هماره در مورد یتیمان رفتار و سیاستى تحسینبرانگیز و نیکو داشت و در مورد آنان به نیکى سفارش مىفرمود.
در روایتى آوردهاند که: روزى کودکى نزد پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا! من سایه پدر بر سر ندارم و خواهرى نیز دارم که بسان من یتیم است، و مادرم بانویى است شوهر مرده؛ پس مارا سیر کنید که خدا شما را از نعمتهایش هر آنچه مىخواهید ارزانى دارد و خشنودتان گرداند!
پیامبر فرمود: ما احسن ما قلت یا غلام! پسر جان! چقدر زیبا و سنجیده سخن گفتى!
آنگاه به بلال» دستور داد به خانه پیامبر برود و هر چه موجود است بیاورد. «بلال» شتابان به خانه رفت و شمارى خرما آورد. پیامبر هفت عدد از آن را به آن پسرک داد، و هفت عدد به وسیله او براى خواهرش فرستاد و هفت عدد هم براى مادرش.
«معاذ» برخاست و دست بر سر آن «یتیم» - که از فرزندان مهاجر بود - کشید و گفت: خدا یتیمىات را جبران کند و پاداشات دهد و تو را جانشین پدرت سازد.
پیامبر فرمود: «معاذ» در رفتار سرشار از مهرت با این کودک چه انگیزهاى داشتى؟ گفت: اى پیامبر خدا تنها مهر به او.
فرمود:لایلى احد منکم یتیماً فیحسن ولایته و وضع یده على رأسه الّا کتب اللّه له بکل شعرة حسنة و...(195)
هر یک از شما مردم، سرپرستى و تربیت یتیمى را به عهده گیرد و کارش را خداپسندانه انجام دهد، و دست پدرى بر سرش کشد، خدا به شمار هر مویى که از زیر دست او بگذرد پاداشى نیکو براى او مىنویسد، و به هر مویى گناهى از پرونده زندگىاش مىزداید و به هر مویى درجهاى به او مىبخشد.
و نیز آوردهاند که فرمود:
من مسح على رأس یتیم کان له بکل شعرة تمر على یده نور یوم القیامة(196)
کسى که دست بر سر یتیمى بکشد و او را خداپسندانه و بشردوستانه نوازش کند، به شمار هر مویى که از زیر دست او مىگذرد، در روز رستاخیز نورى خواهد داشت.
و نیز فرمود:
انا و کافل الیتیم کهاتین فى الجنة اذا اتقى الله عزّ و جّل...(197)
من و سرپرست یتیم - اگر پرواى خدا را در کارش پیشه سازد - بسان این دو، در بهشت خواهیم بود، و آنگاه به انگشت «سبابه» و «وسط» خود اشاره فرمود.
و نیز فرمود:انّ الیتیم اذا بکى اهتز لبکائه عرش الرحمان...
هنگامى که یتیم گریه مىکند، به خاطر گریه او عرش خدا به لرزه مىآید، و خدا به فرشتگان مىفرماید: هان اى فرشتگان من! چه کسى این کودک را که پدرش در دل خاک نهان شده، به گریه انداخته است؟ پاسخ مىدهند خدایا، تو داناترى. آنگاه مىفرماید: شما گواه باشید که هر کس او را خاموش سازد و قلبش را شاد کند، من در روز رستاخیز او را شاد و خشنود خواهم ساخت.(198) «عمر» که این روایت را آورده است، پس از شنیدن این سخن، هرگاه یتیمى را مىدید دست نوازش بر سر او مىکشید و به او چیزى انفاق مىکرد.
[ نظرات / امتیازها ]