علامه طباطبائی در ذیل آیه «علم بالقلم» می نویسد: این آیه برای از بین بردن اضطراب پیامبر(ص) است که به او دستور خواندن داده بود؛ در حالی که امی بود. گویا فرموده است: کتاب پروردگارت را بخوان و از این فرمان اضطراب به خود راه مده؛ چون پروردگار تو کسی است که قرائت را به وسیله ی قلم به انسان آموخت؛ حال چرا نتواند قرائت کتاب خود را بدون وسیله ی قلم به تو بیاموزاند. همان طور که ملاحظه می شود، علامه واژه ی «علم» و «قلم» را در این آیه عام دانسته اند و ذیل آیه ی «علم الانسان ما لم یعلم» هم مراد از «انسان» را نوع انسان و هم مقصود از «ما لم یعلم» را مطلق آنچه را نوع انسان نمی داند، تلقی کرده است حتی در ادامه اقوال کسانی را که مراد از انسان را خصوص آدم(ع) یا ادریس (ع) دانسته اند که بنابر روایات برای اولین بار با قلم نوشت یا همه ی انبیاء که می توانستند بنویسند ضعیف و دوراز فهم معرفی کرده است. البته این اقوال ضعیف هستند. منتها نمی توان «قلم» و «علم» را، چنان که او می گوید، عام و غیر منصرف به معهودات مخاطبان قرآن در عصر نزول دانست. به نظر می رسد، «علم بالقلم» به کتاب آسمانی نظیر تورات و قلمی که با آن کتاب آسمانی را می نوشتند، انصراف دارد؛ چنان که در قرآن مراد از «العلماء» و «اوتوا العلم» اهل کتاب به ویژه یهودیان است؛ کما این که مقصود از «کتاب مسطور» نیز تورات است. علامه همین نظر را در خصوص آیه ی «نون و القلم و ما یسطرون» هم اظهار داشته است و منظور از «القلم» را مطلق قلم و مراد از «ما یسطرون» را مطلق هر نوشته ای دانسته است و این در حالی است که مراد از نعمت را در آیه ی بعدش ( و انت بنعمت ربک بمجنون ) مطلق نگرفته و مراد از آن را نعمت نبوت دانسته است.
[ نظرات / امتیازها ]