● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
بِأَنَّ رَبَّکَ: سخن گوید زمین به سبب آنکه پروردگار تو، أَوحی لَها: وحی کند مر او را. یعنی امر فرماید از روی خفا و دستوری دهد که خبر ده از عملهای مردمان که بر تو واقع شده.
3- فرمود رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بر وضو باشید و بهترین عمل خود را که نماز است، محافظت کنید و خود را نگهدارید از زمین که مأوای شماست و هیچ کس در او عمل خیر و شر نکند، مگر آنکه او خبر دهد از آن در روز قیامت.«1» و فرمودهاند در مسجد مواضع مختلف و متعدد نماز بگذارید که روز قیامت شهادت خواهد داد.«2»
اعجاز- در علل الشرایع- صدوق (رحمه اللّه) از حضرت فاطمه زهرا علیها سلام روایت نموده که وقتی در عهد ابو بکر زلزله عظیمه واقع شد و مردم به فزع آمدند، نزد ابو بکر و عمر آمدند. دیدند ایشان با حالت فزع میروند به سوی حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام. پس تمام آمدند خدمت آن حضرت و ایشان از خانه بیرون آمدند بدون آنکه در آن حضرت هولی و ترسی باشد. رفتند به تلّی و نشستند و مردم به اطراف آن حضرت نگاه میکردند، به دیوارهای مدینه که در حرکت بود، میرفت و میآمد پس به ایشان فرمود گویا ترسیدید از آنچه میبینید. گفتند چگونه نترسیم و حال آنکه تا به حال مثل آن ندیدیم. پس حضرت دو لب مبارک حرکت داد و دست مبارک به زمین گذارد، فرمود (مالک اسکنی) چیست تو را ساکن بشو؟ پس ساکن شد به اذن خدا. مردم را تعجب، زیاده شد از تعجب ایشان در اول. حضرت فرمود در تعجب شدید! گفتند: بلی.
فرمود منم آن کسی که خدا در اینکه سوره فرموده (وَ قالَ الإِنسانُ ما لَها) منم آن انسان و به من خبر میدهد آنچه واقع میشود بر روی زمین«3».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
بِأَنَّ رَبَّکَ أَوحی لَها (5)بِأَنَّ رَبَّکَ: سخن گوید زمین به سبب آنکه پروردگار تو، أَوحی لَها: وحی کند مر او را. یعنی امر فرماید از روی خفا و دستوری دهد که خبر ده از عملهای مردمان که بر تو واقع شده.
3- فرمود رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بر وضو باشید و بهترین عمل خود را که نماز است، محافظت کنید و خود را نگهدارید از زمین که مأوای شماست و هیچ کس در او عمل خیر و شر نکند، مگر آنکه او خبر دهد از آن در روز قیامت.«1» و فرمودهاند در مسجد مواضع مختلف و متعدد نماز بگذارید که روز قیامت شهادت خواهد داد.«2»
اعجاز- در علل الشرایع- صدوق (رحمه اللّه) از حضرت فاطمه زهرا علیها سلام روایت نموده که وقتی در عهد ابو بکر زلزله عظیمه واقع شد و مردم به فزع آمدند، نزد ابو بکر و عمر آمدند. دیدند ایشان با حالت فزع میروند به سوی حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام. پس تمام آمدند خدمت آن حضرت و ایشان از خانه بیرون آمدند بدون آنکه در آن حضرت هولی و ترسی باشد. رفتند به تلّی و نشستند و مردم به اطراف آن حضرت نگاه میکردند، به دیوارهای مدینه که در حرکت بود، میرفت و میآمد پس به ایشان فرمود گویا ترسیدید از آنچه میبینید. گفتند چگونه نترسیم و حال آنکه تا به حال مثل آن ندیدیم. پس حضرت دو لب مبارک حرکت داد و دست مبارک به زمین گذارد، فرمود (مالک اسکنی) چیست تو را ساکن بشو؟ پس ساکن شد به اذن خدا. مردم را تعجب، زیاده شد از تعجب ایشان در اول. حضرت فرمود در تعجب شدید! گفتند: بلی.
فرمود منم آن کسی که خدا در اینکه سوره فرموده (وَ قالَ الإِنسانُ ما لَها) منم آن انسان و به من خبر میدهد آنچه واقع میشود بر روی زمین«3».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Concerning Allah's statement,
(Because your Lord will inspire it.) It is apparent that the implied meaning here is that He will permit it (the earth).
Concerning Allah's statement,
﴿بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا ﴾
(Because your Lord will inspire it.) It is apparent that the implied meaning here is that He will permit it (the earth). Shabib bin Bishr narrated from `Ikrimah that Ibn `Abbas said,
﴿یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴾
(That Day it will declare its information.) "Its Lord will say to it, `Speak.' So it will speak.'' Mujahid commented (on "inspire it''), " He commands it (i.e., to speak).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر حسینی همدانی
بِأَنَّ رَبَّکَ أَوحی لَها:
بیان آنستکه آنچه را از اخبار و حوادث که هر قطعهای از قطعات زمین اعلام نماید در اثر وحی و افاضه و تجدد است که آنچه را که از افعال اختیاری و حوادث ارتباط با هر قطعه دارد اعلام مینماید و ظهوری از وحی و افاضات پروردگار است که هر چه را متحمل بوده و در دنیا هر قطعه بصورت فاقد حس بنظر میرسد در عالم قیامت برشد رسیده حس و شهادت خود را اعلام و اظهار خواهند نمود.
و آیه آنرا بساحت پروردگار نسبت داده و به بشر معرفی نموده است.
نظر به اینکه که حیات منشأ احساس و ادراک و شعور است بدن عنصری که در دنیا از پرتو روح عاقله حیاتی داشته و بهرهای از احساس در بردارد پس از پیمودن مراحلی در تحت جاذبه روح در برزخ هنگام که در آستانه قیامت قرار میگیرد و باذن پروردگار بصورت و هیئت مانند اعضاء سابق خود در میآید لا محاله از حیات حقیقی نیز سهم بیشتری از ادراک خواهد داشت زیرا هم چنانکه روح باقصی درجه تعقل بتناسب جوهر وجودی خود نائل آمده و نواقص و نسیان و فراموشی و غفلت و جهالت را پشت سر نهاده بطور شهود بسر گذشت خود واقف و شئون وجودی خود را مییابد.
بهمین قیاس بدن و اعضاء که اتحاد وجودی با روح داشته باقصی درجه حیات متناسب خود خواهد رسید.
و آیه (إِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ لَو کانُوا یَعلَمُونَ) باین حقیقت ناظر است هنگامی که بدن مجددا در احاطه تدبیری روح درمیآید و از نشئه عالم طبع و بیخبری بعالم حیات و شهود انتقال مییابد و حیات هر چه قویتر باشد منشأ ادراک و شعور بیشتری خواهد بود بر اینکه اساس هر یک از نیروهای ظاهری بدن مانند بینائی و شنوائی انبساط یافته و شعاعی از ملکوت و قدرت خواهد بود و از آیه (فَبَصَرُکَ الیَومَ حَدِیدٌ) همین حقیقت استفاده میشود.
همچنین از آیه نامبرده (إِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ) در همه اجزاء و ذرات نیروی حیات بتناسب هر جزء بظهور و رشد میرسد بهمین قیاس قطعات زمین هر حادثه و خبری را که دارد در عالم قیامت نیز باید تجدید شود اعلام خواهد نمود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
5- (اینکه اخباریکه زمین میدهد و حکایتی که میکند) بسبب و بعلّت اینست که پروردگار تو ( یا محمّد) باو الهام فرموده و باو اذن داده است که خبر دهد (و احدی باسناد خود مرفوعا از ربیعة الحرشی روایت کرده است که گفت رسول خدا فرمود: حافظوا علی الوضوء و خیر اعمالکم الصلوة و تحفظوا من الارض فانّها امّکم و لیس فیها احد یعمل خیرا او شرّا الّا و هی مخبرة به یعنی همیشه با وضوء باشید و بهترین اعمال شما نماز است و از زمین نگهبانی کنید زیرا آن مادر شماست در آن هیچکس نیست که عمل خوب یا بدی بکند مگر اینکه زمین آن عمل را خبر میدهد).
و أبو سعید الخدری گفته است: چون در صحراها باشی صدای خود را باذان بردار زیرا از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شنیدم که میفرمود: نمیشنود آنرا جن و انس و نه سنگی مگر اینکه برای او شهادت خواهد داد).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - خداوند در قیامت، زمین را به ارائه اطلاعات بایگانى شده در آن، فرمان خواهد داد.
بأنّ ربّک أوحى لها
2 - زمین، دریافت کننده وحى و فرمان الهى و مطیع آن
بأنّ ربّک أوحى لها
3 - زمین، داراى نوعى شعور و مقهور ربوبیت خداوند
بأنّ ربّک أوحى لها
4 - الزام زمین به افشاى اخبار انسان ها در قیامت، برخاسته از مقام ربوبیت خداوند و در راستاى تدبیر امور آنها است.
بأنّ ربّک أوحى لها
تعبیر «ربّک»، گرچه خطاب به شخص پیامبر(ص) است; ولى در این موارد مفاد آیه شریفه اختصاص به آن حضرت ندارد، بلکه خطاب به لحاظ جنبه هاى بشرى او است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
در ادامه سخن در این مورد به رمز گواهى و سخن گفتن زمین مى پردازد و مى فرماید:
بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحى لَها
این بدان جهت است که پروردگارت به زمین وحى کرده است.
در آیه روى سخن با پیامبر گرامى است و روشنگرى مى کند که گزارش و گواهى زمین به فرمان خدا و وحى و الهام اوست.
به باور پاره اى منظور این است که: خدا به زمین وحى مى فرستد که هر آن چه در شکم خود دارد، از مردگان، تا گنجینه ها، همه را بیرون مى ریزد.
واژه وحى به معنى اشاره سریع و افکندن مفهوم و معنا به سوى دیگرى به صورت پنهانى است.
به باور «فراّء» منظور گزارش زمین از همه رویدادهایى است که در آن رخ داده است و این کار به فرمان خدا انجام مى گردد.
«ابن عباس» نیز همین دیدگاه را برگزیده و واژه «وحى» را به معنى فرمان و اجازه گرفته است.
از پیامبر آورده اند که فرمود:
حافظوا على الوضوء، و خیر اعمالکم الصّلوة، فتحفظوا من الارض فانها امّکم، و لیس فیها احد یعمل خیراً او شرّاً الّا وهى مخبرة به.(255)
بر وضو و پاکیزگى خویش مراقب باشید، و بدانید که بهترین عبادت شما نماز و رابطه دوستانه و خالصانه شبانه روزى با خداست. مراقب زمین باشید که قرارگاه و مادر شماست، و هیچ کسى بر پشت آن کار پسندیده و یا ناپسندى انجام نخواهد داد، جز اینکه زمین از آن گزارش خواهد داد.
و نیز «خدرى» آورده است که هرگاه در دشت و صحرا هستى، صدایت را به اذان طنین افکن ساز و با صداى بلند اذان بگو؛ چرا که پیامبر گرامى فرمود: هیچ پرى و آدم و سنگ و صخره اى صداى شما را نمى شنود، جز اینکه در روز رستاخیز به سود اذان گو، گواهى خواهد داد.
لایسمعه جن و لا انس و لا حجر الّا یشهد له.(256)
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
در آیه بعد مى افزاید: این به خاطر آن است که پروردگار تو به زمین وحى کرده (بان ربک اوحى لها). <13>
و زمین در اجراى این فرمان کوتاهى نمى کند، تعبیر ((اوحى )) در اینجا به خاطر آن است که چنین سخن گفتن اسرارآمیز بر خلاف طبیعت زمین است و این جز از طریق یک وحى الهى ممکن نیست .
بعضى گفته اند: منظور این است که به زمین وحى مى کند آنچه در درون دارد بیرون بریزد.
ولى تفسیر اول صحیح تر و مناسب تر به نظر مى رسد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
فإن قلت : بم تعلقت الباء فی قوله ( بأن ربک ) ؟ قلت ، بتحدث ، معناه : تحدث أخبارها بسبب إیحاء ربک لها ، وأمره إیاها بالتحدیث . ویجوز أن یکون المعنی : یومئذ تحدث بتحدیث أن ربک أوحی لها أخبارها ، علی أن تحدیثها بأن ربک أوحی لها : تحدیث بأخبارها ، کما تقول : نصحتنی کل نصیحة ، بأن نصحتنی فی الدین . ویجوز أن یکون ( بأن ربک ) بدلا من ( أخبارها ) کأنه قیل : یومئذ تحدث بأخبارها بأن ربک أوحی لها ، لأنک تقول : حدثته کذا وحدثته بکذا . و ( أوحی لها ) بمعنی أوحی إلیها ، وهو مجاز کقوله ( أن نقول له کن فیکون ) قال : * أوحی لها القرار فاستقرت * وقرأ ابن مسعود : تنبئ أخبارها ، وسعید بن جبیر : تنبئ ، بالتخفیف .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آسيه افشار -
انوار درخشان، ج18، ص: 254
بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحى لَها
بیان آنستکه آنچه را از اخبار و حوادث که هر قطعهاى از قطعات زمین اعلام نماید در اثر وحى و افاضه و تجدد است که آنچه را که از افعال اختیارى و حوادث ارتباط با هر قطعه دارد اعلام مىنماید و ظهورى از وحى و افاضات پروردگار است که هر چه را متحمل بوده و در دنیا هر قطعه بصورت فاقد حس بنظر میرسد در عالم قیامت برشد رسیده حس و شهادت خود را اعلام و اظهار خواهند نمود.
و آیه آنرا بساحت پروردگار نسبت داده و به بشر معرفى نموده است.
نظر به این که حیات منشأ احساس و ادراک و شعور است بدن عنصرى که در دنیا از پرتو روح عاقله حیاتى داشته و بهرهاى از احساس در بردارد پس از پیمودن مراحلى در تحت جاذبه روح در برزخ هنگام که در آستانه قیامت قرار میگیرد و باذن پروردگار بصورت و هیئت مانند اعضاء سابق خود در میآید لا محاله از حیات حقیقى نیز سهم بیشترى از ادراک خواهد داشت زیرا هم چنانکه روح باقصى درجه تعقل بتناسب جوهر وجودى خود نائل آمده و نواقص و نسیان و فراموشى و غفلت و جهالت را پشت سر نهاده بطور شهود بسر گذشت خود واقف و شئون وجودى خود را مىیابد.
بهمین قیاس بدن و اعضاء که اتحاد وجودى با روح داشته باقصى درجه حیات متناسب خود خواهد رسید.
و آیه (إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ) باین حقیقت ناظر است هنگامى که بدن مجددا در احاطه تدبیرى روح درمیآید و از نشئه عالم طبع و بىخبرى بعالم حیات و شهود انتقال مىیابد و حیات هر چه قوىتر باشد منشأ ادراک و شعور بیشترى خواهد بود بر این اساس هر یک از نیروهاى ظاهرى بدن مانند بینائى و شنوائى انبساط یافته و شعاعى از ملکوت و قدرت خواهد بود و از آیه (فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ) همین حقیقت استفاده مىشود.
همچنین از آیه نامبرده (إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ) در همه اجزاء و ذرات نیروى حیات بتناسب هر جزء بظهور و رشد میرسد بهمین قیاس قطعات زمین هر حادثه و خبرى را که دارد در عالم قیامت نیز باید تجدید شود اعلام خواهد نمود
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.