● مصداق این سوره
این سوره تهدید شدیدى است به ابو لهب، تهدیدى است به هلاکت خودش و عملش، تهدیدى است به آتش جهنم براى خودش و همسرش.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 663 |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : بت پرستان |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مکی یا مدنی بودن سوره مسد
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 663 |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «تبّ»
«تبّ» و «تباب» بنا بر آنچه جوهرى (صحاح اللغة، ماده «تبّ») معنى کرده به معناى خسران و هلاکت است. و راغب (مفردات راغب، ماده «تبّ») آن را به دوام خسران معنا کرده است. بعضى (روح المعانى، ج 30، ص 260) هم گفتهاند: به معناى خیبت و نومیدى است. بعضى (روح المعانى، ج 30، ص 260) دیگر آن را به معناى تهى دستى از همه خیرها دانستهاند. ولى- به طورى که دیگران هم (روح المعانى، ج 30، ص 260) گفتهاند:- همه این معانى نزدیک به همند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 663 و 664 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خسران اعمال انسان
تباب و خاسر شدن دست به معناى بىنتیجه شدن اعمال آدمى و بلکه نتیجه معکوس دادن آن است؛ به عبارت دیگر به معناى باطل شدن اعمال او و به نتیجه نرسیدن آن، طورى که زحماتش هدر رود و مورد استفادهاش قرار نگیرد، است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : کلمه «ید» در آیه به معناى لغویش نیست بلکه کنایه از قدرت آدمى است؛ چون دست در انسان عضوى است که مقاصدش به وسیله آن انجام مىشود و بیشتر کارهاى آدمى را به دست او نسبت مىدهند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 664 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خسران |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خسران انسان
معناى تباب خود آدمى، خسرانش در نفس و حاق ذاتش است، طورى که از سعادت دائمی اش محروم شود؛ این همان هلاکت دائمى او است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 664 |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : خسران |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نفرین شدن ابولهب
اینکه فرمود: «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ»، معنایش در حقیقت «تبّ ابو لهب» است. این نفرینى به او به هلاکت خودش، و بطلان و بىاثر گشتن توطئههایى است که به منظور خاموش کردن نور نبوت مىکرد؛ یا قضایى است از خداى تعالى به این هلاکت و بطلان توطئهها.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 664 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بت پرستان |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نسب ابولهب
این ابو لهب که مورد نفرین و یا قضاى حق تعالى قرار گرفته است، فرزند عبد المطلب و عموى رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) است، که سخت با ایشان دشمنى مىکرد و در تکذیب گفتهها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذیتش اصرار مىورزید، و در این راه از هیچ گفته و عملى فروگذار نمىکرد.
او همان کسى بود که وقتى رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) او و سایر عشیره اقربین خود را براى اولین بار دعوت کرد، با کمال بىشرمى در پاسخش گفت: «تبّا لک- خسران و هلاکت بر تو باد» و این سوره نازل شد و گفتار او را به خودش رد کرد که خسران و هلاکت بر او باد.
مجمع البیان (ج 10، ص 556) گفته است: نام او همین ابو لهب بوده هر چند که به شکل کنیه است. نیز گفته است: کلمه «ابو لهب» کنیه او بوده و نامش عبد العزى بوده است. بعضى دیگر گفتهاند: عبد مناف بوده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 664 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : بت پرستان |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سبب آمدن کنیه ابولهب به جای نامش
از همه اقوالى که در پاسخ این سؤال (چرا اسم او را نیاورد) گفته شده است، قول روح المعانى (ج 30، ص 261) است که خواسته است او را به آتش نسبت دهد، چون أبو لهب، اشعارى به انتساب به آتش دارد، وقتى مىگویند: فلانى ابو الخیر است، معنایش این است که با خیر رابطهاى دارد، و همچنین ابو الفضل و ابو الشر، و چون در آیات بعد مىفرماید: «سَیَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ- به زودى در آتشى زبانهدار مىسوزد» از آن فهمیده مىشود که معناى «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ» هم این است که از کار افتاده باد دو دست مردى جهنمى که همیشه ملازم با شعله و زبانه آن است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : مجمع البیان (ج 10، ص 559) گفته است: نام او عبد العزى بوده و اگر قرآن کریم نامش را نبرده است بدین جهت بود که کلمه «عبد العزى» به معناى بنده عزى است، و «عزى» نام یکى از بتها است؛ خداى تعالى کراهت داشته که بر حسب لفظ، نام عبدى را ببرد که عبد او نباشد بلکه عبد غیر او باشد. خلاصه با اینکه در حقیقت عبد اللَّه است، عبد العزىاش بخواند، اگر چه در اسم اشخاص معنا مورد نظر نیست، ولى همانطور که گفتیم قرآن کریم خواست از چنین نسبتى حتى بر حسب لفظ خوددارى کرده باشد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 664 و 665 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تکذیب |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توهین ابولهب به پیامبر (صلّی الله علیه و آله)
در مجمع البیان (ج 7، ص 206) در ذیل آیه شریفه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» از ابن عباس روایت آورده که گفت: وقتى این آیه نازل شد، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بر بالاى صفا رفت و با بلندترین صوتش فریاد زد یک خبر مهم، و قریش بدون درنگ دورش جمع شدند، پرسیدند: چه شده است مگر؟ فرمود: به نظر شما اگر خبرى بدهم که فردا صبح و یا امروز عصر دشمنى بر سر شما مىتازد از من مىپذیرید یا نه؟ همه گفتند: بلى (براى اینکه ما از تو دروغى نشنیدهایم). فرمود: هم اکنون شما را انذار و هشدار مىدهم از عذابى سخت که در انتظار شما است، ابو لهب گفت: «تبّا لک- مرگت باد»، براى این همه ما را صدا زدى و اینجا جمع کردى؟ خداى عز و جل در پاسخ وى این سوره را نازل کرد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : علامه طباطبایی: این روایت را در تفسیر این سوره نیز از سعید بن جبیر از ابن عباس روایت کرده، ولى در آن نیامده که دعوت بر بالاى صفا هنگام نزول آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ ...» بوده است (مجمع البیان، ج 10، ص 559).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 667 |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : داستان قوم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تکذیب دعوت الهی توسط ابولهب
در مجمع البیان (ج 10، ص 559) از طارق محاربى روایت کرده که گفت: روزى در هنگامى که من در بازار ذى المجاز بودم، ناگهان به جوانى برخوردم که صدا مىزد هان اى مردم! بگویید: «لا اله الا اللَّه» تا رستگار شوید، و ناگهان به مردى برخوردم که در عقب سر او مىآمد و به طرف او سنگ مىانداخت، و دیدم که ساق پا و پشت پاشنه او را خون انداخته بود و صدا مىزد هان اى مردم او کذاب است، گوش به سخنش ندهید. من از اشخاص پرسیدم این مرد کیست؟ گفتند این محمد است که مدعى نبوت است، و آن ابو لهب عموى او است که معتقد است وى دروغ مىگوید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 667 و 668 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ناراحتی همسر ابولهب از نزول سوره مسد
در قرب الاسناد (ص 140) به سند خود از موسى بن جعفر (علیه السلام) روایت کرده که در حدیثى طولانى که معجزات رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را بر مىشمارد، فرموده یکى از آنها داستان ام جمیل همسر ابو لهب است که وقتى سوره «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ» نازل شد، نزد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) آمد در حالى که ابو بکر پسر ابو قحافه نیز در حضور آن جناب بود، عرضه داشت یا رسول اللَّه، ام جمیل است که با خشم مىآید، و چه خشمى! گویا قصد اذیت تو را دارد، چون سنگى به دست گرفته مىخواهد آن را به طرف تو پرتاب کند. رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: او مرا نمىبیند. ابو بکر اضافه مىکند ام جمیل نزدیک آمد و از من پرسید رفیقت کجا است؟ گفتم آنجایى که خدا خواسته است. گفت: من به سر وقت او آمدهام اگر او را ببینم این سنگ را به سویش مىافکنم، چون او مرا هجو کرده، به لات و عزى سوگند که من زنى شاعر هستم، (و مىدانم چگونه هجوش کنم، این را گفت و رفت)، ابو بکر از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) پرسید: راستى او تو را ندید؟ فرمود: نه، خداى تعالى حجابى بین من و او انداخت، و مانع دیدنش شد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : علامه طباطبایی: قریب به این معنا از چند طریق از طرق (روح المعانى، ج 30، ص 264) اهل سنت روایت شده.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج20، ص: 668 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : داستان قوم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نفرین بر ابولهب باد
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 630 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ابولهب در گرداب خسران
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 630 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خسران |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نامهای این سوره
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 630 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
1)
یحیایی : البته در تفسری احسن الحدیث آمده که فقط اسم تبت در احادیث آمده و بقیه چنین نبوده. و بقیه ظاهرا توسط عامه معروف شده.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سوره مسد در رد گفتار ابو لهب نازل شد
هنگامى که آیه «و انذر عشیرتک الاقربین» (شعراء/214) نازل شد، پیامبر اکرم (صلىاللهعلیه وآله) نزدیکان و خویشاوندان را دعوت کرد و پیام وحى را به آنان رساند. ابولهب که عموى حضرت بود گفت: «تبّاً لک» هلاکت بر تو باد. این سوره نازل شد و گفتار او را به خودش ردّ کرد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 630 |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
1)
یحیایی : این بعید به نظر می رسد به چند دلیل:
1- این جمله تبا لک که منتسب به ابولهب است همواره در مقاطع مختلف از قول او بر پیامبر اطلاق می شد و شاید این اولین باری بود که او این جسارت را کرد.
2- افرادی بودند که توهین و جسارتی بدتر از این کردند اما در مذمت آنها سوره ای نازل نشد به نطر می آید بعد از یک سری آتش افروزی و کارشکنی متعددی که البنه مورد فوق جزیی از آن بود این سوره نازل شده باشد. تازه در زمان گفتن این جمله هنوز ام جمیل حماله الحطب نبوده بر فرض هم این کار را کرده باشد آنقدر استمرار نداشته که حماله باشد و این موضوع تازه زمانی است که حماله الحطب را فقط هیزم کش معنی کنیم حال آنکه قول سدید این است که منظور از حماله الحطب کوک کردن و شارژ کردن ابولهب در دشمنی با رسول رحمت می باشد.
3- نقل است بعد از نزول این سوره عداوت و دشمنی این زوج جهنمی در حد دشمنان عادی کاهش پیدا کرد و این مطلب با شأن نزول منقول مطابقت ندارد.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● پیشگویی قرآن درباره هلاکت ابولهب
از آنجا که این نفرین عملى شد و ابولهب و همسرش با کفر از دنیا رفتند، معلوم مىشود که در این سوره نسبت به ابولهب یک پیشگویى نیز شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 630 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ویژگی های قرآن |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «تبّت»
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 630 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : خسران |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شایعه سازی ابولهب درباره پیامبر (صلىاللهعلیهوآله)
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 631 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : کافر و کافران |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اعمال ابولهب و همسرش در قبال پیامبر (صلىاللهعلیهوآله)
ابولهب هیچ گاه از مخالفت با پیامبر و از همکارى با مخالفان او دست نکشید. او و همسرش کلمات رکیک به حضرت مىگفتند و شاید به همین خاطر نام این دو در قرآن برده شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 631 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : دشمنی- خصومت |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
1)
یحیایی : تعبیر قرآن حماله الحطب است یعنی اینکه همسر او همواره هیزم اتش دشمنی شوهرش را با رسول رحمت روشن نگه می داشته پس کلمات رکیک گفتن به تنهایی دلیل نمست و قسمتی از اعمال و رفتار او بوده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سرانجام عبرت انگیز ابولهب برای کفار
آهنگ این سوره چنان کوبنده بود که همه آن را حفظ کردند و ابولهب ضربه سنگینى خورد و خانهنشین شد تا آنکه مرد و باقى کفار حساب کار خودشان را کردند که مبادا سورهاى نیز علیه آنان نازل شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 631 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : کافر و کافران |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● روابط خویشاوندی و دینداری
علاقهها و روابط خانوادگى نباید خللى در ایمان و مکتب ایجاد کند. {تبّت یدا ابى لهب}
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 631 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خانواده- خویشاوندی |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تلاوت آیات سوره منجر به عبرت میشود
با آنکه ابولهب و همسرش مرده اند و استخوانهایشان پوسیده است اما این آیات همچنان باید تلاوت شود تا مایه عبرت دیگران و زیاد شدن قهر و عذاب الهى بر آنان گردد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 631 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : عبرت گرفتن |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حساب هرکس به پای خودش است
ابولهب برادران خوبى مثل حضرت حمزه و ابوطالب و پدر خوبى چون عبدالمطلب داشت اما هر کس براى خود حسابى دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 631 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خانواده- خویشاوندی |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نام ابولهب از چه جهت است؟
ابولهب فرزندى به نام لهب نداشت ولى شاید به خاطر سرخى صورتش او را ابولهب مىگفتند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 631 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : کافر و کافران |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
1)
یحیایی : این هم فقط یک نظر است که نقل شده بدون دلیل و شاید هم این لقب را قرآن به او داده.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آشنایى با سوره مسد-نکته -
حاجيه تقي زاده فانيد
/ آشنایى با سوره مسد
آشنایى با این سوره
در برابر سوره دیگرى هستیم و پیش از ترجمه آن به شناسنامه اش مى نگریم:
نام این سوره
ابولهب و همسر حق ناپذیر و آتش افروزش از سردمداران شرک و استبداد و از دشمنان کینه توز پیامبر آزادى و تحول بودند.
آن دو، در این راه آن حضرت را بسیار آزار دادند. به همین دلیل در این سوره نفرین شده اند: تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ...
و نام این سوره از آغازین و آخرین آیه هاى آن اقتباس شده است و «تبت» و «مسد» نام دارد.
2 - فرودگاه آن
این سوره پس از سوره «مدّثر» در آغازین ماه هاى بعثت، در مکّه و در کنار کهن ترین معبد توحید و تقوا بر قلب نورانى پیامبر فرود آمده است.
3 - شمار آیه ها و واژه ها و حروف آن
این سوره داراى 5 آیه است، و از 23 واژه و 81 حرف پدید آمده است.
4 - پاداش تلاوت آن
از پیامبر آورده اند که:
من قرأها رجوت ان لایجمع الله بینه و بین ابى لهب فى دار واحدة.(338)
کسى که این سوره را تلاوت کند امید است که خدا او و ابولهب را در یک خانه گرد نیاورد، چرا که ابولهب بى تردید به کیفر اصلاح ستیزى و کینه توزى اش در آتش است.
و از امام صادق آورده اند که :
اذا قرأتم «تبت» فادعوا على ابى لهب فانه کان من المکذین بالنبى(ص) و بما جاء من عند الله.(339)
هرگاه سوره «تبت» را تلاوت کردید بر «ابولهب» نفرین کنید، چرا که او از دورغ شمرندگان رسالت پیامبر و آیات و کتابى است که از سوى خدا آورده است.
گفتنى است که این پاداش ها در این سوره و دیگر سوره ها، نه براى تلاوتگر و حافظ و مفسر و ناشر تنها، بلکه در گرو تدبر در قرآن و عمل به مقررات خدا و رعایت حقوق انسان هاست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر مجمع البیان |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
1)
یحیایی : شاید این جمله در زمان نزول کمی اقرار باشد «در آغازین ماه هاى بعثت، »
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● -نکته -
حاجيه تقي زاده فانيد
این سوره به نامهاى تبّت و مسد معروف است. امام صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه این سوره را خواندید بر ابولهب نفرین کنید.(236)
هنگامى که آیه «و انذر عشیرتک الاقربین»(237) نازل شد، پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نزدیکان و خویشاوندان را دعوت کرد و پیام وحى را به آنان رساند. ابولهب که عموى حضرت بود گفت: «تبّاً لک» هلاکت بر تو باد. این سوره نازل شد و گفتار او را به خودش ردّ کرد.
از آنجا که این نفرین عملى شد و ابولهب و همسرش با کفر از دنیا رفتند، معلوم مىشود که در این سوره نسبت به ابولهب یک پیشگویى نیز شده است.
«تبّت» از ریشه «تبّ» به معناى خسران و هلاکت است و مراد از «ید» در آیه، دستِ ظاهرى نیست، بلکه کنایه از وسیله قدرت و تلاش انسان است. بنابراین معناى آیه چنین است که تلاشهاى ابولهب به هدر رفت و او گرفتار زیان و خسارت شد.(238)
در تاریخ آوردهاند که رسول خداصلى الله علیه وآله مردم را به کلمه «لااله الاّ اللّه» دعوت مىکرد و ابولهب از پشت سر او را تکذیب و به سوى او سنگ پرتاب مىکرد.
گاهى زائران مکه به سراغ ابولهب مىآمدند و از او درباره حضرت محمد صلى الله علیه وآله سؤال مىکردند. او مىگفت: محمد مجنون است و ما مشغول مداواى او هستیم.(239)
ابولهب هیچ گاه از مخالفت با پیامبر و از همکارى با مخالفان او دست نکشید. او و همسرش کلمات رکیک به حضرت مىگفتند و شاید به همین خاطر نام این دو در قرآن برده شده است.
آهنگ این سوره چنان کوبنده بود که همه آن را حفظ کردند و ابولهب ضربه سنگینى خورد و خانهنشین شد تا آنکه مرد و باقى کفار حساب کار خودشان را کردند که مبادا سورهاى نیز علیه آنان نازل شود.
علاقهها و روابط خانوادگى نباید خللى در ایمان و مکتب ایجاد کند. «تبّت یدا ابى لهب»
با آنکه ابولهب و همسرش مردهاند و استخوانهایشان پوسیده است اما این آیات همچنان باید تلاوت شود تا مایه عبرت دیگران و زیاد شدن قهر و عذاب الهى بر آنان گردد.
ابولهب برادران خوبى مثل حضرت حمزه و ابوطالب و پدر خوبى چون عبدالمطلب داشت اما هر کس براى خود حسابى دارد.
در قدیم بتههاى هیزم را که جمع مىکردند، آن را با طناب مىبستند و آن را به دوش مىانداختند. چون همسر ابولهب، هیزم در مسیر راه پیامبر مىریخت تا آن حضرت را آزار دهد، لذا قرآن مىفرماید: در قیامت نیز هیزم آتش دوزخ است و آن طنابهایى که براى جمع آورى هیزم استفاده مىکرد، به گردنش آویخته است.(240)
ابولهب فرزندى به نام لهب نداشت ولى شاید به خاطر سرخى صورتش او را ابولهب مىگفتند.
زن ابولهب، فردى شاعر بود. نامش امّ جهل، خواهر ابوسفیان و عمه معاویه بود. کینه دیرینه با پیامبر داشت و خار بر سر راه پیامبر مىریخت و اشعارى در تحقیر و هجو آن حضرت مىسرود.
روز قیامت، مال و ثروت به درد انسان نمىخورد: «ما أغنى ماله و ماکسب»
«ما اغنى عنّى مالیه» مال و ثروتم چاره کارم نکرد.
«هلک عنّى سلطانیه»(241) سلطنت و حکومتم از بین رفت و برایم سودى نداشت.
«ما اغنى عنکم جمعکم»(242) جمعیّت و ثروت شما را بىنیاز نکرد.
«لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم»(243) نه ثروت و نه فرزند به حال آنان سودى نداشت.
در قرآن چهار نوع زن و شوهر ذکر شده است:
زن و شوهرى که در کار نیک همفکر و همراهند. (حضرت على و حضرت زهراءعلیهما السلام که به یتیم و اسیر و مسکین طعام دادند.) «و یطعمون الطعام»(244)
زن و شوهرى که در کار بد همراهند. «ابى لهب... و امراته»
زن و شوهرى که مرد در راه حق و زن در راه باطل است نظیر حضرت نوح و حضرت لوط که همسرانشان به آنها ایمان نیاوردند و با مخالفان همدست شدند. «کانتا تحت عبدین»(245)
زن و شوهرى که زن در راه حق و مرد در راه باطل است. نظیر فرعون و همسرش. «ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون»(246)
زن ابولهب گردنبندى قیمتى داشت که سوگند یاد کرد آن را در راه مخالفت پیامبر مصرف کند. «فى جیدها حبل من مسد»
حضرت علىعلیه السلام در نامهاى به معاویه نوشت: «منّا خیر نساء العالمین و منکم حمّالة الحطب»(247) بهترین زنان از ماست و هیزمآور آتش از شماست.
سلمان فارسى از اهل بیت پیامبر مىشود و ابولهب عموى پیامبر، مورد لعن و نفرین خداوند.
چون همسر ابولهب در سر راه پیامبر هیزم مىریخت، ممکن است «حمّالة الحطب» اشاره به این باشد که ورود او به دوزخ در حالى است که هیزم بدوش دارد.
دست و بازو براى تلاش است و تلاش براى رسیدن به هدف مطلوب. هدف ابولهب جلوگیرى از رشد اسلام بود و در این راه تلاش بسیار کرد ولى به هدفش نرسید، پس تلاش بازوى او هدر رفت. «تبّت یدا ابى لهب»236) تفسیر کنزالدقائق.
237) شعراء، 214.
238) تفسیر المیزان.
239) تفسیر نمونه.
240) تفسیر المیزان.
241) حاقّه، 29.
242) اعراف، 48.
243) آل عمران، 10.
244) انسان، 8.
245) تحریم، 10.
246) تحریم، 11.
247) نهجالبلاغه، نامه 28.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : توهین- اهانت |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خداوند، با نفرین بر ابولهب، او را به ضایع ساختن دستاوردها و تلاش هایش تهدید کرد.-نکته -
حاجيه تقي زاده فانيد
1 - خداوند، با نفرین بر ابولهب، او را به ضایع ساختن دستاوردها و تلاش هایش تهدید کرد.
تبّت یدا أبى لهب و تبّ
«تَبٌّ» (مصدر «تبّت» و «تَبَّ»); یعنى، هلاکت (نهایه ابن اثیر). «تَبٌّ» و «تبابٌ» به معناى قرار گرفتن دائم در خسارت است (مفردات). «تبّت یداه»; یعنى، دست هاى او ضایع شدند و زیان دیدند (قاموس). زیان دیدن دست، کنایه از هدر رفتن تلاش ها و دستاوردها است.
2 - ابولهب، مورد نفرین و تهدید خداوند، به گرفتارى در هلاکت و فرجامى زیان بار
و تبّ
فاعل «تبّ»، ابولهب است و نفرین خداوند به شخص او تعلق گرفته است. از آن جا که معناى حقیقى نفرین، درباره خداوند تصور ندارد; مراد تهدید و توبیخ خواهد بود.
3 - تلاش شدید ابولهب، براى انهدام اسلام و رویارویى با پیامبر(ص)
تبّت یدا أبى لهب
نفرین بر دستان ابولهب، حاکى از دست زدن او به فعالیت هایى در برابر آیین الهى است و نفرین خداوند، نشانگر شدت تلاش هاى او است. دست ها بدین جهت مطرح شده اند که کارآمدترین اعضا در تلاش اند و سیاق کلام، آن را به دیگر اعضاى مفید نیز سرایت مى دهد.
4 - ابولهب، در رویارویى با اسلام، ناکام ماند و دستش از رسیدن به مقصود، کوتاه شد.
تبّت یدا أبى لهب و تبّ
استفاده از فعل ماضى در دعا و نفرین، براى حتمى دانستن آن است. برخى گفته اند: «تبّت» نفرین است و «تبّ» خبر. در این صورت برداشت یاد شده، وضوح بیشترى مى یابد.
5 - ابولهب، با آتش جهنم ملازم خواهد بود.
أبى لهب
نام عموى پیامبر(ص)، «عبدالعزّى» بوده است. استفاده از کنیه او ـ که یادآور کلمه لهیب (شعله آتش) است ـ مى تواند گرفتارى همیشگى او را به لهیب دوزخ مطرح سازد.
6 - خویشاوندى مخالفان اسلام با پیامبر(ص)، مانع نکوهش خداوند از آنان نیست.
تبّت یدا أبى لهب و تبّ
7 - آرزوى مرگ و زیان کارى براى دشمن دین و نفرین بر او، کارى پسندیده است.
تبّت یدا أبى لهب و تبّ
8 - شکست خوردن ابولهب و بى ثمر بودن تلاش هاى او در برابر اسلام، از پیشگویى هاى قرآن
تبّت یدا أبى لهب و تبّ
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : وعده الهی |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بسم الله الرحمن الرحیم -
رعنا سليمان عباسي
بسم الله الرحمن الرحیم
بسمله: عبارتى کوتاه براى گفتن یا نوشتن «بِسمِاللّه» یا «بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیمِ»
بسمله مصدرى است که از آیه «بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیمِ» گرفته شده است و در صورت فعلى «بَسْمَلَ» براى کار کسى که آن را گفته یا نوشته باشدو به صورت اسم فاعلى «مُبَسْمِل» براى گوینده آن به کار مىرود، افزون بر این واژه بسمله در جایگاه نامى براى آیه «بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیمِ» نیز مىنشیند؛ مانند: «البسملة آیة من الکتاب و الفاتحة» به نقل برخى واژه پژوهان، بسمله از واژههاى عربى نوپدید است که از عرب فصیح شنیده نشده؛ اما ابنسکیت و مطرزى با نقل شواهدى از شعراى عرب، فصاحت و عربى اصیل بودن آن را ثابت کردهاند. به هر حال استفاده از اینگونه کلمات در زبان عربى شایع است که از جمله مىتوان به «حَمْدَ لَه» براى «اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّالعــلَمین» و «حَوْقَلَه» براى «لا حول و لا قوة إلاّ باللّه» اشاره کرد
کاربرد واژه بسمله نزد مفسران و غیر آنان رایج است اما در میان روایتهاى شیعه و سنى تنها شهید ثانى در تفسیر آیه بسمله روایتى را به صورت «لا تترک البسملة ...» نقل کرده است که درباره آن نیز این گمان وجود دارد که روایت «لاتدع بسمالله الرحمن الرحیم...» در عبارت شهید ثانى تغییر لفظ یافته باشد. از آیه «بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیمِ» یا«بسمالله» به صورت مختصر با واژه «تسمیه» نیز یاد مىشود این واژه در مباحث فقهى، به ویژه بحث وجوب ذکر نام خدا در ذبح، کاربرد بیشترى دارد
همه سورههاى قرآن جز سوره برائت با «بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیمِ» آغاز مىشود. این آیه شریفه در آیه 30نمل/27 هم آمده است: «اِنَّهُ مِن سُلَیمـنَ و اِنَّهُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمـنِ الرَّحیم» که در مجموع ذکر بسمله در قرآن به 114 مورد مىرسد، افزون بر این، آیه «بِسمِ اللّهِ مَجرها ومُرسـها» (هود/11،41) و دستهاى از آیات که مربوط به ذکر نام خدا (اسمالله) و احکام فقهى آن است (مائده/5،4؛ انعام/6، 118 ـ 119، 121، 138؛ حجّ/ 22، 28، 34، 36، 40) و آیاتى که موضوع ذکر (بقره/2، 114؛ نور/ 24، 36؛ مزمّل/73، 8؛ انسان/ 76، 25؛ اعلى/ 87، 15)، تکریم (الرحمن/55، 78)، قرائت (علق/ 96، 1) و تسبیح (واقعه/56،74،96؛ حاقّه/69، 52؛ اعلى/87،1) با نام پروردگار را بیان کرده با بسمله مرتبط است.
آیه کریمه «و اِذا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِى القُرءانِ وَحدَهُ ولَّوا عَلى اَدبـرِهِم نُفورا» (اسراء/17،46) درباره «بِسمِاللّهِ الرَحمنِ الرَحیمِ» نازل شده است. روایت است که مشرکان هنگامى که به تلاوت رسول خدا گوش فرا مىدادند با شنیدن بسمله روى مىگرداندند و مىرفتند و چون پیامبر از قرائت اینآیه فارغ مىشد باز مىگشتند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : رعنا سلیمان عباسی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تبت -
سيد مصطفي فاطمي کيا
این سوره به نامهاى تبّت و مسد معروف است. امام صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه این سوره را خواندید بر ابولهب نفرین کنید تفسیر کنزالدقائق
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور : حجت الاسلام قرائتی |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : فاسق- فاسقین |
گوینده : سید مصطفی فاطمی کیا |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تبت -
ليلا حسين زاده
تب ) و (تباب ) بنابر آنچه جوهرى معنى کرده به معناى خسران و هلاکت است .
و راغب آن را به دوام خسران معنا کرده . بعضى هم گفته اند به معناى خیبت و نومیدى است . بعضى دیگر آن را به معناى تهى دستى از همه خیرها دانسته اند. ولى - به طورى که دیگران هم گفته اند - همه این معانى نزدیک به همند، و بنابر این کلمه (ید) در آیه نیز به معناى لغویش نیست ، بلکه کنایه است از قدرت آدمى ، چون دست در انسان عضوى است که مقاصدش به وسیله آن انجام مى شود، و بیشتر کارهاى آدمى را به دست او نسبت مى دهند، و تباب و خاسر شدن دست به معناى بى نتیجه شدن اعمال آدمى ، و بلکه نتیجه معکوس دادن آن است ، و یا به عبارت دیگر به معناى باطل شدن اعمال او و به نتیجه نرسیدن آن است ، به طورى که زحماتش هدر رود و مورد استفاده اش قرار نگیرد، این معناى تباب دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى ، خسران او در نفس و حاق ذاتش است ، به طورى که از سعادت دائمیش محروم شود، و این همان هلاکت دائمى او است .
پس اینکه فرمود: (تبت یدا ابى لهب و تب ) معنایش در حقیقت (تب ابو لهب ) است ، و این نفرینى به او به هلاکت خودش و بطلان و بى اثر گشتن توطئه هایى است که به منظور خاموش کردن نور نبوت مى کرد، و یا قضایى است از خداى تعالى به این هلاکت و بطلان توطئه ها.
و این ابو لهب که مورد نفرین و یاقضاى حق تعالى قرار گرفته ، فرزند عبد المطلب و عموى رسول خدا (صلى الله علیه و آله وسلم ) است ، که سخت با رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) دشمنى مى کرد و در تکذیب گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذیتش اصرار مى ورزید، و در این راه از هیچ گفته و عملى فروگذار نمى کرد، و او همان کسى بود که وقتى رسول خدا (صلى الله علیه و آله وسلم ) او و سایر عشیره اقربین خود را براى اولین بار دعوت کرد، با کمال بى شرمى در پاسخش گفت (تبا لک - خسران و هلاکت بر تو باد) و این سوره نازل شد و گفتار او را به خودش رد کرد که خسران و هلاکت بر او باد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : سایت دارالقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خسران |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وجه اینکه در این نفرین از ابولهب به کنیه یاد شده -
ليلا حسين زاده
بعضى ها گفته اند: نام او همین ابو لهب بوده ، هر چند که به شکل کنیه است . بعضى دیگر گفته اند کلمه (ابولهب ) کنیه او بوده و نامش عبد العزى بوده . بعضى دیگر گفته اند عبد مناف بوده . و از همه اقوالى که در پاسخ این سؤ ال (چرا اسم او را نیاورد) گفته شده ، این قول است که خواسته است او را به آتش نسبت دهد،
چون ابو لهب ، اشعارى به انتساب به آتش دارد، وقتى مى گویند فلانى ابو الخیر است ، معنایش این است که : با خیر رابطه اى دارد، و همچنین ابو الفضل و ابو الشر، و چون در آیات بعد مى فرماید: (سیصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى زبانه دار مى سوزد) از آن فهمیده مى شود که معناى (تبت یدا ابى لهب ) هم این است که : از کار افتاده باد دو دست مردى جهنمى ، که همیشه ملازم با شعله و زبانه آن است .
بعضى دیگر گفته اند: نام او عبد العزى بوده ، و اگر قرآن کریم نامش را نبرده ، بدین جهت بود که کلمه (عبد العزى ) به معناى بنده (عزى ) است ، و عزى نام یکى از بت ها است ، خداى تعالى کراهت داشته که بر حسب لفظ نام عبدى را ببرد که عبد او نباشد، بلکه عبد غیر او باشد، و خلاصه با اینکه در حقیقت عبد الله است عبد العزى اش بخواند، اگر چه در اسم اشخاص معنا مورد نظر نیست ، ولى همانطور که گفتیم قرآن کریم خواست از چنین نسبتى حتى بر حسب لفظ خود دارى کرده باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : سایت دارالقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : مُحارب |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● یک نکته درباره سوره -
مسعود ورزيده
ما سوره را فهمیدیم با خود سوره هم فهمیدیم.آیا شأن نزول دارد یا ندارد؟
دارد، ولی برای فهم کاربردیی که از یک سوره میخواهیم داشته باشیم، که قابل تطبیق بر همۀ زمانها باشد، لنگ چیزی نیستیم، یعنی اگر ابولهب دشمن خداست، از خود سوره معلوم است. خدا با او دشمنی میکند و تا او با خدا دشمن نباشد خدا با او دشمنی نمیکند، از خود سوره معلوم است. اگر ابولهب، اموال و اعمالش را بر علیه خدا به کار میگیرد، از سوره معلوم است. و اگر این زن پشت سر شوهر مینشیند و هیزم این دشمنی را تأمین میکند از خود سوره معلوم است.
در این سوره ما مطلبی داشته باشیم که تا تاریخ نخوانیم نفهمیم وجود ندارد. البته خیلی چیزها هست که به رجوع به تاریخ و روایات و شأن نزول ممکن است به دست بیاورید؛که آن وقت فهم اولیه ظاهری از سوره پایگاهی برای عرضۀ همۀ آنها میشود.
تعابیری از سوره که تا کنون شده و جواب آنها
مثلاًًْ میبینیم که گفته فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (۵)
میگویند که چون این خانم گردنبندی به گردن داشته که با آن دل زنان را ریش میکرده، این گردنبند، مثل لیف خرمایی میشود که به گردن او آویخته! از کجا؟ این سوره اصلاً بحثش این نیست. البته بحث فخر فروشی و همزۀ لمزه بودن در جای خودش سوره دارد.
یا میگویند «حماله الحطب» که گفته شده، چون سر راه پیامبر خار و خاشاک میریخته، این خار و خاشاک در روز قیامت به صورت هیزم تجلی پیدا میکند. در جواب میگوییم که ابولهب بالاخره کسی است که اموال و اعمالش را در راه دشمنی با خدا به کار میبسته و در این آتش میسوزد، و آیا کس دیگری به جرم حمل کردن خار و خاشاک در راه پیامبر در همین آتش میسوزد؟ تناسب جرم و جزا به هم میریزد. غیر از این که ما در خود سوره برای «حماله الحطب» پایگاه داریم. یعنی در سوره «لهب» داریم. این «ابولهب» و او «حماله الحطب» است. و این «حطبِ» همان «لهب» است و نباید از «حطب» بودن برای «لهب» در بیاوریم.
حال کسی بحث دیگری را مطرح می کند که: بحث استقلالی. و میگوید که من به این آیات استقلالاً نگاه میکنم و آن روایت را هم قبول میکنم. ما نه آن را نفی میکنیم و نه اثباتش میکنیم. و میگوییم که تدبر یک بحث ارتباطی است. و نفی نگاه استقلالی نیست، و نگاه استقلالی مانعی ندارد، اما با اصول و ضوابطش. که بحث مفصلی دربارۀ این که به چه چیز و به چه آیهای نگاه استقلالی میشود کرد، و به چه چیز نه! و ضوابطش چیست؟ خواهیم داشت.
پس در نگاه اول به ظاهر اول سوره، با خودش از ارتباط آیاتش قابل فهم است، و این فهم، مبنا قرار میگیرد برای عرضه به سایر فهمها از سوره و استفاده از آنها.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● زن ابولهب یک مفهوم است -
مسعود ورزيده
هیزم آتشی را که ابولهب برمیافروزد، زنش تأمین میکند. آیا در مصداق زمان نزولیاش این شخص زنش بوده یا نبوده؟ فرقی نمیکند. امروز دو تا مرد قوی هیکل هم، یکی آتش افروزی کنند و دیگری هیزم این آتش را تأمین کند، تامین کننده هیزم «امرءی ابولهب» است. زن ابو لهب بودن یک مفهوم است، یعنی کسی که پشت صحنه کار میکند. که تبانی ذهنی هم، همین است.
مرد روی صحنه کار میکند، و زن پشت صحنه. زن ابولهب صدق میکند بر هر آن کسی که هیزم آتش دشمنی ابولهب را با خدا تأمین میکند. حال اگر در زمان نزول مصداقش با زن تطبیق داشته؛ حرفی نیست. یاری کردن ابولهب، با فراهم کردن هیزم. هیزم چیست؟
آتش، دشمنی است و هیزم و آن مواد خامی که این آتش را برافروزد و حفظ کند، نگذارد که این آتش سرد و خاموش شود و از بین برود.
و اتفاقاً این مدل نقش غالباً مصداقش زن است. چون زن کسی است که مرد را برای هر نوع ظهوری در اجتماع آماده میکند، و این ظهور میتواند مجاهدت فی سبیل اللّه باشد، و نیز میتواند دشمنی با خدا باشد و این زن بعضی وقتها خودش در صحنه هست و بعضی وقتها نیست.
پس گفتیم که «امرأته» عطف می شود به «سیصلی». یعنی ابولهب در آتشی میافتد که خودش فراهم کرده و زنش هم در همان آتش میافتد. چرا؟ چون زنش هیزم این آتش را فراهم میکرد. چون آتش را مشترکاً روشن کردهاند، پس مشترکاً هم در آن میسوزند.
فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (۵)یعنی وقتی در قیامت وضعیت دنیوی اینها به صورت اخروی تجسم و ظهور پیدا کرد، (در دنیا دشمنی بود، و حرف و حدیث و تحریک ولی در آخرت دشمنی شد، شعله و آتش شد، یعنی هیزم تجسم عینی پیدا کرد). در آن وقت این زن در قالب هیزم کش مجسم میشود. فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (۵)تجسم آن هیزم کشی است. با طنابی از لیف خرما برای آتشی که خودش و شوهرش در آن می سوزند هیزم می آورد
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جمع بندی سوره: -
مسعود ورزيده
جمع بندی سوره:
اگر چه ابولهب در زمان نزول مصداق دارد، ولی بحث سوره بحث یک مصداق نیست، بلکه بحث یک رویکرد و روش است. سوره در درجۀ اول از کسی سخن میگوید که آتش دشمنی با خدا را بر میافروزد به وسیلۀ مال ،اموال، اعمال. به وسیلۀ اعتنای به ثروت و قدرت.
در لایۀ دوم از کسی سخن میگوید که هیزم این آتش را تأمین می کند، یعنی از این آتش و آتش افزوزی، و دشمنی با خدا پشتیبانی میکند. (امره ی او). نفر اول را میگوید «ابولهب». و نفر دوم را «حمّالة الحطب».
حال اگر در زمان نزول به ابولهب و زنش تطبیق میکند حرفی نیست، و در هر زمانی بر ابولهب و یارانش تطبیق میکند. لذا گفتیم که اگر کسی ابولهب را مصداق میداند، باید بگوید که ابولهب یک جرثومه است. جرثومه همان سنبل در فاز منفی است. درست است که در زمان نزول مصداق داشته ولی این یک نماد است، یا به قول امروزیها یک «ایسم» است. ابولهب ایسم. کسی که اموال و اعمالشان را برای دشمنی با خدا سازمان دهی میکنند و کسانی هم او را پشتیبانی میکنند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حرف اصلی سوره -
مسعود ورزيده
پس حرف اصلی سوره، اعلان ناکار آمدی، هلاکت، و مهر بطلان زدن بر جریان ابولهب و یاران ابولهب است، که در اول سوره میبینیم. و در ادامه با شرحش مواجهیم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
جهت هدایتی سوره
تأکید بر شکست ابولهب صفتان و همراهانش.
یعنی همۀ کسانی که اموال و اعمالشان را در راه مبارزه با حق و دشمنی با خدا بکار میبرند، محکوم به شکست هستند
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توضیحی دربارۀ برداشت از واژۀ ابولهب: -
مسعود ورزيده
اگر به جای این که ابولهب بیاورد، اسم می آورد و مصداق بیان میکرد، نه صفت، آن هم نه صفتی که در سوره پیگیری میشود.
یعنی اگر این اسم یک شخصی میبود که میگوییم ظهور اولیهاش، فلان ابن فلان است، و ما در معنا توسعه میدهیم. اما میبینیم که درست است که فلان ابن فلانی بوده است، ولی خدا با اینکه او کیست؟ کار ندارد، و آمد به او وصفی را داد و گفت که من به او میگویم «ابولهب» که این وصف را باید در سوره پیگیری کرد که ابولهب، در «ناراً ذات لهب» میافتد.
و باید این وصف را هم پیگیری کرد که زنش هم که در این آتش میافتد به جرم «حمالة الحطب» بودن است. این استعمال وصف به جای اسم، و بعد پیگیری آن در طول سوره، حاکی از این است که دغدغۀ گویندۀ کلام، تنها یک شخص نبوده و یک وصف است، و وصف موجب علیت است. یعنی اگر «تبت» میگویم به دلیل ابولهب بودن است.
اگر قرآن یک زمینۀ فهم لازم دارد، برای فهم قرآن به مبنا نیاز داریم، مبنا این نیست که برای فهم قرآن به خارج از قرآن نیاز داشته باشیم.
(فهم ، ما بحثمان تفسیر نیست، تفسیر را در جای خودش بحث کردیم و گفتیم که تمام روایات تفسیر قرآنانند). بله روایات مصداق زمان نزولی این را تعیین کردهاند،اما هیچکدام نگفتهاند که این شخص مشهور به ابولهب بوده گذشته از این من میگویم که این آقا به این نام مشهور بوده، این برای خدا مهم نبوده که این شخص به چه چیزی مشهور بوده؟ خدا به خاطر معنایش هست که ابولهب میگوید. خدا این معنا را تصدیق میکند و اینجا صرفا یک وصف هم نیست، وصفی است که پیگیری هم میشود.
این اسم با مسمی بوده و خدا مسمای آن را کار دارد و پیگیری میکند. یعنی این یا اسم او بوده یا نبوده؟ اگر بوده که حرف ما راحت ثابت میشود. و اگر نبوده باز هم ثابت می شود چون خدا این مسمی را کار دارد. و این ابولهب را تصدیق میکند.
یعنی چیزی که خدا در سوره با آن درافتاده، مفهوم ابولهب بودن است، و ابولهب کسی است که مال و اعمالش را برای دشمنی با او بکار گرفته باشد. و در عاقبت در آتشی که خودش روشن کرده میافتد و حرفهای ما نفی مصداق زمان نزولیاش نیست.
در همان ظاهر اول شخص نیست، بلکه مفهوم است، ولی این حرف را در «قریش» نمیگوییم. چون «قریش» یک مفهوم نیست و یک مصداق معین خارجی است.
ما مصرّ نیستیم که هر کجا در قرآن اسمی دیدیم یک مفهوم از آن درست کنیم! بلکه میخواهیم بدانیم که هدف اصلی چیست؟ و اگر در اینجا خدا اسمی را بکار میبُرد یا یک لقبی را به کار میبرد که پیگیری نمیکرد، میگفتیم که طرف، مراد خدا بوده و این بحث صفت خاص، مورد نظر نبوده است.
پس به خاطر به کار بردن صفت ابولهب و پیگیری کردن آن در طول سوره و اینکه دارد با آن مقابله میشود این مقابله با ابولهبیسم است. هر چند رویکرد ابولهب صفتی، در زمان خودش بر کسی دلالت کند.
اگر «امرءای» اسم برده میشود، جرمش «حمالة الحطب» بودن است. پس این ملاک را بیان میکند، و بر هر کس که این معیار را داشته باشد، حتی اگر جنسش زن نباشد صدق می کند. و اگر لفظ «امرء» را هم توسعه بدهیم قابل است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دست چیست؟ -
مسعود ورزيده
دست آن ابزار و وسیلهای است که ما با آن کار انجام می دهیم.
فلذا وقتی که میگوییم که «فلانی دست راست فلانی است» نه به این معنی است که: فلانی دست راستی است که چسبیده به این آقا، بلکه، یکی از کانالهای اصلی انجام کار این آقا، فلانی است. که برایش خیلی کار میکند.
یا خود خدای متعالی میفرماید که من انسان را با دو دستم خلق کردم، یا دست خدا بر فراز دستهاست و…
حالا اگر کسی بگوید که خدا دعا کرده که دستهای ابی لهب بریده شود و قطع شوند، دستهای ظاهری جسمیاش! این با «تبّ» که در اول سوره آمده، سازگار نیست. چون وقتی قرار است که خودش نابود شود، خوب هلاک میشود. این با «تبّ» بعدش جور درنمیآید و فیزیکی معنا نمیشود. و با وجود «تبّیی» که به ابولهب خورده «تبت» یعنی چه؟ خوب، دو تا دستش فلج شود و بمیرد. وقتی مرد طبیعتا دو تا دستش هم فلج میشود؛ پس فیزیکی معنا نمیشود، این دو تا دستی که دارد خود سوره هم توضیح میدهد اموالش و اعمالش است.
او هم مالش را بکار گرفته علیه خدا. هم اعمالش را. نفرین کننده کیست؟ خداست. وقتی خدا مستقیم با این طرف شده و نفرینش میکند، پس این هم با خدا دشمنی دارد.
ابولهب کسی است که اموالش را و اعمالش را علیه خدا بکار میگیرد.
خدای متعالی می فرماید هر دو دست ابولهب ناکارآمد باد! این در سوره معنا میشود، یعنی همین نفرین خدا عملیاتی هم میشود. نه مالش و نه رفتارش به درد او نخواهد خورد و دردی از او را درمان نخواهد کرد.
تبّ هو :میگوید سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣)در واقع در سوره از نظر مناسب سازی
یا هماهنگ سازی «تب» با «سیصلی ناراً ذات لهب»، ارتباط برقرار میکند.
این دو تا مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ (٢)۴سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣)تفسیر میکنند تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ (١)را. و اولی نفرین اول را، دومی نفرین دوم را.
حالا در آیهای که میفرماید وارد آتشی میشود که دارای لهب است، یک گرا به ما میدهد.
منظور سوره از ابولهب ممکن است که در برخورد اول با سورۀ مسد به ذهن بیاید که این ابولهب کی بوده؟ کی ابن کی؟ در حالی که ورود و خروج سوره این طور نیست، و اصلاً به شخص حساسیت نشان نداده است.
البته حتماً در زمان نزول مصداق داشته، حال مصداق زمان نزولیاش کی بوده؟ فلان ابن فلان، فرقی ندارد. آیا مصداق نزولی این سوره قبل از نزول به ابو لهب ملقب بوده؟ یا سوره به او گفته ابولهب؟ فرقی نمی کند. چرا؟ چون اگر ملقب بوده و خدا به او گفته ابولهب، پس خدا تأییدش کرده، و اگر نبوده و خدا به او گفته ابولهب، یعنی این که او استحقاق ابولهب بودن را دارد. یعنی به هر حال بکار بردن این لقب از جانب خدا، حاکی از این است که او لایق این لقب و وصف هست. حالا هر کسی که میخواهد باشد.
پس ما در سوره با مفهوم، مواجهیم نه لزوماً با یک مصداق. مفهوم قابل تطبیق بر مصداق.
تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ (١):بریده باد دو دست ابی لهب ،این گرا را از کجا گرفتیم؟ از سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣)یعنی او وقتی دارد میسوزد، در آتشی میسوزد که دارای لهب است، (فهم سیاقی ).
تناسب «لهب» دوم با «لهب» اول یعنی در واقع او در آتشی میسوزد که خود فراهم کننده و برافروزندۀ آن است. وقتی میگویند پدر علم شیمی یعنی کسی که علم شیمی را بوجود آورده است. پدر آتش یعنی خودش مولد آتش بوده است. کسی که آتش را برافروخته، در آتشی که خود برافروخته خواهد سوخت! همین آتش هلاکش خواهد کرد!
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دست چیست؟ -
مسعود ورزيده
دست آن ابزار و وسیلهای است که ما با آن کار انجام می دهیم.
فلذا وقتی که میگوییم که «فلانی دست راست فلانی است» نه به این معنی است که: فلانی دست راستی است که چسبیده به این آقا، بلکه، یکی از کانالهای اصلی انجام کار این آقا، فلانی است. که برایش خیلی کار میکند.
یا خود خدای متعالی میفرماید که من انسان را با دو دستم خلق کردم، یا دست خدا بر فراز دستهاست و…
حالا اگر کسی بگوید که خدا دعا کرده که دستهای ابی لهب بریده شود و قطع شوند، دستهای ظاهری جسمیاش! این با «تبّ» که در اول سوره آمده، سازگار نیست. چون وقتی قرار است که خودش نابود شود، خوب هلاک میشود. این با «تبّ» بعدش جور درنمیآید و فیزیکی معنا نمیشود. و با وجود «تبّیی» که به ابولهب خورده «تبت» یعنی چه؟ خوب، دو تا دستش فلج شود و بمیرد. وقتی مرد طبیعتا دو تا دستش هم فلج میشود؛ پس فیزیکی معنا نمیشود، این دو تا دستی که دارد خود سوره هم توضیح میدهد اموالش و اعمالش است.
او هم مالش را بکار گرفته علیه خدا. هم اعمالش را. نفرین کننده کیست؟ خداست. وقتی خدا مستقیم با این طرف شده و نفرینش میکند، پس این هم با خدا دشمنی دارد.
ابولهب کسی است که اموالش را و اعمالش را علیه خدا بکار میگیرد.
خدای متعالی می فرماید هر دو دست ابولهب ناکارآمد باد! این در سوره معنا میشود، یعنی همین نفرین خدا عملیاتی هم میشود. نه مالش و نه رفتارش به درد او نخواهد خورد و دردی از او را درمان نخواهد کرد.
تبّ هو :میگوید سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣)در واقع در سوره از نظر مناسب سازی
یا هماهنگ سازی «تب» با «سیصلی ناراً ذات لهب»، ارتباط برقرار میکند.
این دو تا مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ (٢)۴سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣)تفسیر میکنند تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ (١)را. و اولی نفرین اول را، دومی نفرین دوم را.
حالا در آیهای که میفرماید وارد آتشی میشود که دارای لهب است، یک گرا به ما میدهد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● منظور سوره از ابولهب -
مسعود ورزيده
منظور سوره از ابولهب ممکن است که در برخورد اول با سورۀ مسد به ذهن بیاید که این ابولهب کی بوده؟ کی ابن کی؟ در حالی که ورود و خروج سوره این طور نیست، و اصلاً به شخص حساسیت نشان نداده است.
البته حتماً در زمان نزول مصداق داشته، حال مصداق زمان نزولیاش کی بوده؟ فلان ابن فلان، فرقی ندارد. آیا مصداق نزولی این سوره قبل از نزول به ابو لهب ملقب بوده؟ یا سوره به او گفته ابولهب؟ فرقی نمی کند. چرا؟ چون اگر ملقب بوده و خدا به او گفته ابولهب، پس خدا تأییدش کرده، و اگر نبوده و خدا به او گفته ابولهب، یعنی این که او استحقاق ابولهب بودن را دارد. یعنی به هر حال بکار بردن این لقب از جانب خدا، حاکی از این است که او لایق این لقب و وصف هست. حالا هر کسی که میخواهد باشد.
پس ما در سوره با مفهوم، مواجهیم نه لزوماً با یک مصداق. مفهوم قابل تطبیق بر مصداق.
تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ (١):بریده باد دو دست ابی لهب ،این گرا را از کجا گرفتیم؟ از سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣)یعنی او وقتی دارد میسوزد، در آتشی میسوزد که دارای لهب است، (فهم سیاقی ).
تناسب «لهب» دوم با «لهب» اول یعنی در واقع او در آتشی میسوزد که خود فراهم کننده و برافروزندۀ آن است. وقتی میگویند پدر علم شیمی یعنی کسی که علم شیمی را بوجود آورده است. پدر آتش یعنی خودش مولد آتش بوده است. کسی که آتش را برافروخته، در آتشی که خود برافروخته خواهد سوخت! همین آتش هلاکش خواهد کرد!
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آتشی ابولهب را میسوزاند -
مسعود ورزيده
حالا این آتش چیست؟ آتش دشمنی با خدا به دلیل این که خدا دارد نفرین میکند. پس ابولهب در آتش دشمنی با خدا که خود برافروخته است می سوزد.
بعد سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣)ضمیری که در «امرأته» هست به «هو»یی که در «سیصلی» هست، عطف میشود. یعنی ابولهب و زنش. و این «امرأته» را وقتی معرفی میکند، مفهومی معرفی میکند.
در سورهای که دو بار «لهب» آمده و الآن «حطب» میآید، «حطب» میشود هیزم. «لهب» دوم ظهور و بروز «لهب» و آتشی است که در دنیا بوده است. در دنیا دشمنی است، ولی در آخرت آتش است …
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● زن ابولهب بودن یک مفهوم است -
مسعود ورزيده
هیزم آتشی را که ابولهب برمیافروزد، زنش تأمین میکند. آیا در مصداق زمان نزولیاش این شخص زنش بوده یا نبوده؟ فرقی نمیکند. امروز دو تا مرد قوی هیکل هم، یکی آتش افروزی کنند و دیگری هیزم این آتش را تأمین کند، تامین کننده هیزم «امرءی ابولهب» است. زن ابو لهب بودن یک مفهوم است، یعنی کسی که پشت صحنه کار میکند. که تبانی ذهنی هم، همین است.
مرد روی صحنه کار میکند، و زن پشت صحنه. زن ابولهب صدق میکند بر هر آن کسی که هیزم آتش دشمنی ابولهب را با خدا تأمین میکند. حال اگر در زمان نزول مصداقش با زن تطبیق داشته؛ حرفی نیست. یاری کردن ابولهب، با فراهم کردن هیزم. هیزم چیست؟
آتش، دشمنی است و هیزم و آن مواد خامی که این آتش را برافروزد و حفظ کند، نگذارد که این آتش سرد و خاموش شود و از بین برود.
و اتفاقاً این مدل نقش غالباً مصداقش زن است. چون زن کسی است که مرد را برای هر نوع ظهوری در اجتماع آماده میکند، و این ظهور میتواند مجاهدت فی سبیل اللّه باشد، و نیز میتواند دشمنی با خدا باشد و این زن بعضی وقتها خودش در صحنه هست و بعضی وقتها نیست.
پس گفتیم که «امرأته» عطف می شود به «سیصلی». یعنی ابولهب در آتشی میافتد که خودش فراهم کرده و زنش هم در همان آتش میافتد. چرا؟ چون زنش هیزم این آتش را فراهم میکرد. چون آتش را مشترکاً روشن کردهاند، پس مشترکاً هم در آن میسوزند.
فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (۵)یعنی وقتی در قیامت وضعیت دنیوی اینها به صورت اخروی تجسم و ظهور پیدا کرد، (در دنیا دشمنی بود، و حرف و حدیث و تحریک ولی در آخرت دشمنی شد، شعله و آتش شد، یعنی هیزم تجسم عینی پیدا کرد). در آن وقت این زن در قالب هیزم کش مجسم میشود. فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (۵)تجسم آن هیزم کشی است. با طنابی از لیف خرما برای آتشی که خودش و شوهرش در آن می سوزند هیزم می آورد .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای ما کسب -
مسعود ورزيده
معنای ما کسب :«آنچه که به دست آورده بود»، به قرینۀ اینکه «ماله» در اینجا ذکر شده مناسب نیست، که بگوییم «ما کسب» همان مال است یعنی «ماله و ماله».
اگر «ماله» نبود، «ما کسب» اعم میشد از مال و رفتار، ولی حال که «ماله» هست، «ما کسب» جنبۀ رفتاری پیدا میکند. اینها دو تا دست ابو لهب است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جمع بندی سوره: -
مسعود ورزيده
اگر چه ابولهب در زمان نزول مصداق دارد، ولی بحث سوره بحث یک مصداق نیست، بلکه بحث یک رویکرد و روش است. سوره در درجۀ اول از کسی سخن میگوید که آتش دشمنی با خدا را بر میافروزد به وسیلۀ مال ،اموال، اعمال. به وسیلۀ اعتنای به ثروت و قدرت.
در لایۀ دوم از کسی سخن میگوید که هیزم این آتش را تأمین می کند، یعنی از این آتش و آتش افزوزی، و دشمنی با خدا پشتیبانی میکند. (امره ی او). نفر اول را میگوید «ابولهب». و نفر دوم را «حمّالة الحطب».
حال اگر در زمان نزول به ابولهب و زنش تطبیق میکند حرفی نیست، و در هر زمانی بر ابولهب و یارانش تطبیق میکند. لذا گفتیم که اگر کسی ابولهب را مصداق میداند، باید بگوید که ابولهب یک جرثومه است. جرثومه همان سنبل در فاز منفی است. درست است که در زمان نزول مصداق داشته ولی این یک نماد است، یا به قول امروزیها یک «ایسم» است. ابولهب ایسم. کسی که اموال و اعمالشان را برای دشمنی با خدا سازمان دهی میکنند و کسانی هم او را پشتیبانی میکنند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حرف اصلی سوره -
مسعود ورزيده
حرف اصلی سوره، اعلان ناکار آمدی، هلاکت، و مهر بطلان زدن بر جریان ابولهب و یاران ابولهب است، که در اول سوره میبینیم. و در ادامه با شرحش مواجهیم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
تأکید بر شکست ابولهب صفتان و همراهانش.
یعنی همۀ کسانی که اموال و اعمالشان را در راه مبارزه با حق و دشمنی با خدا بکار میبرند، محکوم به شکست هستند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شأن نزول -
مسعود ورزيده
ما سوره را فهمیدیم با خود سوره هم فهمیدیم.آیا شأن نزول دارد یا ندارد؟
دارد، ولی برای فهم کاربردیی که از یک سوره میخواهیم داشته باشیم، که قابل تطبیق بر همۀ زمانها باشد، لنگ چیزی نیستیم، یعنی اگر ابولهب دشمن خداست، از خود سوره معلوم است. خدا با او دشمنی میکند و تا او با خدا دشمن نباشد خدا با او دشمنی نمیکند، از خود سوره معلوم است. اگر ابولهب، اموال و اعمالش را بر علیه خدا به کار میگیرد، از سوره معلوم است. و اگر این زن پشت سر شوهر مینشیند و هیزم این دشمنی را تأمین میکند از خود سوره معلوم است.
در این سوره ما مطلبی داشته باشیم که تا تاریخ نخوانیم نفهمیم وجود ندارد. البته خیلی چیزها هست که به رجوع به تاریخ و روایات و شأن نزول ممکن است به دست بیاورید؛که آن وقت فهم اولیه ظاهری از سوره پایگاهی برای عرضۀ همۀ آنها میشود.
تعابیری از سوره که تا کنون شده و جواب آنها
مثلاًًْ میبینیم که گفته فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (۵)
میگویند که چون این خانم گردنبندی به گردن داشته که با آن دل زنان را ریش میکرده، این گردنبند، مثل لیف خرمایی میشود که به گردن او آویخته! از کجا؟ این سوره اصلاً بحثش این نیست. البته بحث فخر فروشی و همزۀ لمزه بودن در جای خودش سوره دارد.
یا میگویند «حماله الحطب» که گفته شده، چون سر راه پیامبر خار و خاشاک میریخته، این خار و خاشاک در روز قیامت به صورت هیزم تجلی پیدا میکند. در جواب میگوییم که ابولهب بالاخره کسی است که اموال و اعمالش را در راه دشمنی با خدا به کار میبسته و در این آتش میسوزد، و آیا کس دیگری به جرم حمل کردن خار و خاشاک در راه پیامبر در همین آتش میسوزد؟ تناسب جرم و جزا به هم میریزد. غیر از این که ما در خود سوره برای «حماله الحطب» پایگاه داریم. یعنی در سوره «لهب» داریم. این «ابولهب» و او «حماله الحطب» است. و این «حطبِ» همان «لهب» است و نباید از «حطب» بودن برای «لهب» در بیاوریم.
حال کسی بحث دیگری را مطرح می کند که: بحث استقلالی. و میگوید که من به این آیات استقلالاً نگاه میکنم و آن روایت را هم قبول میکنم. ما نه آن را نفی میکنیم و نه اثباتش میکنیم. و میگوییم که تدبر یک بحث ارتباطی است. و نفی نگاه استقلالی نیست، و نگاه استقلالی مانعی ندارد، اما با اصول و ضوابطش. که بحث مفصلی دربارۀ این که به چه چیز و به چه آیهای نگاه استقلالی میشود کرد، و به چه چیز نه! و ضوابطش چیست؟ خواهیم داشت.
پس در نگاه اول به ظاهر اول سوره، با خودش از ارتباط آیاتش قابل فهم است، و این فهم، مبنا قرار میگیرد برای عرضه به سایر فهمها از سوره و استفاده از آنها.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توضیحی دربارۀ برداشت از واژۀ ابولهب: -
مسعود ورزيده
اگر به جای این که ابولهب بیاورد، اسم می آورد و مصداق بیان میکرد، نه صفت، آن هم نه صفتی که در سوره پیگیری میشود.
یعنی اگر این اسم یک شخصی میبود که میگوییم ظهور اولیهاش، فلان ابن فلان است، و ما در معنا توسعه میدهیم. اما میبینیم که درست است که فلان ابن فلانی بوده است، ولی خدا با اینکه او کیست؟ کار ندارد، و آمد به او وصفی را داد و گفت که من به او میگویم «ابولهب» که این وصف را باید در سوره پیگیری کرد که ابولهب، در «ناراً ذات لهب» میافتد.
و باید این وصف را هم پیگیری کرد که زنش هم که در این آتش میافتد به جرم «حمالة الحطب» بودن است. این استعمال وصف به جای اسم، و بعد پیگیری آن در طول سوره، حاکی از این است که دغدغۀ گویندۀ کلام، تنها یک شخص نبوده و یک وصف است، و وصف موجب علیت است. یعنی اگر «تبت» میگویم به دلیل ابولهب بودن است.
اگر قرآن یک زمینۀ فهم لازم دارد، برای فهم قرآن به مبنا نیاز داریم، مبنا این نیست که برای فهم قرآن به خارج از قرآن نیاز داشته باشیم.
(فهم ، ما بحثمان تفسیر نیست، تفسیر را در جای خودش بحث کردیم و گفتیم که تمام روایات تفسیر قرآنانند). بله روایات مصداق زمان نزولی این را تعیین کردهاند،اما هیچکدام نگفتهاند که این شخص مشهور به ابولهب بوده گذشته از این من میگویم که این آقا به این نام مشهور بوده، این برای خدا مهم نبوده که این شخص به چه چیزی مشهور بوده؟ خدا به خاطر معنایش هست که ابولهب میگوید. خدا این معنا را تصدیق میکند و اینجا صرفا یک وصف هم نیست، وصفی است که پیگیری هم میشود.
این اسم با مسمی بوده و خدا مسمای آن را کار دارد و پیگیری میکند. یعنی این یا اسم او بوده یا نبوده؟ اگر بوده که حرف ما راحت ثابت میشود. و اگر نبوده باز هم ثابت می شود چون خدا این مسمی را کار دارد. و این ابولهب را تصدیق میکند.
یعنی چیزی که خدا در سوره با آن درافتاده، مفهوم ابولهب بودن است، و ابولهب کسی است که مال و اعمالش را برای دشمنی با او بکار گرفته باشد. و در عاقبت در آتشی که خودش روشن کرده میافتد و حرفهای ما نفی مصداق زمان نزولیاش نیست.
در همان ظاهر اول شخص نیست، بلکه مفهوم است، ولی این حرف را در «قریش» نمیگوییم. چون «قریش» یک مفهوم نیست و یک مصداق معین خارجی است.
ما مصرّ نیستیم که هر کجا در قرآن اسمی دیدیم یک مفهوم از آن درست کنیم! بلکه میخواهیم بدانیم که هدف اصلی چیست؟ و اگر در اینجا خدا اسمی را بکار میبُرد یا یک لقبی را به کار میبرد که پیگیری نمیکرد، میگفتیم که طرف، مراد خدا بوده و این بحث صفت خاص، مورد نظر نبوده است.
پس به خاطر به کار بردن صفت ابولهب و پیگیری کردن آن در طول سوره و اینکه دارد با آن مقابله میشود این مقابله با ابولهبیسم است. هر چند رویکرد ابولهب صفتی، در زمان خودش بر کسی دلالت کند.
اگر «امرءای» اسم برده میشود، جرمش «حمالة الحطب» بودن است. پس این ملاک را بیان میکند، و بر هر کس که این معیار را داشته باشد، حتی اگر جنسش زن نباشد صدق می کند. و اگر لفظ «امرء» را هم توسعه بدهیم قابل است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مصادیق زمانی سوره -
مسعود ورزيده
این سوره بیان میکند که تمام ابولهب صفتان و کسانی که اموال و اعمالشان را برای نابودی دین خدا به کار میبرند، محکوم به شکست و رسوایی هستند.
شما هر کجا این سوره را مطرح کردید میتوانید به مصادیق این زمانیاش اشاره کنید و ممکن است که مصادیق معین و مشخص داخلی و یا مصادیق خارجی مشخص و معین باشد. فقط یک توصیۀ برادرانه به شما میکنم که بر مصادیق غیر معلوم الحال، که حرف و حدیث در آن زیاد است، اشاره نکنید. چون مشکلی که پدید میآورد این است که استفادۀ ابزاری از قرآن ممکن است بشود. و شما و گروهتان به صرف اینکه من این گونه فکر میکنم، یک گروهی را، در جامعه ابولهب صفت مطرح کنید و شروع به تبلیغ کنید که این کار درستی نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اهالی جهنم چه کسانی هستند -
مسعود ورزيده
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى پنج آیه است
محتوا و فضیلت سوره:
این سوره که تقریبا در اوائل دعوت آشکار پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله نازل شده تنها سورهاى است که در آن حمله شدیدى با ذکر نام نسبت به یکى از دشمنان اسلام و پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله در آن عصر و زمان- یعنى ابو لهب- شده است، و محتواى آن نشان مىدهد که او عداوت خاصى نسبت به پیغمبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله داشت، او و همسرش از هیچ گونه کار شکنى و بد زبانى مضایقه نداشتند.
قرآن با صراحت مىگوید: هر دو اهل دوزخند و این معنى به واقعیت پیوست، سر انجام هر دو بىایمان از دنیا رفتند و این یک پیشگوئى صریح قرآن است.
در حدیثى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله آمده است که فرمود: «کسى که آن سوره را تلاوت کند من امیدوارم خداوند او و ابو لهب را در خانه واحدى جمع نکند» یعنى او اهل بهشت خواهد بود در حالى که ابو لهب اهل دوزخ است.
ناگفته پیداست این فضیلت از آن کسى است که با خواندن این سوره خط خود را از خط ابو لهب جدا کند، نه کسانى که با زبان مىخوانند ولى ابو لهبوار عمل مىکنند.
شأن نزول سوره:
از «ابن عباس» نقل شده هنگامى که آیه «و انذر عشیرتک برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 610
الاقربین»
«1» نازل شد و پیغمبر مأموریت یافت فامیل نزدیک خود را انذار کند و به اسلام دعوت نماید (دعوت خود را علنى سازد) پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله بر فراز کوه صفا آمد و فریاد زد: «یا صباحاه»! (این جمله را عرب زمانى مىگفت که مورد هجوم غافلگیرانه دشمن قرار مىگرفت، براى این که همه را با خبر سازند و به مقابله برخیزند) هنگامى که مردم مکّه این صدا را شنیدند گفتند: کیست که فریاد مىکشد؟
گفته شد: «محمّد» است، جمعیت به سراغ حضرتش رفتند.
فرمود: به من بگوئید اگر به شما خبر دهم که سواران دشمن از کنار این کوه به شما حملهور مىشوند، آیا مرا تصدیق خواهید کرد؟
در پاسخ گفتند: ما هرگز از تو دروغى نشنیدهایم.
فرمود: «انّى نذیر لکم بین یدى عذاب شدید من شما را در برابر عذاب شدید الهى انذار مىکنم» (شما را به توحید و ترک بتها دعوت مىنمایم).
هنگامى که ابو لهب این سخن را شنید گفت: «زیان و مرگ بر تو باد! آیا تو فقط براى همین سخن ما را جمع کردى»؟! در این هنگام بود که این سوره نازل شد.
بعضى در اینجا افزودهاند: هنگامى که همسر ابو لهب (امّ جمیل) با خبر شد که این سوره در باره او و همسرش نازل شده، به سراغ پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله آمد در حالى که آن حضرت را نمىدید، سنگى در دست داشت و گفت: من شنیدهام «محمّد» مرا هجو کرده، به خدا سوگند اگر او را بیابم با همین سنگ بر دهانش مىزنم! من خودم نیز شاعرم! سپس به اصطلاح اشعارى در مذمت پیغمبر و اسلام بیان کرد.
خطر ابو لهب و همسرش براى اسلام و عداوت آنها منحصر به این نبود، و اگر مىبینیم قرآن لبه تیز حمله را متوجه آنها کرده و با صراحت از آنها نکوهش مىکند دلائلى بیش از این دارد که بعدا به آن اشاره خواهد شد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : من شما را در برابر عذاب شدید الهى انذار مىکنم» (شما را به توحید و ترک بتها دعوت مىنمایم).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : استهزا- تمسخر |
گوینده : masoud varzideh |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نامهای سوره -
مسعود ورزيده
این سوره به نامهاى تبّت و مسد معروف است. امام صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه این سوره را خواندید بر ابولهب نفرین کنید. «1»
هنگامى که آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «2» نازل شد، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نزدیکان و خویشاوندان را دعوت کرد و پیام وحى را به آنان رساند. ابولهب که عموى حضرت بود گفت:
«تبا لک» هلاکت بر تو باد. این سوره نازل شد و گفتار او را به خودش ردّ کرد.
از آنجا که این نفرین عملى شد و ابولهب و همسرش با کفر از دنیا رفتند، معلوم مىشود که در این سوره نسبت به ابولهب یک پیشگویى نیز شده است.
. بنابراین معناى آیه چنیناست که تلاشهاى ابولهب به هدر رفت و او گرفتار زیان و خسارت شد. «1»
در تاریخ آوردهاند که رسول خدا صلى الله علیه و آله مردم را به کلمه «لا اله الا الله» دعوت مىکرد و ابولهب از پشت سر او را تکذیب و به سوى او سنگ پرتاب مىکرد.
گاهى زائران مکه به سراغ ابولهب مىآمدند و از او درباره حضرت محمد صلى الله علیه و آله سؤال مىکردند. او مىگفت: محمد مجنون است و ما مشغول مداواى او هستیم. «2»
ابولهب هیچ گاه از مخالفت با پیامبر و از همکارى با مخالفان او دست نکشید. او و همسرش کلمات رکیک به حضرت مىگفتند و شاید به همین خاطر نام این دو در قرآن برده شده است.
آهنگ این سوره چنان کوبنده بود که همه آن را حفظ کردند و ابولهب ضربه سنگینى خورد و خانهنشین شد تا آنکه مرد و باقى کفار حساب کار خودشان را کردند که مبادا سورهاى نیز علیه آنان نازل شود.
علاقهها و روابط خانوادگى نباید خللى در ایمان و مکتب ایجاد کند. «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ»
با آنکه ابولهب و همسرش مردهاند و استخوانهایشان پوسیده است اما این آیات همچنان باید تلاوت شود تا مایه عبرت دیگران و زیاد شدن قهر و عذاب الهى بر آنان گردد.
ابولهب برادران خوبى مثل حضرت حمزه و ابوطالب و پدر خوبى چون عبدالمطلب داشت اما هر کس براى خود حسابى دارد.
در قدیم بتههاى هیزم را که جمع مىکردند، آن را با طناب مىبستند و آن را به دوش مىانداختند. چون همسر ابولهب، هیزم در مسیر راه پیامبر مىریخت تا آن حضرت را آزار دهد، لذا قرآن مىفرماید: در قیامت نیز هیزم آتش دوزخ است و آن طنابهایى که براى جمع آورى هیزم استفاده مىکرد، به گردنش آویخته است. «3»
ابولهب فرزندى به نام لهب نداشت ولى شاید به خاطر سرخى صورتش او را ابولهب مىگفتند.
______________________________
(1). تفسیر المیزان.
(2). تفسیر نمونه.
(3). تفسیر المیزان.
زن ابولهب، فردى شاعر بود. نامش امّ جهل، خواهر ابوسفیان و عمه معاویه بود. کینه دیرینه با پیامبر داشت و خار بر سر راه پیامبر مىریخت و اشعارى در تحقیر و هجو آن حضرت مىسرود.
روز قیامت، مال و ثروت به درد انسان نمىخورد: «ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ»
«ما أَغْنى عَنِّی مالِیَهْ» مال و ثروتم چاره کارم نکرد.
«هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ» «1» سلطنت و حکومتم از بین رفت و برایم سودى نداشت.
«ما أَغْنى عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ» «2» جمعیّت و ثروت شما را بىنیاز نکرد.
«لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ» «3»* نه ثروت و نه فرزند به حال آنان سودى نداشت.
در قرآن چهار نوع زن و شوهر ذکر شده است:
زن و شوهرى که در کار نیک همفکر و همراهند. (حضرت على و حضرت زهراء علیهما السلام که به یتیم و اسیر و مسکین طعام دادند.) «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ» «4»
زن و شوهرى که در کار بد همراهند. أَبِی لَهَبٍ ... وَ امْرَأَتُهُ
زن و شوهرى که مرد در راه حق و زن در راه باطل است نظیر حضرت نوح و حضرت لوط که همسرانشان به آنها ایمان نیاوردند و با مخالفان همدست شدند. «کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ» «5»
زن و شوهرى که زن در راه حق و مرد در راه باطل است. نظیر فرعون و همسرش. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» «6»
زن ابولهب گردنبندى قیمتى داشت که سوگند یاد کرد آن را در راه مخالفت پیامبر مصرف کند. «فِی جِیدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ»
حضرت على علیه السلام در نامهاى به معاویه نوشت: «منا خیر نساء العالمین و منکم حمالة الحطب» «7» بهترین زنان از ماست و هیزمآور آتش از شماست.
سلمان فارسى از اهل بیت پیامبر مىشود و ابولهب عموى پیامبر، مورد لعن و نفرینخداوند.
چون همسر ابولهب در سر راه پیامبر هیزم مىریخت، ممکن است «حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» اشاره به این باشد که ورود او به دوزخ در حالى است که هیزم بدوش دارد.
دست و بازو براى تلاش است و تلاش براى رسیدن به هدف مطلوب. هدف ابولهب جلوگیرى از رشد اسلام بود و در این راه تلاش بسیار کرد ولى به هدفش نرسید، پس تلاش بازوى او هدر رفت. «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ
______________________________
(1). حاقّه، 29.
(2). اعراف، 48.
(3). آل عمران، 10.
(4). انسان، 8.
(5). تحریم، 10.
(6). تحریم، 11.
(7). نهجالبلاغه، نامه 28.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور(10جلدى)، ج10، ص: 633 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● محتوای کلی سوره مسد -
مريم باليده
در این سوره به دو تن از دشمنان اسلام یعنی ابولهب و همسرش به شدت حمله شده و ایشان به صراحت بی ایمان و دوزخی معرفی شده اند.
پیشین ، صفحه 412
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قرآن حکیم |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : مریم بالیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای مختلف ابولهب -
علي يحيايي
1- او یک مرد سرخ رو است. (یا بخاطر گلگون بودن صورت یا عصبانیت ) 2- اتش دشمنی خدا همواره در قلبش مشتعل است 3- صاحب شعله های فراوان در جهنم است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : آشنایی با قرآن ج 14 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : علی یحیایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ابولهب -
علي يحيايي
با فرض اینکه نام اولهب عبدالعزی بوده: اگر قرآن کریم نامش را نبرده، بدین جهت بود که کلمه" عبد العزى" به معناى بنده عزى است، و" عزى" نام یکى از بتها است، خداى تعالى کراهت داشته که بر حسب لفظ نام عبدى را ببرد که عبد او نباشد، بلکه عبد غیر او باشد، و خلاصه با اینکه در حقیقت عبد اللَّه است، عبد العزىاش بخواند، اگر چه در اسم اشخاص معنا مورد نظر نیست، ولى همانطور که گفتیم قرآن کریم خواست از چنین نسبتى حتى بر حسب لفظ خود دارى کرده باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر المیزان |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : علی یحیایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ملاک برتری تقواست -
افشين گلي حقيقي
این آیه نشان میدهد که در اسلام و در محضر خداوند بستگان و آشنایان پیامبر فرقی با بقیه امت ندارند و ملاک تقوی است.
به عبارت دیگر پارتی بازی در اسلام جایی ندارد و حتی عموی پیامبر هم مستثنا نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : نهی از منکر |
گوینده : افشین گلی حقیقی |
1)
: با سلام و عرض ادب و احترام
سایتتون حرف نداره چون قرآن حرف نداره ....
اگر شد سیستم نظردهی رو راحت تر کنین چون خیلیا همین میبینن عضو بازاره منصرف میشن از درج نظر ...
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره مسد یا ابولهب و خلاصه مطالب -
داريوش بيضايي
سوره ابی لهب در مکه نازل شده و شامل پنج آیه و بیست کلمه و هفتاد و نه حرف میباشد.
در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق روایت کرده فرمود: هرگاه سوره ابی لهب را قرائت کردید لعنت بفرستید بر ابی لهب, زیرا او از تکذیب کنندگان رسول خدا بود.
در خواص القرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده فرمود: هر کس این سوره را قرائت کند خداوند در دوزخ میان او و ابو لهب جمع نکند و اگر وقت خواب تلاوت کند در حفظ خدا باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : سوره لهب مشتمل است بر توبیخ و وعید ابو لهب و عیالش و حفظ نمودن پیغمبر اکرم(ص) از اذیت و آزار ابو لهب و ام جمیل همسر او.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره مسد |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.