● معناى عدم کفویت براى خداوند
دو آیه کریمه «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» این معنا را نفى مىکند که براى خداى تعالى کفوى باشد که برابر او در ذات و یا در فعل باشد، یعنى مانند خداى تعالى بیافریند و تدبیر نماید، و احدى از صاحبان ادیان و غیر ایشان قائل به وجود کفوى در ذات خدا نیست، یعنى احدى از دینداران و بىدینان نگفته که واجب الوجود (عز اسمه) متعدد است، و اما در فعل یعنى تدبیر، بعضى قائل به آن شدهاند، مانند وثنىها که براى خدایان خود الوهیت و تدبیر قائل شدند، حال چه خداى بشرى مانند فرعون و نمرود که ادعاى الوهیت کردند، و چه غیر بشر.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : ملاک در کفو بودن در نظر آنان این است که براى اله و معبود خود استقلال در تدبیر قائلند و مىگویند: اللَّه تعالى تدبیر فلان ناحیه عالم را به فلان معبود واگذار نموده و او فعلا مستقل در تدبیر آن ناحیه است، همانطور که خود خداى تعالى مستقل در تدبیر آن ارباب و آلهه است، و او رب الارباب و اله الالهه است. و اگر برابرى در صفات را نشمردیم، براى آن بود که صفت، یا صفت ذات است یا صفت فعل، صفت ذات که عین ذات است و صفت فعل هم از فعل انتزاع مىشود.
و این معناى از کفو بودن در غیر آلهه مشرکین نیز تصور دارد، نظیر استقلالى که بعضى براى موجودى از موجودات ممکن بپندارند، این نیز مصداقى است براى کفو بودن، چون برگشت این فرض نیز به این است که انسان بپندارد مثلا فلان گیاه خودش مستقلا بیمارى ما را شفا مىدهد و در بهبودى از بیماریمان احتیاجى به خداى تعالى نداریم، با اینکه گیاه مذکور از هر جهتى محتاج به خداى تعالى است، و آیه مورد بحث این را نیز نفى مىکند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:20، ص: 673 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● کفو نداشتن خداوند فرع بر صمد بودنش است
اینکه کفو نداشتنش متفرع بر صمدیت او است، بیانش این است که کفو چه اینکه کفو در ذات خداى تعالى فرض شود و چه کفو در فعل او، وقتى تصور دارد که کفو فرضى در عملى که در آن عمل کفو شده مستقل در ذات خود و بىنیاز از خداى تعالى باشد، و گفتیم که خداى تعالى صمد است و صمد على الاطلاق هم هست، یعنى همان کفو فرضى در آن عمل که کفو فرض شده محتاج او است و بىنیاز از او نیست، پس کفو هم نیست.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و از جمله سخنانى که در باره این آیه گفته شده (مجمع البیان، ج 10، ص 567) این است که مراد از کفو، همسر است، چون همسر هر کسى کفو او است. و بنا به این گفتار آیه شریفه همان را افاده مىکند که آیه « تَعالى جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً» (جن/3) افاده مىکند. و لیکن این حرف صحیح نیست. (زیرا کلمه «کفوا» نکره در سیاق نفى است، و عمومیت را مىرساند و مىفهماند از هر مصداق که براى این کلمه تصور شود، هیچ مصداقى براى خدا نیست، و خدا هیچ قسم از اقسام و مصادیق کفو را ندارد، نه تنها مصداق زوجیت را، مترجم: موسوى همدانى)
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:20، ص: 674 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای «کُفْو»
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 642 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خداوند بىهمتاست چون صمد است
خدا «صمد» است، یعنى او از دیگران بىنیاز و همه به او نیازمندند. بنابراین نمىتواند همتایى داشته باشد، زیرا همتاى او باید بىنیاز از او باشد که این با صمد بودن خدا سازگار نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 642 |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : خداوند |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نفی همسر از خدا
آیه قبل، فرزند بودن و فرزند داشتن را از خدا نفى کرد، این آیه وجود هرگونه همسر را از او نفى مىکند. چنانکه در آیهاى دیگر مىفرماید: «ما اتّخذ صاحبةً و لا ولداً» (جنّ/3) او نه همسرى انتخاب کرده و نه فرزندى دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 642 |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : خداوند |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● -نکتهخداوند مرجع حاجت هاى همه موجودات است -
حاجيه تقي زاده فانيد
1 - خداوند، بى همتا است.
و لم یکن له کفوًا أحد
«کفو» و «کفؤ» به یک معنا است (قاموس). کفؤ; یعنى، نظیر و مساوى. (نهایه ابن اثیر)
2 - خداوند، از صفات موجودات دیگر منزّه است.
و لم یکن له کفوًا أحد
نبودن مماثل براى خداوند در بین موجودات، به این معنا است که حتى یک موجود، نمى توان یافت که صفات خداوند، با اوصاف او مشابه باشد.
3 - نیاز همه موجودات به خداوند، دلیل نبود همتا براى او است.
الصمد ... و لم یکن له کفوًا أحد
این آیه مانند آیه قبل، تفسیر «صمد» است; یعنى، خداوند مرجع حاجت هاى همه موجودات است; بنابراین، چگونه مى توان موجودى را که به او محتاج است، مشابه و نظیر او دانست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : افعال خداوند |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفسیر آیه -
سيد مصطفي فاطمي کيا
و لم یکن له کفوا احد:
کیفیت قرائت: کفوا، به ضم کاف وفاء خوانده می شود و همچنین به ختم کاف و کسرش به سکون فاء. و ابوعبیده در مورد کفوا گفته است: کفو وکف و کفاء» .
به معنی واحد است و آن به معنی مثل است ولیکن اکثر مفسران در این مورد قولهای مختلفی دارند.
ترمذی گفته است که: لم یکن له کفوا احد و برای او همانندی نیست ومعادلی نیست. هیچ چیز در عالم وجود مثل او نیست. خداوند آنچه براو جایز نیست از صفات نقص را بیان کرد با: «و لم یکن له کفوا احد.»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : پایگاه حوزه |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : سوره اخلاص |
گوینده : سید مصطفی فاطمی کیا |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفسیر کلمه -
سيد مصطفي فاطمي کيا
تفسیر کفو :
در تفسیر کفو اقوال و تفاسیرمختلف است. مفسران سه قول را بیان نموده اند :
1- کعب و عطاء گفته اند: لم یکن له مثل و لا عدیل
2- مجاهد گفته است: لم یکن له صاحبة. چنانچه خداوند خود فرموده:لم یکن احد کفوا له.
3- قول سوم بر این است که خداوند خود فرموده که او مصمود الیه است و همه خلق در قضای حوایج خود به او نیازمندند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : پایگاه حوزه |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : سوره اخلاص |
گوینده : سید مصطفی فاطمی کیا |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.