فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ (152)
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ: پس یاد کنید مرا به طاعت و عبادت تا یاد کنم شما را به ثواب و مغفرت.
بیان: مفسّران را در این کلمه شریفه وجوهى است:
1- یاد کنید مرا در طاعت تا یاد کنم شما را به رحمت.
2- یاد کنید مرا به شکر گزارى تا یاد کنم شما را به زیادتى.
3- یاد کنید مرا به دعا، تا یاد کنم شما را به اجابت.
4- یاد کنید مرا به اخلاص تا یاد کنم شما را به خلاص.
5- یاد کنید مرا به ایمان تا یاد کنم شما را به امان.
6- یاد کنید مرا به اسلام تا یاد کنم شما را به اکرام.
7- یاد کنید مرا در صحت و غنا، تا یاد کنم شما را در فقر و عنا.
8- یاد کنید مرا به عبودیت تا یاد کنم شما را به ربوبیت.
9- یاد کنید مرا به ترک دنیا تا یاد کنم شما را به نعیم بقاء.
10- یاد کنید مرا به صدق و صفا تا یاد کنم شما را در ملاء اعلى.
11- در کتاب کافى- از حضرت صادق علیه السّلام فرمود در حدیث قدسى وارد شده: هر که یاد کند مرا در میان مردمان، یاد کنم او را در میان فرشتگان. «1» و نیز فرمود: شیعیان ما کسانیند که وقتى خلوت کنند ذکر خدا بسیار نمایند. «2» تقسیم: اقسام ذکر بسیار است:
تسبیح- در کتاب خصال- حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود:
هر که تسبیح نماید خدا را در هر روز سى مرتبه، دفع فرماید خداى عز و جل از او هفتاد نوع از بلا را که آسانترین آن فقر است. «3»
تحمید- از حضرت باقر علیه السّلام مروى است هر که در وقت صبح چهار مرتبه گوید: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* شکر آن روز را نموده؛ و هر که در شب بگوید، شکر شب را بجا آورده. «1» تهلیل- ثواب الاعمال- از حضرت صادق علیه السّلام فرمود: هر که از روى اخلاص بگوید لا اله الا اللّه، داخل شود بهشت را. و اخلاص آن اینست که منع کند او را این کلمه از آنچه حرام فرموده خداوند عز و جل. «2» تکبیر- از حضرت صادق علیه السّلام مروى است که هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از تکبیر و تهلیل نیست. «3» تنبیه: بزرگان فرمودهاند: ذکر خدا به اعتبارى سه قسم باشد: ذکر لسانى، ذکر قلبى، ذکر جوارحى. و اصل ذکر، یادآورى به قلب است.
اطلاق آن بر ذکر زبانى از باب تسمیه دال به اسم مدلول است، پس استعمال شده در آن به جهت ظهورش به مرتبهاى که سبقت یابد به فهم. و ذکر لسانى بدون توجه قلبى چندان منشاء اثرى نخواهد بود، و لذا احادیث ائمه معصومین این مطلب را تصریح فرموده از جمله در کتاب خصال ابن بابویه در ذیل وصایاى حضرت نبوى به علوى علیهما السلام فرماید:
یا علىّ ثلاث لا یطیقها هذه الامّة: المواساة للاخ فى ماله و انصاف النّاس من نفسه و ذکر اللّه على کلّ حال، و لیس هو سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اکبر و لکن اذا ورد على ما یحرم علیه خاف اللّه عزّ و جلّ عنده و ترکه. «4» یعنى: اى على سه چیز است که طاقت ندارند این امت: 1- مواسات با برادر دینى در مال که بهرهاى به او بدهند. 2- انصاف دارد به نسبت به نفس خود که هر چه بر خود نمىپسندد به مردم روا ندارد، و هر چه بر خود پسندد براى مردم همان را خواهد. 3- یاد خدا نمودن بر هر حالى و نیست آن ذکر «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر» و لکن هر گاه وارد شود بر آنچه حرام است، بترسد خداوند عز و جل را و ترک کند آن را.
وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ: و سپاسدارى کنید مرا: آنکه انعام فرمودم بر شما به نعمتهاى دنیویه و دینیه و ناسپاسى مکنید مرا به انکار آن و مخالفت من، زیرا شکران موجب زیادتى نعمت و ثواب، و کفران باعث نزول نقمت و عذاب خواهد بود.
در کتاب کافى از حضرت صادق علیه السّلام فرمود: مکتوب است در تورات: شکر گزارى کن کسى را که انعام فرموده بر تو، و انعام کن بر کسى که سپاسدارى کند تو را. پس بدرستى که زوال نیست براى نعمتها هر گاه شکر کنى آن را، و بقائى نیست براى آن هر گاه کفران کنى آن را.
شکر، زیادتى در نعمت، و امان است از تغییر آن. «1» تبصره: بزرگان فرمودهاند شکر بر سه قسم است: 1- شکر به قلب که تصوّر نعمت باشد. 2- شکر به زبان و آن تمجید منعم است. 3- شکر به سایر جوارح که مکافات نعمت است بقدر استحقاق آن. و حقیقت شکر صرف نعمتهاى الهى است در آنچه براى آن خلق شده و رضاى سبحانى در آن است.
[ نظرات / امتیازها ]
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ (152)
ترجمه
پس یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را و شکر کنید از براى من و ناسپاسى مکنید مرا.
تفسیر
یاد کنید مرا بطاعت تا یاد کنم شما را بثواب و شکر نعمت مرا بجا آورید و کفران نعمت مرا ننمائید و عصیان نورزید و قمى از حضرت باقر (ع) روایت نموده که ذکر خداوند اهل طاعت را بزرگتر است از ذکر ایشان خدا را و باین سبب جزاى اینذکر آن ذکر شده است و در خصال از حضرت امیر المؤمنین (ع) روایت شده است که یاد کنید خداوند را در هر مکان همانا او با شما است و در کافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده که فرمود خداوند فرموده اى پسران آدم یاد کنید مرا در انجمن خودتان یاد میکنم شما را در انجمنى بهتر از انجمن شما و بحضرت عیسى (ع) فرموده یاد کن مرا پیش خود تا یاد کنم تو را پیش خود و یاد کن مرا در انجمن خود تا یاد کنم تو را در انجمنى بهتر از انجمن آدمیان و نیز از آنحضرت روایت شده است که خداوند یاد ننموده است او را هیچ کس از اهل ایمان مگر آنکه یاد نموده است او آنکس را ببهتر از آن پس سعى و کوشش کنید در اطاعت خداوند و در مجمع و عیاشى از حضرت باقر (ع) روایت نموده است که پیغمبر (ص) فرمود ملائکه میآیند و مىآورند نامه اعمال روز بنده را و همچنین مىآیند و مىآورند نامه اعمال شب را در صورتى که در اول و آخر هر یک نوشتهباشند امر خیرى را براى او خداوند میامرزد اعمالى را که در بین واقع شده است زیرا که فرموده است یاد کنید مرا یاد میکنم شما را و در خصال از آنحضرت روایت نموده که در بلاء خدا صبر لازم است و در قضا تسلیم و در نعمت شکر واجب است و از حضرت سجاد (ع) روایت شده است که کسیکه گفت الحمد للّه بتحقیق ادا نموده است شکر هر نعمتى از نعم الهى را و از امیر المؤمنین (ع) نقل شده که شکر هر نعمتى پرهیزکارى از محرمات الهى است و عیاشى از حضرت صادق (ع) روایت نموده که پرسیدند که آیا شکر حدى دارد که چون کسى بجا آورد آنرا مرد شاکر محسوب شود فرمود بلى پرسیدند آن چیست فرمود آنکه بگوید حمد مر خداى را بر هر نعمتى که انعام فرموده است آنرا بمن حقیر عرض میکنم ظاهرا این اقل مراتب شکر و حمد است و حدّ وسط همانست که از امیر المؤمنین (ع) نقل شد که شامل ترک واجبات هم میشود چون آنهم از محرمات است و مرتبه اعلى صرف نمودن بنده است تمام نعم الهى را در آنچه خلق شده است براى آن و بنابراین باید از مکروهات بلکه مباحات هم اجتناب نماید و تمام اقوال و افعالش یا واجب باشد یا مستحب تا بقدر امکان شکر گذارى نموده باشد و الا حق شکر نعمت الهى را نمیتوان ادا نمود زیرا توفیق شکر هم نعمتى است از جانب حق و شکر لازم دارد و تسلسل میشود و در مقابل هر مرتبه از مراتب مذکوره کفرانى است مخصوص بآن از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش بدر آید
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
[ نظرات / امتیازها ]