از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ذلک الکتاب ):مقصود ازآن کتاب قرآن است ،کتابی که شامل تمام معارف موجود احکام الهی ،ادله عقلی و مواعظ اخلاقی برای هدایت مردم به راه سعادت ایشان به سوی نظام الهی است که تمام شئون انسانی را ارتقاءمی دهد.(لاریب فیه ):یعنی هرگزباطل درآن راه ندارد(لایأتیه الباطل من بین یدیه ولامن خلفه )(18)،و علوم آن برهانی وعقلی است و هرگزبرآن تغییر وتحریف عارض نمی شود و مقدمات علوم آن همگی ازیقینیات می باشدکه هیچ توهم وشائبه ای درآنها نیست ،(هدی للمتقین ): تقوی صفتی است که جامع همه مراتب ایمان است و تقوی ملتزم بودن است به حدود اوامر و نواهی شرعی ، وصفات متقین پنج چیز است :-1 ایمان به غیب .-2 برپاداشتن نماز(به عنوان مظهر عبودیت ).-3 انفاق ازآنچه خدا روزی نموده است (زکات به عنوان مظهروظایف اجتماعی ).-4 ایمان به آنچه خداوند برانبیاء خود فرو فرستاده .-5 ایمان و یقین نسبت به عالم آخرت .پس متقین به تحقیق به لباس هدایت پروردگارشان ملبس شده اند به سبب متصف شدن به صفاتی که برشمردیم ، لذا متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی ) که بخاطر آن متقی شدندو یک هدایت ، ثانوی ) که خداوندبه پاس تقوایشان به ایشان کرامت فرمود،پس هدایت اول هدایت فطری است و هدایت ثانوی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد، و هردوی آنها درمقابل گمراهی وضلالت است ،یعنی گمراهی هم دو مرتبه دارد،گمرامی اول ) آنچه که موجب صفات خبیثه درگمراهان شده است ، و گمراهی دوم ) ضلالت و کوری که گمراهی اولشان راتشدیدنموده که اولی منسوب به خود آنان و دومی منسوب به خدای تعالی است (فی قلوبهم مرض ،فزادهم الله مرضا)(19)،(درقلبهای ایشان بیماری است و خدابرآن بیماری می افزاید)،(ومایضل به الا الفاسقین )(20)،(وگمراه نمی شودبوسیله قرآن مگر فاسقان ). [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) طاهونی : بهتر بود که توضیحات درباره صفات متقین در ایات بعد ذکر می شد
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فاطمه پورمحمدي - ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏
چرا فقط متقین؟
با اینکه قرآن هدایت براى همه مردم است علت اینکه تنها پرهیز کاران را ذکر میکند اینست که آنان از این کتاب استفاده کرده بنور آن هدایت شده‏اند مانند آیه کریمه: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشاها» «2» (فقط تو کسى را که از رستاخیز مى‏ترسد بیم میدهى) با اینکه رسول اکرم براى انذار و ترساندن و بشارت بهمه مردم آمده بود ولى انذار آن حضرت در باره کسانى مؤثر افتاد که خوف از قیامت و رستاخیز داشتند با آنچه گفتیم، هدایت بودن قرآن براى متقین، منافات ندارد با اینکه براى همه مردم نیز راهنما باشد همانطور که در آیه کریمه دیگر در باره قرآن میفرماید:
«هُدىً لِلنَّاسِ» «3» (این قرآن هدایت براى همه مردم است).
تقوى چیست؟
کلمه تقوى از واژه‏هاى مخصوص قرآن و آئین ما است و رسول اکرم آن راجع بین عدل و احسان معرفى میکند.
بعضى گفته‏اند شخص با تقوى کسى است که از گناهان پروا داشته باشد و واجبات را انجام دهد برخى دیگر میگویند: چون پرهیز کار با اعمال نیک، خود را از آتش جهنم و عذاب الهى نگاه میدارد باو متّقى و خود دار گفته شده است.
عمر بن الخطاب از کعب الاحبار راجع به تقوى پرسید او در جواب گفت آیا راهى خار دار رفته‏اى؟
عمر گفت: آرى، کعب پرسید: در این راه چه میکنى؟
عمر جواب داد دامن را بالا میزنم و با احتیاط قدم بر میدارم.کعب گفت: تقوى همین است «1».
از رسول اکرم نقل شده است که فرمود: بمردم پرهیز کار بدین جهت متقین (خویش دار) گفته‏اند که آنان از انجام کارى که خود گناه ندارد ولى ممکن است سبب ارتکاب گناه گردد خود دارى میکنند.
عمر بن عبد العزیز میگوید همانطور که شخص محرم در حرم از انجام پاره‏اى امور خوددار است همچنین شخص با تقوى خود را کنترل میکند.
بعض گفته‏اند تقوى آنست که خدا تو را گرد محرمات و دور از واجبات نبیند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر راهنما
این کتاب که هیچ شکّى در آن نیست هدایتى است براى تقواپیشگان.

1 - قرآن کتابى کامل و با عظمت

ذلک الکتب

«ذلک» مبتدا و «الکتاب» خبر آن است. بر این مبنا «ال» در الکتاب براى استغراق صفات است و دلالت بر کمال دارد.

2 - کتابت آیات قرآن و تدوین آن، پس از نزول آن بر پیامبر (ص)

ذلک الکتب

اطلاق کتاب (نوشته و نگارش یافته) بر قرآن یا بدان جهت بوده که آیه هاى آن پس از نزول نوشته مى شده است و یا توصیه اى است از جانب خداوند که باید به صورت نوشته درآید و یا به صورت مکتوب بر پیامبر (ص) نازل مى شده است. احتمال اول و دوم گویاى برداشت فوق است.

3 - قرآن کتابى متقن و منزه از هر گونه زمینه تردید افکن و شبهه ساز در حقانیت آن

لاریب فیه

«ریب» به معناى شک و نیز چیزى که مایه شک باشد، آمده است. برداشت فوق با توجّه به معناى دوم استفاده شده است. بر این مبنا «لاریب فیه» یعنى در قرآن مسأله اى که موجب شک در حقانیت آن بشود، هرگز وجود ندارد.

4 - توان قرآن بر هدایت و تربیت انسانهاى پرهیزگار، دلیل و گواهى کافى بر اتقان و حقانیت آن است.

لاریب فیه هدًى للمتقین

«هدًى للمتقین» به منزله استدلال براى جمله «لاریب فیه» است.

5 - قرآن کتاب هدایت و راهنماى اهل تقوا به مراحل والاى آن

هدًى للمتقین

6 - هدایت داراى مراتب و مراحل

هدًى للمتقین

با توجّه به توصیفى که در آیات بعد، بویژه در آیه پنجم (أولئک على هدًى)، از اهل تقوا شده، معلوم مى شود آنان هدایت یافتگان هستند. بنابراین مراد از هدایت در «هدًى للمتقین» هدایتى والاتر از مرتبه اى است که تقوا پیشگان حایز آن هستند.

7 ـ هدایتهاى قرآن، به دور از هر کاستى و پیراسته از کمترین پیامد ناهنجارى است.

هدًى للمتقین

«هدًى» مصدر و در اینجا به معناى اسم فاعل (هادى) است. به کارگیرى مصدر به جاى اسم فاعل اشاره به این حقیقت دارد که قرآن محض هدایت است; یعنى رهنمودهاى قرآن مستلزم هیچ ضلالت و مشوب به هیچ گمراهى و سردرگمى نیست.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
بـعـد از بـیان حروف مقطعه ، قرآن اشاره به عظمت این کتاب آسمانى کرده مى گوید: ((ایـن هـمان کتاب با عظمت است که هیچ گونه تردید در آن وجود ندارد))(ذلک الکتاب لاریب فیه).

ایـنـکـه مى گوید هیچ گونه شک و تردید در آن وجود ندارد این یک ادعا نیست بلکه آنچنان آثار صـدق و عـظـمت و انسجام و استحکام و عمق معانى و شیرینى وفصاحت لغات و تعبیرات در آن نـمـایان است که هرگونه وسوسه و شک را از خوددور مى کند جالب اینکه گذشت زمان نه تنها طـراوت آن را نـمـى کاهد بلکه هر قدرعلم به سوى تکامل پیش مى رود درخشش این آیات بیشتر مى شود، سپس در ادامه مى افزاید: این کتاب ((مایه هدایت پرهیزکاران است)) (هدى للمتقین).

کلمه ((هدایت)) در قرآن به دو معنى بازگشت مى کند:

1ـ.

((هدایت تکوینى)).

و مـنظور از آن رهبرى موجودات به وسیله پروردگار زیر پوشش نظام آفرینش و قانونمندى هاى حساب شده جهان هستى است.

2ـ.

((هدایت تشریعى)).

کـه بـه وسیله پیامبران و کتابهاى آسمانى انجام مى گیرد و انسانها باتعلیم وتربیت آنها در مسیر تکامل پیش مى روند.

مـسـلـمـا قـرآن براى هدایت همه جهانیان نازل شده ، ولى چرا در آیه فوق هدایت قرآن مخصوص پـرهـیـزکـاران مـعـرفى گردیده ؟ علت آن این است که تامرحله اى از تقوا در وجود انسان نباشد (مـرحله تسلیم در مقابل حق و پذیرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است) محال است انسان از هـدایت کتابهاى آسمانى ودعوت انبیا بهره بگیرد ((زمین شوره زار هرگز سنبل برنیارد، اگر چه هـزاران مرتبه باران برآن ببارد)) سرزمین وجود انسانى نیز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاک نشود، بذر هدایت را نمى پذیرد، و لذا خداوند مى فرماید: ((قرآن هادى و راهنماى متقیان است)).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرتضي عبدالعلي واحد - تفسیر نمونه
چرا هدایت قرآن ویژه پرهیزکاران است ؟
مسلما قرآن براى هدایت همه جهانیان نازل شده ، ولى چرا در آیه فوق هدایت قرآن مخصوص پرهیزکاران معرفى گردیده ؟
علت آن این است که تا مرحله اى از تقوا در وجود انسان نباشد محال است انسان از هدایت کتابهاى آسمانى و دعوت انبیاء بهره بگیرد
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - یوسفعلی
26. Taqwa , and the verbs and nouns connected with the root, signify: (1) the fear of Allah, which, according to the writer of Proverbs 1:7 in the Old Testament, is the beginning of Wisdom; (2) restraint, or guarding one's tongue, hand, and heart from evil; (3) hence righteousness, piety, good conduct. All these ideas are implied: in the translation, only one or other of these ideas can be indicated, according to the context. See also 47:17; and 74:56, n. 5808. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تفسیرنمونه

چرا اشاره به دور ؟
میدانیم کلمه ((ذلک )) در لغت عرب اسم اشاره بعید است ، بنابر این ذلک الکتاب مفهومش ((آن کتاب )) است ، در حالى که در اینجا باید از اشاره به نزدیک استفاده مى شد، و ((هذا الکتاب )) مى گفت چرا که قرآن در دسترسى مردم قرار گرفته بود.
این به خاطر آن است که گاهى از اسم اشاره بعید براى بیان عظمت چیز یا شخصى استفاده مى شود، یعنى آنقدر مقام آن بالا است که گوئى در نقطه دور دستى در اوج آسمانها، قرار گرفته است در تعبیرات فارسى نیز نظیر آن را داریم فى المثل در حضور افراد بزرگ مى گوئیم : ((اگر آن سرور اجازه دهند چنین کار را مى کنیم )). در حالى که باید این سرور گفته شود، این تنها براى بیان عظمت و بلندى مقام است .
در بعضى دیگر از آیات قرآن تعبیر به ((تلک )) شده که آنهم اشاره بعید است مانند تلک آیات الکتاب الحکیم )) (لقمان آیه 2).
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ولي اله سوراني
خداوند فرموده اند این کتابی است برای هدایت پرهیزکاران که در آن هیچ شکی نیست
هر شخص که پای در راهی می گذارد اگر بخواهد به سلامت آن راه را طی کرده و به منزل مقصود برسد باید اطلاعاتی از مسیر و خطرات و وسایلی را که باید با خود داشته باشد و ... را داشته باشد که در غیر این صورت ممکن است به بیراهه رفته و مسیر را اشتباه برود یا اندوخته اش پایان یافته و در راه بماند و یا گرفتار خطرات راه شودو یا ... حال انسانی که می خواهد با خدای خود آشنا شده و طریق او را بپیماید باید منبعی داشته باشد که بتواند به آن توسل جسته و راه را از بیراهه و خطرات بر سر راه و ... را در آن بیابد .
پس چه کتابی میتواند مرجع کاملی باشد؟
مطمئنا کتابی که از سوی خدا آمده و در آن با توجه به اسرار و خواسته ها و خصوصیات انسانها راه را نشان داده و هر راه دیگری را بجز آن راه را بیراهه معرفی کند .
اگر در سخنان خداوند متعال تامل کنیم و با دیدی باز به آن بنگریم حقانیت قرآن برما آشکار خواهد شد
هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند سخنان خداوند متعال نیز چون برای سعادت انسانهاست همانند سخنی است که از دل درآمده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : منبع تفسیر را مشخص نمایید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر احسن الحدیث
الم ذٰلِکَ اَلْکِتٰابُ لاٰ رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ لفظ «لاٰ رَیْبَ فِیهِ » قید است براى «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ » یعنى: در اینکه این کتاب براى پرهیزکاران هدایت است شکى نیست مانند: تَنْزِیلُ اَلْکِتٰابِ لاٰ رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (سجده 2) یعنى، این کتاب بى شک از جانب خداست، مراد از «الکتاب» مجموع آنست که تا وقت نزول این سوره نازل شده بود و نیز آن قسمت که در علم خدا بود که نازل شود منظور از متقین ظاهرا کسانى هستند که روح تقوى دارند نه متقیان اصطلاحى مثل: وَ نَفْسٍ وَ مٰا سَوّٰاهٰا فَأَلْهَمَهٰا فُجُورَهٰا وَ تَقْوٰاهٰا (شمس 8) روح فجور و تقوى در هر انسانى هست مردم در برابر حقائق دو گونه اند: منصف و لجوج منصف بمجرد درک حقیقت آن را قبول مى کند و تسلیم مى شود مانند ابو ذر تا قرآن را شنید اسلام آورد، چون روح تقوى و انصاف داشت ولى ابو جهل با آنکه فهمید تسلیم نشد چون روح تقوى در او مرده بود قرآن مجید منصفان و متقیان را هدایت مى کند ولى نسبت بلجوجان بر پلیدى آنها مى افزاید: وَ أَمَّا اَلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزٰادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ (توبه 125) در جاى دیگر، کسى که روح تقوى دارد زنده نامیده شده و براى کافران فقط حجت تمام مى شود لِیُنْذِرَ مَنْ کٰانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ اَلْقَوْلُ عَلَى اَلْکٰافِرِینَ (یس 7) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.