از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(لا جناح علیکم ان طلقتم النساء ما لم تمسوهن او تفرضوا لهن فریضه ):(اگر زنان را طلاق دادید ،قبل از آنکه به آنان دست زده باشید یا مهری برایشان معین کرده باشید ،گناهی بر شما نیست )منظور از مس کردن در اینجا،یعنی قبل از مواقعه و نزدیکی ، و منظور از فریضه مهریه زن است و می فرماید،عدم زناشوئی نمودن یا عدم مهر قرار دادن مانع از صحت طلاق نیست ، (و متعوهن علی الموسع قدره و علی المقتر قدره متاعا بالمعروف حقا علی المحسنین ):(ولی ازبهره ای شایسته بهره مند شان کنید، توانگر به اندازه خویش و تنگدست به اندازه خودش که این امر بر نیکوکاران مفروض می باشد)پس واجب است بر کسی که همسر خود را طلاق می دهد چنانچه مهری برایش معین نکرده ، چیزی به اندازه ای که عرف بپسندد به او بدهد ،به اندازه توانایی مالیش و این حکم مخصوص به زن مطلقه ای است که او را مس نکرده باشد و مهری هم برایش تعیین نشده باشد، اما حکم سایر زنان در جمله (حقا علی محسنین )است که می فرماید: حق حکم بر نیکوکاران چنین است و بعضی می گویند، چون وصف محسن بودن دخالت درحکم دارد و احسان واجب نیست ،پس در این آیه حکم استحبابی بیان شده نه وجوبی ،ولیکن روایات صریح از اهل بیت این آیه راتفسیر به وجوب می کند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
طلاق زنانی که با آنها مباشرت نشده است یا در زمان عقد برایشان مهرِ مسمّا قرار نداده‌اند گناه نیست، گرچه تا می‌شود باید از جدایی زن و شوهر جلوگیری کرد. حکم وضعی تمتیع، در طلاق زنی است که در متن عقد مهر مسمّا نداشته است، بنابراین بر مرد واجب است به اندازه توانش پیش از طلاق او مال متعارفی که شأن دو طرف لحاظ شده باشد، به وی پرداخت کند و در صورت مباشرت، پیش از طلاق باید مهرِمثل را به زن بپردازد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
برخى گمان مى‏کردند، طلاق قبل از عمل زناشویى و یا قبل از تعیین مهریه، صحیح نیست. این آیه ضمن اصلاح این تفکّر، مورد هدیه را نیز یادآورى مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  محمد هادي مؤذن جامي - اطیب البیان با ویرایش مختصر
لا جُناح‌َ عَلَیکُم‌ إِن‌ طَلَّقتُم‌ُ النِّساءَ ما لَم‌ تَمَسُّوهُن‌َّ ‌: این‌ ‌آیه‌ راجع‌ به طلاق‌ ‌غیر‌ مدخوله‌ است و چنین‌ زنی‌ عده‌ ندارد و به محض‌ وقوع‌ طلاق‌ می تواند به دیگری‌ تزویج‌ کند، و مس‌ّ کنایه‌ ‌از‌ جماع‌ و دخول‌ ‌است‌ ‌یعنی‌ باکی‌ ‌بر‌ ‌شما‌ نیست‌ ‌اگر‌ زنان‌ ‌را‌ طلاق‌ دهید مادامی‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌آنها‌ مجامعت‌ ننموده‌اید.
أَو تَفرِضُوا لَهُن‌َّ فَرِیضَةً : فرض‌ به معنی‌ تقدیر و تعیین‌ ‌است‌ و فریضه‌ به معنی‌ آنچه‌ مقدر و معین‌ ‌شده‌ می باشد. أَو تَفرِضُوا مجزوم‌ به عطف‌ ‌بر‌ ‌لم‌ تمسوا و عطف‌ به کلمه‌ «‌أو‌» ‌برای‌ این است‌ ‌که‌ توهم‌ نشود رفع‌ جناح‌ مشروط به اجتماع‌ ‌هر‌ دو (‌یعنی‌ عدم‌ مس‌ّ و عدم‌ فرض‌) ‌است‌ بلکه‌ طلاق‌ ‌غیر‌ مدخوله‌ ‌در‌ حال‌ فرض‌ مهر و عدم‌ فرض‌ مهر بلا مانع‌ ‌است‌ کانّه‌ می فرماید: ‌لا‌ جناح‌ علیکم‌ ‌ان‌ طلقتم‌ النساء ‌ما ‌لم‌ تمسوهن‌ سواء فرضتم‌ لهن‌ فریضة ‌او‌ ‌لم‌ تفرضوا لهن‌ فریضة؛ ولی‌ چون‌ می خواست‌ حکم‌ مهر زنی‌ ‌را‌ ‌که‌ قبل‌ ‌از‌ دخول‌ طلاق‌ می دهند و حال‌ آنکه‌ مهری‌ ‌هم‌ ‌برای‌ ‌او‌ تعیین‌ ننموده‌اند بیان‌ کند ‌از‌ این جهت‌ عدم‌ مس‌ّ و عدم‌ فرض‌ مهر ‌را‌ ‌با‌ ‌هم‌ ذکر نموده‌ و حکم‌ ‌آن‌ ‌را‌ بیان‌ کرده‌ ‌است‌.
فَمَتِّعُوهُن‌َّ : تمتع‌ به معنی‌ اعطاء متعه‌ ‌یعنی‌ دادن‌ چیزی‌ ‌که‌ انسان‌ ‌از‌ ‌آن‌ برخوردار و بهره‌مند گردد؛ و متاع‌ و متعه‌ عبارت‌ ‌از‌ ‌آن‌ چیزی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آن‌ برخوردار و بهره‌مند می شوند و ‌در‌ اینجا به معنی‌ اعطاء بهره به زنان‌ مطلقه‌ ‌غیر‌ مدخوله‌ ‌است‌ ‌که‌ مهر آنان‌ معین‌ نشده‌ ‌که‌ طلاق‌ دهنده‌ باید به اندازه‌ وسع‌ ‌خود‌ و شئون‌ زن‌ مطلقه‌ بدهد. لذا می فرماید: عَلَی‌ المُوسِع‌ِ قَدَرُه‌ُ وَ عَلَی‌ المُقتِرِ قَدَرُه‌ُ ‌: یعنی‌ غنی‌ متمکن‌ به اندازه‌ وسع‌ و فقیر و تنگدست‌ به مقدار وسع‌ و طاقتش‌ تمتیع‌ کند .و ‌از‌ فقیه‌ روایت‌ ‌شده‌ ‌که‌ «ان‌ّ الغنی‌ یمتع‌ بدار ‌او‌ خادم‌ و الوسط بثوب‌ و الفقیر بدرهم‌ ‌او‌ خاتم‌»؛
و مَتاعاً بِالمَعرُوف‌ِ : متاعا‌ یا ‌مفعول‌ ‌است‌ ‌برای‌ متعوهن‌ و ‌یا ‌مصدر ‌است‌ ‌برای‌ تأکید ‌آن‌؛ و تمتیع‌ به معروف‌ ‌یعنی‌ مطابق‌ عرف‌ و شئون‌ طرفین‌ ‌که‌ نه‌ اسراف‌ و زیاده‌ روی‌ شود و نه‌ بخل‌ و حق‌ بُری‌ گردد.
حَقًّا عَلَی‌ المُحسِنِین‌َ : حقا ‌یا ‌صفت‌ ‌برای‌ متاعا ‌است‌ و ‌یا ‌مصدر محذوف‌ العامل‌ ‌است‌ ‌یعنی‌ متعه ثابت‌‌ یا ‌سزاوار ‌است‌ ‌بر‌ نیکوکاران‌، و‌ یا ‌این که‌ تمتیع‌ ‌بر‌ نیکوکاران‌ ثابت‌ و سزاوار گردیده‌ ‌است‌.
و ‌در‌ این که‌ تمتیع‌ زن‌ مطلقه‌ ‌غیر‌ مدخوله‌ واجب‌ ‌است‌‌ یا ‌مستحب‌ّ؟ اختلاف‌ ‌است‌ و ‌این جمله‌ اخیر ظاهر ‌در‌ استحباب‌ ‌است‌ زیرا ‌تمتیع‌ ‌را‌ نوعی‌ ‌از‌ احسان‌ زوج‌ نسبت‌ به زن‌ شمرده‌ ‌است‌.
و نظیر ‌این‌ ‌آیه‌، ‌آیه‌ شریفه‌ ‌در‌ سوره‌ احزاب آیه٤٩‌ ‌است‌ ‌که‌ می فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِین‌َ آمَنُوا إِذا نَکَحتُم‌ُ المُؤمِنات‌ِ ثُم‌َّ طَلَّقتُمُوهُن‌َّ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ تَمَسُّوهُن‌َّ فَما لَکُم‌ عَلَیهِن‌َّ مِن‌ عِدَّةٍ تَعتَدُّونَها فَمَتِّعُوهُن‌َّ وَ سَرِّحُوهُن‌َّ سَراحاً جَمِیلًا؛ و امّا زن‌ مطلقه‌ ‌غیر‌ مدخوله‌ ‌که‌ مهر ‌او‌ معین‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ باید نصف‌ ‌آن‌ ‌را‌ بدهد چنانچه‌ ‌در‌ ‌آیه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌این‌ ‌آیه‌ ذکر می شود. (اطیب البیان، ج٢ ص٤٨٢) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ (236)
شأن نزول: عادت عرب این بود که طلاق بسیار مى‌دادند و رجوع مى‌کردند، حضرت نهى و فرمود: ما بال اقوام یلعبون بحدود اللّه: چه مى‌شود جماعتى را که به احکام خدا بازى مى‌کنند، طلاق ندهید زنان خود را مگر از جهت تهمتى و گمان بدى، بدرستى که خدا دوست نمى‌دارد زنان و مردان که مکرر زن و شوهرى را نو کنند، بتحقیق دشمن‌ترین حلال‌ها نزد خدا طلاق دادن است. اصحاب چون این را شنیدند گمان کردند به هر
تفسیر اثنا عشرى، ج‌1، ص: 423
طلاقى ایشان را جرمى و گناهى خواهد بود؛ آیه شریفه نازل شد: «1» لا جُناحَ عَلَیْکُمْ‌: بأسى و گناهى نیست بر شما، إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ: اگر طلاق دهید زنان را، ما لَمْ تَمَسُّوهُنَ‌: مادامى که مجامعت نکرده باشید ایشان را، أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً: یا فرض و تقدیر نکرده باشد، یعنى نام نبرده‌اید در صیغه نکاح براى ایشان مهرى که مفروض و مقرر است. مراد تسمیه مهر است در حین عقد. اصح آنست که کلمه (او) به معنى (الا) مى‌باشد، یعنى حرجى بر شما نیست اگر طلاق دهید زنان غیر مدخوله را سواى متعه لازم نیست مگر وقتى که مفروضه باشد که در این صورت نصف مهر لازم است بر شما. وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ‌: و بهره دهید زنان غیر مدخوله را که مفوضه باشد از مال خود آن مقدار که بهره ببرند، و این بهره دادن واجب است بقدر حال، طلاق دهند بر شخص غنى به اندازه ثروت او. وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ‌: و بر مرد فقیر به مقدار تمکن او.
مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ‌: متعه و بهره که در شرع مستحسن و نیکو باشد. حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ‌: واجب فرموده بهره‌دادن را بر نیکوکاران، یا نیکوکنندگان به نفوس خود به جهت مسارعت به امتثال، یا احسان نمایندگان به مطلقات به بهره دادن؛ و تسمیه ایشان به محسنین جهت مشارفه است تا موجب ترغیب و تحریص ایشان شود در احسان.
روایت شده مردى از انصار زنى خواست و در متن عقد نام مهر نبرد و قبل از دخول طلاق داد، آیه شریفه نازل شد، حضرت فرمود: بهره‌اى بده او را اگرچه به قلنسوه‌ «2» خود باشد.
ابن بابویه رضوان الله علیه روایت نموده که: غنى بهره دهد به خانه یا خادم، و متوسط به جامه و فقیر به درهمى یا انگشترى. «3»
«1» منهج الصادقین، جلد دوّم، صفحه 37.
«2» قلنسوه: نوعى کلاه دراز.
«3» من لا یحضره الفقیه، جلد سوّم، صفحه 327، حدیث 4.
تفسیر اثنا عشرى، ج‌1، ص: 424
و نیز از صادقین علیهما السلام مروى است که بر غنى واجب است دابه یا جامه عالى، یا ده دینار طلا، و بر متوسط پنج دینار یا لباس متوسط و بر فقیر دینارى یا انگشترى. «1» بعد از آن حکم دیگر طلاق را بیان فرماید: [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ (236)
ترجمه‌
نیست گناهى بر شما اگر طلاق دهید زنان را مادامیکه نزدیکى نکرده باشید با ایشان و مقرر ننموده باشید براى آنها مهرى را و بهره‌مند کنید ایشانرا بر توانگر است باندازه خود و بر تنگ دست است باندازه خود بهره‌مند نمودنى بخوبى که حق است بر نیکوکاران.
تفسیر
هرگاه مرد طلاق دهد زن خود را در صورتى که نه دخول نموده باشد باو و نه مهرى معین کرده باشد براى آنزن معصیت کار نیست و مهر هم نباید بدهد ولى اگر دخول کرده باشد و مهرى معین ننموده باشد باید مهر المثل بدهد و اگر دخول نکرده باشد و مهر تعیین شده باشد باید نصف مهر را بدهد لذا کلمه او در این آیه یا بمعنى الا است یا بمعنى واو است و در صورت اول که مفروض است در آیه شریفه باید مرد بهره برساند از مال خود بزن بحسب حال خود از غنى و فقر و یسار و اعسار مانند درهم یا دینار یا دابه یا لباس یا انگشترى و امثال اینها و بنظر حقیر اگر ضمنا ملاحظه حال و شئون زن را هم بنماید بهتر است تا متاع بمعروف شود که شرعا و عرفا پسندیده باشد به این معنى که ملاحظه شود از چنین مردى بچنین زنى چه شایسته است عطا شود آنرا عطا نماید در کافى و عیاشى از حضرت صادق (ع) روایت نموده است که پرسیدند از مردى که عیال خود را طلاق میدهد باید متعه بدهد فرمود بلى آیا دوست ندارد از محسنین باشد آیا نمیخواهد از متقین باشد و در تهذیب از آنحضرت روایت شده است که فرمود همانا متعه مطلقه واجب است و از حضرت باقر (ع) روایت نموده که پرسیدند مرد میخواهد زن خود را طلاق بدهد پیش از دخول فرمود باید متعه بدهد پیش از طلاق و ذیل این آیه را تلاوت فرمود و از حضرت کاظم (ع) عیاشى نقل نموده که پرسیدند از مطلقه که چه قدر باید متعه باو داده شود فرمود بقدر تمکن شوهرش و در کافى از حضرت صادق (ع) روایت نموده است که باید مناسب با شأن زن باشد و ملاحظه اقران او شود و این مؤید نظر حقیر است و در فقیه روایت شده است که غنى باید خانه یا غلام بدهد و متوسط باید
جلد 1 صفحه 299
لباس بدهد و فقیر درهم یا انگشترى و روایت شده است که اقل متعه روسرى و مانند آنست و در بعضى روایات تصریح شده که بهر اندازه که وسع مرد باشد و شایسته و لایق بود احسان نماید چون در چنین موقعى زن سرشکسته میشود و با هم و غم زیادى بخانه بر- میگردد و مورد شماتت دشمنان خواهد شد خداوند کریم است و حیا میفرماید و اهل حیا را دوست دارد همانا گرامى‌ترین شما کسانى هستند که اکرامشان نسبت بزنانشان زیادتر است و بعضى تماسوهن بضم تا و الف در این آیه و آیه بعد از این قرائت نموده‌اند و قدره بسکون دال هم قرائت شده است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.