در این آیه ظن به ملاقات پروردگار و قیامت را کافی دانسته در حالی که این مورد اعتقاد به آخرت، موردى است که هر کس باید به آن یقین حاصل کند. همچنانکه در جاى دیگر فرموده است «وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ» (بقره/4)، با این حال چرا در آیه مورد بحث مظنه و گمان به آن را کافى دانسته است؟
پاسخ: ممکن است وجهش این باشد که براى حصول و پیدایش خشوع در دل انسان، مظنه قیامت و لقای پروردگار کافى است.
توضیح : چون علومى که به وسیله اسباب تدریجى به تدریج در نفس پیدا می شود، نخست از توجه و بعد شک و سپس به ترجیح یکى از دو طرف شک که همان مظنه است پیدا شده است و در آخر احتمالات مخالف به تدریج از بین مى رود تا ادراک جزمى که همان علم است حاصل شود. و این نوع از علم وقتى به خطرى هولناک تعلق بگیرد، باعث غلق و اضطراب و خشوع نفس می شود و این غلق و خشوع از وقتى شروع می شودکه گفتیم یک طرف شک رجحان پیدا مى کند و چون امر نامبرده خطرى و هولناک است، قبل از علم به آن و تمامیت آن رجحان نیز دلهره و ترس در نفس مى آورد.
پس به کار بردن مظنه در جاى علم، براى اشاره به این بود که اگر انسان متوجه شود به اینکه ربّى و پروردگارى دارد که ممکن است روزى با او دیدار کند و به سویش برگردد، در ترک مخالفت و رعایت احتیاط صبر نمى کند تا علم برایش حاصل شود بلکه همان مظنه او را وادار به احتیاط مى کند.
همچنانکه شاعر گفته است:
فقلت لهم: ظنوا بالفى مذحج سراتهم فى الفارسى المسرد
یعنى به ایشان گفتم گمان کنید که دو هزار مرد جنگى از قبیله مذحج به سوى شما روى آورده اند که بزرگان ایشان همه در زره هاى بافت فارس هستند.
چه شاعر در این شعر مردم خود را به صرف مظنه ترسانده است با اینکه باید مردم را به دشمن یقینى ترساند نه به مشکوک. این به آن جهت است که ظن به دشمن هم براى وادارى مردم به ترک مخالفت کافى است و حاجت به یقین نیست تا شخص تهدید کننده براى تحصیل یقین در مردم و تفهیم آنان خود را به زحمت بیندازد و یا اعتنایى به شان آنان کند.
بنابراین آیه مورد بحث با آیه «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً» (کهف/110) قریب المضمون می شود. چون در این آیه نیز امید به دیدار خداوند را در وادارى انسان به عمل صالح کافى دانسته است.
البته همه این حرف ها در صورتى است که منظور از لقای پروردگار در جمله (ملاقوا ربهم) مسئله قیامت باشد و اما در صورتى که منظور از آن تصویرى باشد که به زودى در سوره اعراف ان شاء اللَّه خواهید دید، در آن صورت دیگر هیچ محذورى در کار نیست.
[ بستن توضیحات ]