از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(قال فاذهب فان لک فی الحیوه ان تقول لامساس وان لک موعدا لن تخلفه وانظر الی الهک الذی ظلت علیه عاکفا لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا)(گفت : برو که نصیب تو در زندگی این است که هر کس به تو نزدیک شود، مرتب بگویی : با من تماس نگیر و برای تو وعده ایست که از آن تخلف کرده نمی شوی ، به خدایت که پیوسته کمر به خدمتش بسته بودی نگاه کن که آن را بسوزانیم و خاکسترش را به دریا بریزیم و آن را بطور کامل پراکنده سازیم ) موسی ع بعد از اثبات جرم سامری و اعتراف او، مجازاتش را بیان می کند، ابتداحکم به طرد او از میان اجتماع می نماید و او را از صحبت و هم نشینی با سایر مردم طردمی نماید و بعضی گفته اند این سخن نفرین او به جان سامری است که در اثر آن سامری مبتلا به درد بی درمان (عقام ) شد که هر کس به او نزدیک می شد به تب شدیدی مبتلامی گشت و ناگزیر هر کس می خواست به جانبش بیاید، فریاد می زد نزدیک من نشو وبعضی گفته اند که مبتلا به مرض وسواس شد بطوریکه از همه مردم وحشت داشت ومی گریخت و فریاد می زد: لامساس یعنی با من تماس نگیرید. و آنگاه به او وعده هلاکت و سرآمد عمرش را می دهد یا او را نفرین می کندبعضی نیز گفته اند که مراد از آن عذاب آخرت است . آنگاه فرمود به این گوساله ای که می پرستیدی و کمر به عبارت و خدمت آن بسته بودی نظاره کن ، و ببین که چگونه آن را می سوزانیم و نابود می کنیم و سپس خاکستر آن را در دریا می پاشیم ، بعضی گفته اند چون گوساله جاندار نبوده و از جنس طلا بوده است مراد از حرق آن این است که آن را با سوهان براده کنند و سپس براده آن را در دریابپاشند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعظم زارع بيدکي - تفسیر نمونه
(آیه 97)- روشن است که پاسخ و عذر سامرى در برابر سؤال موسى (ع) به هیچ وجه قابل قبول نبود، لذا موسى فرمان محکومیت او را در این دادگاه صادر کرد و سه دستور در باره او و گوساله‏اش داد «گفت: برو، که بهره تو در زندگى این دنیا این است که (هر کس به تو نزدیک شود) بگویى: با من تماس نگیر» (قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیاةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ).

و به این ترتیب با یک فرمان قاطع، سامرى را از جامعه طرد کرد و او را به انزواى مطلق کشانید.

مجازات دوم سامرى این بود که موسى (ع) کیفر او را در قیامت به او گوشزد کرد، گفت: «و تو وعده‏گاهى در پیش دارى (وعده عذاب دردناک الهى) که هرگز از آن تخلف نخواهد شد» (وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ).

سومین مجازات این بود که موسى به سامرى گفت: «و به این معبودت که پیوسته او را عبادت مى‏کردى نگاه کن و ببین ما آن را مى‏سوزانیم و سپس ذرات آن را به دریا مى‏پاشیم» تا براى همیشه محو و نابود گردد (وَ انْظُرْ إِلى‏ إِلهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفاً).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : سامری کاری را در مقابل هارون انجام داد که ابلیس در مقابل ادم .ابلیس حسادت جانشینی ادم کرد و مطیع وفرمان بر نشد وسامری هم حسادت جانشینی هارون کرد وخود را لایق تر وسهم خواهی کرد ودر نتیجه عکس العمل موسی با سامری تقریبا همان عکس العمل خداوند با ابلیس بود
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیاةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلى‌ إِلهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفاً (97)
خلاصه چون از کشتن فارغ شد:
قالَ فَاذْهَبْ‌: گفت موسى به سامرى، پس بیرون رو از میانه ما. فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیاةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ‌: پس بدرستى که براى توست از عقوبت در زندگى آنکه گوئى به هر که نزدیک تو آید مس مکن مرا، یعنى دور شو که یکدیگر را مس نکنیم، زیرا به حکم الهى چنین مقرر شده بود که هر که او را مس کند تب نماید. پس بدین جهت مردمان از او متنفر شدند و ترک مکالمه و مخالطه با او نمودند و او تنها مانند حیوانات وحشى در صحراها مى‌گشت و هر که را از دور مى‌دید مبالغه و اصرار مى‌نمود که نزدیک من میا. این عقوبت سبحانى بود نسبت به او و اولاد او در دنیا که اکنون هم اولاد سامرى در شام مبتلا به همین حال هستند معروف به «سامریه». بعضى گفته‌اند: هر که نزدیک، و او را مس مى‌نمود، سامرى و او هر دو را تب عارض مى‌شد، و این ننگ در دنیا به شآمت ارتکاب آن فعل شنیع بود؛ این عقوبت در دنیا.
وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ‌: و بدرستى که براى توست وعده‌اى به عذاب آخرت که هرگز تخلف نپذیرد و البته به تو خواهد رسید. وَ انْظُرْ إِلى‌ إِلهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عاکِفاً: و نگاه کن به معبودى که تو بودى همیشه به پرستش او مقیم و ثابت، یعنى گوساله. لَنُحَرِّقَنَّهُ‌: هر آینه البته البته بسوزانیم آن را به آتش. ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفاً: پس پراکنده سازیم خاکستر یا براده آن را در دریا پراکنده ساختنى به جهت زیادتى عقوبت و هدم مکر سامرى و اظهار غباوت گوساله‌پرستان، یعنى بدانند و دریابند آنچه توان ساخت و آن را پراکنده گردانید بر وجهى که هیچ آثار از آن باقى نماند، صفت الوهیت بر آن اطلاق کردن، عین جهالت، و پرستش آن، محض ضلالت خواهد بود. قرائت دیگر (لنحرقنّه) منسوب به حضرت امیر المؤمنین علیه السلام، یعنى آن را براده کنیم و ریز ریز گردانیم آن را و پراکنده کنیم آن را در دریا. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
قال‌َ فَاذهَب‌ فَإِن‌َّ لَک‌َ فِی‌ الحَیاةِ أَن‌ تَقُول‌َ لا مِساس‌َ وَ إِن‌َّ لَک‌َ مَوعِداً لَن‌ تُخلَفَه‌ُ وَ انظُر إِلی‌ إِلهِک‌َ الَّذِی‌ ظَلت‌َ عَلَیه‌ِ عاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّه‌ُ ثُم‌َّ لَنَنسِفَنَّه‌ُ فِی‌ الیَم‌ِّ نَسفاً (97)
حضرت‌ موسی‌ فرمود: بسامری‌ ‌پس‌ دور شو ‌از‌ میانه بنی‌ اسرائیل‌ ‌پس‌ محققا ‌از‌ ‌برای‌ تو همین‌ بس‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ زندگانی‌ دنیا بگویی‌ کسی‌ مس‌ّ نکند بدن‌ مرا و محققا ‌برای‌ عذاب‌ تو خداوند میعادی‌ قرار داده‌ ‌که‌ تخلف‌ پذیر نیست‌ و نظر کن‌ باین‌ اله‌ ‌خود‌ عجل‌ ‌آن‌ الهی‌ ‌که‌ تو بخود بستی‌ و ‌بر‌ ‌او‌ عکوف‌ و ثابت‌ شدی‌ ‌هر‌ آینه‌ ‌او‌ ‌را‌ میسوزانیم‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌در‌ دریا میاندازیم‌ ریز ریز میکنیم‌.
(قال‌َ فَاذهَب‌) ‌در‌ خبر ‌است‌ ‌که‌ حضرت‌ موسی‌ اراده قتل‌ ‌او‌ ‌را‌ کرد خطاب‌ رسید ‌او‌ ‌را‌ بقتل‌ نرسان‌ لکن‌ ‌در‌ بدن‌ ‌او‌ اثری‌ قرار دادیم‌ ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ تماس‌ کند طرفین‌ مبتلای‌ بتب‌ میشدند و الآن‌ ‌هم‌ ‌در‌ نسل‌ ‌او‌ ‌در‌ مصر و شام‌ هستند.
(فَإِن‌َّ لَک‌َ فِی‌ الحَیاةِ أَن‌ تَقُول‌َ لا مِساس‌َ) زیرا ‌اگر‌ مس‌ّ میکرد تب‌ عارض‌ میشد و ‌از‌ ‌اینکه‌ جهت‌ ترک‌ مجالست‌ و معاشرت‌ و مؤاکله ‌با‌ ‌او‌ شد و ‌از‌ تمام‌ قری‌ و آبادیها خارج‌ شد و ‌در‌ بادیه‌ها ‌با‌ هوام‌ و وحوش‌ بسر میبرد (وَ إِن‌َّ لَک‌َ مَوعِداً) یوم المیعاد ‌که‌ معذّب‌ بعذاب‌ ابدی‌ شوی‌ (لَن‌ تُخلَفَه‌ُ) هرگز تخلف‌ نمیکند.
(وَ انظُر إِلی‌ إِلهِک‌َ الَّذِی‌ ظَلت‌َ عَلَیه‌ِ عاکِفاً) عجل‌ ‌او‌ ‌را‌ آوردند و ‌در‌ مقابل‌‌او‌ و تمام‌ گوساله‌پرستان‌ و سایرین‌.
(لَنُحَرِّقَنَّه‌ُ) احراق‌ عجل‌ ساخته‌ ‌شده‌ ‌از‌ طلا بقرینه‌ کلمه نسفا اینست‌ ‌که‌ ‌در‌ آتش‌ نرم‌ شود.
(ثُم‌َّ لَنَنسِفَنَّه‌ُ فِی‌ الیَم‌ِّ نَسفاً) نسف‌ ریز ریز شدن‌ ‌که‌ ‌با‌ آلات‌ معدّه‌ ‌او‌ ‌را‌ ریز ریز کردند بدلیل‌ ‌قوله‌ ‌تعالی‌:
(وَ یَسئَلُونَک‌َ عَن‌ِ الجِبال‌ِ فَقُل‌ یَنسِفُها رَبِّی‌ نَسفاً) ‌در‌ همین‌ سوره‌ ‌در‌ چند ‌آیه‌ ‌بعد‌ سپس‌ ریزه‌های‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ دریا ریختند ‌که‌ بنی‌ اسرائیل‌ نتوانند ‌آنها‌ ‌را‌ اخذ کنند و ذخیره‌ نمایند و کسی‌ توهم‌ نکند ‌که‌ حضرت‌ موسی‌ طمع‌ بآن‌ داشته‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر احسن الحدیث
قٰالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی اَلْحَیٰاةِ أَنْ تَقُولَ لاٰ مِسٰاسَ وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ اُنْظُرْ إِلىٰ إِلٰهِکَ اَلَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عٰاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی اَلْیَمِّ نَسْفاً در این آیه، بعد از ثبوت جرم، موسى با سامرى سه معامله مى کند، اول: فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ او را از جامعه و افت خیز با مردم طرد مى کند یعنى از مردم دور شو و حق ندارى با کسى رابطه، گفتگو، کار کردن، کار گرفتن، آمد و رفت داشته باشى این مطلب براى انسان در زندگى از اشقّ مجازات است، چنان که در سورۀ توبه 118 دربارۀ وَ عَلَى اَلثَّلاٰثَةِ اَلَّذِینَ خُلِّفُوا گذشت، منظور از أَنْ تَقُولَ لاٰ مِسٰاسَ ظاهرا آنست که عدم تماس و عدم رابطه را به وجود آورى و از مردم بریده شوى، نه اینکه با دیدن هر کسى بگویى: با من تماس حاصل نکن طبرسى فرموده: موسى به دستور خدا به مردم فرمان داد که با او افت و خیز نکنند، هم جلیس نشوند و طعام نخورند جبائى گفته است: سامرى ترسید و از مردم فرار کرد در بیابان زندگى مى کرد، کسى پیدا نمى شد تا با او مجالست کند تا در اثر دورى از مردم مانند کسى شد که بگوید: «لا مساس» دوم: وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ که ظاهرا منظور عذاب آخرت است، یعنى قطع نظر از این عقوبت دنیایى، عقوبت آخرت غیر قابل تخلف خواهى داشت، المیزان نظر مى دهد که منظور هلاکت او در وقت معیّنى است سوم: آنکه گوساله را سوزانید و خاکستر آن را به دریا افکند، بعضى «لنحرقنه» را بفتح نون و سکون حاء خوانده اند از حرق به معنى سائیدن دندان به دندان، در این صورت معنى آن تراشیدن و سوهان کردن است «نسفا» دلالت بر کمال دارد یعنى: بطور کامل در دریا مى پاشیم این معنى از اوّلى مناسبتر است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
قٰالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی اَلْحَیٰاةِ أَنْ تَقُولَ لاٰ مِسٰاسَ وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ مفسرین گفته اند و از حضرت صادق علیه السّلام نیز روایت شده و در مجمع البیان مسطور است که موسى اراده کرد وى را اعدام نماید وحى به او رسید که او را مکش زیراکه او متصف به صفت سخاوت است یعنى نفعش به مردم مى رسد،و از اینجا ظاهر مى گردد سرّ قوله تعالى وَ أَمّٰا مٰا یَنْفَعُ اَلنّٰاسَ فَیَمْکُثُ فِی اَلْأَرْضِ یعنى کسى که نفعش به مردم مى رسد در زمین مکث مى نماید این بود که موسى(ع)پس از گفت و شنود با سامرى به وى گفت برو که تو مادامى که زنده اى مبتلا مى گردى بمرضى که مى گویى کسى نزدیک من نیاید و با من تماس نگیرد و موعد عذاب تو در قیامت است هرگز تخلّف پذیر نخواهد بود،گویند سامرى را تب مسرى گرفت که هرکس به وى نزدیک مى گردید مبتلا به تب مى شد این بود که مردم از وى گریختند و احدى نزد او نمى رفت و بر این مرض باقى ماند تا وقتى که هلاک گردید وَ اُنْظُرْ إِلىٰ إِلٰهِکَ اَلَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عٰاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی اَلْیَمِّ نَسْفاً پس از آن موسى(ع)بطور تهکّم و سرزنش به سامرى خطاب مى نماید که حال نظر کن و ببین که خدایى که بر آن عکوف داشتى و همیشه در خدمتش قیام مى نمودى چگونه وى را مى سوزانم و خاکسترش را بدریا مى ریزم اشاره به اینکه اگر این گوساله چنانچه تو به مردم وانمود کردى خدا بود یا لا اقلّ مقامى نزد خدا داشت البته از خود دفاع مى نمود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
قٰالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی اَلْحَیٰاةِ أَنْ تَقُولَ لاٰ مِسٰاسَ این است کیفر تو در دنیا، یعنى طرد و منزوى شدن از مردم، آن هم از تمام مردم و حق ندارى با کسى ارتباط برقرار کنى و هیچ کس حق ندارد با تو، چه در گفتار و چه در رفتار، رابطه برقرار کند امّا مجازات تو در آخرت، به مراتب تلخ تر خواهد بود برخى مى گویند: سامرى در باقى ماندۀ عمرش در بیابان با حیوانات وحشى و درّندگان به سر برد وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ براى تو وعده گاهى است که از آن خلاصى و گریزى وجود ندارد و آن، عبارت است از: دیدارت با خدا و بازپرسى ات دربارۀ کارهایى که در دنیا انجام دادى و دروغ هایى که گفتى و کیفرت به عذاب دردناک و دوزخ سوزان وَ اُنْظُرْ إِلىٰ إِلٰهِکَ اَلَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عٰاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی اَلْیَمِّ نَسْفاً این است پایان کار هر دروغ گوى فریب دهنده؛ یعنى ذلیل و خوار مى گردد، یا به دریا و یا زباله دانى افکنده مى شود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.