1-عذابى که بر جوامع ستمگر نازل مىشود تدریجى است. «فلَمّا اَحَسّوا» (احساس در مورد دیدن آثار قهر است که به تدریج پیدا مىشود).
2- هیچ کس را در مقابل قهر خداوند، تاب مقاومت نیست. «یرکضون» (مغرورها نیز بهنگام خطر، صحنه را خالى کرده و مىگریزند.)
[ نظرات / امتیازها ]
آنگاه شرح حال آنها را به هنگامى که دامنه عذاب در آبادى آنها گسترده مى شد، و وضع بیچارگى آنان را در مقابل مجازات الهى مشخص مى کند، مى گوید: ((هنگامى که آنها احساس کردند عذاب الهى مى خواهد دامنشان را بگیرد،
پا به فرار گذاردند)) (فلما احسوا باسنا اذا هم منها یرکضون ). <8>
درست همانند یک لشگر شکست خورده که شمشیرهاى برهنه دشمن را پشت سر خود مى بیند به هر سو پراکنده مى شوند.
اما به عنوان توبیخ و سرزنش به آنها گفته مى شود: ((فرار نکنید و بازگردید به سوى زندگانى پرناز و نعمتتان ! و به سوى کاخها و قصرها و مسکنهاى پرزر و زیورتان ، شاید سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند)) (لا ترکضوا و ارجعوا الى ما اترفتم فیه و مساکنکم لعلکم تسئلون ).
این عبارت ممکن است اشاره به آن باشد که همواره در این زندگى پرناز و نعمتى که داشتند سائلان و تقاضاکنندگان بر در خانه هایشان رفت و آمد داشتند، با امید مى آمدند و محروم بازمى گشتند به آنها مى گوید: بازگردید و همان صحنه هاى نفرت انگیز را تکرار کنید، و این در حقیقت یکنوع استهزاء و سرزنش است .
بعضى از مفسران نیز احتمال داده اند که ((جمله لعلکم تسئلون )) اشاره اى به دستگاه پر زرق و برق و کبریائى آنها است که خود شخصا در گوشه اى مى نشستند و مرتبا فرمان مى دادند، و خدمتگذاران ، پى در پى نزد آنها مى آمدند و سؤ ال از امر و فرمانشان مى کردند.
اما اینکه گوینده این سخن کیست ؟ در آیه صریحا نیامده .
ممکن است ندائى وسیله فرشتگان خدا یا پیامبران و رسولانشان باشد
یا از درون ضمیر مخفى و وجدانشان .
در حقیقت این نداى الهى بوده است که به آنها گفته مى شد: ((فرار نکنید و بازگردید)) که از یکى از این سه طریق به آنها مى رسیده است .
جالب اینکه در اینجا از میان تمام نعمتهاى مادى بالخصوص روى ((مسکن )) انگشت گذارده شده ، شاید به خاطر اینکه نخستین وسیله آرامش انسان وجود یک مسکن مناسب است ، و یا اینکه انسان غالبا بیشترین درآمد زندگى خود را صرف مسکنش مى کند، و نیز بیشترین علاقه او به آن است .
[ نظرات / امتیازها ]