از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(حرمت علیکم امهاتکم و بناتکم و اخواتکم وعماتکم و خالاتکم وبنات الاخ وبنات الاخت و امهاتکم اللاتی ارضعنکم واخواتکم من الرضاعه و امهات نسائکم و ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم وحلائل ابنائکم الذین من اصلابکم و ان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف ان الله کان غفورا رحیما):(ازدواج باافراد زیر بر شما مردان حرام است : مادرانتان ،دخترانتان ، خواهرانتان ، عمه هایتان و خاله هایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرانی که شما را شیرداده اند و خواهری که با او شیر مادر خود را نوشیده اید و مادر زنان شما ودختران زنان شما که در خانه شما بزرگ شده اند و با مادرشان عمل زناشوئی انجام داده اید و اگر این عمل را انجام نداده اید می توانید مادر را طلاق گفته وایرادی ندارد که با دختر او ازدواج کنید و نیز عروسهایتان ، یعنی همسر پسرانی که از نسل خود شما باشند و نیز حرام شد که بین دو خواهر جمع کنید، مگرخواهرانی که در دروه جاهلیت گرفته اید که خدا آمرزنده و رحیم است )، خطاب اختصاص به مردان دارد، اما حکم آن شامل زنان نیز می شود، اما خواستگاری ازجانب مرد است و محرمات نسبی هفت صنفند، (1ـ مادران ،(2ـ دختران ،(3ـخواهران ،(4ـ عمه ها، (5 ـ خاله ها، (6ـ دختران برادر،(7ـ دختران خواهر.در مورد مادران هر چه از نسب بالاتر رویم باز حکم حرمت ازدواج هست ودر مورد دختران هر چه در نسبت پایینتر رویم ، باز حرمت هست .غیراز محرمات نسبی محرمات سببی و رضاعی هم وجود دارند که رضاعت اختصاص به شریعت ما دارد، در این آیه شش تا از آنان ذکر شده و هفتمی در آیه (ولا تنکحوا ما نکح ابائکم من النساء)آمده است .1)مادرانی که شما از شیر آنان نوشیده اید .2)خواهرانی که از شیر مادر شما خورده اند.3)مادر زنان شما اعم از اینکه با دختر این زن نزدیکی کرده باشید یا نه .4)ربیبه یعنی دختری که بامادرش نزدیکی نموده باشید و اودر خانه شما تربیت شده باشد.5)عروس شما (همسر پسر صلبی انسان ).6)خواهر زن البته به شرط برقرار بودن عقد زن (یعنی جمع بین دو خواهر حرام است ، امابعدازطلاق می توان با خواهرزن ازدواج نمود)پس این تحریم موقت است . 7) زن پدر (که در آیه دیگری ذکر شده است ). عبارت (الا ماقد سلف ) استثنایی است از حکم نه به اعتبار اینکه مربوط و متعلق به اعمال گذشته قبل از تشریع است ، بلکه به اعتبار آثار شرعیه ای که از آن اعمال هنوز باقی است ،پس استثناء متصل است نه منقطع و ممکن است استثناء را به همه فقرات مذکور در آیه ارجاع دهیم نه مختص به ازدواج با خواهر زن ،پس اسلام خواسته حکم به طهارت مولد متولدین از این نوع ازدواجهای قبل ازاسلام بنماید، اما وجه اول صحیحتر است ، که استثناء فقط منحصر به ازدواج باخواهر زن باشد و جمله آخر آیه تعلیلی است راجع به استثناء و این از مواردی است که مغفرت به آثار اعمال تعلق گرفته نه به خود اعمالی که گناه ومعصیت است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم محمودي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 23)- تحریم ازدواج با محارم! در این آیه به محارم یعنى زنانى که ازدواج با آنها ممنوع است اشاره کرده، و بر اساس آن محرمیت از سه راه ممکن است پیدا شود:

1- ولادت که از آن تعبیر به «ارتباط نسبى» مى‏شود.

2- از طریق ازدواج که به آن «ارتباط سببى» مى‏گویند.

3- از طریق شیرخوارگى که به آن «ارتباط رضاعى» گفته مى‏شود.

نخست اشاره به محارم نسبى که هفت دسته هستند کرده و مى‏فرماید:

«مادران شما و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‏ها و خاله‏هایتان و دختران برادر و دختران خواهرانتان بر شما حرام شده‏اند» (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ وَ عَمَّاتُکُمْ وَ خالاتُکُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ).

باید توجه داشت که منظور از مادر فقط آن زنى که انسان بلاواسطه از او متولد شده نیست، بلکه جدّه و مادر جدّه و مادر پدر و مانند آن را شامل مى‏شود همان طور که منظور از دختر، تنها دختر بلاواسطه نیست بلکه، دختر و دختر پسر و دختر دختر و فرزندان آنها را نیز در بر مى‏گیرد و همچنین در مورد پنج دسته دیگر.

سپس به محارم رضاعى اشاره کرده و مى‏فرماید: «و مادرانى که شما را شیر داده‏اند، و خواهران رضاعى شما، بر شما حرامند» (وَ أُمَّهاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ).

و در آخرین مرحله اشاره به دسته سوم از محارم کرده و آنها را تحت چند عنوان بیان مى‏کند.

1- «و مادران همسرانتان» (وَ أُمَّهاتُ نِسائِکُمْ).

یعنى، به مجرد این که زنى به ازدواج مردى درآمد و صیغه عقد، جارى گشت مادر او، و مادر مادر او، و هر چه بالاتر روند بر او حرام ابدى مى‏شوند.

2- «و دختران همسرتان که در دامان شما قرار دارند به شرط این که با آن همسر آمیزش جنسى پیدا کرده باشید» (وَ رَبائِبُکُمُ اللَّاتِی فِی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسائِکُمُ اللَّاتِی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ).

به دنبال این قسمت براى تأکید مطلب اضافه مى‏کند که: «اگر با آنها آمیزش جنسى نداشته‏اید دخترانشان بر شما حرام نیستند» (فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ).

3- «و همسران فرزندانتان که از نسل شما هستند» (وَ حَلائِلُ أَبْنائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ).

در حقیقت تعبیر «مِنْ أَصْلابِکُمْ» (فرزندانى که از نسل شما باشند) براى این است که روى یکى از رسوم غلط دوران جاهلیت (و آن فرزند خواندگى و احکام آن است) خط بطلان کشیده شود.

4- «و براى شما جمع در میان دو خواهر ممنوع است» (وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الْأُخْتَیْنِ).

و از آنجا که در زمان جاهلیت ازدواج با محارم و جمع میان دو خواهر رایج بود، و افرادى مرتکب چنین ازدواجهایى شده بودند قرآن بعد از جمله فوق مى‏گوید: «مگر آنچه در گذشته واقع شده» (إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ).

یعنى، اگر کسانى قبل از نزول این قانون، چنین ازدواجى انجام داده‏اند، کیفر و مجازاتى ندارند، اگر چه اکنون باید یکى از آن دو را انتخاب کرده و دیگرى را رها کنند.

در پایان آیه مى‏فرماید: «خداوند آمرزنده و مهربان است» (إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا فاصله بین خطوط را کوتاه فرمایید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مريم رياحي

تفسیر نور
در این آیه گروه‏هایى از زنان که به انسان محرمند و ازدواج با آنان حرام است، ذکر شده است. محرمیّت و حرمت ازدواج از سه راه حاصل مى‏شود: 1- ولادت (ارتباطنسبى) 2- ازدواج (ارتباطسببى) 3- شیرخوارى (ارتباطرضاعى) تحریم ازدواج با محارم در ادیان پیشین نیز بوده است. <255> ازدواج با غیر محارم، عامل گسترش ارتباط خانواده‏ها است. ازدواج همزمان با دو خواهر، معمولاً آنان را به حسادت و رقابت شخصى و جنسى مى‏کشاند و علاقه‏هایشان به عداوت مى‏انجامد. شاید نهى به این خاطر باشد. «و ان تجمعوا بین الاختین...» 1- اختیار حرام و حلال کردن همه چیز (مأکولات، مشروبات، معاملات و منکوحات...) تنها براى خداست. «حرّمت علیکم» 2- شیر مادر، همچون تولّد از مادر، یکى از اسباب محرمیّت است. در انتخاب دایه دقّت کنیم. «امّهاتکم اللاتى ارضعنکم و اخواتکم من الرضاعة» 3- به دخترانى که از شوهر قبلىِ زن شما هستند و در خانه شما زندگى مى‏کنند، به چشم دختر خود نگاه کنید و مربّى آنان باشید. «و ربائبکم اللاتى فى حجورکم» 4- قانون عطف به ماسبق نمى‏شود. «الا ما قد سلف» (کسانى که قبل از تحریم، دو خواهر را به عقد خود در آورده‏اند، کیفرى ندارند گرچه بعد از اعلام این قانون باید یکى از خواهران را نگاه و دیگرى را رها کند.)
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر نمونه
تحریم ازدواج با محارم در ایـن آیـه بـه مـحـارم یـعـنى زنانى که ازدواج با آنها ممنوع است اشاره شده است و بر اساس آن محرمیت از سه راه ممکن است پیدا شود. 1 - ولادت که از آن تعبیر به ((ارتباط نسبى )) مى شود. 2 - از طریق ازدواج که به آن ((ارتباط سببى )) مى گویند 3 - از طریق شیرخوارگى که به آن ((ارتباط رضاعى )) گفته مى شود. نخست اشاره به محارم نسبى که هفت دسته هستند کرده و مى فرماید: ((مادران شما و دخترانتان و عمه ها و خاله هایتان و دختران برادر و دختران خواهرانتان بر شـمـا حـرام شـده انـد)) (حـرمـت عـلیـکم امهاتکم و بناتکم و اخواتکم و عماتکم و خالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت ). باید توجه داشت که منظور از مادر فقط آن زنى که انسان بلا واسطه از او تولد شده ، نـیـسـت بـلکـه جـده و مـادر جـده و مـادر پـدر و مـانـنـد آنـهـا را شـامـل مى شود همانطور که منظور از دختر، تنها دختر بلا واسطه نیست بلکه دختر و دختر پـسـر و دخـتـر دخـتـر و فرزندان آنها را نیز در بر مى گیرد و همچنین در مورد پنج دسته دیگر. نـاگـفـتـه پـیـدا اسـت کـه هـمـه افـراد طـبـعـا از این گونه ازدواجها تنفر دارند و به همین دلیل همه اقوام و ملل (جز افراد کمى ) ازدواج با محارم را ممنوع مى دانند و حتى مجوسى ها کـه در مـنـابـع اصلى خود قایل به جواز این گونه ازدواج ها بوده اند، امروز آن را انکار مى کنند. گرچه بعضى کوشش دارند که این موضوع را ناشى از یک عادت و رسم کهن بدانند ولى مـى دانـیـم عـمـومیت یک قانون در میان تمام افراد بشر، در قرون و اعصار طولانى ، معمولا حکایت از فطرى بودن آن مى کند، زیرا رسم و عادت نمى تواند عمومى و دائمى گردد. از ایـن گـذشـتـه امـروز ایـن حـقیقت ثابت شده که ازدواج افراد همخون با یکدیگر خطرات فـراوانـى دارد یعنى بیمارى نهفته و ارثى را آشکار و تشدید مى کند (نه این که خود آن تـولیـد بـیـمـارى کند) حتى بعضى ، گذشته از محارم ، ازدواج با اقوام نسبتا دورتر را مانند عموزاده ها را با یکدیگر خوب نمى دانند، و معتقدند خطرات بـیـمـاریـهـاى ارثـى را تشدید مى نماید <23> ولى این مساءله اگر در خویشاوندان دور مشکلى ایـجـاد نکند (همانطور که غالبا نمى کند) در خویشان نزدیک که ((همخونى )) شدیدتر است مسلما تولید اشکال خواهد کرد. بـه عـلاوه در مـیـان مـحـارم جـاذبـه و کـشش جنسى معمولا وجود ندارد زیرا محارم غالاا با هم بزرگ مى شوند و براى یکدیگر یک موجود عادى و معمولى هستند و موارد نادر و استثنایى نمى تواند مقیاس قوانین عمومى و کلى گردد و مى دانیم که جاذبه جنسى ، شرط استحکام پیوند زناشویى است ، بنابر این اگر ازدواجى در میان محارم صورت گیرد، ناپایدار و سست خواهد بود. سپس به محارم رضاعى اشاره کرده و مى فرماید: ((و مادرانى که شما را شیر مى دهند و خـواهـران رضـاعـى شـمـا بـر شـمـا حـرامـنـد)) (و امـهاتکم اللاتى ارضعنکم و اخواتکم من الرضاعه ). گـرچه قرآن در این قسمت از آیه تنها به دو دسته یعنى خواهران و مادران رضاعى اشاره کرده ولى طبق روایات فراوانى که در دست است ، محارم رضاعى منحصر به اینها نیستند، بـلکـه طـبـق حـدیـث مـعـروف کـه از پـیـغـمـبـر اکـرم (صـلى الله عـلیـه وآله ) نـقـل شـده : ((یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب ؛ تمام کسانى که از نظر ارتباط نسبى حرامند از نظر شیرخوارگى نیز حرام مى شوند)). البته مقدار شیرخوارگى که تاءثیر در محرمیت مى کند و همچنین شرایط و کیفیت آن ، ریزه کاریهاى فراوانى دارد که در کتابهاى فقهى آمده است . فـلسـفـه تـحریم محارم رضاعى این است که با پرورش گوشت و استخوان آنها با شیر شخص معینى شباهت به فرزندان او پیدا مى کند، مثلا زنى که کودکى را به اندازه اى شیر مى دهد که بدن او با آن شیر نمو مخصوصى مى کند یک نوع شباهت در میان آن کـودک و سـایـر فرزندان آن زن پیدا مى شود و در حقیقت هر کدام جزیى از بدن آن مادر محسوب مى گردند و همانند دو برادر نسبى هستند. و در آخـریـن مـرحـله اشـاره بـه دسته سوم از محارم کرده و آنها را تحت چند عنوان بیان مى کند: 1 - ((و مادران همسرانتان )) (و امهات نسائکم ). یـعـنـى بـه مجرد اینکه زنى به ازدواج مردى در آمد و صیغه عقد جارى گشت مادر او و مادر مادر او هر چه بالاتر روند بر او حرام ابدى مى شوند. 2 - ((دخـتـران هـمسرانتان که در دامان شما قرار دارند به شرط اینکه با آن همسر آمیزش جـنـسـى پـیـدا کـرده باشید)) (و ربائبکم اللاتى فى حجورکم من نسائکم اللاتى دخلتم بهن ). یـعنى تنها با عقد شرعى یک زن ((دختران او)) که از شوهر دیگرى بوده اند بر شوهر حرام نمى شوند، بلکه مشروط بر این است که علاوه بر عقد شرعى با آن زن هم بستر هم شـده بـاشد. وجود این قید در این مورد تاءیید مى کند که حکم مادر همسر که در جمله سابق گذشت مشروط به چنین شرطى نیست ، و به اصطلاح اطلاق حکم را تقویت مى کند. گـرچـه ظـاهـر قـیـد ((فـى حجورکم ))؛ در دامان شما باشند)) چنین مى فهماند که اگر دختر همسر از شوهر دیگر در دامان انسان پرورش نیابد بر او حرام نیست ولى به قرینه روایـات و مـسـلم بـودن حکم ، این قید به اصطلاح قید احترازى نیست بلکه در واقع اشاره بـه نـکـته تحریم است زیرا اینگونه دختران که مادرانشان اقدام به ازدواج مجدد مى کنند معمولا در سنین پائین هستند و غالبا در دامان شوهر جدید همانند دختر او پرورش مى یابند، آیـه مـى گـوید اینها در واقع همچون دختران خود شما هستند، آیا کسى با دختر خود ازدواج مى کند؟ و انتخاب عنوان ((ربائب )) که جمع ((ربیبه )) به معنى تربیت شده است نیز به همین جهت مى باشد. به دنبال این قسمت براى تاءکید مطلب اضافه مى کند که : ((اگر با آنها آمیزش جنسى نداشتید دخترانشان بر شما حرام نیستند)) (فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم ). 3 - ((و هـمـسـران فـرزنـدانـتـان کـه از نـسـل شما هستند.)) (و حلائل <24> ابنائکم الذین من اصلابکم ). در حـقـیـقـت تـعـبـیـر ((مـن اصـلابـکـم )) (فـرزنـدانـى کـه از نسل شما باشند) براى این است که روى یکى از رسوم غلط دوران جاهلیت خط بطلان کشیده شـود، زیـرا در آن زمـان مـعـمـول بود افرادى را به عنوان فرزند خود انتخاب مى کردند، یـعـنـى کـسـى کـه فـرزند شخص دیگرى بود به نام فرزند خود مى خواندند و فرزند خـوانـده مـشـمـول تـمـام احـکـام فـرزنـد حـقـیـقـى بـود، و بـه هـمـیـن دلیـل بـا هـمـسـران فرزند خوانده خود ازدواج نمى کردند فرزند خواندگى و احکام آن در اسلام به کلى بى اساس است . 4 - ((و براى شما جمع در میان دو خواهر ممنوع است )) (و ان تجمعوا بین الاختین ). یعنى ازدواج با دو خواهر در زمان واحد مجاز نیست ، بنابر این اگر با دو خواهر یا بیشتر در زمانهاى مختلف و بعد از جدایى از خواهر قبلى انجام گیرد، مانعى ندارد. و از آنـجـا کـه در زمـان جـاهـلیـت جـمـع مـیـان دو خـواهـر رایـج بـود، و افـرادى مـرتکب چنین ازدواجـهـایى شده بودند قرآن بعد از جمله فوق مى گوید: ((مگر آنچه درگذشته واقع شده )) (الا ما قد سلف ). یعنى این حکم (همانند احکام دیگر) عطف به گذشته نمى شود، و کسانى که قـبـل از نـزول ایـن قـانـون ، چـنین ازدواجى انجام داده اند کیفر و مجازاتى ندارند، اگر چه اکنون باید یکى از آن دو را انتخاب کرد، و دیگرى را رها کنند. در پایان آیه مى فرماید: ((خداوند آمرزنده و مهربان است )) (ان الله کان غفورا رحیما). رمـز ایـنـکـه اسلام از چنین ازدواجى جلوگیرى کرده شاید این باشد، که دو خواهر به حکم نـسـب و پـیـونـد طبیعى نسبت به یکدیگر علاقه شدید دارند، ولى به هنگامى که رقیب هم شـونـد طـبـعـا نـمى توانند آن علاقه سابق را حفظ کنند، و به این ترتیب یک نوع تضاد عـاطـفـى در وجـود آنـهـا پـیـدا مـى شـود، که براى زندگى آنها زیانبار است ، زیرا دائما انـگـیـزه ((مـحـبـت )) و انـگـیـزه ((رقـابـت )) در وجـود آنـهـا در حال کشمکش و مبارزه اند. بـعضى از مفسران احتمال داده اند که جمله ((الا ما قد سلف )) به تمام محارمى که در آیه بـه آن اشـاره شـده بـرگـردد یـعـنـى اگـر قـبـل از نـزول ایـن آیـه اقـدام بـه ازدواج بـا یـکـى از مـحـارم فـوق طـبـق قـوانـیـن مـتـداول آن زمـان کـرده بـاشـیـد، حـکم تحریم شامل آن ازدواجها نمى شود، و فرزندان آنها فرزندان مشروع خواهند بود، البته پس از نزول این آیه لازم بوده فورا جدا شوند. پایان آیه یعنى جمله ((ان الله کان غفورا رحیما)) نیز متناسب با این معنى مى باشد.
پاورقی :
23-البته در اسلام ازدواج عموزاده ها و مانند آن با یکدیگر تحریم نشده زیرا همانند ازدواج با محارم نیست و احتمال بروز حوادثی از این گونه ازدواجها کمتر است و ما خود شاهد موارد زیادی از این گونه ازدواج ها بوده ایم و فرزندانی که ثمرات این ازدواجها بوده اند سالم و از نظر فکری پراستعداد بوده اند.
24-«حلائل» جمع «حلیلة» از ماده «حل» به معنی زنی است که بر انسان حلال است ، و یا از ماده «حلول» به معنی زنی است که با مردی در یک محل زندگی و آمیزش جنسی دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
معنی ( حرمت علیکم أمهاتکم ) تحریم نکاحهن لقوله ( و لا تنکحوا ما نکح آباؤکم من النساء ) و لأن تحریم نکاحهن هو الذی یفهم من تحریمهن ، کما یفهم من تحریم الخمر تحریم شربها ، و من تحریم لحم الخنزیر تحریم أکله . و قرئ ( وبنات الأخت ) بتخفیف الهمزة . و قد نزل الله الرضاعة منزلة النسب ، حتی سمی المرضعة أما للرضیع ، و المراضعة أختا ، و کذلک زوج المرضعة أبوه و أبواه جداه و أخته عمته ، و کل ولد ولد له من غیر المرضعة قبل الرضاع و بعده فهم إخوته و أخواته لأبیه ، و أم المرضعة جدته ، و أختها حالته ، و کل من ولد لها من هذا الزوج فهم إخوته و أخواته لأبیه و أمه ، و من ولد لها من غیره فهم إخوته و أخواته لأمه . و منه قوله صلی الله علیه و سلم " یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب " و قالوا : تحریم الرضاع کتحریم النسب إلا فی مسئلتین : إحداهما أنه لا یجوز للرجل أن یتزوج أخت ابنه من النسب و یجوز أن یتزوج أخت ابنه من الرضاع ، لأن المانع فی النسب وطؤه أمها . و هذا المعنی غیر موجود فی الرضاع و الثانیة : لا یجوز أن یتزوج أم أخیه من النسب ، و یجوز فی الرضاع ، لأن المانع فی النسب و طء الأب إیاها ، و هذا المعنی غیر موجود فی الرضاع ( من نسائکم ) متعلق بربائبکم . و معناه أن الربیبة من المرأة المدخول بها محرمة علی الرجل حلال له إذا لم یدخل بها . فإن قلت : هل یصح أن یتعلق بقوله ( و أمهات نسائکم ) ؟ قلت : لا یخلو إما أن یتعلق بهن و بالربائب ، فتکون حرمتهن و حرمة الربائب غیر مبهمتین جمیعا . و إما أن یتعلق بهن دون الربائب ، فتکون حرمتهن غیر مبهمة و حرمة الربائت مبهمة ، فلا یجوز الأول ، لأن معنی " من " مع أحد المتعلقین ، خلاف معناه مع الَخر. ألا تراک أنک إذا قلت : و أمهات نسائکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن فقد جعلت "من " لبیان النساء ، و تمییز المدخول بهن من غیر المدخول بهن . و إذا قلت وربائبکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن فإنک جاعل " من " لابتداء الغایة ، کما تقول : بنات رسول الله صلی الله علیه و سلم من خدیحة ، و لیس بصحیح أن یعنی بالکلمة الواحدة فی خطاب واحد معنیان مختلفان . و لا یجوز الثانی لأن ما یلیه هو الذی یستوجب التعلیق به ، مالم یعترض أمر لا یرد ، إلا أن تقول : أعلقه بالنساء و الربائب ، و أجعل " من " للاتصال ، کقوله تعالی ( المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض ) فإنی لست منک و لست منی . ما أنا من دد و لا الدد منی . و أمهات النساء متصلات بالنساء لأنهن أمهاتهن کما أن الربائب متصلات بأمهاتهن لأنهن بناتهن . هذا و قد اتفقوا علی أن تحریم أمهات النساء مبهم دون تحریم الربائب ، علی ما علیه ظاهر کلام الله تعالی و قد روی عن النبی صلی الله علیه و سلم فی رجل تزوج امرأة ثم طلقها قبل أن یدخل بها أنه قال " لا بأس أن یتزوج ابنتها ، و لا یحل له أن یتزوج أمها " و عن عمر و عمران بن الحصین رضی الله عنهما : أن الأم تحرم بنفس العقد . و عن مسروق : هی مرسلة فأرسلوا ما أرسل الله . و عن ابن عباس : أبهموا ما أبهم الله ، إلا ما روی عن علی و ابن عباس و زید و ابن عمر و ابن الزبیر : أنهم قرءوا : و أمهات نسائکم اللاتی دخلتم بهن . و کان ابن عباس یقول : و الله ما نزل إلا هکذا . و عن جابر روایتان . و عن سعید بن المسیب عن زید : إذا ماتت عنده فأخذ میراثها ، کره أن یخلف علی أمها . و إذا طلقها قبل أن یدخل بها فإن شاء فعل . أقام الموت مقام الدخول فی ذلک ، کما قام مقامه فی باب المهر . و سمی ولد المرأة من غیر زوجها ربیبا و ربیبة ، لأنه یربهما کما یرب ولده فی غالب الأمر ، ثم اتسع فیه فسمیا بذلک و إن لم یربهما . فإن قلت : مافائدة قوله فی حجورکم ؟ قلت : فائدته التعلیل للتحریم . و أنهن لا حتضانکم لهن أو لکونهن بصدد احتضانکم ، و فی حکم التقلب فی حجورکم إذا دخلتم بإمهاتهن ، و تمکن بدخولکم حکم الزواج و ثبتت الخلطة و الألفة ، و جعل الله بینکم المودة و الرحمة ، و کانت الحال خلیقة بأن تجروا أولادهن مجری أولادکم ، کأنکم فی العقد علی بناتهن عاقدون علی بناتکم . و عن علی رضی الله عنه : أنه شرط ذلک فی التحریم . و به أخذ داود . فإن قلت : ما معنی ( دخلتم بهن ) ؟ قلت : هی کنایة عن الجماع ، کقولهم : بنی علیها و ضرب علیها الحجاب یعنی أدخلتموهن الستر . و الباء للتعدیة و اللمس . و نحوه ، یقول مقام الدخول عند أبی حنیفة . و عن عمر رضی الله عنه أنه خلا بجاریة فجردها ، فاستوهبها ابن له فقال : إنها لاتحل لک . و عن مسروق إنه أمر أن تباع جاریته بعد موته و قال : أما إنی لم أصب منها إلا ما یحرمها علی ولدی من اللمس و النظر . و عن الحسن فی الرجل یملک الأمة فیغمزها لشهوة أو یقبلها أو یکشفها : أنها لا تحل لولده بحال و عن عطاء و حماد بین أبی سلیمان : إذا نظر إلی فرج امرإة فلا ینکح أمها و لا ابنتها . و عن الأوزاعی : إذا دخل بالأم فعراها و لمسها بیده و أغلق الباب و أرخی الستر ، فلا یحل له نکاح ابنتها . و عن ابن عباس و طاوس و عمرو بن دینار : أن التحریم لا یقع إلا بالجماع وحدة ( الذین من أصلابکم ) دون من تبنیتم . و قد تزوج رسول الله صلی الله علیه و سلم زینب بنت جحش الأسدیه بنت عمته أمیمة بنت عبد المطلب حین فارقها زید بن حارثه ، و قال عزوجل ( لکیلا یکون علی المؤمنین حرج فی أزواج أدعیائهم ) . ( و أن تجمعوا ) فی موضع الرفع عطف علی المحرمات ، أی و حرم علیکم الجمع بین الأختین . و المراد حرمة النکاح ، لأن التحریم فی الَیة تحریم النکاح و أما الجمع بینهما فی ملک الیمین فعن عثمان و علی رضی الله عنهما أنهما قالا : أحلتهما آیة و حرمتهما آیة یعنیان هذه الَیة و قوله ( أو ما ملکت أیمانکم ) فرجح علی التحریم ، و عثمان التحلیل . ( إلا ما قد سلف ) و لکن ما مضی مغفور بدلیل قوله ( إن الله کان غفورا رحیما ) .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر گازر
حرام کرده شد بر شما نکاح مادران شما و دختران شما و خواهران شما و خواهران پدران و خواهران مادران شما و دختران برادر شما و دختران خواهر شما و مادران شما آنها که شما را شیر داده اند یعنى از جهت رضاع و خواهران شما هم از جهت رضاع و مادران زنان شما و دختران زنان شما آنان که در حجر شمااند از زنانى که با ایشان دخول کرده باشید که اگر دخول نرفته باشد بزۀ نباشد در خواستن ایشان،و زنان پسران شما آنان که از صلب شمااند نه آنان که به پسرى گرفته باشید،و جمع کردن میان دو خواهر در نکاح؛ این همه بر شما حرام است آنگه گفت: [إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ ] یعنى آنچه گذشت مغفور است با سر آن مروید و از آن بازگردید که خداى تعالى آمرزنده و مهربان است بیامرزد و به رحمت خویش به بهشت برد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.