● رابطه انتها و ابتدای سوره
این آیات (199-206) آخر سوره است، و در آنها مجددا غرضى را که سوره بخاطر ایفاء آن نازل شده ذکر نموده یعنى به پیغمبرش دستور مىدهد به اینکه سیره حسنه و رفتار ملایمى را اتخاذ کند که دلها را متوجه آن سازد تا نفوس بدان بگرایند، و نیز تذکر، و در آخر ذکر را هم توصیه مىکند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 496 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعراف |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «أخذ»
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 496 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دستور خداوند به بخشیدن بدی های دیگران
معناى اینکه فرمود: «بگیر عفو را» این است که همواره بدیهاى اشخاصى که به تو بدى مىکنند بپوشان و از حق انتقام که عقل اجتماعى براى بعضى بر بعضى دیگر تجویز مىکند صرف نظر نما و هیچ وقت این رویه را ترک مکن، البته این چشمپوشى نسبت به بدیهاى دیگران و تضییع حق شخص است، و اما مواردى که حق دیگران با اسائه به ایشان ضایع مىشود عقل در آنجا عفو و اغماض را تجویز نمىکند، براى اینکه عفو در اینگونه موارد وادار کردن مردم به گناه است، و مستلزم این است که حق مردم بنحو اشد تضییع گردد و نوامیس حافظ اجتماع لغو و بىاثر شود، و تمامى آیات ناهیه از ظلم و افساد و کمک به ستمکاران و میل و خضوع در برابر ایشان و بلکه تمامى آیاتى که متضمن اصول شرایع و قوانین است از چنین اغماضى جلوگیرى مىکند، و این خود روشن است.
پس منظور از اینکه فرمود: «خُذِ الْعَفْوَ» اغماض و ندیده گرفتن بدیهایى است که مربوط به شخص آن جناب بوده، و سیره آن حضرت هم همین بود که در تمامى طول زندگیش از احدى براى خود انتقام نگرفت، کما اینکه در بعضى از روایات راجع به ادب آن جناب گذشت.
این مطلب بنا به تفسیرى است که دیگران در باره کلمه عفو کرده و آن را طورى معنا کردهاند که مساوى با مغفرت است، و لیکن در بعضى از روایاتى که بعدا خواهد آمد از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: «منظور از عفو وسط است» و این تفسیر با مضمون آیه شریفه مناسبتر و از نظر معنا جامعتر است، و علاوه بر این، اگر تفسیر اول مستلزم این است که در جمله «وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» شائبه تکرار باشد بنا بر تفسیر دوم این شائبه هم در کار نمىآید (چون جمله «خُذِ الْعَفْوَ» به یک معنا و جمله «وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» به معناى دیگرى خواهد بود).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 496 و 497 |
قالب : اجتماعی |
موضوع اصلی : عفو و بخشش |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عامل بودن آمر به معروف
کلمه «عرف» به معناى آن سنن و سیرههاى جمیل جارى در جامعه است که عقلاى جامعه آنها را مىشناسند، به خلاف آن اعمال نادر و غیر مرسومى که عقل اجتماعى انکارش مىکند (که اینگونه اعمال عرف «معروف» نبوده بلکه منکر است) و معلوم است که امر به متابعت عرف، لازمهاش این است که خود امر کننده عامل به آن چیزى که دیگران را امر به آن مىکند بوده باشد، و یکى از موارد عمل همین است که تماسش با مردم و مردم را امر کردن طورى باشد که منکر شمرده نشود، بلکه بنحو معروف و پسندیده مردم را امر کند، پس مقتضاى اینکه فرمود: «وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ» این است که اولا به تمامى معروفها و نیکىها امر بکند و در ثانى خود امر کردن هم بنحو معروف باشد نه بنحو منکر و ناپسند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 497 |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : امر به معروف |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مدارا با جاهلان
جمله «وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» دستور دیگرى است در مراعات مداراى با مردم، و این دستور بهترین و نزدیکترین راه است براى خنثى کردن نتایج جهل مردم و تقلیل فساد اعمالشان براى اینکه بکار نبستن این دستور و تلافى کردن جهل مردم، بیشتر مردم را به جهل و ادامه کجى و گمراهى وا مىدارد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 497 |
قالب : اجتماعی |
موضوع اصلی : مدارا |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● امر به برخورد عفوآمیز با دیگران
در تفسیر عیاشى (ج 2 ص 43 ح 126) از حسین بن على بن نعمان از پدرش از کسى که او از امام صادق (علیه السّلام) شنیده روایت کرده است که امام فرمود: خداى تعالى رسول خود را ادب کرد و از در تادیب فرمود: اى محمد ملازم با عفو باش و آن را ترک مکن و به معروف دستور ده و از نادانها اعراض کن، آن گاه حضرت فرمود: معنایش این است که از ایشان به همان حفظ ظاهر اکتفاء نموده و آنچه مقدورشان هست بگیر، و کلمه عفو به معناى وسط است.
و در الدر المنثور (ج 3 ص 154) است که ابن مردویه از انس روایت کرده که گفت: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: آن مکارم اخلاقى که خداوند آن را مىخواهد این است که عفو کنى و درگذرى از هر کس که تو را ظلم کرد، و پیوند خویشى کسى را که با تو قطع کرده تو وصل کنى، و آن کس که تو را محروم کرده به او بدهى، آن گاه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) آیه «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» را قرائت نمود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : علامه طباطبایی: و در این معنى روایات بسیارى از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از طریق اهل سنت رسیده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 502 و 503 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : عفو و بخشش |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● امر به رفتار نیک با مردم
در الدر المنثور (ج 3 ص 154) است که ابن ابى الدنیا در کتاب مکارم اخلاق از ابراهیم بن ادهم روایت کرده که گفت: بعد از آنکه آیه «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» نازل شد، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: من مامور شدم به اینکه اخلاق متوسط مردم را اتخاذ کنم.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : نیز الدر المنثور (ج 3 ص 154) مىنویسد: ابن جریر از ابن زید روایت کرده که گفت: وقتى آیه «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» نازل شد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) عرض کرد: پروردگارا این دستور با غضب چطور قابل امتثال است؟ لذا آیه نازل شد: «وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ ...».
علامه طباطبایی: در این روایت اشکالى است که ممکن است آن را به آنچه که در تفسیر آیه گذشت توجیه کنیم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 503 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معناو مفهوم عفو -
سيد مصطفي فاطمي کيا
با آنکه براى کلمهى «عفو»، چند معنا بیان شده است: حدّ وسط و میانه، قبول عذر خطاکار و بخشودن او، آسان گرفتن کارها، ولى ظاهراً در این آیه، معناى اوّل مراد است.
«خُذ العفو»، به معناى عفو را تحت اختیار و کنترل خود داشتن و به جا استفاده نمودن است، لذا در بعضى موارد باید قاطعانه برخورد کرد، «و لاتأخذکم بهما رأفة فى دین اللّه» [393] چنانکه «اعرض عن الجاهلین» به معناى آزاد و رها نمودن جاهلان و دشمنان نیست، بلکه مراد با آنان نبودن و میل به آنان نداشتن است، امّا گاهى موعظه، تذکّر و یا برخورد با آنان لازم است. «فاعرض عنهم و عظهم» [394]
این آیه با تمام سادگى و فشردگى، همهى اصول اخلاقى را در بر دارد. هم اخلاق فردى «عفو»، هم اخلاق اجتماعى «وأمر بالعُرف»، هم با دوست «عفو»، هم با دشمن «أعرض»، هم زبانى «وأمر»، هم عملى «أعرض»، هم مثبت «خُذ»، هم منفى «أعرض»، هم براى رهبر، هم براى امّت، هم براى آن زمان و هم براى این زمان. چنانکه امام صادق علیه السلام فرمودند: در قرآن آیهاى جامعتر از این آیه در مکارم الاخلاق نیست. [395]
البتّه شکّى نیست که عفو، در مسائل شخصى است، نه در حقّ النّاس و بیتالمال.
وقتى این آیه نازل شد، پیامبر صلى الله علیه وآله از جبرئیل توضیح و شیوهى عمل به این آیه را درخواست کرد. جبرئیل پیام آورد که «تَعفُو عمّن ظلمک، تُعطى مَن حَرمک، تَصِل مَن قطعک»، [396] از کسى که به تو ظلم کرده در گذر، به کسى که تو را محروم کرده عطا کن و با کسى که با تو قطع رابطه کرده است، ارتباط برقرار کن.
سراسر این سوره، دعوت به اعتدال است، با تعبیرهاى گوناگون. اعتدال در حقوق (آیه 29)، در مصرف (آیه 31)، در زینت (آیه 32)، در عبادت (آیه 56)، در خانهسازى (آیه 74)، در اقتصاد (آیه 85) و نسبت به شیوهى اجراى حقّ وعدالت در امّت حضرت موسى علیه السلام و امّت حضرت محمّد صلى الله علیه وآله در آیات 157 و181 نکات ارزشمندى آمده است.
393) نور، 2
394) نساء، 63
395) تفسیر فرقان
396) تفسیر مجمع البیان ؛ بحار، ج 75، ص114
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور : حجت الاسلام قرائتی |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : عفو و بخشش |
گوینده : سید مصطفی فاطمی کیا |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خُذِ الْعَفْوَ دستور اکید الهی است -
غلامرضا تاجري
بکارگیری واطاعت از دستورات امری در قران مثل خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلین سه دستور اکید الهی است خیلی مهم است باید توجه داشت که هر سه دستور بیکدیگر وابسته هستند یعنی اولاً جاهل خطا میکند ثانیاً باعمل نیک امر بمعروف راجع بکار بد آن جاهل عمل کن ثالثاً بکلی درگذر از او
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : با آنها مدارا کرده و کوتاهی و بدی آنها را نادیده بگیر و کار نادرست آنها را بروی آنها نیاور اگر هم امر بمعروف میکنی با زبان بسیار لطیف ویا عمل خوب خودت یادشان بده و از جاهلان هم روی بر گردان
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبر شخصی |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : اخلاق خوب |
گوینده : غلامرضا تاجری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وسوسه های شیطان -
عصمت زارع بيدکي
وسوسههاى شیطان: در اینجا شرایط تبلیغ و رهبرى و پیشوایى مردم را به طرز بسیار جالب و فشرده بیان مىکند و با آیات گذشته که اشاره به مسأله تبلیغ مشرکان داشت نیز تناسب دارد، نخست به سه قسمت از وظایف رهبران و مبلّغان به صورت خطاب به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله شده، در آغاز مىگوید در طرز رفتار با مردم سختگیر مباش، عذرشان را بپذیر، و بیش از آنچه قدرت دارند از آنها مخواه و به هر حال «با آنها مدارا کن» (خُذِ الْعَفْوَ).
سپس دومین دستور را به این صورت مىدهد: «مردم را به کارهاى نیک و آنچه را عقل و خرد، شایسته مىشناسد و خداوند آن را نیک معرفى کرده، دستور ده» (وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ).
در مرحله سوم دستور به تحمل و بردبارى در برابر جاهلان داده، مىگوید:
«از جاهلان روى بگردان و با آنها ستیزه مکن» (وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ).
رهبران و مبلّغان در مسیر خود با افراد متعصب، لجوج، جاهل و بىخبر، و افرادى که سطح فکر و اخلاق آنها بسیار پایین است، رو برو مىشوند، از آنها دشنام مىشنوند، هدف تهمتشان قرار مىگیرند، سنگ در راهشان مىافکنند.
راه پیروزى بر این مشکل گلاویز شدن با جاهلان نیست، بلکه بهترین راه تحمل و حوصله، نادیده گرفتن و نشنیده گرفتن این گونه کارهاست، و تجربه نشان مىدهد براى بیدار ساختن جاهلان و خاموش کردن آتش خشم و حسد و تعصبشان، این بهترین راه است
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان قوم بنی اسرائیل |
گوینده : عصمت زارع بیدکی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شیوه برخورد با مردم -
مرضيه علمدار .ب
در اینجابه سه قسمت از وظایف رهبران و مبلّغان به صورت خطاب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) شده، 1-; در طرز رفتار با مردم سختگیر مباش، عذرشان را بپذیر، و بیش از آنچه قدرت دارند از آنها مخواه و به هر حال «با آنها مدارا کن» (خُذِاالْعَفْوَ).
2-«مردم را به کارهاى نیک و آنچه را عقل و خرد، شایسته مى شناسد و خداوند آن را نیک معرفى کرده، دستور ده» (وَاْمُرْ بِالْعُرْفِ).
3-دستور به تحمل و بردبارى در برابر جاهلان داده، مى گوید: «از جاهلان روى بگردان و با آنها ستیزه مکن» (وَاَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه وبلاگ نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اخلاق خوب |
گوینده : مرضیه علمدار .ب |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شیوه ی برخورد با جاهلان -
مرضيه علمدار .ب
رهبران و مبلّغان در مسیر خود با افراد متعصب، لجوج، جاهل و بى خبر، و افرادى که سطح فکر و اخلاق آنها بسیار پایین است، روبرو مى شوند، از آنها دشنام مى شنوند، هدف تهمتشان قرار مى گیرند، سنگ در راهشان مى افکنند.
راه پیروزى بر این مشکل گلاویز شدن با جاهلان نیست، بلکه بهترین راه تحمل و حوصله، نادیده گرفتن و نشنیده گرفتن این گونه کارهاست، و تجربه نشان مى دهد براى بیدار ساختن جاهلان و خاموش کردن آتش خشم و حسد و تعصبشان، این بهترین راه است
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه وبلاگ نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : استقامت |
گوینده : مرضیه علمدار .ب |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.