از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و سیرت الجبال فکانت سرابا):(و کوهها به حرکت در می آید و مانندسراب می گردد)می فرماید: محققا روز جزا و فصل که خبرش بسیار عظیم است در علم خدا معین شده که آخرین مرحله تعیین شده برای سررسید مدت عمر عالم ماده باشد و خدامی دانست که این نشأت دنیا جز با رسیدن به روز جزا تمام نمی شود و این روز غایت وسرانجام آفرینش دنیا، مقدر شده بود.در آن روز در صور دمیده می شود و همه مردم به سرعت سراز گورها بر آورده وگروه گروه هر دسته در پیروی از امام خود به پیش فراخوانده می شوند، همچنانکه فرمود:(یوم ندعوا کل اناس بامامهم (31) روزیکه هر گروهی را با پیشوایشان فرامی خوانیم )و آنگاه درهای آسمان گشوده شده و عالم انسانی به عالم فرشتگان متصل می گردد و دارای درهای گوناگون خواهد بود (که هر در، متعلق به یک فوج است )و درآن روز کوهها به حرکت در آمده و از شکل ظاهری خود مبدل می شوند و یک امرخیالی و عاری از حقیقت به نظر می رسند، و با تصویر این مناظر هولناک از قیامت و درمقام انذار و تهدید می خواهد بفرماید: مردم بیهوده آفریده نشده و به حال خود رهانگشته اند و هرگز مصلحین با مفسدین یکسان نیستند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  صفدر فولادي - کتابخانه طهور
اگر کسى نخواهدتوجیه کند، کوه ها سراب مى شود یعنى چه؟سراب یعنى هیچ، انسان از دور خیال مى کرد کوه است وقتى نزدیک رفت مى بیند کوه نیست. چه قدر انسان باید توجیه کند تا این آیه را بفهمد. بعد ازاین که چندین وجه توجیه کرد بهترین وجه این است که اعتراف کند که من نمى فهمم. گاهى انسان در برابر بعضى از آیات قرار مى گیرد و از ترس برمى گردد که این یعنى چه، چقدرما توجیه کنیم سراب یعنى هیچ. نه این که خرد یا ریز و یا سبک مى شود بلکه «و سیرت الجبال فکانت سرابا» حالا ما «کانت » رابه «صارت » توجیه کردیم و حال این که «کانت » معناى کانت است نه معناى «صارت » حالا گیرم توجیه کردیم که آن جاسراب مى شود، سراب یعنى هیچ، کوه چطور هیچ مى شود؟ این فقط «در مورد» کوه است در مورد زمین و آسمان ها نیز این چنین است. این از آن آیاتى است که انسان واقعا حریم مى گیرد.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تدبر
کوهها حرکت می‌کنند و تبدیل به سراب می‌شوند.
یعنی به کوه نگاه می‌کنی کوه می‌بینی، ولی وقتی به دقت نگاه می‌کنید شکلی از کوه است که به چشم می‌آید و توخالی شده است!
این یک مرحله از تحول کوهها در آستانه قیامت است، تحول کوهها دارای مراحلی است که در هر سوره‌ای به مناسبتی به قسمتی از آن اشاره می‌کند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع ذکر شود.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
و بالاخره در آخرین آیه مورد بحث ، وضع کوهها را در قیامت ، منعکس کرده مى‏فرماید : کوهها به حرکت در آورده مى‏شود و سرانجام سرابى مى‏گردد ( و سیرت الجبال فکانت سرابا ) .
به طورى که از جمع بندى آیات مختلف قرآن درباره سرنوشت کوهها در قیامت به دست مى‏آید ، کوهها مراحلى را طى مى‏کند ، نخست کوهها به حرکت در مى‏آید : و تسیر الجبال سیرا ( طور - 10).
سپس از جا کنده مى‏شود ، و سخت درهم کوفته خواهد شد و حملت الارض و الجبال فدکتا دکة واحدة ( حاقه - 14).
و بعدا به صورت توده‏اى از شنهاى متراکم در مى‏آید : و کانت الجبال کثیبا مهیلا ( مزمل - 14).
و بعد به صورت پشم زدهشده در مى‏آید که با تند باد حرکت مى‏کند و تکون الجبال کالعهن المنفوش ( قارعه - 5).
و سپس به صورت گرد و غبار در مى‏آید که در فضا پراکنده مى‏شود و بست الجبال بسا فکانت هباء منبثا ( واقعه - 5 و 6).
و بالاخره چنانکه در آیه مورد بحث آمده تنها اثرى از آن باقى مى‏ماند و همچون سرابى از دور نمایان خواهد شد.
و به این ترتیب سرانجام کوهها از صفحه زمین برچیده مى‏شود ، و زمین هموار مى‏گردد و یسئلونک عن الجبال فقل ینسفها ربى نسفا فیذرها قاعا
صفصفا : از تو درباره کوهها سؤال مى‏کنند ، بگو : پروردگارم آنها را بر باد مى‏دهد و زمین را صاف و هموار مى‏سازد ! ( طه - 105 - 106 ) .
سراب از ماده سرب ( بر وزن طرف ) به معنى راه رفتن در سراشیبى است ، و از آنجا که در بیابانها در هواى گرم به هنگامى که انسان در سراشیبى حرکت مى‏کند از دور تلالوى به نظرش مى‏رسد که گمان مى‏کند آب وجود دارد در حالى که چیزى جز شکست نور نیست ، سپس به هر چیزى که ظاهرى دارد اما حقیقتى در آن نیست سراب گفته مى‏شود.
به این ترتیب آیه فوق آغاز این حرکت و پایان آن را بیان مى‏کند و مراحل دیگر در آیات دیگر آمده است.
در حقیقت کوهها به شکل غبارى در فضا ، به وضعى سراب مانند در مى‏آیند آنجا که کوه با آن عظمت و صلابت ، سرنوشتى این چنین پیدا کند ، پیداست چه دگرگونیها در جهان به موازات آن روى مى‏دهد ؟ همچنین افراد یا قدرتهائى که در زندگى این جهان ، ظاهرى همچون کوه داشتند ، در آنجا سرابى بیش نخواهند بود ! در اینجا این سؤال پیش مى‏آید که آیا این حوادث در نفخه اولى که مربوط به پایان جهان است صورت مى‏گیرد ؟ یا در نفخه ثانیه که آغاز رستاخیز است ؟ ولى با توجه به اینکه آیه یوم ینفخ فى الصور فتاتون افواجا مسلما مربوط به نفخه ثانیه است که انسانها زنده شده ، و فوج فوج وارد عرصه محشر مى‏شوند این آیه نیز قاعدتا باید مربوط به همین نفخه باشد ، منتهى ممکن است آغاز این ( حرکت کوهها ) در نفخه نخست صورت گیرد ، و پایان آن ( تبدیل به سراب شدن ) در نفخه ثانیه باشد .
این احتمال نیز وجود دارد که تمام مراحل متلاشى شدن کوهها مربوط
به نفخه اولى باشد منتهى چون در میان این دو فاصله زیادى نیست ، با هم ذکر شده ، همانگونه که در بعضى دیگر از آیات قرآن نیز حوادث نفخه اولى و ثانیه با هم ذکر شده ( نمونه آن در سوره تکویر و انفطار دیده مى‏شود - دقت کنید ) .
قابل توجه این که در آیات گذشته ، کوهها به عنوان میخها ، و زمین به عنوان گهواره معرفى شده بود ، و در آیات مورد بحث مى‏گوید آن روز که فرمان فناى جهان صادر مى‏شود آن گهواره به هم مى‏خورد ، و این میخهاى عظیم از جا کنده خواهد شد ، روشن است هنگامى که میخهاى چیزى را بکشند از هم متلاشى مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه علمدار
آرامش وآسایشی که در زمین وجود دارد و به تعبیر آیات قرآن این آرامش همچون آرامش گهواره تعبیر شده معلول نظمی است که پروردگار عالم در جهان هستی نهاده و مجموع آن قوانین ،نظام هستی را نظامی رام و با آرامش برای سکونت تمامی جانداران قرار داده اما در قیامت که تمامی این قوانین به پایان ماموریتشان می رسند ، نظام هستی شکل کاملا متفاوتی به خود می گیرد . کنده شدن کوهها و به حرکت در آمدن آنها و همانند سراب شدنشان برای ما تا حد زیادی غیر قابل درک است اما با از بین رفتن جاذیه اجسام بر یکدیگر وقوع این امر اجتناب ناپذیر است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : متاسفانه در ترجمه قرآن حتی به عربی تأویل و تفسیر و نظر شخصی نقش اصلی را دارد. اینجا به وضوح می گوید آسمان در بود و کوه ها سراب بود و اما ترجمه ها!؟ آسمان در بود که کلا فراموش شد و کوه سراب بود هم شد سراب می شود!؟ با کدام توجیه حتی به فعل ماضی هم رحم نمی کنند و استمراری یکبار مصرفش می کنند!!؟
رمضانی (داور) : به کار رفتن فعل ماضی در آیات مربوط به قیامت به معنای «محقق الوقوع» بودن است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.