● حاجيه تقي زاده فانيد -
احسن الحدیث
وَ جاءَ رَبُّکَ وَ المَلَکُ صَفًّا صَفًّا
آمدن ملائکه برای اجراء فرمان خداست، در جای دیگر آمده است وَ یَومَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالغَمامِ وَ نُزِّلَ المَلائِکَةُ تَنزِیلًا فرقان/ 25، «صفا صفا» حال است به معنی «مصطفین» زمخشری در تفسیر آن گوید: «فیصطفون صفا بعد صف».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر اثنا عشری
وَ جاءَ رَبُّکَ وَ المَلَکُ صَفًّا صَفًّا (22)
وَ جاءَ رَبُّکَ: و بیاید امر پروردگار تو، یعنی ظاهر گردد آیات قدرت و آثار هیبت و سطوت پروردگار تو.
بیان- اینکه مطلب مبرهن شده که حق تعالی محلّ حوادث نیست و حرکت و انتقال و تغییر از لوازمات امکان و جسم و ذات الهی منزّه و متعالی است از آن.
بنابراین اسناد مجیی در آیه تمثیل است برای ظهور آیات اقتدار و تبیین آثار قهر و سلطنت سبحانی و بروز ابهت و سطوت کبریائی که تمام عرصه قیامت را متزلزل گرداند به جهت بسط قضا و جزا. وَ المَلَکُ صَفًّا صَفًّا: و میآیند فرشتگان در عرصه محشر صفی از پس صفی به حسب منازل و مراتب. نزد بعضی اهل هر آسمانی صفی جداگانه باشند.
علّامه مجلسی (رحمه اللّه) در بحار از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده که چون روز قیامت شود: حق تعالی جمیع خلایق را در زمین مسطحی جمع و امر فرماید به سوی ملائکه آسمان دنیا که نازل شوند در صفحه محشر، پس اهل آسمان اول که دو برابر جمعیت انس و جن باشند، نازل شوند اطراف خلایق را و بعد از آن اهل آسمان دوم و همچنین تا تمام اهالی و ساکنان آسمانهای هفتگانه نازل میشوند در صحرای محشر، و ملائکه هفت سرادقات آسمان احاطه نمایند خلایق را.«1»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - تجلّى حضور خداوند، در تمام صحنه هاى قیامت براى همه مردم
و جاء ربّک
خداوند، همواره و در همه جا، در دنیا و آخرت، حضور دارد. بنابراین معناى «جاء»، ظهور همین حقیقت براى حاضران در صحنه قیامت است; چه آن که آنان حضور خداوند را در همه امور، مشاهده خواهند کرد.
2 - انسان ها در قیامت، خود را به طور کامل، مقهور ربوبیت و تدبیر خداوند خواهند دید.
و جاء ربّک
اضافه «ربّ» به ضمیر خطاب - که به مخاطب خاصى نظر ندارد ـ بیانگر آن است که آنچه براى همگان مشهود خواهد شد، جلوه هاى ربوبیت خداوند در هر شخص است.
3 - رسیدگى به حال انسان ها در قیامت، از شؤون ربوبیت خداوند است.
کلاّ إذا ... و جاء ربّک
4 - فرشتگان در قیامت، در صف هایى منظّم، حضور یافته، به اجراى رسالت خویش خواهند پرداخت.
و الملک صفًّا صفًّا
کلمه هاى «صفّاً صفّاً» ـ به تأویل «مصطفّین» (در صفوف منظم قرار گرفته) ـ حال براى «المَلَک» است. «مَلَک» اسم جنس بوده و حرف «ال» در آن، براى استغراق است. برخى آن را مفرد «ملائکه» دانسته اند (مصباح) و برخى آن را از ریشه «مِلْک» و به معناى سیاست گذار دانسته و گفته اند: شخص سیاست گذار، اگر انسان باشد «مَلِک» و اگر فرشته باشد، «مَلَک» نامیده مى شود. این کلمه در اصل «مأْلَک» و به معناى «رسالت» بوده است. (مفردات راغب)
5 - فرشتگان، مأمور رسیدگى به امور انسان ها در قیامت
و الملک صفًّا صفًّا
از جمله «یومئذ یتذکّر الإنسان» در آیه بعد، معلوم مى شود که حضور فرشتگان در قیامت در رابطه با کار انسان ها است.
6 - رسیدگى به کارهاى انسان ها در قیامت، داراى قسمت هاى گوناگون و تفکیک شده است.
صفًّا صفًّا
7 - فرشتگان در قیامت، در رده هاى مختلف دسته بندى شده و هر دسته مأموریتى ویژه دارند.
صفًّا صفًّا
8 - فرشتگان در قیامت، به فرمان خداوند و با نظارت کامل او، انجام وظیفه مى کنند.
و جاء ربّک و الملک
آمدن خداوند، کنایه از حضور کامل او است و عطف «ملک» بر «ربّک»، بیانگر آن است که حضور فرشتگان، مستقل از حضور خداوند نیست; بلکه در راستاى آن و بخشى از یک برنامه منسجم است.
9 - «على بن الحسن بن على بن فضّال عن أبیه قال: سألت الرضا(ع) ... عن قول اللّه عزّوجلّ «و جاء ربّک و الملک صفّاً صفّاً» فقال: إنّ اللّه تعالى لایوصف بالمجىء و الذهاب تعالى عن الإنتقال إنّما یعنى بذلک و جاء أمر ربّک و الملک صفّاً صفّاً;(1)
على بن الحسن از پدرش روایت کرده که گفت: از امام رضا(ع)، درباره سخن خداوند «و جاء ربّک و الملک صفّاً صفّاً» پرسیدم، فرمود: خداوند متعال به آمدن و رفتن توصیف نمى شود. او والاتر از انتقال یافتن است. مقصود این است که امر پروردگارت، فرارسد و فرشتگان صف اندر صف حاضر شوند».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
(22)- وَ جاءَ رَبُّکَ و بیاید پروردگار تو یعنی ظاهر گردد آیات قدرت و آثار هیبت و سطوت پروردگار تو، چه اسناد مجییء بخدا نه بر حقیقت خود است زیرا که حرکت و انتقال نسبت بکسی است که در جهتی باشد تعالی اللّه عن ذلک علوا کبیرا، پس اینکه تمثیل است برای ظهور آیات اقتدار و تبیین آثار قهر و سلطنت او سبحانه که ممثل شد حال آن بحال پادشاه که بحضور او ظاهر گردد از آثار هیبت و سیاست آنچه ظاهر نشود بحضور همه عساکر و وزراء، از حسن و جبائی منقولست که ای (جاء أمر ربک و قضاؤه و محاسبته)، و ابو مسلم گفته که (جاء أمره الذی لا أمر معه بخلاف حال الدنیا) و بعضی محققان گفته که معنی آن است که بیاید ظهور پروردگار تو بجهت ضرورت معرفت باو در آن روز چه ظهور معرفت بشیئی قایم مقام ظهور و رؤیت آن شیء است و چون معارف الهی در آن روز بدیهی و ضروری باشد«1» پس آن بمنزله ظهور و تجلی او باشد مر اهل محشر را وَ المَلَکُ و بیایند فرشتگان بعرصه محشر صَفًّا صَفًّا صفی از پس صفی بحسب منازل و مراتب، و در بعضی تفاسیر آوردهاند که اهل هر آسمانی صفی علیحده باشد، و از ضحاک منقولست که چون روز قیامت آسمان متزلزل شود فرشتگان از اماکن خود بزمین نازل شوند و هفت صفت شده احاطه به جمیع جنیان و آدمیان نموده چشم بر ایشان گمارند تا چه حادثه رخ نماید.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
- چون معقول نیست که خدا در جائی نباشد تا بعدا بخواهد بیاید و از طرفی آمدن و رفتن از صفات جسم است و خدا بدون تردید جسم نیست پس معلوم میشود: جمله (وَ جاءَ رَبُّکَ) به حذف مضاف است، به اینصورت (و جاء أمر ربک) یعنی هنگامی که امر پروردگار تو بیاید. گواه بر اینکه معنا قسمتی از آیه- 33- سوره. نحل است که میفرماید:
(هَل یَنظُرُونَ إِلّا أَن تَأتِیَهُمُ المَلائِکَةُ أَو یَأتِیَ أَمرُ رَبِّکَ) یکی از اسلوبهای قرآن اینکه است که مطالب را بنحوی بیان کند که شنونده بتواند آنها را تصور نماید. مثلا با اینکه فرشتگان جسم نیستند معذلک آیه مورد بحث، ایشان را به انسان تشبیه نموده و فرموده: فرشتگان در روز رستاخیز صف میکشند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
وَ جاءَ رَبُّکَ وَ المَلَکُ صَفًّا صَفًّا:
از نظر تشریف روی سخن با رسول صلّی اللّه علیه و آله است که در عالم قیامت امر ساحت کبریائی و نفوذ قدرت بینهایت او آشکار و بمعرض ظهور خواهد درآمد در حالی که فرشتگان نیروهای غیبی صفوفی تشکیل دادهاند و در انتظار صدور امر مقام کبریائی هستند.
با توجه به اینکه که از نظر اهتمام مجیء بطور مجاز بساحت پروردگار نسبت داده شده همچنین فرشتگان صفوفی تشکیل دادهاند مراد انتظار صدور امر است که با تجرد و نیروی غیبی در آن صحنه حضور دارند و تأثیری از هر چیز قطع شده و جز مشیت قاهره کبریائی هیچ موجودی تأثیر نخواهد داشت.
فرمان و مالکیت در عالم قیامت اختصاص بساحت کبریائی دارد جز ساحت او شأنی و فرمان و نفوذی واجد نخواهد بود و بر حسب آیه (لِمَنِ المُلکُ الیَومَ) سؤالی از مقام کبریائی شرف صدور مییابد عوالم امکانی را فرا میگیرد.
به اینکه که فرمانروائی از آن مقام کبریائی است که صحنه عوالم امکان را گسترده و محو و نابود نموده است.
پاسخ نیز از ساحت پروردگار شرف صدور مییابد (لِلّهِ الواحِدِ القَهّارِ) به اینکه که صفات کمال واجب از شئون ذات و خلق و آفرینش صفت فعل واحد حق حقیقی است تصور مثل و مانند برای او محال است غنی بالذات و بینیاز علی الاطلاق است موجودات امکانی از هر لحاظ نیازمند باو و قائم باویند و در نظام امکانی هر چه هست اثر و فعلا کبریائی او است و هر لحظه مقهور قدرت و تدبیر اویند و هیچ موجودی مالک خود نیست و استقلال وجودی ندارد و همچنین تأثیری در غیر نخواهد داشت و فرمانروائی و مالکیت حقیقی عوالم اختصاص بذات کبریائی او دارد اینکه پاسخ از مصدر جلال صدور مییابد از ازل تا ابد طنین اندازد و عوالم را فرا گرفته است.
در کتاب عیون بسندی از علی بن فضال از پدرش روایت نموده گفت سؤال نموده از امام رضا علیه السّلام از مفاد آیه (وَ جاءَ رَبُّکَ وَ المَلَکُ صَفًّا صَفًّا) فرمود ساحتپروردگار هرگز متصف بمجیء و آمدن نمیشود همچنین بذهاب و زمین متصف نمیشود پروردگار منزه است از عوارض و نقل و انتقال بلکه مراد آیه آنستکه امر و خواسته ساحت پروردگار شرف صدور یافته است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سمانه عباس نژاد -
تفسیر المیزان
در این جمله نسبت آمدن به خداى تعالى داده ، و این تعبیر از متشابهات است که آیه (لیس کمثله شى ء)، و آیاتى که خواص قیامت را ذکر مى کند، و مثلا مى فرماید آن روز همه سبب ها از کار مى افتد، و همه حجابها کنار مى رود، و بر همه مکشوف مى شود که خدا حق مبین است ، این متشابه را تفسیر مى کند، و تشابه آن را بر طرف مى سازند.
روایاتى هم که مى گوید منظور از آمدن خدا آمدن امر خدا است و قرآن هم مى فرماید: (و الامر یومئذ لله ) همه در مقام رفع این تشابه است .
و به وجهى ، موید اینکه گفتیم منظور از آمدن خدا این است که در آن روز با از کار افتادن اسباب ، همه کاره خود خدا بدون هیچ واسطه است ، آیه زیر است که مى فرماید: (هل ینظرون الا ان یاتیهم اللّه فى ظلل من الغمام و الملئکه و قضى الامر) چون اگر این آیه ضمیمه شود به آیه زیر که مى فرماید: (هل ینظرون الا ان تاتیهم الملئکه او یاتى امر ربک )
چنین به دست مى آید که منظور از آمدن خدا در آیه سوره بقره آمدن امر خدا است ، که در آیه سوره نحل آمده . پس معلوم شد در آیه مورد بحث مضافى حذف شده ، و تقدیر آیه (جاء امر ربک ) است ، و یا نسبت آمدن به خدا دادن در آیه شریفه از باب مجاز عقلى است ، و اما بحث درباره آمدن ملائکه و اینکه آمدنشان صف به صف است ، نظیر بحثى است که در سابق گذشت .
[ نظرات / امتیازها ]
1)
: بهترین و مهمترین و مکشوفترین نظر وتفسیر
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبد بائس -
تفسیر مجمع البیان
وَ جاءَ رَبُّکَ
و فرمان پروردگارت در رسد.
از دیدگاه «حسن» و «جبایى» منظور این است که: و فرمان پروردگارت در مورد بازخواست و حسابرسى از بندگان در رسد.
اما از دیدگاه «ابومسلم» و فرمان پروردگارت - که دیگر بسان دنیا فرمانى به همراه آن نیست - در رسد.
به باور پارهاى، و ظهور آیات و نشانههاى پروردگارت در رسد.
اما به باور برخى از پژوهشگران، و ظهور معرفت پروردگارت در رسد و دیگر جایى براى تردید نماند؛ به گونهاى که گویى ذاتبى همتاى او در رسیده است؛ چرا که ظهور معرفت روشن و آشکار چیزى با اندکى تفاوت، بسان ظهور آن است و بدان دلیل که در روز رستاخیر شناخت خدا و معرفت به او به گونهاى جلوه مىکند که تردیدى در وجود و یکتایى و قدرت او باقى نماند، چنان است که گویى ذات بى مثال او جلوه فرموده است! و گرنه او، از آمد و رفت، مکان و دیدهشدن با چشم ظاهر منّزه است و انبوهى از دلیلهاى روشنگر، نشان مىدهد که ذات پاک او جسم نیست تا بیاید و یا دیده شود.(159)
وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا
و فرشتگان صف به صف بیایند.
به باور پارهاى منظور این است که: و فرشتگان هر آسمانى در صفى جداگانه بیایند. اما از دیدگاه «ضحاک» پس از زلزله رستاخیز اهل هر آسمانى در صفى جداگانه مىرسند، و ساکنان زمین گرد آن را مىگیرند. آن روز صفهاى فرشتگان به صورت هفت صف خواهد بود. در اشاره به این صفهاى هفتگانه است که مىفرماید: و فرمان پروردگارت در رسد و فرشتگان صف به صف بیایند.
برخى برآنند که: و فرشتگان به صورت صفهاى مرتب نماز، هر صفى پس از صف دیگر مىآید.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● صديقه حيدري -
تفسیر نمونه
بعد از پایان یافتن مرحله نخستین رستاخیز یعنى ویرانى جهان ، مرحله دوم آغاز می شود و انسانها همگى به زندگى باز می گردند ، و در دادگاه عدل الهى حاضر می شوند و در آن هنگام فرمان پروردگارت فرا رسد ، و فرشتگان صف در صف حاضر شوند ( و جاء ربک و الملک صفا صفا).
و گرداگرد حاضران در محشر را می گیرند و آماده اجراى فرمان حقند .
این ترسیمى است از عظمت آن روز بزرگ و عدم توانائى انسان بر فراز چنگال عدالت.
تعبیر به جاء ربک ( پروردگار تو می آید ) کنایه از فرا رسیدن فرمان خدا براى رسیدگى به حساب خلایق است.
یا اینکه منظور ظهور آیات عظمت و نشانه هاى خداوند است.
و یا منظور از ظهور پروردگار ظهور معرفت او در آن روز است به گونه اى که جاى انکار براى هیچکس باقى نمی ماند ، گوئى همه با چشم ، ذات بی مثالش را مشاهده می کنند ، و به هر حال مسلم است که آمدن خداوند به معنى حقیقى کلمه که لازمه آن جسم بودن و انتقال در مکان است ، معنى ندارد چرا که او از جسم و خواص جسم مبرا است .
همین معنى با صراحت در حدیثى از امام على بن موسى الرضا (علیهماالسلام) نقل شده است.
شاهد این تفسیر آیه 33 سوره نحل است که می فرماید : هل ینظرون الا ان تاتیهم الملائکة او یاتى امر ربک : آیا آنها جز این انتظارى دارند که فرشتگان به سراغشان بیایند و یا امر پروردگارت فرا رسد ؟ ! تعبیر به صفا صفا اشاره به این است که ملائکه در صفوف مختلفى وارد محشر می شوند و احتمالا فرشتگان هر آسمان در یک صف حضور می یابند و گرداگرد اهل محشر را می گیرند .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.