● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
یَقُولُ یا لَیتَنِی قَدَّمتُ لِحَیاتِی (24)
و چون کافر مفرط مشاهده کند که پند و تذکّر یافتن آن روز فایده ندارد یَقُولُ یا لَیتَنِی: میگوید کاشکی من، قَدَّمتُ لِحَیاتِی: مقدّم داشتمی عمل خیری و طاعتی برای زندگانی من در اینکه عالم یا در ایّام زندگانی من در دنیا.
تنبیه- آیه شریفه دلیل متقن و حجّت امتنی است بر آنکه بندگان مختارند در تکالیف اوامر و نواهی الهی و محجور نیست از طاعات و مجبور نیست بر معاصی، بلکه اختیار است در هر دو و لذا بنده روز قیامت حسرت دارد به بجا نیاوردن طاعات و عبادات و ندامت دارد [به] بجا آوردن منهیّات و محرّمات، و ثواب و عقاب بر فعل مختار مترتّب خواهد بود تا عدل حقیقی متحقّق شود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - خطاکاران در قیامت، فرورفته در حسرت و پشیمان از ترک ذخیره سازى توشه آخرت
و جاْىء یومئذ بجهنّم ... یقول یـلیتنى قدّمت لحیاتى
2 - در قیامت، افسوس خوردن بر گذشته و اظهار پشیمانى از فراهم نکردن اندوخته هاى کارساز، سودى نمى بخشد.
یـلیتنى قدّمت
3 - خطاکاران، زندگانى اخروى خویش را فاقد توشه هاى لازم دیده و در حسرت فرصت هاى برباد رفته بسر مى برند.
یـلیتنى قدّمت لحیاتى
4 - جهان آخرت، زندگى حقیقى انسان است و دنیا در مقایسه با آن، فاقد ویژگى هاى زندگانى است.
لحیاتى
تعبیر «حیاتى»، بیانگر آن است که گوینده آن، حیات را به آخرت اختصاص داده، آن گونه که گویا حیات او در دنیا، حیات نبوده است.
5 - انجام دادن کارهاى سودمند براى آخرت، تنها در دنیا امکان پذیر است.
یـلیتنى قدّمت لحیاتى
6 - پى بردن اهل محشر، به نتیجه بخش بودن کارهاى دنیا در آخرت
یومئذ یتذکّر الإنسـن ... یقول یـلیتنى قدّمت لحیاتى
جمله «یقول...» یا حال براى «الإنسان» و یا بدل اشتمال براى «یتذکّر» است. در هر دو صورت، برداشت یاد شده استفاده مى شود.
7 - کردار انسان در دنیا، ذخیره هایى ماندگار و تعیین کننده فرجام او در آخرت
قدّمت لحیاتى
8 - ارج نهادن به یتیمان، تغذیه نیازمندان، پرهیز از غصب ارث دیگران و دل نبستن به ثروت، توشه هایى سودمند براى آخرت
لاتکرمون ... لاتحـضّون ... تأکلون ... تحبّون ... یـلیتنى قدّمت لحیاتى
9 - محرومیت از توشه هاى اخروى، مایه ناکامى از زندگى حقیقى; حتى در آخرت
لحیاتى
لام در «لحیاتى» براى تحلیل است و «حیاة» ممکن است مصدر و به معناى «زنده شدن» باشد. بنابراین مفاد آیه شریفه این مى شود که: اى کاش! براى زنده شدن خود، از پیش توشه اى تهیه دیده بودم. این گفته نشان مى دهد که در آخرت، خطاکاران آرزوى زنده شدن داشته و خود را از حیات واقعى محروم مى بینند.
10 - تذکر و بیدارى انسان در قیامت، حاصلى جز پشیمانى و حسرت ندارد.
و أنّى له الذکرى . یقول یـلیتنى قدّمت لحیاتى
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
(24)- یَقُولُ گوید یا لَیتَنِی کاشکی من قَدَّمتُ پیش میفرستادم عمل خیری لِحَیاتِی برای زندگانی من در اینکه عالم یا در وقت حیات من در دنیا و بنا بر معنی أخیر لام بمعنی (فی) باشد از برای توقیت کقول الشاعر (جئت لعشر لیال خلون من رجب) اینکه آیه ابین دلیل و امتن حجت است بر آنکه اختیار در دست مکلف است و معلق بقصد و اراده او و محجور نیست از طاعات و مجبر بر معاصی هم چنان که مذهب اهل اهواء و بدعت است و اگر نه اظهار تحسر بیوجه میبود و ذکر تأسف بیمعنی.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
مقصود از کلمه (لِحَیاتِی) برای زندگیم، به قرینه مقام، زندگی عالم آخرت میباشد. یعنی انسان کافر در آنروز میگوید: ای کاش در عالم دنیا بفکر زندگی عالم آخرت میبودم، و مشغول اعمالی میشدم و ثواب و پاداش آنها را پیشاپیش برای زندگی عالم آخرتم میفرستادم. از اینکه آیه بخوبی استفاده میشود: همانطور که انسان در عالم دنیا محتاج به لوازم زندگی است در عالم آخرت نیز خواهد بود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
یَقُولُ یا لَیتَنِی قَدَّمتُ لِحَیاتِی:
با کمال حسرت خواهد گفت ای کاش در دنیا متوجه میشدم که زندگی در دنیا و همه نعمتها که در اختیار داشتهام بمنظور آزمایش بوده و زندگی مقدمی و محدود بوده برای اینکه برای تأمین زندگی همیشگی خود اقدام نمایم بلکه زندگی در دنیا را بغفلت و سرگرمی بعلایق گذرانیده اینک که بعالم شهود دیده گشوده خود را فاقد هر گونه نیرو و قدرت میبینم و اثری از حیات و زندگی جز حسرت و سوز گداز روانی و عقوبتهای دوزخ که بآن محکوم هستم نمییابم.
تمنی و آرزو در صورتی نافع و سودمند است که بصورت حقیقت آنرا در آورد و در مقام انقیاد برآید ولی تمنی و آرزوی که در عالم قیامت عارض میشود از نظر شهود خطر و عقوبت است که هرگز سودی برای او نخواهد داشت.
زندگی بشر در اینکه جهان بر حسب طبع بر اساس علاقه قلبی بمال و منال و جاه و فرزند و ریاست است که بر اساس خیال و فرض نهاده شده و انسانی را باز میدارد.
از اینکه در باره مسیر خود بیندیشد و در مقام کسب فضیلت معنوی برآید و برای زندگی پس از مرگ خود عملی را انجام دهد و یا مرکب از افعال و حرکات است که بر اساس خیال بوده و بمنظور تأمین آسایش زندگی در دنیا بوده است.
خلاصه نظر به اینکه که پایه فضایل و کمالات انسان بر دو نیروی روانی و عمل جوارحی نهاده شده و هر یک از اینکه دو نیرو را در مواردی بکار بندد که از فکر خودیابی و کسب فضیلت باز میدارد و آنچه از علاقه قلبی و با حرکات و افعال اختیاری که بمنظور استکمال و کسب فضیلت و تأمین سعادت و آخرت باشد زندگی و حیات اخروی است که بهیچ یک توجه نداشته و بغفلت فرصت از دست داده است.
و بر حسب آیه (قَدَّمتُ لِحَیاتِی) آنستکه ای کاش برای حیات و زندگی همیشگی خود اعمال صالحهای را انجام میدادم که سبب نجات از عقوبت بود مانند ایمان بآفریدگار و باصول توحید و تحکیم رابطه و انقیاد نسبت بآفریدگار و باداء وظایف بلکه غرور و خودستائی را در خود تقویت نموده سیرت آن در عالم قیامت ظلمت و تیرهگی روان و عجز و تیره بختی بوده که بدان محکوم هستند.
آیا میدانید مفادآیه (وَ جِیءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّمَ) چیست در روز قیامت دوزخ در حالی که بهفتاد هزار زمام در حیطه قدرت هفتاد هزار فرشته قرار دارد آنگاه جذبه او آشکار خواهد شد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.