وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ (٣)این «واو» دو گزینه برایش مطرح است، که بعد از بیان یکی از دو گزینه انتخاب میکنیم.
یکی این که «واو عطف» است، و «و والد و ما ولد» را به «هذا البلد» عطف کرده است، که به این شهر قسم نمیخورم و به «والد» هم قسم نمیخورم و به «ما ولد» هم قسم نمیخورم.
دوم این که بگوییم که این «واو»، «واو قسم» است: لا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ (١)وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ (٢) من به این شهر در حالی که تو در آن هستی قسم نمیخورم. ولی به آن والد و آنچه که به دنیا آورد قسم میخورم، که وجه دوم مطلوب است.
یعنی اینکه «واو» در اینجا «واو قسم»، باشد، به خاطر وجود جواب قسم که:
لَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسَانَ فِی کَبَدٍ (۴)و الا اگر قرار باشد که «لا» بیاید و قسمی ذکر نشود، آمدن جواب قسم بی فایده است، و در صورت عدم وجود قسم، جواب قسم جایگاه پیدا نمی کند.
آیۀ (۴) از نظر ادبی جواب قسمی است که در آیه (۳) مطرح است، و آیۀ (۴) از نظر مفهومی موکد است برای هر سه آیه قبلی. یعنی (۱و۲) در مقام تأکید آیۀ ۴ مفید است، هر چند که از نظر ادبی قسم و جواب بر آن به حساب نیاید. و الا سیاق، سیاق تأکید آیۀ (۴) است.
اگر ما بیاییم بین «لا» و «اقسم» فاصله بیندازیم، چنین چیزی در زبان عربی نداریم، و در ثانی موقعی که قسم به بیان مثبت میآید ذکر فعل «اقسم» لازم نیست، مثل و الفجر و…و اصل اتصال بین «لا» و «اقسم» است.
و حالا وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ (٣)یعنی چه؟ «والد» یعنی به دنیا آوردنده و «ما ولد» یعنی که آنچه به دنیا آمده، مولود. و به خود «والد» هم اگر بخواهیم دقت کنیم، والد است، نه والده. یعنی پدر، پس خود «والد» مفهومش روشن است و تنوینش در این سیاق میشود.
تنوین تعظیم یعنی «والد»ی با عظمت، جنس هم نیست، که بگوییم که جنس والد را میگوید و تمام این قرائن می رساند که منظور آن «والد»ی به خصوص است که با عظمت از آن یاد می شود. و «ولد» آن هم «ولد»ی مشخص است.
و اگر از این منظر به آن نگاه کنیم و در سیاق «هذا البلد»، و به قرآن رجوع کنیم، «والد و ولدی» که با «هذاالبلد» مرتبط بود، در بیان خود قرآن ابراهیم علیه السلام و اسماعیل علیه السلام است.
وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (١٢٧) و آن دعایی که در مورد این شهر کردند و….و باید دقت کرد که منظور به دنیا آمدن در مکه نیست، بلکه از «والد و ما ولد»ی بحث می کند که به مکه ربط دارند.
ما اینجا اقامۀ وجه میکنیم، ولی آیا این «والد و ما ولد» همان حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام هستند؟ چیزی نگفتهایم.
ما چند مرحله را باهم آمدهایم: اول این که آیا والد جنس است؟ که گفتیم که جنس نیست. و حالا تنوین را چه تنوینی بگیریم؟ تنوین نکره بگیریم که قسم به یک والدی و آنچه که زایید! که با مقام سازگار نیست که این «والد و ولد»ش مجهول باشند.
پس تنوین تحقیر که نمیشود گرفت، پس تنوین تعظیم است. یعنی والدی چنان و آنچه به دنیا آورد. حالا والدی چنان و آنچه که به دنیا آورده، مصداقش چه کسی بوده؟ به سیاق نگاه میکنیم سیاق «هذاالبلد» است و «هذاالبلد» هم در قرآن جستجو میکنیم، میبینیم که حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام هستند.
ولی آن سؤال به قوت خود باقی است که چرا از ایشان به عنوان «والد و ما ولد» یاد شده و ما جوابی برای آن نداریم.
[ نظرات / امتیازها ]