محمود امیرحسینی
[ همه پیام ها ] پیام های محمود اميرحسيني (2 مورد)
  سوره انفطار آیه 15 - قیامت
پیدایش قیامت براى جزا و کیفر عملکرد دنیوى ماست. <<یوم الدّین>>
  سوره انفطار آیه 1 - محتوا و فضیلت خواندن سوره انفطار
این سوره در مکه نازل شده و داراى 19 آیه است
محتواى سوره ((انفطار))
این سوره مانند بسیارى از سوره هاى دیگر جزء آخر قرآن بر محور مسائل مربوط به قیامت دور مى زند، و رویهمرفته در آیات نوزدهگانه آن به پنج موضوع در این رابطه اشاره شده :
1 - اشراط الساعة : یعنى حوادث عظیمى که در پایان جهان و در آستانه قیامت رخ مى دهد.
2 - توجه انسان به نعمتهاى خداوند که سراسر وجود او را فرا گرفته ، و شکستن غرور او، تا خود را براى معاد آماده سازد.
3 - اشاره به فرشتگانى که ماءمور ثبت اعمال انسانها هستند.
4 - سر نوشت نیکان و بدان در قیامت .
5 - گوشه اى از سختیهاى آن روز بزرگ .
فضیلت تلاوت این سوره
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : من قراء هاتین السورتین ((اذا السماء انفطرت )) و اذا السماء انشقت و جعلهما نصب عینه فى صلاة الفریضة و النافلة لم یحجبه من الله حجاب ، و لم یحجزه من الله حاجز، و لم یزل ینظر الى الله و ینظر الله الیه حتى یفرغ من حساب الناس : ((هر کس این دو سوره : سوره انفطار و سوره انشقاق را تلاوت کند، و آن دو را در نماز فریضه و نافله برابر چشم خود قرار دهد هیچ حجابى او را از خدا محجوب نمى دارد، و چیزى میان او و خداوند حائل نمى شود، پیوسته (با چشم دل ) به خدا مى نگرد و خدا (با لطفش ) به او نگاه مى کند، تا از حساب مردم فارغ شود)).
مسلما نعمت بزرگ حضور در پیشگاه خدا، و از میان رفتن حجابها او و پروردگار، براى کسى است که این دو سوره را در عمق جانش جاى دهد و خود را بر اساس آن بسازد، نه اینکه به لقلقه زبان اکتفا کند.
[ همه سوال ها ] سوال های محمود اميرحسيني (1 مورد)
  سوره انشقاق آیه 9 - بازگشت انسان به اهل خود
با سلام
در فایل صوتی سوره انشقاق (سیاق اول-آیه 5) در معنای کلمه الی گفته شد الی یعنی حرکت با رنج و زحمت.حال در آیه 9 که می فرماید: " و ینقلب الی اهله مسرورا " در این "الی" نیز آیا رنج و زحمت و یا مشقتی وجود دارد یا خیر؟ چرا که انسان مومن مراحل سختی را به نظر گذرانده و نامه اعمالش را به دست راستش داده اند و دیگر غم و اندوه و مشقتی به نظر نمی رسد؟لطفا راهنمایی فرمایید.
با تشکر
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های محمود اميرحسيني (56 مورد)
  سوره مطففین آیه 20 - تدبر شخصی
کتاب و نوشته ای است رقم زده شده(حتمی و ثبت و ضبط شده)
  سوره مطففین آیه 19 - تدبر شخصی
و توچه میدانی که علیون چیست (و چه درکی از آن داری؟)
  سوره مطففین آیه 18 - تدبر شخصی
چنین نیست.(آگاه باشید که) همانا نامه اعمال و پاداش نیکان در جایگاهی بلند مرتبه و والا قرار دارد.
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های محمود اميرحسيني (23 مورد)
  سوره انفطار آیه 10 - تفسیر المیزان
" وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ کِراماً کاتِبِینَ یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ" این آیه شریفه اشاره دارد به اینکه اعمال انسان غیر از طریق یادآورى خود صاحب عمل، از طریقى دیگر نیز محفوظ است، و آن محفوظ بودن اعمال با نوشتن فرشتگان نویسنده اعمال است، که در طول زندگى هر انسانى موکل بر او هستند، و بر معیار آن اعمال پاداش و کیفر مى‏بینند، هم چنان که فرمود:" وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً"
" وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ"- یعنى از ناحیه ما حافظانى موکل بر شما هستند، که اعمال شما را با نوشتن حفظ مى‏کنند، این آن معنایى است که سیاق افاده‏اش مى‏کند.
  سوره انفطار آیه 9 - تفسیر المیزان
" کَلَّا بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ" کلمه" کلا" مثل کلمه" حاشا" ردع و انکار را مى‏رساند، در اینجا مى‏خواهد مغروریت انسان به کرم خداى تعالى را ردع کند، که انسانهاى ناسپاس آن را وسیله و بهانه کفر و معصیت خود کردند، مى‏فرماید مغرور نشوید که این غرور سودى به حال شما نخواهد داشت.
" بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ"- یعنى نه، بلکه شما جزا را تکذیب مى‏کنید، در این جمله از آنچه از آیه" ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ" استفاده مى‏شود اعراض شده، از آن جمله استفاده مى‏شود که علت کفر و معصیت آنان مغرور شدن به کرم الهى بوده، و گر نه به قیامت و جزا و لو بالقوه اعتراف دارند، چون فطرت سلیم بر آن حکم مى‏کند، در این جمله مى‏فرماید: نه، علت این نیست، بلکه علت واقعى این جرأت و حسارت بر کفران و نافرمانى، بدون کمترین ترسى از جزا، این است که روز جزا را منکرید.
در آیه" یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ" خطاب را متوجه انسان نموده شش مرتبه ضمیر کاف خطاب مفرد به آن برگردانید، ناگهان در آیه مورد بحث ضمیر را جمع مخاطب کرد، تا بفهماند هر کس که در معصیت و کفر با انسان شریک باشد تنها علت کفر و نافرمانیش نداشتن ایمان به روز جزا است.
  سوره انفطار آیه 6 - تفسیر نمونه
اى انسان چه چیز تو را مغرور ساخته ؟!
در تعقیب آیات گذشته که پیرامون معاد سخن مى گفت ، در آیات مورد بحث براى بیدار کردن انسان از خواب غفلت ، و توجه او به مسئولیتهایش در برابر خداوند، نخست او را مخاطب ساخته و با یک استفهام توبیخى شدید و در عین حال تواءم با نوعى لطف و محبت مى فرماید: ((اى انسان چه چیزى تو را از پروردگار کریمت غافل ساخته ؟ و در برابر او جسور و مغرور نموده ))؟! (یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم ).
در اینجا ((انسان )) را به عنوان انسانیتش که اتمام امتیازات او را بر سایر موجودات این جهان یاد آور مى شود مخاطب ساخته ، سپس او را در برابر خداوندى قرار مى دهد که هم ((رب )) است و هم ((کریم )) به مقتضاى ربوبیتش پیوسته او را در کنف حمایت خود قرار داده ، و تربیت و تکامل او را بر عهده گرفته ، و به مقتضاى کرمش او را بر سر خوان نعمت خود نشانده ، و از تمام مواهب مادى و معنوى برخوردار ساخته است ، بى آنکه انتظارى از او داشته باشد و پاداش و عوضى بطلبد، حتى خطاهاى او را نادیده مى گیرد، و با کرمش او را مورد عفو قرار مى دهد.
آیا سزاوار است چنین موجود شریفى در برابر چنان پروردگار بزرگى جسور گردد؟
و یا لحظه اى از او غافل شود و در انجام فرمانش که ضامن سعادت خود او است قصور ورزد؟
و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است که هنگام تلاوت این
آیه فرمود: غره جهله : ((جهل و نادانیش او را مغرور و غافل ساخته است ))!.
و از اینجا روشن مى شود هدف این است که با تکیه بر مساءله ربوبیت و کرم خداوند غرور و غفلت انسان را درهم بشکند، آنگونه که بعضى پنداشته اند که هدف تلقین آدمى در زمینه عذر خواهى او است که در جواب بگوید: کرمت مرا مغرور ساخت .
و نیز آنچه از ((فضیل بن عیاض )) نقل شده که از او سؤ ال کردند اگر در روز قیامت خداوند تو را به حضور طلبد و از تو بپرسد: ما غرک بربک الکریم ، در جواب چه مى گویى گفت : در جواب مى گویم : غرنى ستورک المرخاة ((پرده هایى که بر گناهان من افکنده بودى مرا غافل و مغرور ساخت )) نیز متناسب مفهوم آیه نیست ، بلکه در جهت مخالف هدف اصلى آیه قرار دارد، چرا که هدف درهم شکستن غرور و بیدار کردن از خواب غفلت است ، نه پرده جدیدى بر پرده هاى غفلت افکندن !
بنابراین سزاوار نیست آیه را از هدفى که داشته منحرف سازیم ، و در جهت مخالف آن نتیجه گیرى کنیم .
((غرک )) از ماده ((غرور)) در اصل به معنى غفلت به هنگام بیدارى است ، و به تعبیر دیگر غفلت در جایى که انسان باید غافل نباشد، و از آنجا که غفلت گاه سر چشمه ((جسارت )) و یا ((خود برتربینى )) مى شود واژه ((غرور)) به این معانى نیز تفسیر شده است ، و شیطان را از این رو غرور (بر وزن شرور) مى گویند که انسان را با وسوسه هاى خود فریب مى دهد و غافل و مغرور مى کند.
در تفسیر ((کریم )) تعبیرات گوناگونى گفته اند، بعضى گفته اند: کریم بخشنده اى است که تمام افعالش احسان است و هرگز با بخشش خود در پى کسب سود یا دفع زیان نیست .
بعضى گفته اند: کریم کسى است که هم آنچه را بر او است و هم آنچه را بر او لازم نیست مى بخشد.
و بعضى گفته اند: کریم کسى است که متاع کم را مى پذیرد، و بهاى زیاد در برابر آن مى دهد.
ولى در حقیقت همه اینها در مفهوم کریم در صورتى که در حد اعلى همچون کرم خداوند در نظر گرفته شود جمع است . و در کرم خداوند همین بس که تنها به عفو گنهکار راضى نمى شود بلکه گناهان را (در مورد کسانى که شایستگى دارند) به حسنات تبدیل مى کند.
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) در تفسیر این آیه جمله هاى عجیبى دارد، مى فرماید:
این آیه کوبنده ترین دلیل در برابر شنونده است ، و قاطعترین عذر در برابر شخص مغرور، کسى که جهالت و نادانیش او را جسور و مغرور ساخته ، خداوند مى فرماید:
اى انسان چه چیز تو را بر گناهت جراءت داده ؟، و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته ؟، و چه چیز تو را به هلاکت خویش ‍ علاقه مند نموده ؟
آیا این بیمارى تو بهبودى ندارد؟ یا این خوابت به بیدارى نمى انجامد؟ چرا (لااقل ) آن مقدار که به دیگران رحم مى کنى به خودت رحم نمى کنى ، تو هر گاه کسى را در میان آفتاب سوزان به بینى بر او سایه مى افکنى ، هر گاه بیمارى را به بینى که درد، او را سخت ناتوان ساخته از روى ترحم بر او گریه مى کنى ، پس چه چیز تو را بر بیماریت صبور ساخته ، و بر مصیبتت شکیبا نموده ، و از گریه بر خویشتن تسلیت داده ؟ در حالى که عزیزترین افراد نزد تو خودت مى باشى چگونه ترس از نزول بلا در شب ترا بیدار نکرده ، با اینکه در گناه و معصیت او غوطه ورى ، و در حالى که زیر سلطه او قرار دارى .
بیا و این بیمارى (غفلت از خدا) را با داروى تصمیم و عزم راسخ مداوا کن ، و این خواب غفلتى را که چشمانت را فرو گرفته با بیدارى برطرف ساز، بیا مطیع خداوند شو، و به یاد او انس گیر، خوب تصور کن که به هنگام غفلتت از خدا او با دادن نعمتها به تو عنایت مى کند، تو را به سوى عفو و بخشش خویش مى خواند، و زیر پوشش فضل و برکات خود قرار مى دهد.
در حالى که تو همچنان به او پشت کرده اى ، و به دیگرى رو مى آورى ، بزرگ است خداوندى که با این قدرت عظیم ، کریم است ، اما تو با این ضعف و حقارت چقدر بر معصیت او جسورى !. …
[ همه لغت ها ] لغت های محمود اميرحسيني (3 مورد)
  سوره مطففین آیه 14 - تفسیر نور استاد قرائتی
ران : زنگار
 توضيح : «رَین» به معناى زنگار است که بر اجناس قیمتى مى‏نشیند. امام باقرعلیه السلام مى‏فرماید: هرگاه گناه بر انسان غالب شود، امیدى به رستگارى او نخواهد بود و این است معناى «کلا بل ران على قلوبهم».(10)
  سوره بروج آیه 1 - تفسیر نور استاد قرائتی
بروج : ستارگان آسمان
 توضيح : «بُروج» جمع «بُرج» به معناى امر ظاهر و آشکار است، چنانکه «تبرّج» به معناى آشکار ساختن زینت است. اگر به عمارت‏هاى بلند و مرتفع، برج گفته مى‏شود، از آن جهت است که در میان دیگر ساختمان‏ها، آشکارتر است. مراد از «بروج» در این آیات، ستارگان آسمان است که همچون برجى بلند، از دور آشکار و درخشان هستند. چنانکه در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید: «و لقد جعلنا فى السماء بروجاً و زیّناها للناظرین»(حجر-16)
  سوره حمد آیه 6 -
صراط : مسیر،راه
 توضيح : صراط یعنی راه روشن چرا که صراط از ریشه "ص-ر-ط" به معنای بلعیدن می باشد.بدین معنا که سالکان و مریدان خود را بلعیده و مانع از این سو و آن سو رفتن و گمراه شدن سالکان می گردد.به همین دلیل به آن راه روشن گویند.