از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  مرضيه اسدي - ابوالفضل بهرامپور
1) لَهو : پرداختن انسان به چیزهایی است که او رااز مقاصد اصلی حیات باز می دارد. [ نظرات / امتیازها ]
8) تُسْئَلُ : بازخواست می شوی [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد - بهرامپور
1) (الهی‌ (لهو)): : سرگرم‌ کرده‌ [ نظرات / امتیازها ]
1) (تکاثر (کثر)) : تفاخر
 توضيح : مسابقه‌ ثروت‌ اندوزی‌، ‌به‌ رخ‌ یکدیگر کشیدن‌ ثروت‌ [ نظرات / امتیازها ]
2) زُرتُم‌ُ : دیدار کردید، رو ‌به‌ رو شدید. [ نظرات / امتیازها ]
2) مقابر : جمع‌ (مقبرة): گورستانها. [ نظرات / امتیازها ]
3) کَلّا : چنین‌ نیست‌ [ نظرات / امتیازها ]
3) سَوف‌َ تَعلَمُون‌َ : ‌به‌ زودی‌ خواهید دانست‌ [ نظرات / امتیازها ]
5) عِلْمَ الْیَقینِ : آگاهی‌ قطعی‌ و برهانی‌ [ نظرات / امتیازها ]
6) لَتَرَوُن‌َّ : البته‌ حتما می‌بینید [ نظرات / امتیازها ]
7) عَیْنَ الْیَقینِ : شهود یقینی‌
 توضيح : دیدن‌ یقینی‌ «‌که‌ ‌از‌ علم‌ الیقین‌ مرتبه‌ای‌ بالاتر ‌است‌» [ نظرات / امتیازها ]
8) لَتُسئَلُن‌َّ : البته‌ حتما پرسیده‌ می‌شوید
 توضيح : البته‌ حتما بازخواست‌ می‌شوید [ نظرات / امتیازها ]
8) یَومَئِذٍ : در‌ ‌آن‌ روز [ نظرات / امتیازها ]
8) نعیم‌ : ناز و نعمت‌ [ نظرات / امتیازها ]
 » راهنما
2) مَقابِرَ : جمع‌ (مقبرة)
 توضيح : مکانى است که قبرهاى متعددى در آن باشد. [ نظرات / امتیازها ]
 » مصطفوی
5) عِلم‌َ الیَقِین‌ِ : علمی‌ ‌است‌ ‌که‌ روی‌ یقین‌ و اطمینان‌ ‌باشد‌. [ نظرات / امتیازها ]
7) عَیْنَ الْیَقینِ : علم‌ یقینی‌ ‌است‌ ‌که‌ صد ‌در‌ صد ‌باشد‌ و ‌با‌ چشم‌
 توضيح : و عین‌ الیقین‌ ‌که‌ ‌با‌ چشم‌ درک‌ میشود محکمتر و قویتر ‌است‌.
و بالاتر ‌از‌ ‌آن‌ مرتبه‌ حق‌ّ الیقین‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ یقین‌ و ثبوت‌ ‌آن‌ حقیقت‌ ‌باشد‌ ‌فی‌ نفسه‌. [ نظرات / امتیازها ]
  محمد رجب زاده - قاموس قرآن
1) تکاثر : افتخار به کثرت
 توضيح : تکاثر افتخار به کثرت مناقب است «تَکاثَرَ الْقَوْمُ» یعنى: قوم مناقب خویش را برشمردند. راغب گفته: مکاثر و تکاثر، معارضه و رقابت در کثرت مال و عزت است، ظاهراً در آیه قول راغب مراد است و تکاثر آن است که این مى‏خواهد مال و اعتبار خویش را زیاد کند آن نیز به رقابت آن، چنان مى‏خواهد یعنى رقابت در کثرت و عزت مشغولتان کرد تا عمرتان سر آمد ایضاً آیه [حدید:20]. [ نظرات / امتیازها ]
  رعنا سليمان عباسي - تفسیر نمونه
1) تکاثر : فخر فروشی
 توضيح : "تکاثر" از ماده "کثرت" به معنی تفاخر و مباهات و فخر فروشی بر یکدیگر است
[ نظرات / امتیازها ]
1) الهکم :
 توضيح : الهکم " از ماده "لهو" به معنی سرگرم شدن به کارهای کوچک و غافل ماندن از اهداف و کارهای مهم است. [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استادخرمدل
1) «أَلْهَی» : به خود مشغول و سرگرم داشت. غافل و بی‌خبر کرد [ نظرات / امتیازها ]
1) «التَّکَاثُرُ» : مسابقه افزون‌طلبی در اموال و اولاد، و مباهات بدان [ نظرات / امتیازها ]
2) «زُرْتُمْ» : دید و بازدید کردید
 توضيح : مراد از چنین ملاقات کردن و روبرو شدنی، مردن و در گورستانها دفن شدن است [ نظرات / امتیازها ]
2) «الْمَقَابِرَ» : جمع مَقْبَرَة، گورستانها. [ نظرات / امتیازها ]
3) «کَلاّ» : بس کنید! [ نظرات / امتیازها ]
4) «ثُمَّ کَلاّ» : باز هم هان! [ نظرات / امتیازها ]
5) «عِلْمَ الْیَقِینِ» : دانش راستین. آگاهی قطعی.
 توضيح : مراحل یقین سه‌تا است: علم‌الیقین و عین‌الیقین و حقّ‌الیقین (نگا: حجر / 99، واقعه / 95، حاقّه / 51). اضافه آنها، اضافه موصوف به صفت خود است. جواب (لَوْ) محذوف است. از قبیل: هرگز به سراغ این امور نمی‌رفتید و تفاخر و مباهات به این مسائل باطل نمی‌کردید. [ نظرات / امتیازها ]
6) «لَتَرَوُنَّ» : قطعاً و حتماً خواهید دید.
 توضيح : مراد آشکار شدن دوزخ است (نگا: شعراء / 91، نازعات / 36 [ نظرات / امتیازها ]
7) «عَیْنَ الْیَقِینِ» : دیدن یقینی. آگاهی حاصل از دیدن و مشاهده کردن.
 توضيح : مراد از دیدن دوزخ، در آن افتادن و چشیدن عذاب آن است (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). [ نظرات / امتیازها ]
8) «ثُمَّ» : این واژه در اینجا برای ترتیب اخباری است؛ نه ترتیب زمانی. چرا که قبلاً حساب و کتاب و قضاوت انجام پذیرفته است (نگا: المصحف المیسّر). البتّه می‌تواند برای ترتیب زمانی هم باشد. چون در دوزخ برای عذاب بیشتر از دوزخیان سؤالاتی می‌شود (نگا: ملک / 8، مدّثّر / 42) [ نظرات / امتیازها ]
  مارال ابتهاج - تفسیر نور- حجه الاسلام قرائتی
1) التَّکاثُرُ : «تکاثر» از «کثرت» به معناى فزون‏طلبى و فخرفروشى به دیگران به واسطه کثرت اموال و اولاد است. [ نظرات / امتیازها ]
  سمانه عباس نژاد - قرآن در خانه
1) الهاکم : مشغول ساخت شما را ، غافل کرد شما را [ نظرات / امتیازها ]
1) التکاثر : فخر فروشی و مباهات ، افزون طلبی ، مسابقه ثروت اندوزی [ نظرات / امتیازها ]
2) زرتم : زیارت کردید [ نظرات / امتیازها ]
2) المقابر : قبرها [ نظرات / امتیازها ]
3) کلا : هرگز چنین نیست [ نظرات / امتیازها ]
3) سوف : به زودی [ نظرات / امتیازها ]
3) تعلمون : می دانید [ نظرات / امتیازها ]
5) لو تعلمون : اگر می دانستید [ نظرات / امتیازها ]
5) علم الیقین : علم یقینی ، علم یقین آور [ نظرات / امتیازها ]
6) لترون : قطعاً خواهید دید ، حتماً می بینید [ نظرات / امتیازها ]
6) الحجیم : دوزخ ، جهنم ، آتش سوزان [ نظرات / امتیازها ]
7) عین الیقین : دیدنی یقین آور [ نظرات / امتیازها ]
8) لتسئلن : قطعاً مورد پرسش واقع می شوید ، حتماً حتماً بازخواست خواهید شد [ نظرات / امتیازها ]
8) عن النعیم : از نعمتها [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیر المیزان
1) لهو : هر کار بیهوده و بی‏ارزشی است
 توضيح : کلمه لهو به معنای هر کار بیهوده و بی‏ارزشی است که آدمی را از کار مهم و پر ارزش باز بدارد ، وقتی می‏گویند : الهاه کذا معنایش این است که آن کار بیهوده وی را مشغول به خود کرد و از کاری مهم‏تر بازش داشت و در قرآن کریم آمده : الهیکم التکاثر [ نظرات / امتیازها ]
2) مقابر : محل قبر [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور
1) «الهاکم» : سرگرم شدن به امور جزئى و ناچیز است
 توضيح : «الهاکم» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچیز است که انسان را از اهداف بلند باز دارد. [ نظرات / امتیازها ]
  آسيه افشار - فرهنگ لغت المنجد
1) تکاثُر : زیاده طلبی [ نظرات / امتیازها ]
2) زُرتُم : دیدید - مشاهده کردید [ نظرات / امتیازها ]
 » فرهنگ لغت لاروس
6) لَتَرَوُنَّ : قطعاً میبینید [ نظرات / امتیازها ]
  سيروس عزيزي - پژوهش های شخصی
5) «یقین» : در متن آمده است.
 توضيح : ریشه‌شناسی، مراتب و کاربردها
۱. ریشه‌شناسی واژه «یقین»
واژه «یقین» از ریشه ثلاثی مجرد «یَقَنَ / یَقِنَ» گرفته شده که در لغت به معنای ثبوت، پایداری و رفع شک است. در زبان عربی، «یقین» به علمی اطلاق می‌شود که خالی از تردید و آمیخته با قطعیت است. این واژه با واژگان متضادی همچون «شک» و «ظن» در تقابل قرار دارد و همواره ناظر به مرحله‌ای از معرفت است که در آن آرامش و ثبات ذهنی و قلبی حاصل شده باشد. راغب اصفهانی در مفردات، یقین را علمی می‌داند که مطابق واقع باشد و با زوال آن حقیقت نیز از بین نرود.

۲. تعریف اصطلاحی یقین در قرآن
در اصطلاح قرآنی، یقین به دانشی گفته می‌شود که از طریق تأمل، استدلال، یا مشاهده حاصل شده و با قطعیت همراه است. یقین در این معنا، مرتبه‌ای است که پس از رفع تردید حاصل می‌شود و سبب اطمینان قلب و آرامش نفس انسان می‌گردد. از نظر قرآن، یقین نه صرفاً دانشی ذهنی، بلکه کیفیتی وجودی است که با مراتب عمیق‌تری از شهود و تجربه همراه است. به همین دلیل، قرآن برای یقین مراتب گوناگونی قائل است.

۳. کاربردهای واژه «یقین» در قرآن
۳.۱. یقین به معنای علم قطعی
در آیاتی چون نساء/157، یقین به معنای علمی قطعی و غیرقابل انکار آمده است:
«...وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا»
در این آیه، «یقینًا» حال است از فاعل فعل «ما قتلوه»، و بر انکار کامل ادعای قتل حضرت عیسی علیه‌السلام با تأکید بر فقدان علم یقینی نزد مخالفان دلالت دارد.

۳.۲. یقین به معنای مرگ
در سوره حجر/99 می‌خوانیم:
«وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ»
اکثر مفسران، «یقین» را در این آیه به معنای «مرگ» دانسته‌اند؛ زیرا مرگ تنها حقیقتی است که همه انسان‌ها نسبت به آن علم یقینی دارند و در آن تردیدی نیست.
۳.۳. یقین به معنای درک شهودی
در آیات مربوط به قیامت، یقین به معنای علمی است که با مشاهده مستقیم همراه است؛ نظیر:
«کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ» (تکاثر/5)
«ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ» (تکاثر/7)
این آیات به تفاوت میان یقین علمی و عینی دلالت دارند.

۴. مراتب یقین در قرآن کریم
قرآن کریم برای یقین سه مرتبه قائل است که از سطح دانایی نظری آغاز می‌شود و تا ادراک شهودی و تجربه درونی کامل پیش می‌رود:

۴.۱. علم‌الیقین
«علم‌الیقین» دانشی است نظری و مبتنی بر دلیل که اگرچه قطعیت دارد، هنوز با مشاهده همراه نیست. نمونه آن آیه 5 سوره تکاثر است:
«کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ»

۴.۲. عین‌الیقین
در این مرتبه، فرد حقیقت را با چشم خود می‌بیند. آیه 7 همان سوره می‌فرماید:
«ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ»

مشاهده عینی جهنم در قیامت برای کسانی که قبلاً آن را تنها باور داشتند، نمونه‌ای از این مرحله است.

۴.۳. حق‌الیقین
حق‌الیقین، مرتبه‌ای است که فرد نه تنها حقیقت را می‌بیند، بلکه با جان و وجود خود آن را درمی‌یابد. این مرحله، یقین حضوری و تجربی است:
«إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ» (واقعه/95)
همچنین، در آیات پایانی سوره تکاثر، پس از علم و عین‌الیقین، مرحله نهایی را چنین یاد می‌کند:
«ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ * ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ...» (تکاثر/7-8)

در این تسلسل، حق‌الیقین در لحن آیه ضمنی است و در دیگر آیات مانند واقعه/95 صراحت دارد.

۵. تفاوت یقین، علم و شک
در قرآن، یقین در برابر شک و در پیوند با علم مطرح می‌شود. شک حالتی از تردید و ناپایداری است که عمدتاً صفت کافران و منافقان است (نساء/157). علم می‌تواند مقدمه یقین باشد، اما تا زمانی که به مشاهده یا ادراک حضوری نینجامد، به حق‌الیقین نمی‌رسد.

۶. نقش یقین در شخصیت مؤمنان
در آیات متعددی، یقین به‌عنوان ویژگی مؤمنان برجسته شده است. مؤمن کسی است که از مرحله‌ی علم گذشته، از شک عبور کرده، و به مقام اطمینان رسیده است. در سوره بقره/4، متقین کسانی معرفی شده‌اند که «وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ»؛ یعنی در ایمان به آخرت به مرحله‌ی یقین رسیده‌اند.

۷. نتیجه‌گیری
یقین در قرآن مفهومی چندلایه و پویاست که از سطح آگاهی نظری آغاز می‌شود و به شهود و درک وجودی می‌انجامد. این واژه در بافت قرآنی، نه‌تنها مفهومی معرفتی بلکه سلوکی و ایمانی دارد. تفاوت یقین با علم و شک در قطعیت و آرامش باطنی آن است، و مراتب سه‌گانه‌اش در قرآن (علم‌الیقین، عین‌الیقین، حق‌الیقین) ساختاری دقیق و قابل تأمل را برای رشد معرفت در انسان ترسیم می‌کند.
[ نظرات / امتیازها ]