● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً «10»
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ: یاد بیاور اى پیغمبر زمانى را که جاى گرفتند
جوانان به غار جیرم. فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً: پس گفتند پروردگارا ما را از جانب خود بخششى عطا فرما، یعنى آمرزش و روزى و ایمنى از دشمن.
وَ هَیِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً: و آماده فرما براى ما از کار ما که مفارقت کفار است راه راستى که به سبب آن مهتدى شویم.
تفسیر برهان: سلیمان همدانى گوید: حضرت باقر فرمود: یا سلیمان من الفتى؟ فقلت له: جعلت فداک الفتى عندنا الشّاب قال لى: اما علمت انّ اصحاب کهف کانوا کلّهم کهولا فسمّاهم اللّه فتیة بایمانهم. یا سلیمان من امن باللّه فهو الفتى «1» اى سلیمان، فتى کیست؟ عرض کردم: نزد ما کسى که جوان باشد.
حضرت فرمود: آیا نمىدانى که اصحاب کهف تمام پیرمرد بودند، خداى تعالى ایشان را جوان نامیده به سبب ایمانشان. یا سلیمان، هر که ایمان به خدا آرد، فتى باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
إِذ أَوَی الفِتیَةُ إِلَی الکَهفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِن لَدُنکَ رَحمَةً وَ هَیِّئ لَنا مِن أَمرِنا رَشَداً «10»
زمانی که جای گرفتند اینکه فتیه بسوی کهف پس گفتند پروردگار ما عنایت فرما از جانب خودت رحمت واسعه شامل حال ما شود و مهیّا فرما از برای ما از امر ما راه رشد و نجات و سعادت را إِذ أَوَی الفِتیَةُ تعبیر بفتیه جمع فتی بمعنی شاب و جوانست که اینها یک دسته جوانها بودند لکن در اخبار دارد که مراد جوان در ایمان است و الا در سنّ آنها پیر بودند و مشیب و اذ اوی بمعنی مأوی گرفتن و جایگیر شدن است که رفتند بسوی کهف الی الکهف و در آن سکونت کردند و جهت رفتن آنها اینکه سلطان آنها دقیانوس بود بعضی گفتند مجوسی بود و بعضی گفتند بت پرست بود و هر که بر خلاف طریقه او بود بقتل میرسانید و اینها در تقیّه بودند اظهار موافقت میکردند لکن در باطن ایمان کامل داشتند و خداوند برای تقیّه آنها دو اجر بآنها عنایت فرمود چنانچه ما هم اگر گرفتار شدیم واجب است تقیّه کنیم حتی در نماز اگر موافق با واقع بجا آوریم باطل است و در خبر است که فرمود
التقیّة دینی و دین آبائی
و بسیار اینکه جهّال شیعه در مقابل اهل تسنن مهر میگذارند و بسم اللّه میگویند و اشهد ان علیا ولی اللّه در اذان میگویند و حیّ علی خیر العمل در آن میگویند و اینکه بسیار غلط است و امثال اینها حضرت صادق علیه السّلام در مقابل منصور امیر المؤمنین خطاب میکرد و روز ماه رمضان را افطار کرد برای اینکه منصور عید فطر قرار داده بود و فرمود
لان افطر یوما من- الرمضان احب الی من ان یضرب عنقی
فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِن لَدُنکَ رَحمَةً که نجات از شرّ سلطان و اتباع او پیدا کنیم و محفوظ بمانیم وَ هَیِّئ لَنا مِن أَمرِنا رَشَداً راهی از برای ما قرار ده که راه رشد باشد بتوانیم دین خود را حفظ کنیم و براه صواب و رشد برویم.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
إِذْ أَوَى اَلْفِتْیَةُ إِلَى اَلْکَهْفِ فَقٰالُوا رَبَّنٰا آتِنٰا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنٰا مِنْ أَمْرِنٰا رَشَداً در کلمه ها گفته شد که «اویت الى منزلى» به معنى نازل شدن در آنست یعنى: وقتى که جوانان در کهف نازل شدند و در آن مستقر گردیدند لفظ «من لدنک» حکایت از لاعلاجى آنها مى کند، بعید نیست که جملۀ وَ هَیِّئْ لَنٰا تفسیر رحمت باشد، به عبارت دیگر، چون جوانان به کهف داخل شدند اختناق و ظلم و فشارى که توسط پادشاه به آنها و مسلمانان وارد مى آمد، به نظر آوردند و دیدند فرار به کهف حلال مشکلات نیست لذا رو بدرگاه خدا آورده و گفتند: پروردگارا رحمت بخصوصى از جانب خودت که همان تهیه نجات ما در این فرار باشد به ما عطا کن، ظاهرا استجابت دعا همان خواب رفتن بود که در آیه بعدى بیان شده است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
إِذْ أَوَى اَلْفِتْیَةُ إِلَى اَلْکَهْفِ فَقٰالُوا رَبَّنٰا آتِنٰا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنٰا مِنْ أَمْرِنٰا رَشَداً وقتى اصحاب کهف از ترس دشمن که مى خواست آنها را از یکتاپرستى و دین حق بیرون کند فرار نمودند و داخل مغاره کوه گردیدند آن وقت ازروى خلوص و حقیقت گفتند اى پروردگار ما بما رحمت عنایت نما و از مغفرت و رزق و امن ما را برخوردار گردان و براى ما آنچه رشد و سعادت و فیروزى ما در آن است به آسانى مهیّا گردان
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
(آیه 10)- سپس میگوید: «زمانی را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه
بردند» (إِذْ أَوَی الْفِتْیَةُ إِلَی الْکَهْفِ).
دستشان از همه جا کوتاه شده، رو به درگاه خدا آوردند: «و گفتند: پروردگارا! ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن» (فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً).
«و راه نجاتی برای ما فراهم ساز» (وَ هَیِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً).
راهی که ما را از این تنگنا برهاند، به رضایت و خشنودی تو نزدیک سازد، راهی که در آن خیر و سعادت و انجام وظیفه بوده باشد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
إِذْ أَوَى اَلْفِتْیَةُ إِلَى اَلْکَهْفِ فَقٰالُوا رَبَّنٰا آتِنٰا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنٰا مِنْ أَمْرِنٰا رَشَداً خداى سبحان در این آیه و دو آیه پس از آن به قصّۀ اصحاب کهف به طور اجمال اشاره مى کند و آن گاه به تفصیل آن مى پردازد در این آیه مى گوید: «در قدیم، گروهى از جوانان بودند که همه چیز را در این دنیا رها کرده، به غار پناه بردند و از خدا تقاضا کردند که آنان را مورد رحمت خود قرار دهد و در آن حالتى که آنها در آن غار هستند، امورشان را به عهده گیرد و اداره کند خدا در این آیه اشاره نمى کند که چه عاملى باعث شد آنان همه چیز را رها کنند و به غار پناه ببرند و از خدا بخواهند که امورشان را اداره کند آنچه ما از طبیعت حال و آنچه آیات بعدى بدان اشاره مى کنند، مى فهمیم این است که این جوانان از طریق فطرت سالم خود، دریافتند که جامعۀ آنها در پرستش بت ها به گمراهى افتادند و آنان نخواستند که آنچه را پدرانشان مى پرستند، آنان هم بپرستند بنابراین، ثروتمندان چنان که رسمشان چنین است تلاش کردند که این گروه را بکشند و یا آنها را از دین خود منحرف سازند وقتى که تمام راه ها به روى این جوانان بسته شد و آنان چاره اى نیافتند، جز اینکه به غار پناه ببرند، بدان پناه بردند و به خدا گفتند: ما آن قدر در راه تو آزار دیدیم، تا کار به اینجا رسید که مى بینى و ما سخت به رحمت و عنایت تو نیازمندیم و از تو رحمت مى خواهیم و کمک مى جوییم
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.