خطاب در جمله «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ-» (پس آنان را منع نکنید) به اولیای زنان مطلقه و کسانی است که اگر شرعا ولایت بر آن زنان ندارند، لیکن زنان از ایشان رودربایستی دارند و نمی توانند با آنان مخالفت کنند. پس آیه دلالت دارد بر اینکه اولیا و بزرگ ترهای زن مطلقه، نباید زن نامبرده را اگر خواست با شوهرش آشتی کند، از آشتی آن ها جلوگیری نمایند. پس اگر بعد از تمام شدن عده خود زن راضی بود که دوباره با همسر قبلی خود ازدواج کند، أولیا و بزرگان زن نباید غرض های شخصی یعنی خشم و لجاجتی که با داماد قبلی دارند در این کار دخالت دهند و چه بسیار می شود که دخالت می دهند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : چه بسا مفسرین که گفته اند: «خطاب نامبرده به خود همسران است. چون خطاب در اول آیه نیز به همسران بود و می فرمود: «وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ...» و معنای دو خطاب روی هم این است که وقتی زنان را طلاق دادید، هان ای شوهران وقتی عده آنان سرآمد از اینکه شوهرانی دیگر اختیار کنند آنان را باز ندارید. منظور از این بازداشتن این است که وقتی طلاق می دهند به همسران اطلاع ندهند تا از ناحیه طول مدت عده متضرر شوند و یا به نحوی دیگر از شوهر گرفتن آنان جلوگیری کنند».
لیکن این تفسیر با کلمه (ازواجهن) نمی سازد. چون اگر منظور آن بود که بعضی از مفسرین گفته اند، می بایست فرموده باشد: «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ» و یا فرموده باشد: «ان ینکحن أزواجا»، ولی فرمود: «جلوگیریشان نکنید از اینکه با شوهران خود ازدواج کنند»؛ از ظاهر این عبارت پیدا است که منظور، جلوگیری اولیا و یا بستگان ایشان است از اینکه دوباره با شوهران قبلی خود ازدواج کنند. مراد از اینکه فرمود: «فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ» این است که عدهشان سرآید، چون اگر عده زن مطلقه سر نیامده باشد شوهر می تواند رجوع کند هر چند که أولیا و یا بستگان زن راضی نباشند، چون قبلا فرمود: «وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ» علاوه بر اینکه جمله (ان ینکحن) صریح در ازدواج بعد از عده است که نکاحی جداگانه است و اما در داخل عده نکاح نیست، بلکه رجوع به ازدواج قبلی است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
1 راءى زن مطلقه ، در انتخاب شوهر محترم است و در ازدواج مجدّد، اجازه از دیگرى لازم نیست . (فلاتعضلوهنّ)
2 با یک طلاق ، براى همیشه بدبین نباشید. چه بسا بعد از طلاق ، دو طرف پشیمان شده و آماده زندگى مجدّد به نحو شایسته اى باشند. (ینکحهنّ ازواجهنّ)
3 شرط اصلى ازدواج ، رضایت طرفین است . (تراضوا بینهم )
4 توافق بر ازدواج ، باید بر اساسى عقلایى وعادلانه باشد. (تراضوا بینهم بالمعروف )
5 کسانى که در راه ازدواجِ مشروع دیگران ، کارشکنى ومشکل آفرینى مى کنند، باید در ایمان خود نسبت به خدا و قیامت شکّ کنند. (لا تعضلوهنّ... ذلک یوعظ به من کان منکم یؤ من باللّه والیوم الاخر)
6 از جاذبه هاى طبیعى و مشروع ، جلوگیرى نکنید. چه بسا زن و مردى که میان آنها طلاق جدایى افکنده ، از یکدیگر خاطرات شیرینى نیز داشته باشند و گاه و بیگاه آن خاطرات را یاد بیاورند که اگر به طور طبیعى و مشروع به هم نرسند، خطر انحراف وجود دارد. (ینکحهنّ ازواجهنّ... ذلکم ازکى لکم و اطهر)
7 براى حفظ سلامتى جامعه ، زنان مطلقه نباید بى همسر بمانند. (ینکحن ... ذلکم ازکى لکم و اطهر)
8 برکات ازدواج مجدّد و بازگشت به همسر اوّل و همچنین مفاسد طلاق و بى همسرى ، فوق درک بشر است . (واللّه یعلم وانتم لا تعلمون )
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]