از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و ان کنتم علی سفر ولم تجدوا کاتبا فرهان مقبوضه ):(و اگر در سفربودید و نویسنده ای نیافتید ،پس باید گروی گرفته شود)،(رهان ) یعنی مالی که به گرو گیرند و (رهن ) هم به همین معناست ،(فان امن بعضکم بعضا فلیؤد الذی اؤتمن امانته و لیتق الله ربه ):(و اگر بعضی از شما بعضی دیگر را امین شمرد،امانت دار باید امانت او را بدهد و ازخدا وپروردگار خویش بترسد)تأکیدبرمسأله رد امانت است که اصلی بسیار مهم در ارتباطات اجتماعی است ، (ولاتکتموا الشهاده ومن یکتمها فانه اثم قلبه و الله بما تعملون علیم ):(و شهادت راکتمان نکنید که هرکس شهادت را کتمان کند دلش گنه کار است و خدا به آنچه می کنید داناست )در این آیه کتمان شهادت گناه دانسته شده است و باید مردم ازآن پرهیز کنند، این آیه و آیه قبل از آن قریب بیست حکم ازاحکام قرض و رهن و غیر آن از احکام معاملات را بیان نموده است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
مسافرانی که نمی‏توانند تعامل و تداین خود را بنویسند و نویسنده‏ای نیز همراه ندارند تا داد و ستد و دَین آنها را سند و ثبت کند، باید برای پشتوانه و تثبیت داد و ستد و اطمینان روانی خود از بدهکار چیزی را گرو بگیرند.
سفر و نبود نویسنده و گِروسپاری، مفهوم ندارند و شرط صحّت رهن نیستند. در صورت فقدان کتابت، شهادت و رهن، و وقوع داد و ستد به جهت امین دانستن بدهکار، بر او بایسته است که حُرمت حُسن خلق و اعتماد طلبکار را پاس دارد و به موقع، تمام دین را پرداخت کند. ضمانت اجرایی این معامله، تقوای الهی است که در جامعه اسلامی باید از کتابت، شهادت و رهن معتبرتر و معتمدتر باشد.
شاهدان معامله و ثبوت دَین، نباید شهادت خود را پنهان کنند و در دادگاه برای احقاق حق، همکاری کرده، به حق شهادت دهند و بدهکاران هم باید ثبوت حق را انکار نکنند، زیرا کتمان شهادت و انکار حق، گناه است. خداوند به آنچه عمل می‏کنید آگاه است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
هرگاه براى تنظیم سند بدهى نویسنده‏اى نبود، مى‏توان از بدهکار گرو و وثیقه گرفت، خواه در سفر باشیم یا نباشیم. بنابراین جمله‏ى «ان کنتم على سفر» براى آن است که معمولاً در سفرها انسان با کمبودها برخورد مى‏کند. نظیر جمله‏ى «اذا حضر احدکم الموت الوصیة» یعنى هنگامى که مرگ به سراغ شما آمد وصیّت کنید. با اینکه مى‏دانیم وصیّت مخصوص زمان مرگ نیست، لکن آخرین فرصت آن، زمان فرا رسیدن مرگ است.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  محمد سجاد ابراهيمي - تفسیر مجمع البیان
«و ان کنتم على سفرٍ و لم تجدواکاتباً فرهانٌ مقبوضةٌ»

و اگر در سفر بودید و نگارنده اى براى تنظیم سند و گواهى براى گواه معامله نیافتید، مى توانید بجاى سند وگواه وثیقه اى مقرّر دارید که از بدهکار دریافت شود.

همه کارشناسان حقوق اسلامى برآنند که درست بودن رهن یا گرویى، هنگامى است که گروگان دراختیار وام دهنده باشد، وگرنه عقد و معامله رهن تحقّق نمى یابد.

«فان امن بعضکم بعضاً فلیؤدّالّذى اؤتمن امانته ولیتّق اللّه ربّه»

امّا اگر طلبکار به درستکارى و امانتداى بدهکار اطمینان و اعتماد داشت و سند یا گروگانى از او نگرفت، بر بدهکار لازم است که طلب او را که درحقیقت امانت است، انکار نکند و بى ذرّه اى کم وکاست و در هنگام مقرّر بپردازد؛ همچنین نباید سررسید بدهى خود را با بهانه جویى و عذرتراشى بتأخیر افکند، بلکه پرواى خدا را پیشه سازد و به عهد خود وفا کند.

«ولاتکتمواالشّهادة و من یکتمها فانّه آثمٌ قلبه»

خطاب این جمله از آیه شریفه، گواهان دادوستد یا وام است و به آنان توصیه مى شود که: «و مبادا هنگامى که براى گواهى دادن فراخوانده شدید، گواهى را پوشیده دارید و حق را بیان نکنید. و هر که آن را مخفى دارد و با علم و یقین بر ضرر و زیان یکى از طرفین معامله، گواهى به حق نکند، براستى که قلب او گناهکار است».

چرا؟

بااینکه گناه پوشیده داشتن گواهى در پایمال ساختن حق، با همه سازمان وجود انسان ارتباط دارد، چرا این عمل تنها به قلب نسبت داده شده است؟

پاسخ: علّت آن است که آهنگِ هر کارى از قلب سرچشمه مى گیرد و نیز برخاسته از پنهان داشتن گواهى است که از دل برمى خیزد؛ افزون بر این، خداى جهان آفرین در قرآن شریف، ایمان را به قلب نسبت داده است، آنجا که مى فرماید: «اولئک کتب فى قلوبهم الایمان».

«واللّه بما تعملون علیمٌ»

و خداوند از آنچه انجام مى دهید، آگاه است

از پیامبر گرامى(ص) آورده اند که فرمود:

«لاینقضى کلام شاهد زورٍ من بین یدى الحاکم حتّى یتبّوءَا مقعده من النّار.»(72)

هر که نزد قاضى و داورى، گواهى دروغى دهد و یا آن را پوشیده دارد، گفتارش بپایان نمى رسد، جز اینکه خدا جایگاه نشستن او را در دوزخ آکنده از آتش مى سازد.

از این آیه شریفه، دو نکته دریافت مى شود:

1. چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، تنظیم سند و گرفتن گواه در معاملات و روابط اقتصادى، تنها براى اطمینان و اعتماد است و برنامه واجب و لازمى نیست، چرا که مى فرماید: «فان امن بعضکم بعضاً فلیؤدّالّذى اؤتمن امانتة...».

2. خداوند به همه امور بندگان خویش عنایت کامل دارد؛ آنان را در همه ابعاد فردى، اجتماعى، حقوقى و اقتصادى راه مى نماید و در سرگردانى و نادانى نمى گذارد.

آرى؛ در این آیات، براى تعالى خواهان و سعادت طلبان و کسانى که در اندیشه کسب بینش و آگاهى اند، تمامى وسایل تکامل فراهم شده است.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
‏ این آیه در حقیقت با ذکر چند حکم دیگر در رابطه با مساله تنظیم اسناد تجارى مکمل آیه قبل است، و آنها عبارت‏اند از:

1-" هر گاه در سفر بودید و نویسنده‏اى نیافتید (تا اسناد معامله را براى شما تنظیم کند و قرار داد را بنویسد) گروگان بگیرید" (وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلى‏ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ).

گر چه از ظاهر آیه در بدو نظر چنین استفاده مى‏شود که تشریع" قانون رهن" مخصوص سفر است، ولى با توجه به جمله" وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً" (نویسنده‏اى پیدا نکنید) به خوبى استفاده مى‏شود که منظور مواردى است که تنظیم کننده سند پیدا نشود، بنا بر این هر گاه در وطن هم دسترسى به تنظیم کننده سند، کار مشکلى باشد، اکتفاء کردن به گروگان مانعى ندارد، هدف این است که معاملات بر پایه و اساس محکمى باشد خواه اطمینان از نظر تنظیم سند و گرفتن شاهد حاصل شود یا از طریق رهن و گروگان.

در تفاسیر اهل بیت (ع) نیز به این حقیقت اشاره شده از جمله در منابع معروف حدیث شیعه و همچنین اهل سنت آمده است که پیامبر اکرم (ص) زره خود را در مدینه به عنوان گروگان نزد شخص غیر مسلمانى گذاشت و مبلغى به عنوان وام از او گرفت «1».

ضمنا از این استفاده مى‏شود سواد خواندن و نوشتن در آن محیط به قدرى کم بود که بسیار مى‏شد در سفرها در تمام قافله یک با سواد وجود نداشت.

2- گروگان حتما باید قبض شود و در اختیار طلبکار قرار گیرد تا اثر اطمینان بخشى را داشته باشد، لذا مى‏فرماید:" گروگانى گرفته شده" (فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ).

در تفسیر عیاشى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم که فرمود:" لا رهن الا مقبوض"،" رهنى وجود ندارد مگر آنکه طلبکار او را تحویل بگیرد" «2».

3- سپس به عنوان یک استثنا در احکام فوق مى‏فرماید:" اگر بعضى از شما نسبت به بعضى دیگر اطمینان داشته باشد (مى‏تواند بدون نوشتن سند و رهن با او معامله کند و امانت خویش را به او بسپارد) در این صورت کسى که امین شمرده شده است باید امانت (و بدهى خود را به موقع) بپردازد و از خدایى که پروردگار او است به پرهیزد" (فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ).

آرى همانگونه که طلبکار به او اعتماد کرده او هم باید اعتماد و اطمینان او را محترم بشمرد و حق را بدون تاخیر ادا کند و تقوا را فراموش ننماید.

قابل توجه اینکه در اینجا طلب طلبکار به عنوان یک امانت، ذکر شده که‏ خیانت در آن، گناه بزرگى است.

4- سپس همه مردم را مخاطب ساخته و یک دستور جامع در زمینه شهادت بیان مى‏کند و مى‏فرماید:" شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند قلبش گناهکار است" (وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ).

بنا بر این کسانى که از حقوق دیگران آگاهند موظف‏اند به هنگام دعوت براى اداى شهادت آن را کتمان نکنند، بلکه بسیارى معتقدند در مورد حقوق مردم بدون دعوت نیز باید اداى شهادت کرد.

روشن است که اداى شهادت واجب کفایى است، یعنى اگر بعضى اقدام بر آن کنند به گونه‏اى که حق با آن ثابت شود از گردن دیگران ساقط خواهد شد.

و از آنجا که کتمان شهادت و خوددارى از اظهار آن، به وسیله دل و روح انجام مى‏شود، آن را به عنوان یک گناه قلبى معرفى کرده و مى‏گوید:" کسى که چنین کند قلب او گناهکار است" «1».

و باز در پایان آیه براى تاکید و توجه بیشتر نسبت به حفظ امانت و اداى حقوق یکدیگر و عدم کتمان شهادت هشدار داده، مى‏فرماید:" خداوند نسبت به آنچه انجام مى‏دهید دانا است" (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ).

ممکن است مردم ندانند چه کسى قادر بر اداى شهادت است و چه کسى نیست، و نیز ممکن است مردم ندانند در آنجا که اسناد و گروگانى وجود ندارد، چه کسى طلبکار و چه کسى بدهکار است، خداوند همه اینها را مى‏داند و هر کس را طبق اعمالش جزا مى‏دهد.



[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه السادات قاسمپور - ترجمه بیان السعادة
وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلى‏ سَفَرٍ یعنى در حین داد و ستد و قرض دادن و گرفتن وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً کسى پیدا نکردید که براى شما نوشته‏اى بنویسد که وثیقه امر باشد فَرِهانٌ پس اخذ گروى به عنوان وثیقه شما باشد که تقدیر عبارت «فالوثیقه رهان» مى‏باشد، یا چیزى مناسب مقام تقدیر گرفته مى‏شود مثل کلمه «مأخوذ» و «رهن» با دو ضمّه، و «رهن» با ضمّ راء و اسکان عین، و همه اینها جمع رهن است.
مَقْبُوضَةٌ شیعه امامیّه همه اتّفاق دارند که شرط لزوم در رهن قبض است
فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً اگر بعضى، بعضى را امین بدانند در سفر، یا مطلقا در داد و ستد و تداین به اینکه نوشتن و گرو گرفتن را ترک کند، یا در دادن مالى که گرو گذاشته مى‏شود، یا در همه امانت‏ها.
فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ یعنى بدهکار یا به طور مطلق کسى که به او اعتماد شده است أَمانَتَهُ دینش را بپردازد، دین را امانت نامیده به جهت اینکه قرض دهنده، قرض گیرنده را امین مى‏داند، یا اینکه مقصود مطلق امانت است.
وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ باید در خیانت و فریب دادن، از خدا بترسد.
وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها شهادت را نپوشانید، که مورد خطاب شهود مى‏باشند (یعنى شهود، شهادت را نپوشانند). وَ مَنْ یَکْتُمْها کسى که شهادت را کتمان کند- بدون انگیزه شرعى که کتمان را جایز گرداند.
فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ او دلش گناهکار است. در نسبت دادن گناه به قلب مبالغه در گناه است، زیرا که گناه از جانب نفس بر اعضاء ظاهر مى‏شود. و امّا قلب که مقابل نفس است مبرّاى از گناه است، و قلب به معنى نفس اگر چه منشأ گناه است ولى گناه به آن نسبت داده نمى‏شود بلکه گناه یا به شخص و یا به اعضاى شخص نسبت داده مى‏شود، و در نسبت دادن گناه به قلب، ایهام و اشاره به این معنى است که گناه از اعضاى شخص به نفس، و از نفس به قلب که از گناه پاک است، سرایت کرده است.
و از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله خبرى است که از کتمان شهادت نهى کرده و فرموده است: کسى که شهادت را کتمان کند خداوند گوشت او را بر رءوس خلایق، اطعام مى‏کند و آن قول خداى عز و جل است: وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ
وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خداوند آگاه است به اداء امانت و خیانت در امانت و اداء شهادت و کتمان آن. عَلِیمٌ دانا به وعده و وعید است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - نسیم حیات
این آیه مکمل آیلت مربوط به معامله و تنظیم اسناد است که مشتمل بر چند حکم دیگر است:
1- اگر هنگام داد وستد به دلیل سفر و غیر دسترسی به کاتب نبود، بدهکار یک گرو در اختیار طلبکار قرار بدهد ( وَاِن کُنتُم عَلی سَفَرٍ وَلَم تَجدُوا کاتِبًا فَرِهانٌ مَقبُوضَةٌ).
2- گرو باید در اختیار طلبکار باشد تا برای او اطمینان خاطر حاصل شود.
3- اگر طلبکار اطمینان داشته باشد و به مدیون خود اعتماد کند و از گرو صرف نظر نماید، مدیون باید اعتماد او را محترم شمارد و حق او را به موقع ادا کند(فَاِن اَمِنَ بَعضُکُم بَعضًا فَلیُؤَدِّ الَّذِی اؤتُمِنَ اَما نَتََهُ وَلیَتَّقِ اللهَ رَبَّهُ). و از این حکم بر می آید که همۀ این مقررات از سند و شاهد و گرو موقعی است که طرفین از یکدیگر شناخت درستی ندارند و یا به یکدیگر اطمینان ندارند . اما در صورتی که طرفین آشنا یند و به هم اطمینان دارند این مقررات لازم الاجرا نیست.
4- اصولاً هر مسلمانی موظف است در صورتی که از حقوق تضییع شدِ دیگران اطلاعی دارد ، کتمان شهادت نکند و مرتکب گناه کبیره نگردد و دلش را به گناه نیالاید ( وَلا تَکتُمُوا الشَّهادَةَ وَمَن یَکتُمها فَاِنَّهُ اثِمٌ قَلبُهُ وَ اللهُ بِما تَعمَلُونَ عَلیمُ).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - تفسیر تسنیم
مسافرانی که نمی‏توانند تعامل و تداین خود را بنویسند و نویسنده‏ای نیز همراه ندارند تا داد و ستد و دَین آنها را سند و ثبت کند، باید برای پشتوانه و تثبیت داد و ستد و اطمینان روانی خود از بدهکار چیزی را گرو بگیرند.
سفر و نبود نویسنده و گِروسپاری، مفهوم ندارند و شرط صحّت رهن نیستند. در صورت فقدان کتابت، شهادت و رهن، و وقوع داد و ستد به جهت امین دانستن بدهکار، بر او بایسته است که حُرمت حُسن خلق و اعتماد طلبکار را پاس دارد و به موقع، تمام دین را پرداخت کند. ضمانت اجرایی این معامله، تقوای الهی است که در جامعه اسلامی باید از کتابت، شهادت و رهن معتبرتر و معتمدتر باشد.
شاهدان معامله و ثبوت دَین، نباید شهادت خود را پنهان کنند و در دادگاه برای احقاق حق، همکاری کرده، به حق شهادت دهند و بدهکاران هم باید ثبوت حق را انکار نکنند، زیرا کتمان شهادت و انکار حق، گناه است. خداوند به آنچه عمل می‏کنید آگاه است. [ نظرات / امتیازها ] [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  محمد رجب زاده - تفسیر نمونه

ادامه سخن در تنظیم اسناد تجارى
این آیه در حقیقت با ذکر چند حکم دیگر در رابطه با مساله تنظیم اسناد تجارى مکمل آیه قبل است ، و آنها عبارت اند از:
1 - ((هر گاه در سفر بودید و نویسنده اى نیافتید (تا اسناد معامله را براى شما تنظیم کند و قرار داد را بنویسد) گروگان بگیرید)) (و ان کنتم على سفر و لم تجدوا کاتبا فرهان مقبوضة ).
گر چه از ظاهر آیه در بدو نظر چنین استفاده مى شود که تشریع ((قانون رهن )) مخصوص سفر است ، ولى با توجه به جمله ((و لم تجدوا کاتبا)) (نویسنده اى پیدا نکنید) به خوبى استفاده مى شود که منظور مواردى است که تنظیم کننده سند پیدا نشود، بنابراین هر گاه در وطن هم دسترسى به تنظیم کننده سند، کار مشکلى باشد

اکتفا کردن به گروگان مانعى ندارد، هدف این است که معاملات بر پایه و اساس محکمى باشد خواه اطمینان از نظر تنظیم سند و گرفتن شاهد حاصل شود یا از طریق رهن و گروگان .
در تفاسیر اهل بیت (علیهمالسلام ) نیز به این حقیقت اشاره شده از جمله در منابع معروف حدیث شیعه و همچنین اهل سنت آمده است که پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) زره خود را در مدینه به عنوان گروگان نزد شخص غیر مسلمانى گذاشت و مبلغى به عنوان وام از او گرفت .
ضمنا از این استفاده مى شود سواد خواندن و نوشتن در آن محیط به قدرى کم بود که بسیار مى شد در سفرها در تمام قافله یک با سواد وجود نداشت .
2 - گروگان حتما باید قبض شود و در اختیار طلبکار قرار گیرد تا اثر اطمینان بخشى را داشته باشد، لذا مى فرماید: ((گروگانى گرفته شده )) (فرهان مقبوضة ).
در تفسیر عیاشى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم که فرمود: ((لارهن الا مقبوض ))، ((رهنى وجود ندارد مگر آنکه طلبکار او را تحویل بگیرد)).
3 - سپس به عنوان یک استثنا در احکام فوق مى فرماید: ((اگر بعضى از شما نسبت به بعضى دیگر اطمینان داشته باشد (مى تواند بدون نوشتن سند و رهن با او معامله کند و امانت خویش را به او بسپارد) در این صورت کسى که امین شمرده شده است باید امانت (و بدهى خود را به موقع ) بپردازد و از خدایى که پروردگار او است به پرهیزد)) (فان امن بعضکم بعضا فلیود الذى او تمن امانته و لیتق الله ربه ).
آرى همانگونه که طلبکار به او اعتماد کرده او هم باید اعتماد و اطمینان او را محترم بشمرد و حق را بدون تاخیر ادا کند و تقوا را فراموش ننماید.
قابل توجه اینکه در اینجا طلب طلبکار به عنوان یک امانت ، ذکر شده که

خیانت در آن ، گناه بزرگى است .
4 - سپس همه مردم را مخاطب ساخته و یک دستور جامع در زمینه شهادت بیان مى کند و مى فرماید: ((شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند قلبش گناهکار است )) (و لا تکتموا الشهادة و من یکتمها فانه آثم قلبه ).
بنابراین کسانى که از حقوق دیگران آگاهند موظف اند به هنگام دعوت براى اداى شهادت آن را کتمان نکنند، بلکه بسیارى معتقدند در مورد حقوق مردم بدون دعوت نیز باید اداى شهادت کرد.
روشن است که اداى شهادت واجب کفائى است ، یعنى اگر بعضى اقدام بر آن کنند به گونهاى که حق با آن ثابت شود از گردن دیگران ساقط خواهد شد.
و از آنجا که کتمان شهادت و خوددارى از اظهار آن ، به وسیله دل و روح انجام مى شود، آن را به عنوان یک گناه قلبى معرفى کرده و مى گوید: ((کسى که چنین کند قلب او گناهکار است )).
و باز در پایان آیه براى تاکید و توجه بیشتر نسبت به حفظ امانت و اداى حقوق یکدیگر و عدم کتمان شهادت هشدار داده ، مى فرماید: ((خداوند نسبت به آنچه انجام مى دهید دانا است )) (و الله بما تعملون علیم ).
ممکن است مردم ندانند چه کسى قادر بر اداى شهادت است و چه کسى نیست ، و نیز ممکن است مردم ندانند در آنجا که اسناد و گروگانى وجود ندارد، چه کسى طلبکار و چه کسى بدهکار است ، خداوند همه اینها را مى داند و هر کس را طبق اعمالش جزا مى دهد.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : عالی
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مهدي گودرزيان
اسلام براى رعایت حقوق مالى مردم توصیه مى‏کند هرگونه معامله غیر نقدى و یا پرداخت وام، مکتوب گردد و در حضور دو گواه صورت گیرد تا در اثر اشتباه یا فراموشى یا انکار یکى از طرفین، مشکلى ایجاد نشود.
توجه اسلام به این موضوع تا آنجاست که سفارش مى‏کند حتى در سفر نیز، این کار را انجام دهید و اگر نویسنده‏اى نیافتند، با گرفتن چیزى از بدهکار به عنوان رهن، معامله را محکم و استوار نمایید. اما هم طلبکار و هم بدهکار باید بدانند که آنچه در نزد آنهاست امانت است و باید به موقع و به نحو درست به صاحبش باز گردانند.
گرویى که در نزد طلبکار است، امانت است و حق بهره‏بردارى نادرست از آن را ندارد، بلکه باید در حفظ آن بکوشد تا هنگامى که بدهکار بدهیش را پرداخت نمود، گرویى را سالم به او تحویل دهد.
بدهکار نیز در حقیقت امین شمرده شده که طرف معامله قرار گرفته است، پس باید به موقع بدهیش را ادا کند، تا ضررى متوجه طلبکار نگردد. خصوصاً در جایى که طلبکار اعتمادش به او تا حدى بوده که از او گرویى نستانده است که در اینصورت باید خدا را در نظر گیرد و حقى را پایمال ننماید.
پایان آیه نیز عموم مومنان را سفارش مى‏نماید، در بیان حقوق مردم، کوتاهى نکنید. زیرا خدا به آنچه در دلهاى شما مى‏گذرد آگاه است و کتمان حق، گرچه در ظاهر سکوت است و انسان کارى انجام نمى‏دهد که احساس کند مرتکب گناه گردیده، اما در واقع بزرگترین گناهان است، زیرا روح انسان را دچار آلودگى و پلیدى مى‏نماید.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع تفسیر را ذکر فرمایید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - پرتوی از قرآن
وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلىٰ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا کٰاتِباً فَرِهٰانٌ مَقْبُوضَةٌ شرط إِنْ کُنْتُمْ عَلىٰ سَفَرٍ ، و عطف و لم تجدوا کاتبا، مبین سفریست که از دسترسى بکاتب دور باشد و مفهوم آن لزوم کتابت در حضر است یعنى: مسلمانان را در حال اجتماع و سکونت کاتبى میباید، مگر آنکه در سفر و شتابان باشند و دسترسى بکاتب نداشته باشند و نیز مفهوم این شرط جائز نبودن گروگان و یا بودن کاتب در حضر نیست: پس اگر متعاملین در حال سفر بودند و کاتبى نبود گروگان میباید و همچنین اگر در حضر هم نبود و شرط گروگان قبض شدن آنست: فَرِهٰانٌ مَقْبُوضَةٌ 13 فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ اَلَّذِی اُؤْتُمِنَ أَمٰانَتَهُ وَ لْیَتَّقِ اَللّٰهَ رَبَّهُ امن، چون متعدى بخود آمده، باید متضمن معناى علم یا ایمان باشد: اگر امین دانست یا به امانت داد، بعض شما بعض دیگر را، پس آنکه مورد امانت و حسن ظن واقع شده، بیاید آن امانت را بوقت و کامل اداء نماید تا هم رابطه و تعاون پایدار گردد و هر حقى بصاحبش برسد و هم بدبینى و بد اندیشى گسترش نیابد چه آن امانت گروگان و بستانکار امین باشد یا امانت دین و بدهکار امین باشد اگر حسن ظن و امانتدارى و امانت پردازى اینگونه پایه گرفت و تکامل یافت، میتوانند از حدود و احکام ثبت و کتابت و شهادت برتر آیند و آزاد شوند و پیوسته از انحراف و خیانت مصون و در حصن تقوا باشند: وَ لْیَتَّقِ اَللّٰهَ رَبَّهُ 14 وَ لاٰ تَکْتُمُوا اَلشَّهٰادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْهٰا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اَللّٰهُ بِمٰا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ و من یکتمها چون کبراى کلى براى صغراى مقدر، ضمیر فانه راجع به من، قلبه بدل بعض یا اشتمال ضمیر است: شهادت را کتمان نکنید و هر که کتمان کند شهادت را گناهکار است قلبش قلب وى را گناه فرا گرفته است چون هر عضوى مسئول کار خود است: « إِنَّ اَلسَّمْعَ وَ اَلْبَصَرَ وَ اَلْفُؤٰادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کٰانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً »و کتمان حق و شهادت کار قلب است که گناهش از هر گناهى خطرناکتر است چه بسیارى از گناهان است که بانگیزۀ شهوت و یا خشم و یا خویى سرمیزند و اراده و جوارح را محکوم خود میگرداند و بخدمت میگیرد که قلب از آن برکنار و یا با آن معارض است و اگر اثر گناه به و جدان و ضمیر «قلب» رسید و یا از قلب ناشى گردید همۀ قوا و جوارح را بگناه میکشد و خطیرتر است چنان که ایمان قلبى ثبات و شعاعش بیشتر است: « أُولٰئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ اَلْإِیمٰانَ » «وَ لَمّٰا یَدْخُلِ اَلْإِیمٰانُ فِی قُلُوبِکُمْ » منشأها و چگونگى تأثر و آثار و اندیشۀ اعمال را همان خدا میداند و بس: وَ اَللّٰهُ بِمٰا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ

این چهارده حکم منصوص است که راجع به ثبت و اسناد معاملات در این دو آیه آمده و از آنها احکام فرعى بسیارى استنباط میشود آیا این احکام واجب است یا مندوب ؟ فقهاء اختلاف نظر دارند آنها که مندوب میدانند از مفهوم آخرین شرط « فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً »و اینکه از آغاز نزول این آیات تا کنون در هر دین «وام» و تعهدى کتابت و اشهاد سیرۀ متعارف نبوده، دلیل مى آورند آنها که واجب دانسته اند، بظاهر این اوامر استدلال نموده و گویند: مفهوم شرط «فان امن » اگر حجت باشد در مورد استثنایى است نه در همۀ موارد و دریافت نشدن سیرۀ متعارف از مسلمانان نخستین دلیل بر نبودن آن نیست و شاید چون داد و ستد در آن زمانها اینگونه رائج نبوده، کتابت و اشهادشان بما نرسیده است چون ظاهر این اوامر ارشادى است نه مولوى، موردى براى این بحث و اختلاف نمیماند ارشاد باین است که مسلمانان با ایمان و بصیر در هر موردى که لزوم و ضرورت این احکام را تشخیص دهند آنها را اجراء کنند و چون امانت و امنیت در میان خود یافتند دیگر ثبت و اشهاد لازم نیست و همان باید اداء امانت کنند «ذٰلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهٰادَةِ وَ أَدْنىٰ أَلاّٰ تَرْتٰابُوا »دلیل همین ارشاد است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
در صورتى که نویسنده نباشد مثل آنکه شخص مسافر باشد و دست‌رس بنویسنده نداشته باشد پس خوب است براى اطمینان و رفع احتمال انکار از کسیکه میخواهد باو قرض بدهد گرو بگیرد و کلمه رهان جمع رهن است چنانچه رهن بدو ضمه نیز جمع آنست و قرائت شده و بر هر تقدیر خبر مبتداء محذوف است یعنى آنچه موجب اطمینان است در این حال گروهائى است که دائنین باید از مدیونین اخذ نمایند و در کافى از حضرت صادق (ع) روایت نموده که نیست رهن مگر آنچه قبض‌
جلد 1 صفحه 365
شده باشد ولى این حکم در صورتى است که دائن از مدیون اطمینان کامل نداشته باشد ولى در صورتى که حسن ظن باو داشته باشد و امین کند او را بر مال خود و بدون سند و گرو باو قرض بدهد که بمنزله امانتى است که اذن در تصرف آن داده شده است آنمدیون هم باید بشکر این موهبت و بامر الهى ادا کند دین او را بعد از تمکن که آن بمنزله امانت است و در امانت خیانت روا نیست و باید از خدا بترسد که پروردگار او است و بداند که در صورت انکار حق محسن و منعم بخود را که دائن و خدا است تضییع نموده علاوه بر خود هم ظلم کرده که اعتبار و آبروى خود را برده است و نباید از اداء شهادت کتمان نمود در صورت تمکن از اداء و نبودن مانعى و تقاضاى صاحب حق و کسیکه با وجود این کتمان نماید گناه قلبى نموده است که از اعظم گناهان است در فقیه از حضرت باقر (ع) نقل نموده که فرمود کافر است قلبش بنظر حقیر مراد آنستکه تصور نشود فقط زبانش گناه کار است که اداء شهادت نه نموده بلکه این عمل کاشف از سوء سریره او است که راضى بتضییع حق برادر دینى خود شده است و در حدیث مناهى پیغمبر (ص) وارد شده است که آنحضرت نهى فرمود از کتمان شهادت و فرمود هر کس کتمان شهادت نماید خداوند گوشت او را بخورد خودش میدهد در انظار مردم و خداوند باعمال عباد عالم است بر فرض کسى از کتمان شهادت شاهد مطلع نشود خداوند که میداند او را بجزاى عمل خود خواهد رسانید و از این آیه میتوان استفاده نمود که اوامر مذکوره در آیه قبل و این آیه براى ارشاد است زیرا در صورت اطمینان و حسن ظن بطرف اجازه داده شده است که بدون سند و گرو باو قرض داده شود و در صورت عدم اطمینان و سوء ظن هم عقل حاکم است که نباید بدون سند و گرو معامله نسیه نمود تا موجب تضییع مال و ایجاد اختلاف نشود و هر جا حکم شرع مطابق با حکم صریح عقل است بطوریکه اگرچه حکمت آن بیان نشده باشد عقل ادراک میکند و وعده عقاب هم بر مخالفت آن داده نشده است امر ظهور در ارشاد پیدا میکند و اینکه مراد از امانت دین است ممکن است از کلمه فاء که براى تفریع بر مطالب سابقه است استفاده شود علاوه بر آنکه مفسرین ذکر فرموده‌اند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.