از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ام یحسدون الناس علی ما اتهم الله من فضله ):(آیا حسد می ورزندمردمی را که خدا عطا نموده به آنان از فضل خود)، مراد از (ناس )در این آیه مؤمنین و مراد از (ما اتهم من فضله )نبوت و کتاب و معارف دینی است و اینها ازقرینه بعدی کلام ، یعنی (آل ابراهیم )بر می آید، چون رسول خدا(ص ) از آل ابراهیم (ع ) است و این آیه ادامه توبیخ یهود است بر اینکه بر علیه مؤمنین قضاوت کردند،(فقد اتینا ال ابراهیم الکتاب والحکمه و اتیناهم ملکاعظیما):(همانا ما از فضل خود به آل ابراهیم (ع ) کتاب و حکمت و ملکی عظیم دادیم )در این جمله اهل کتاب را در حسد ورزیدنشان مأیوس نموده و امیدشان به این که نعمت از دست آل ابراهیم برود را قطع می کند و می فرماید: اگرمی خواهید از شدت غیظ بمیرید ،اما حسد شما سودی به حالتان ندارد، چون فضل خدا از آل ابراهیم قطع شدنی نیست و مراد از ملک همچنانکه گفتیم معنایی اعم از ملک مادی و معنوی شامل نبوت و ولایت می باشد و دلیل آن هم عظیم شمردن این ملک است ،چون خدای متعال اعتنایی به ملک دنیوی ندارد،مگر وقتی که این ملک دنیوی صاحبش را به فضیلتی معنوی و منقبتی دینی بکشاند و مراد از این آیه پیامبر اکرم (ص ) است که شخص برگزیده از آل ابراهیم (ع ) می باشد که ایشان مورد حسادت یهود واقع شدند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فاطمه نصيري خليلي - تفسیر مجمع البیان
آفت مرگبار حسد
در ادامه نکوهش همان خودپرستان و خوکامگان مى افزاید:
اَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ اِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ
آیا آنان نسبت به مردمِ برگزیده، به خاطر آنچه خداوند از فزون بخشى اش به آنان ارزانى داشته است حسد مى ورزند؟

در مورد کسانى که هدف حسدورزان قرار مى گیرند میان مفسّران بحث است:
1 - برخى برآنند که منظور خود پیامبر گرامى است که حسدورزان بر آنچه خدا از مهر و فضل خویش - از وحى و رسالت گرفته تا دیگر امتیازات - به او ارزانى داشته بود، حسد مى ورزیدند؛ از این رو خدا روشنگرى مى کند که مقام والاى نبوت و رسالت در دودمان ابراهیم سابقه دیرین دارد و این پیامبر نیز نزدیک ترین انسان ها به او و راه و رسم توحیدى اوست؛ و ما به این خاندان کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایى پرشکوهى به آنان ارزانى داشتیم. با این بیان، اینان نباید نسبت به پیامبر اسلام حسد بورزند، چرا که او نیز از فرزندان ابراهیم است، و از فرزندان او کسانى چون داوود و سلیمان نیز بودند که هم قلمرو حکومتشان گسترده تر از پیامبر بود و هم شمار خاندانشان.

در این مورد که چگونه مى توان واژه «النّاس» را در مورد پیامبر گرامى به کار برد، پاسخ مى دهند که: بدان دلیل که پایه و مایه برپایى دین در گرو وجود پیامبر و رسالت او بود؛ از این رو، حسد ورزیدن حسودان نسبت به آن حضرت بسان حسد ورزیدن به همه انسان هاست.

2 - و برخى دیگر بر این عقیده اند که منظور، پیامبر و خاندانش هستند که مورد حسد قرار مى گیرند، که از حضرت باقر علیه السلام نیز روایتى در این مورد آمده است، و منظور از «فضل» نیز رسالت پیامبر و امامت راستین خاندان گرانمایه اوست.

در تفسیر عیّاشى از امام صادق علیه السلام آمده است که آن حضرت به «ابوصباح» فرمود: «یا ابا صباح نحن قوم فرض اللّه طاعتنا، لنا الأنفال و لنا صفو المال و نحن الرّاسخون فى العلم و نحن المحسودون الّذین قال اللّه فى کتابه: ام یحسدون النّاس...».(61)
ما مردمى هستیم که خدا فرمانبردارى از ما را بر مردم واجب ساخته، انفال و برگزیده مال خودکامگان را براى ما قرار داده و ما را به عنوان راسخان در علم برگزیده است؛ و نیز ما هستیم که خدا ما را مورد لطف خویش قرار داده و آن گاه هدف حسدورزى حسودان قرار گرفته ایم و خدا در نکوهش بداندیشان و حسدورزان به ماست که فرمود: ام یحسدون الناس.
و آن گاه افزود که منظور از کتاب، نبوّت و رسالت، حکمت و فرزانگى، ژرف نگرى و فهم و داورى درست، و منظور از فرمانروایى شکوهبار، لزوم اطاعت مردم از ما خاندان پیامبر است.

3 - «جبایى» مى گوید: منظور، پیامبر و یاران او هستند، چرا که در دو آیه پیشین سخن از آنان است که یهود حسدورز، شرک گرایان را راه یافته تر از آنان خواندند: «اهدى من الّذین آمنوا سبیلا».(62)

4 - پاره اى نیز بر این باورند که منظور این است که «عرب» حسادت مى ورزند که پیامبر از آنان برگزیده شده است.

در مورد واژه «کتاب» در آیه شریفه برخى گفته اند منظور، تورات و انجیل و زبور است و حکمت نیز آن دانشى است که به آنان ارزانى شده است.


وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً
به باور گروهى منظور از «مُلک عظیم» رسالت و نبوّت است که فرمانروایى شکوهمند معنوى و قلبى است؛ اما به باور «ابن عباس» منظور، فرمانروایى سلیمان است. پاره اى نیز برآنند که اشاره به همسران شایسته داود و سلیمان دارد؛ و پاره اى نیز مى گویند: منظور، فرمانروایى دینى و تدبیر امور دنیوى است که به آنان ارزانى شده بود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر هدایت سید محمد تقی مدرسی
آرى حتى به اندازه آن گودى که بر پشت هسته خرماست به کسى سودى نمى‏رسانند.

اینان حسودانند. خود را به قدرتها نزدیک مى‏کنند تا موقعیت خویش را در مواجهه با دیگر علما که با آنان رقابت مى‏ورزند مستحکم نمایند. آن دسته از علما که هم علمشان از آنان بیشتر است و هم وجهه مردمى‏شان.

سؤال این است: چرا حسد؟ در حالى که خداست که آن علما را برایشان فضیلت داده زیرا در آنها پایدارى و فعالیت و نیک‏اندیشى بیشتر یافته است؟! بهتر آن است که ایشان به فضل ائمّه (علیهم السّلام) اعتراف کنند و تسلیم آنها گردند نه آن که انکارشان کنند و به دشمنان نزدیک شوند.

«أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً- یا به خاطر نعمتى که خدا از فضل خویش به آنان ارزانى داشته حسد مى‏برند؟ در حالى که ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایى بزرگ ارزانى داشتیم.»

در حالى که خداست که هر خیرى را عطا مى‏کند، چرا به او متوسّل نشویم تا همان نیکها و فضیلتها که دیگران را داده به ما نیز عنایت فرماید. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
تفسیر کشاف
( أم یحسدون الناس ) بل أیحسدون رسول الله صلی الله علیه و سلم و المؤمنین علی إنکار الحسد و استقباحه . و کانوا یحسدونهم علی ما آتاهم الله من النصرة و الغلبة و ازدیاد العز و التقدم کل یوم ( فقد آ تینا ) إلزام لهم بما عرفوه من إیتاء الله الکتاب و الحکمة ( آل إبراهیم ) الذین هم أسلاف محمد صلی الله علیه و سلم ، و أنه لیس ببدع أن یؤتیه الله مثل ما آتی أسلافه . و عن ابن عباس : الملک فی آل إبراهیم ملک یوسف و داود و سلیمان . و قیل : استکثروا نساءه فقیل لهم : کیف استکثرتم له التسع و قد کان لداود مائة و لسلیمان ثلثمائة مهیرة و سبعمائة سریة ؟ .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني - تفسیر نمونه
در تـفـسـیـر دو آیـه گـذشـتـه گـفته شد که یهود به خاطر جلب توجه بت پرستان مکه گـواهى دادند که بت پرستى قریش از خدا پرستى مسلمانان بهتر است ! و حتى خود آنان در مـقـابـل بتها سجده کردند!، در این آیات این نکته یادآورى شده که قضاوت آنان به دو دلیل فاقد ارزش و اعتبار است : 1 - آنـهـا (یـهـود) از نـظـر مـوقـعـیـت اجـتـماعى ، آن ارزش را ندارند که بتوانند بین افراد قـضـاوت و حـکـومـت کـنند و هرگز مردم حق حکومت و قضاوت در میان خود را به آنها واگذار نکرده اند تا آنها بتوانند دست به چنین کارى بزنند (ام لهم نصیب من الملک ). به علاوه آنها هیچگاه شایستگى حکومت مادى و معنوى بر مردم را ندارند، زیـرا آنـچـنـان روح انحصار طلبى بر آنان چیره شده که اگر چنان موقعیتى را پیدا کنند به هیچکس ، هیچ حقى ، نخواهند داد، و همه امتیازات را در بست به خودشان تخصیص ‍ میدهند! (فاذا لا یؤ تون الناس نقیرا). بنابراین با توجه به اینکه قضاوت یهود از چنین روحیهاى سرچشمه گرفته که همواره حق را به خود یا به کسانى میدهند که در مسیر منافع آنها باشند مسلمانان هرگز نباید از این گونه سخنان ، نگرانى بخود راه دهند. 2 - این گونه قضاوتهاى نادرست از حسادت آنها نسبت به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سـلم ) و خـانـدانـش سـرچـشـمـه مـى گـیـرد و بـه هـمـیـن دلیل بى ارزش است ، آنها بر اثر ظلم و ستم و کفران نعمت ، مقام نبوت و حکومت را از دست دادنـد، و بـه هـمین جهت مایل نیستند این موقعیت الهى به دست هیچکس سپرده شود، و لذا نسبت بـه پـیـامـبـر اسـلام (صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم ) و خـانـدانـش کـه مشمول این موهبت الهى شده اند حسد میورزند، و با آنگونه قضاوتهاى بى اساس میخواهند آبى بر شعله هاى آتش حسد خویش بپاشند (ام یحسدون الناس على ما آتیهم الله من فضله ). سـپس میفرماید: چرا از اعطاى چنین منصبى به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) و خـانـدان بـنـى هـاشـم تعجب و وحشت میکنید و حسد میورزید در حالى که خداوند به شما و دودمـان آل ابـراهیم ، کتاب آسمانى و حکمت و دانش و حکومت پهناورى (همچون حکومت موسى و سلیمان و داود) داد، اما متاءسفانه شما مردم ناخلف آن سرمایه هاى معنوى و مادى پر ارزش را بـر اثـر شـرارت و قـسـاوت از دسـت دادیـد (فـقـد آتـیـنـا آل ابراهیم الکتاب و الحکمة و آتیناهم ملکا عظیما) . از آنچه گفتیم روشن شد که منظور از ((ناس )) در ((ام یحسدون الناس )) پیامبر اسلام و خـانـدان او اسـت ، زیـرا نـاس به معنى جمعى از مردم است ، و اطلاق آن بر یک نفر (تنها شـخـص پـیـامـبـر) مـا دامـى کـه قـریـنـهـاى در کـار نـبـاشـد جـایـز نـیـسـت بـه عـلاوه کلمه ((آل ابراهیم )) (خاندان ابراهیم ) قرینه دیگرى است که منظور از ناس ، پیامبر اسلام و خـانـدان او اسـت ، زیـرا از قـریـنـه مقابله ، چنین استفاده میشود که ما اگر به خاندان بنى هاشم چنین موقعیتى را دادیم تعجب ندارد، زیرا به خاندان ابراهیم نیز بر اثر شایستگى ، آن همه موقعیت معنوى و مادى بخشیدیم . در روایـات مـتـعـددى کـه در مـنـابـع اهـل تـسنن و شیعه آمده است تصریح شده که منظور از ((ناس )) خاندان پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) میباشد: از امـام بـاقـر (عـلیـهـالسـلام ) در ذیـل ایـن آیـه چـنـیـن نـقـل شده است که فرمود: خداوند در خاندان ابراهیم پیامبران و انبیاء و پیشوایان قرار داد (سـپـس بـه یـهـود خـطـاب مـیـکـند) چگونه حاضرید در برابر آن اعتراف کنید، اما درباره آل مـحـمـد (صـلى الله عـلیـه و آله و سلم ) انکار مینمائید. و در روایت دیگرى از امام صادق (عـلیـه السـلام ) مـیـخـوانـیـم کـه دربـاره ایـن آیـه سـؤ ال کـردنـد فـرمـود: ((نـحـن المـحـسـودون : یـعـنـى مـائیـم کـه در مـورد حـسد دشمنان قرار گرفتهایم )) و در تـفـسـیـر ((درالمـنـثـور)) از ابـن مـنـذر، و طـبـرانـى از ابـن عـبـاس ، نقل شده است که درباره این آیه میگفت : منظور از ((ناس )) در این آیه مائیم نه دیگران . سـپـس در آخـریـن آیـه مـى گـویـد: ((جـمـعـى از مـردم آن زمـان بـه کـتاب آسمانى که بر آل ابـراهـیم نازل شده بود ایمان آوردند و بعضى دیگر (نه تنها ایمان نیاوردند بلکه ) در راه پـیـشـرفـت آن ایـجاد مانع کردند و شعله فروزان آتش دوزخ براى آنها کافى است (فمنهم من آمن به و منهم من صد عنه و کفى بجهنم سعیرا). هـمـچـنـیـن کسانى که به این کتاب آسمانى که بر پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل گردیده کفر میورزند نیز به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد. حسدها، در جنایات ((حـسـد)) کـه در فـارسـى از آن تـعـبـیـر بـه ((رشـک )) مـیـکـنـیـم بـه مـعـنـى آرزوى زوال نـعـمت از دیگران است ، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد، بنابراین کار حسود در ویـران کردن و آرزوى ویران شدن متمرکز میشود، نه اینکه آن سرمایه و نعمت حتما به او منتقل گردد. حسد سرچشمه بسیارى از نابسامانیهاى اجتماعى است از جمله اینکه : 1 - حـسـود تـمـام یـا بـیـشـتـر نـیروها و انرژیهاى بدنى و فکرى خود را که باید در راه پـیـشـبـرد اهـداف اجـتـمـاعى به کار برد در مسیر نابودى و ویران کردن آنچه هست صرف میکند، و از این رو هم سرمایههاى وجودى خود را از بین برده و هم سرمایه هاى اجتماعى را. 2 - حـسـد انـگـیـزه قـسـمـتـى از جـنـایـات دنـیـا اسـت و اگـر عوامل و علل اصلى قتلها، دزدیها، تجاوزها و مانند آن را بررسى کنیم خواهیم دید که قسمت قـابـل تـوجـهـى از آنـهـا از عـامـل حـسد مایه میگیرد، و شاید بخاطر همین است که آن را به شـرارهـاى از آتـش تـشـبـیـه کرده اند که میتواند موجودیت حسود و یا جامعه اى را که در آن زندگى میکند به خطر بیندازد. یـکـى از دانـشـمندان میگوید حسد و بدخواهى از خطرناکترین صفات است و باید آن را به مـنـزله مـوحـشـتـرین دشمن سعادت تلقى کرد و در دفع آن کوشید. جوامعى که افراد آن را اشـخـاص حسود و تنگ نظر تشکیل میدهند جوامعى عقب افتاده هستند، زیرا همانطور که گفتیم حـسـود هـمـیـشـه مـیـکـوشـد تـا دیـگـران را بـه عـقـب بـکـشـد و ایـن درسـت بـر خـلاف روح تکامل و ترقى است . 3 - از همه اینها گذشته حسد اثرات بسیار نامطلوبى روى جسم و سلامت انسان میگذارد، و افـراد حـسـود مـعـمـولا افـرادى رنـجـور و از نـظر اعصاب و دستگاههاى مختلف بدن غالبا نـاراحـت و بـیـمارند، زیرا امروز این حقیقت مسلم شده که بیماریهاى جسمانى در بسیارى از مـوارد عـامل روانى دارند، و در طب امروز بحثهاى مشروحى تحت عنوان بیماریهاى روان تنى دیده میشود که به این قسمت از بیماریها اختصاص دارد. جـالب ایـنـکه در روایات پیشوایان اسلام روى این موضوع تکیه شده است : در روایتى از عـلى (عـلیـهـالسـلام ) میخوانیم ((صحة الجسد من قلة الحسد)) تندرستى از کمى حسد است .)) و در جـاى دیـگـر میفرماید: ((العجب لغفلة الحساد عن سلامة الاجساد: عجیب است که حسودان از سـلامـت جـسـم خـود بکلى غافلند)) و حتى در پاره اى از احادیث مى خوانیم که حسد پیش از آنـکـه بـه مـحـسـود زیـان بـرسـانـد از حـسـود شـروع مـیـکـنـد، و تـدریـجـا او را بـه قتل میرساند! 4 - از نـظـر مـعـنـوى حـسـد نـشانه کمبود شخصیت و نادانى و کوتاه فکرى و ضعف و نقص ایـمان است ، زیرا حسود در واقع خود را ناتوانتر از آن میبیند که به مقام محسود و بالاتر از آن بـرسـد و لذا سـعـى مـیـکند محسود را به عقب برگرداند، به علاوه او عملا به حکمت خداوند که بخشنده اصلى این نعمتها است معترض است و نسبت به اعطاى نعمت به افراد از طرف خداوند ایراد دارد، و لذا در حـدیـثى از امام صادق (علیهم السلام ) میخوانیم ((الحسد اصله من عمى القلب و الجحود لفـضـل الله تـعـالى و هـمـا جـنـاحان للکفر و بالحسد وقع ابن آدم فى حسرة الابد و هلک مـهـلکـا لا یـنـجـو مـنـه ابـدا: حـسـد و بـدخـواهى از تاریکى قلب و کوردلى است و از انکار نـعـمـتـهـاى خـدا بـه افراد سرچشمه میگیرد، و این دو (کوردلى و ایراد بر بخشش خدا) دو بـال کـفـر هستند، به سبب حسد بود که فرزند آدم در یک حسرت جاودانى فرو رفت و به هلاکتى افتاد که هرگز از آن رهائى نمى یابد. قـرآن مـجـیـد مـیـگـویـد: نـخـسـتـیـن قـتـل و کـشـتـارى کـه در روى زمـیـن واقـع شـد عامل آن حسد بود. و در نـهـج البـلاغـه از عـلى (عـلیـهـالسـلام )، نـقـل شـده کـه فـرمـود ((ان الحـسـد یاکل الایمان کما تاکل النار الحطب حسد تدریجا ایمان را میخورد همانطور که آتش هیزم را تدریجا از بین میبرد. چـه ایـنـکـه شخص حسود تدریجا سوء ظنش به خدا و حکمت و عدالت او بیشتر میشود و همین سوء ظن است که او را از وادى ایمان بیرون میکشد. زیانهاى معنوى و مادى ، فردى ، اجتماعى حسد فوق العاده زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستى از آن به شمار میرود.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شهرام سليمان زاده - تفسیر نور
آیه‏ى قبل اشاره به بخل یهود بود و در این آیه به حسادتشان اشاره شده است و حسد از بخل بدتر است. چون در بخل مال خود را نمى‏بخشد، ولى در حسد از بخششِ دیگرى هم ناراحت است.
یهود که پیشتر مورد لطف و نعمت خدا قرار گرفته‏اند، چرا از اینکه دیگران به نعمت و قدرتى برسند، از روى حسد، ناراحت مى‏شوند؟ چرا آل‏ابراهیم برخوردار باشند و آل‏محمّد و بنى‏هاشم، محروم؟ در روایات، اهل‏بیت فرموده‏اند: آنان که مورد حسادت قرار گرفته‏اند، ماییم.[304]
در حدیث از امام صادق‏علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود: مراد از «کتاب»، نبوّت و مراد از «حکمت»، فهم و قضاوت و مراد از «ملک عظیم»، اطاعت مردم است.[305] امام باقرعلیه السلام در تفسیر «ملک عظیم» فرمود: مراد آن است که خداوند در میان آنان امامان بر حقّ قرار داد.[306] در حدیث دیگر از حضرت على‏علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود: مراد از آل‏ابراهیم ما اهل‏بیت پیامبریم.[307]

--------------------------------------------------------------------------------
304) کافى، ج‏1، ص‏186.
305) کافى، ج‏1، ص‏306.
306) کافى، ج‏1، ص‏306.
307) بحار، ج‏28، ص‏275.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر عرفانی اشراق
أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ ، فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَةَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً

آیا به آنچه خداوند به مردم داده است با مردم حسد مى ورزند؟ پس براستى ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت فرستاده، و ملک و سلطنت بزرگ عطا کردیم

نفس پرستان مى پندارند، که دشمنانشان خارج از وجود آنان است، در حالى که دشمن واقعى آنان در درون خود آنان پرسه مى زند همچون فرعون که موسى در خانه اش بود و او در بیرون در جستجوى او بود پس انسان نباید اگر شرافت خود را از دست داد، افتضاح خود را چند برابر کند زیرا شهوات نفسانى همچون سیل گِل آلودِ بنیان کن به گرایشهاى دلى ما حمله ور مى شوند، و ما باید با نور ذات حق، آن تاریکى ها و گِل آلودگى ها را بزداییم حسد ورزى از آن جایى شروع مى شود که انسان دیگران را بسان خود مى داند، نه بسان خداوند که در این صورت وقتى انسانها را بسان خداوند بدانیم، حسد معنایى نخواهد داشت گر شکال آرد کسى بر گفت ما از براى انبیا و اولیا کانبیا را نه که نفسِ کشته بود پس چراشان دشمنان بود و حسود؟ گوش کن تو اى طلب گارِ صواب بشنو این اشکال و شُبْهت را جواب: دشمن خود بوده اند آن منکران زخم بر خود مى زدند ایشان چنان دشمن آن باشد که قصد جان کند دشمن آن نبود که خود، جان مى کند

نیست خُفّاشک عدوى آفتاب او عدوى خویش آمد در حجاب تابش خورشید، او را مى کشد رنج او، خورشید هرگز کى کشد؟ دشمن آن باشد کز او آید عذاب مانع آید لعل را از آفتاب مانع خویشند جملۀ کافران از شعاعِ جوهرِ پیغمبران کى حجاب چشم آن فردند خلق ؟ چشم خود را کور و کژ کردند خلق چون غلام هندویى کاو کین کَشد از ستیزۀ خواجه، خود را مى کُشد سرنگون مى افتد از بام سرا تا زیانى کرده باشد خواجه را گر شود بیمار دشمن با طبیب ور کند کودک عداوت با ادیب در حقیقت رهزن جان خودند راه عقل و جان خود را خود زدند گازُرى، گر خشم گیرد ز آفتاب ماهیى گر خشم مى گیرد ز آب تو یکى بنگر که را دارد زیان ؟ عاقبت کَه بْود سیاه اختر از آن ؟ گر تو را حقّ آفریند زشت رو هان مشو هم زشت رو هم زشت خو ور بُرَد کفشت مرو در سنگلاخ ور دو شاخ استت، مشو تو چارشاخ تو حسودى، کز فلان من کمترم مى فزاید کمترى در اخترم خود حسد نقصان و عیبى دیگر است بلکه از جمله کمى ها بدتر است آن بلیس از ننگ و عار کمترى خویش را افکند در صد اَبْترى از حسد مى خواست تا بالا بود خود چه بالا، بلکه خون پالا بود آن ابوجهل از محمّد ننگ داشت وز حسد خود را به بالا مى فراشت بوالحکم نامش بُد و بوجهل شد اى بسا اهل از حسد نااهل شد من ندیدم در جهانِ جست و جو هیچ اهلیّت به از خوى نکو انبیا را واسطه ز آن کرد حق تا پدید آید حسدها در قَلَق زآن که کس را از خدا عارى نبود حاسد حق، هیچ دیّارى نبود آن کسى کش مثل خود پنداشتى ز آن سبب با او حسد برداشتى چون مقرّر شد بزرگىّ رسول پس حسد نآید کسى را از قبول [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ یکى دیگر از صفات یهود،

حسد است مراد از ناس، محمّد صلّى اللّه علیه و آله و پیروان اوست یهود به آنان حسد ورزیدند، به این سبب که خدا به آنها دین حقّ و حکومت در زمین را داده بود هنگامى که یهود نتوانستند این نعمت را از مسلمانان بگیرند، بر ضدّ آنها با مشرکان هم پیمان شدند و سخنان دروغینى را علیه اسلام و پیامبر آن منتشر کردند و در نتیجه، گرفتار سرنوشت بدى شدند و به سبب عملکردهاى زشت خود از حجاز طرد گردیدند

فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَةَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً مراد از کتاب، زبور داود و تورات موسى و مراد از حکمت، نبوت و علم است معناى آیه، چنین است: «اى یهود! چرا به حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و عرب ها براى نبوّت و حکومتى که در زمین به آنها داده شده است، حسد مى ورزید، درحالى که خداوند، در قبل چنین نعمتى را به اسلاف محمّد صلّى اللّه علیه و آله نظیر یوسف، داود و سلیمان داده بود» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
در کافى و تفسیر عیاشى و غیر آن دو در چند روایت از ائمه معصومین (ع) وارد شده است که مراد از محسودان در این آیه مائیم براى امامتى که خداوند به ما داده است از فضل خود و در مجمع از حضرت باقر (ع) روایت نموده است که مراد پیغمبر (ص) و آل او علیهم السلام است و در کافى و قمى از حضرت صادق (ع) روایت نموده است که مراد از کتاب نبوت است و مراد از حکمت فهم و قضا است و ملک عظیم طاعت واجبه بر خلق است و در کافى و عیاشى از حضرت باقر (ع) روایت نموده است که مراد آنست که خداوند از آل ابراهیم انبیا و رسل و ائمه برگزیده است چگونه درباره آنها اقرار دارند و درباره آل محمد (ص) انکار مى نمایند و آنکه ملک عظیم امامت است که اطاعت امام اطاعت خداوند و معصیت او معصیت حق است و از ابن عباس روایت شده است که ملک عظیم آل ابراهیم ملک یوسف و داود و سلیمان است و خلاصه آیه و روایات بنظر حقیر آنست که منشأ انکار کفار و مخالفین رسالت و امامت را فقط حسد است و الا جاى تعجب و انکار نیست زیرا آل ابراهیم همه ثمرات یک شجره طیبه اند و چنانچه نبوت و حکمت و سلطنت جمعى از آنها را از قبیل بنى اسرائیل قبول دارند باید درباره پیغمبر (ص) و آل او هم که بنى عم آنها و از اولاد حضرت اسماعیل هستند هم قبول داشته باشند و استنکاف و استکبار از سلطنت الهیه آنها ننمایند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.